رجعت و فلسفه آن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت، ائمه، مؤمنان، کافران، ظهور امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف).
پرسش: اطلاعات دقیق و جامعی درباره رجعت و حکومت دیگر ائمه پس از ظهور میخواستم؟
پاسخ: رجعت عبارت است از: بازگشت گروهی از مؤمنان محض به دنیا، و کافران محض پس از مردن و قبل از
قیامت، در حکومت
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و روشن است که
انبیا و
ائمه (علیهمالسلام) به عنوان اشرف
مؤمنان محض در بین
رجعتکنندگان خواهند بود.
از مجموع
آیات،
روایات و سخنان
دانشمندان بزرگ
شیعه میتوان به دست آورد که
رجعت عالمی است با ویژگیهای خاص که نه همچون
عالم دنیا ست و نه چون عالم آخرت و در عین حال،
عالم برزخ نیز نیست.
درباره نقش اعتقاد به رجعت در
زندگی شیعه، میتوان گفت که بدون تردید همانگونه که
انتظار فرج، عبادتی بس بزرگ است و نقش مهم و بسزایی در پویایی و تحرک جامعه ایفا میکند، اعتقاد به رجعت و بازگشت، هنگام
ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز میتواند نقش مهم و بسزایی در نشاط دینی و
امید در حکومت جهانی آن حضرت داشته باشد.
فلسفه رجعت و بازگشت به
دنیا براساس آیات و روایات، عبارتاند از: رسیدن به
تکامل، کیفر دنیوی، یاری
دین و شرکت در تشکیل
حکومت عدل جهانی، و
انتقام و
قصاص مستقیم.
برای ارائه یک پاسخ جامع و کامل در آغاز لازم است تعریفی روشن از (رجعت) آورده، بعد زمان و جایگاه اعتقادی آن را از منظر عقل و نقل بیان نموده و در پایان، اشاره کوتاه به رجعتکنندگان و فلسفه و حکمت رجعت کنیم:
رجعت در لغت به معنای یکبار بازگشتن است.
در اصطلاح
علم کلام در عقیده
شیعیان عبارت است از اینکه
خداوند گروهی از
اموات را هنگام
ظهور حضرت مهدی آلمحمد (عجّلاللهفرجهالشریف) به همان صورتی که در
عالم ماده داشتند، به دنیا برمیگرداند، گروهی را عزیز و گروهی را ذلیل میکند و
اهل حق را بر
اهل باطل غلبه داده، داد مظلومان را از ستمگران میگیرد.
رجعت با اندک فاصله پس از ظهور ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) و پیش از
شهادت حضرت و بر پا شدن
قیامت واقع خواهد شد.
و بازگشت به
دنیا طبق روایات اختصاص به
مؤمن خالص و
کافر خالص دارد.
کما اینکه
امام صادق (علیهالسلام) در این باره فرموده: بازگشت به
دنیا عمومی نیست؛ بلکه اختصاص دارد به کسانی که به مرتبه
ایمان کامل یا
شرک محض رسیدند.
ولی بازگشت گروه
مؤمنان اختیاری است.
چنانچه امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: هنگام ظهور،
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) (فرشتگان الهی) بر
قبر اهل ایمان وارد میشوند و به او میگویند: ای اهل ایمان! همانا صاحب و مولایت ظهور کرده است، اگر خواستی با
اختیار و
اراده خود به او میپیوندی و یا در جوار
کرامت و پروردگارت باقی بمانی.
بعد از ذکر مقدمه فوق اذعان میداریم که:
اعتقاد به رجعت هر چند از ضروریات نیست و
شیعه در عین اعتقاد به رجعت و اینکه آن یک مسئله قرآنی و حدیثی است و از مکتب
اهل بیت (علیهمالسلام) گرفته شده است، آن را به عنوان ضروری دین نمیداند، به طوری که اگر ک
در این مورد میتوانید به دو کتاب «
اصل الشیعه و اصولها» نوشته مرحوم کاشفالغطاء و «
عقاید الامامیة» نوشته مرحوم شیخ
محمدرضا مظفر مراجعه نمایید. آنها در پاسخ به احمدامین مصری به این مطلب اشاره کردهاند.
افزون براینکه از جمله اجماعیات شیعه و معتقدات مذهب
فرقه محقه، وقوع
رجعت است و با وجود
روایات فراوانی که از ائمه اطهار (علیهمالسلام) راجع به مسئله رجعت نقل شده، به گونهای که اعتقاد به آن را ضروری میسازد، گرچه آن را ضروری دین ندانیم، ولی در عین حال یک مسئلهای است که از بعضی جهات دارای ابهام و اجمال بوده و کیفیت آن به وضوح و تفصیل در روایات بیان نشده است که از جمله آن، تبیین دقیق زمان رجعت و ترتیب رجعتکنندگان است.
بههرحال اکثر علمای
امامیه، دعوای اجماع بر حقیقت رجعت کردهاند؛ مانند
محمد بن بابویه در رساله «
اعتقادات»،
شیخ مفید، سیدمرتضی، شیخ طوسی، سید بن طاووس و غیر ایشان از اکابر علمای امامیه و پیوسته این عقیده مطرح بوده و بسیاری از
علما و محدثین شیعه، رسائل مفرده در این باب تالیف نمودهاند.
رجعت دلایل فراوان روایی و قرآنی داشته و از دیدگاه عقل نیز ممکن و قابل پذیرش است:
زیرا قدرت بینهایت
خداوند ایجاب میکند که همانگونه که توانسته است
انسان را از نطفه به وجود آورده، پس از مردن نیز میتواند او را دوباره به
دنیا بازگرداند؛ زیرا قدرت خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد و احدی از پیروان ادیان آسمانی در این امر
تردید نداشته است.
بنابراین اگر کسی بخواهد امکان رجعت را انکار کند، باید به یکی از دو امر گردن نهد:
یا قبول کند که زنده شدن
مردگان حتی در روز رستاخیز به طور کلی محال است که التزام به این امر مخالف اصل پذیرفته شده عقلی و دینی (
معاد) است.
و یا اینکه
قدرت خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان نفی کند؛ درحالیکه هیچ شکی در قدرت خداوند هم وجود ندارد. بلکه این مطلب نسبت به امتهای گذشته بارها تحقق یافته است و با توجه به اینکه دو فرض فوق، هر دو
باطل هستند میتوان گفت هم قابلیت قابل یعنی زنده شدن و بازگشت به دنیا و هم فاعلیت فاعل، یعنی قدرت خداوند محرز و غیر قابل انکار است. با توجه به اینکه هیچ دلیل متقنی بر غیر ممکن بودن رجعت وجود ندارد، انکار آن بدون دلیل،
سفسطه و برخلاف اصول مسلم فلسفه است. شیخالرئیس
ابوعلی سینا کلام معروفی دارد، میگوید: هر مطلبی که به گوش شما میرسد تا مادامی که برهان قطعی بر بطلان آن
اقامه نشده است، آن را در ظرف امکان قرار بدهید.
در حقیقت بحث، از نوع بحث
قیامت است و به همان دلایلی که
روز رستاخیز ثابت میشود، امکان رجعت نیز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانهای هم دارد، بنابراین هر گونه تردید در مورد امکان رجعت منجر به
تردید نسبت به قیامت میشود.
حضرت
آیتالله مکارم شیرازی (دام عزه) فرمودند: بدون تردید احیای گروهی از مردگان در این دنیا از محالات نیست؛ همانطوری که احیای جمیع انسانها در قیامت کاملاً ممکن است و تعجب از چنین امری همچون تعجب گروهی از
مشرکان جاهلیت از مسئله معاد است و سخریه در برابر آن همانند سخریه آنها در مورد معاد است؛ چراکه
عقل چنین چیزی را محال نمیبیند و قدرت خدا آنچنان وسیع و گسترده است که همه این امور در برابر آن سهل و آسان است.
ادله نقلی، آیات و روایات را دربر میگیرد:
آیات و دلایل قرآنی متعدد در باب اثبات رجعت وجود دارند که به برخی انها اشاره میکنیم:
•«
یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا»؛
«(به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند». (ترجمه قرآن، آیتالله مکارم)
از این
آیه بهخوبی استفاده میشود که امتها تقسیم میشوند: عدهای تا قیامت به حال خود میمانند؛ ولی عدهای در آن
قیامت صغرا (رجعت) که قبل از
قیامت کبرا است، به حساب میآیند. چنین حشری همان رجعت است، و گرنه حشر قیامت عمومی و همگانی است، اینطور نیست که از هر امتی دستهای محشور شوند؛ زیرا در مورد حشر قیامت میفرماید:
«
وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ اَحَداً»؛
«پس همه را محشور کردیم و احدی را باقی نگذاشتیم».
امامیه که معتقد به رجعت هستند، به این آیه استدلال کردهاند؛ زیرا
آیه میگوید: از هر امتی گروهی را محشور میکنیم، معلوم میشود روزی که این گروهها از هر امتی محشور میشوند، غیر از روز قیامت است؛ زیرا در مورد روز قیامت
حشر همگانی است. اخبار بسیاری دلالت دارند بر اینکه خداوند در زمان قیام حضرت مهدی (علیهالسلام) گروهی از آنها را که مردهاند، زنده میکند که بعضی رجعتکنندگان، دوستان حضرت مهدی (علیهالسلام) و بعضی، از دشمنان حضرتاند ... .
تفاسیری که این آیه را دال بر رجعت میدانند بسیارند که در بخش منابع متذکر میشویم.
•«
اِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْاَشْهادُ»؛
«ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که
ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا میخیزند، یاری میدهیم». (ترجمه قرآن، آیتالله مکارم)
بیان یک روایتعلی بن ابراهیم و سعد بن عبدالله روایت کردهاند که
حضرت جعفر صادق (علیهالسلام) فرمود: که یاری دنیا در رجعت است، مگر نمیدانی که بسیاری از پیغمبران یاری نشدند در دنیا تا کشته شدند، بلکه این یاری در رجعت است.
از جمله
تفاسیری که این آیه را دال بر رجعت دانستهاند عبارتاند از: بروجردی،
تفسیر شریف لاهیجی،
تفسیر قمی، تفسیر البرهان مرحوم بحرانی،
تفسیر نورالثقلین و ... .
•«
اِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ اِلی مَعادٍ»؛
«آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت باز میگرداند، بگو: «پروردگار من از همه بهتر میداند چه کسی (برنامه) هدایت آورده و چه کسی در گمراهی آشکار است».
مراد از کلمه معاداحادیث بسیار وارد شده که مراد از کلمه معاد، رجعت پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) به سوی دنیا است.
گروهی از مفسران گفتهاند: منظور از کلمه معاد، رجعت پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) به عالم دنیا
است.
مرحوم
علامه طباطبایی میفرماید: ... و قمی در تفسیر خود از جریر از ابیجعفر و از ابی خالد کابلی از علی بن الحسین (علیهماالسلام) روایت کرده که فرمود: مراد از معاد رجعت است و شاید مسئله رجعت جزء
باطن باشد نه تفسیر ظاهر. (ترجمه قرآن، آیتالله مکارم)
چنانکه ملاحظه کردید آیات مذکوره بهروشنی صحت مسئله رجعت را بیان میکند که البته آیات دیگری ذکر شده که ما جهت اختصار به همین مقدار اکتفا میکنیم.
در روایات آمده است که وقتی حضرت ظهور میفرماید خبر مسرتبخش ظهور در قبرها به اموات میرسد ... و آنها با میل و رغبت فراوانی این فرصت گرانمایه را غنیمت دانسته و از آن
استقبال میکنند.
چه کسانی در هنگام ظهور زنده میشوند؟
براساس روایات، این مسئله اجمالاً قطعی و مسلم است که
ائمه (علیهمالسلام) و عدهای از مؤمنین و کفار در زمان ظهور مهدی (علیهالسلام) دوباره زنده میشوند و این موضوع به عنوان «رجعت» جزء معتقدات شیعه و ضروری مذهب است.
توضیح مطلب این است که زنده شدن معصومین (علیهمالسلام).در روایات مربوط به این موضوع گرچه خصوصیات آن به طور کامل بیان نشده است، ولی اصل مسئله رجعت در حد
تواتر از ائمه (علیهمالسلام) نقل شده است که خداوند هنگام
ظهور امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) گروهی از
شیعیان حضرت را که پیشتر مردهاند، باز میگرداند تا به
ثواب یاری و کمک به حضرت برسند و حکومتش را ببینند و همچنین گروهی از
دشمنان او را باز میگرداند تا از آنان
انتقام بگیرد و شیعیان از مشاهده ظهور
حق و بالا گرفتن کلمه اهل آن، خشنود شوند.
و همچنین در روایات از موضوع «رجعت» به عنوان ایام الله تعبیر شده است.
ــ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: ایام الله ـ که مایه سرور و
عزت مؤمنین است ـ سه مرحله دارد که رجعت یکی از آن است: «ایام الله ثلاثة: یوم یقوم القائم و یوم الکره و یوم القیامه».
ــ و در
حدیث دیگر نیز امام صادق (علیهالسلام) ایمان به رجعت را ضروری شمرده و میفرماید: «از ما نیست کسی که اعتقاد به بازگشت ما نداشته باشد».
از روایات مربوط به این موضوع استفاده میشود که امر رجعت عمومی نیست؛ بلکه ائمه (علیهمالسلام) و عده خاصی از مؤمنین و کفار خالص در عصر قیام حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) دوباره زنده میشوند.
ــ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «
رجعت و بازگشت مردگان به دنیا، همگانی و فراگیر نیست، بلکه مربوط به عدهای خاص است، برنمیگردند به دنیا مگر کسانی که از
ایمان پاک برخوردارند و یا به حد
شرک خالص رسیدهاند».
ــ و نیز میفرماید: «فقط کسانی در زمان ظهور قائم ما به سوی دنیا باز میگردند که ایمانش را خالص کرده باشند و یا به مرز کفر خالص رسیده باشند.غیر از این دو گروه، دیگران برگشتی به دنیا نخواهند داشت، مگر در قیامت».
بنابراین مسئله رجعت محدود به افراد خاصی است که در روایات اجمالاً به برخی از این افراد و گروهها اشاره شده است، ذیلاً به این روایات پرداخته میشود:
بیشتر روایات این باب مربوط است به رجعت و بازگشت
ائمه (علیهمالسلام).
در این مورد نیز ما با دو دسته روایات مواجه هستیم:
• دستهای از این روایات، رجعت را برای تمام ائمه (علیهمالسلام) ثابت میکند.
• برخی دیگر از روایات ـ برای ذکر مصداق ـ تنها نام دو
امام یعنی امیرالمؤمنین و
امام حسین (علیهمالسلام) را ذکر نموده است.
در پارهای از روایات نام پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) نیز آمده است؛ (به این منبع رجوع شود:
) اما دیگر ائمه (علیهمالسلام) از آنان به طور خاص ذکری به میان نیامده است؛ بلکه به طور عام قائل به رجعت همه ائمه شدهاند.
ــ نظیر آنچه که از امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه نقل شده است. حضرت میفرماید: «هیچ امام و پیشوایی نیست مگر اینکه مجدداً در زمان خودش در آینده به
دنیا باز میگردد؛ درحالیکه نیکان و بدان زمان او نیز همراه او برمیگردند تا افراد با ایمان از انسانهای کافر جدا شوند».
ــ و در
حدیث دیگر امام زینالعابدین (علیهالسلام) میفرماید: «دوباره به سوی شما برمیگردند پیامبر شما و امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و امامان معصوم علیهم السّلام».
اولین کسی که به دنیا باز میگردد، امام حسین (علیهالسلام) است با اصحاب و یارانش.
ــ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «اولین کسی که
قبر او شکافته میشود و به سوی دنیا باز میگردد، حسین بن علی (علیهالسلام) است».
ــ و در جای دیگر میفرماید: «نخستین فردی که به دنیا باز میگردد، حسین بن علی است؛ پس حکومت میکند تا وقتی که در اثر
پیری ابروان او بر چشمانش میافتد»
که اشاره به طولانی بودن حکومت امام حسین در عصر رجعت است.
ــ و نیز از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است : نخستین کسی که سر از خاک برمیدارد و با هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان رجعت میکنند، حسین بن علی (علیهالسلام) است.
ــ
جابر نیز از
امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که امام حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل در مورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت: «بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این
قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز میگردیم و تا مدتی که خدا بخواهد، توقف خواهیم کرد، آنگاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته میشود و ناگهان از قبر خارج میشوم؛ درحالیکه
امیرالمؤمنین نیز از قبرش خارج شده و
مهدی ما نیز قیام نموده است».
در این روایت، رجعت امام حسین و امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) همزمان با قیام حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) بیان شده است.
در روایت دیگر امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «امام حسین (علیهالسلام) همراه با شهدای کربلا و هفتاد پیامبر، بازگشت مینماید. رو میآورد به سوی دنیا امام حسین همراه با کسانی که با وی به قتل رسیده بودند و همراهی میکنند او را هفتاد پیامبری که با موسی بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او میسپارد».
در ادامه این
حدیث، اشاره به
غسل و دفن امام زمان (علیهالسلام) به وسیله امام حسین (علیهالسلام) نیز شده است.
مفضل نیز از امام صادق (علیهالسلام) در این مورد نقل میکنند که امام حسین (علیهالسلام) با دوازده هزار نفر از شیعیانش
رجعت میکنند؛ درحالیکه عمامه سیاه پوشیده است.
علاوه بر اصحاب امام حسین (علیهالسلام) در
روایات دیگر، اشاره به رجعت بعضی از مؤمنین و شیعیان علی (علیهالسلام) نیز شده است.
ــ امام باقر (علیهالسلام) از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل میکند که: در هنگام ظهور حضرت مهدی، مؤمنان، لبیکگویان، گروهگروه از قبرها بیرون میآیند و حضرت از این رخداد فوقالعاده با تعجب یاد میکند؛ پس چقدر حیرتآور است (زنده شدن مردگان). چگونه در حیرت نباشم از زنده شدن مردگان که خداوند آنان را از قبورشان برمیانگیزند؛ درحالیکه گروهگروه مشغول گفتن لبّیک لبّیک ای دعوتکننده به سوی خدا هستند».
بعضی از روایات این باب، مربوط است به بازگشت معاندین و
کفار تا به دست
مؤمنان، ذلت و
عذاب را بچشند و مؤمنان نیز تشفی پیدا کنند.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «زمانی که مهدی ما ظهور نماید، خداوند کسانی را که به اذیت و آزار بندگان مؤمن میپرداختند، با همان قیافه قبلیشان، به دنیا باز میگرداند تا مؤمنین از آنان انتقام بگیرند».
این روایت با توجه به آنچه در روایتی که قبلاً از امام صادق (علیهالسلام) نقل شد (ما من امام الا و یکرفی قرنه و یکرمعه البر و الفاجر فی دهره حتی یمیز المؤمن من الکافر) نشان میدهد که قبل از قیامت در زمان رجعت نیز بازخواست و دادرسی وجود دارد و بازگشت این عده از کفار با قیافههای اصلیشان، برای کیفر و تنبیه است.
ــ همچنین در ذیل آیه «
وَاَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ اَیْمَانِهِمْ لَا یَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ یَمُوتُ بَلَی وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلَکِنَّ اَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ •... وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا اَنَّهُمْ کَانُوا کَاذِبِینَ»
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «
یَعْنِی فِی اَلرَّجْعَةِ، یَرُدُّهُمْ فَیَقْتُلُهُمْ وَ یَشْفِی صُدُورَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْهُمْ»؛
یعنی در زمان رجعت خداوند آنان را برمیگرداند تا به دست مؤمنین کشته شوند و مؤمنین تسلی پیدا کنند.
امام صادق (علیهالسلام) به ابیبصیر میفرماید: «ای ابابصیر! هنگامی که
قیام کند مهدی ما، خداوند گروهی از شیعیان ما را به سوی او برمیانگیزند و از قبرهایشان خارج میکند. پس آنان با او
بیعت میکنند؛ درحالیکه شمشیرهایشان بر گردن آنان آویخته است، این خبر به گوش شیعیانی که زندهاند میرسد و میگویند: فلانیها از قبرشان خارج شدهاند و به سپاه حضرت مهدی ملحق شدهاند!».
این حدیث بیانگر انعکاس وسیع خبر زنده شدن و بازگشت مجدد این عده از شیعیان و ملحق شدن آنان با سپاه امام زمان است؛ به گونهای که این خبر باشکوه، در میان شیعیان در حال حیات ـ که هر کدام چنین آرزویی را در دل میپرورانند ـ و در مجالس آنان ردوبدل و گفتوگو میشود.
در حدیث دیگر نیز امام صادق (علیهالسلام) از برانگیخته شدن این عده از شیعیان برای یاری امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) سخن میگوید: «هنگامی که قائم ما ظهور نماید، خداوند عدهای از شیعیان را زنده میکند و آنان لبیکگویان گروهگروه به سوی او حرکت میکنند. آن وقت است که تردید منکران، رنگ میبازد و آنان نابود میشوند».
رجعت انصار و وزرای حضرت مهدی که به طور خاص از آنان نام برده شده است.
در برخی روایات نام بعضی از افراد ذکر شده است؛ مثل:
اصحاب کهف،
یوشع بن نون،
سلمان فارسی،
مقداد، ابودجانه،
مالک اشتر و...و حتی تصریح شده است که این افراد در سمت وزرا و معاونان حکومت جهانی حضرت، در جهان از ناحیه حضرت فرمانروایی میکنند.
ــ امام صادق (علیهالسلام) در این مورد میفرماید: «از پشت کوفه تعداد ۲۷ مرد، برای یاری
مهدی، از قبرهایشان خارج میشوند که ۱۵ نفر از آنان از قوم موسی است ـ آنانی که هدایت شدند و براساس حق رفتار نمودند ـ و ۷ نفر از اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر میباشند. اینها همواره در پیشگاه مهدی مشغول خدمت و حکمرانی هستند».
امام صادق (علیهالسلام) در مورد وی که از اصحاب خاص حضرت است، میفرماید: تو نهتنها در هنگام ظهور مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) دوباره زنده میشوی، بلکه جزء افراد ویژه مهدی خواهی بود که مرتب فرمان صادر میکنی: «
یَا مُفَضَّلُ! اَنْتَ وَ اَرْبَعَةٌ وَ اَرْبَعُونَ رَجُلًا تُحْشَرُونَ مَعَ الْقَائِمِ، اَنْتَ عَلَی یَمِینِ الْقَائِمِ تَاْمُرُ وَ تَنْهَی، وَ النَّاسُ اِذْ ذَاکَ اَطْوَعُ لَکَ مِنْهُمْ الْیَوْم».
امام صادق (علیهالسلام) در مورد شان و منزلت این صحابی بزرگوار خود میفرماید: «
انزلوا داوود الرقی منی بمنزلة المقداد من رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یعنی قدر و منزلت این مرد نزد من نظیر مقداد نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است».
و نیز میفرماید: «
مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَنْظُرَ اِلی رَجُلٍ مِن اَصْحَابِ القَائِمِ (علیهالسّلام)، فَلْیَنْظُرْ اِلَی هَذَا» (داوود رقی)؛
«کسی که میخواهد مردی از یاران مهدی را ببیند، به او نگاه کند».
امام باقر (علیهالسلام) در مورد وی میفرماید: گویا میبینم که عبدالله بن شریک با چهار هزار نفر سپاه، پیشاپیش حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) تکبیرگویان، از دامنه کوه بالا میروند: «
کانی بعبدالله بن شریک العامری علیه عمامة سوداء ... بین یدی قائمنا اهل البیت فی اربعة آلاف یکبرون».
ابوخدیجه از امام صادق (علیهالسلام) در مورد فرزندش
اسماعیل نقل میکند که وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش زنده میشوند و ظهور میکنند و عبدالله بن شریک یکی از این ده نفراست که وظیفه پرچمداری را به عهده دارد. «
انه یکون اول منشور فی عشرة من اصحابه و منهم عبدالله بن شریک و هو صاحب لوائه».
امام صادق (علیهالسلام) در مورد این دو نفر میفرماید: گویا میبینم که آنان درحالیکه شمشیر در دست دارند، در میان مردم، میان
صفا و مروه مشغول صحبتاند: «
کانی بحمران بن اعین و میسّر بن عبدالعزیز یخطبان الناس باسیافهم بین الصفا و المروه».
اینکه روایات بحث رجعت، هرگز درصدد برشمردن تعداد و آمار افراد یا ذکر اسامی آنان نیست؛ بلکه این روایات ضمن اشاره به اسامی برخی افراد گروهها، مسئله رجعت
مردگان به دنیا را محدود و مختص کسانی میداند که قبل از
مرگ از درجه بالای ایمان برخوردار بوده و در حمایت از دین الهی و
اطاعت از ائمه (علیهمالسلام) کوتاهی ننمودهاند و یا کسانی که در راه کفر و عناد با اهل بیت (علیهمالسلام) از هیچ تلاشی فروگذار نبودهاند؛ اما غیر از این دو گروه ـ چنانچه قبلاً اشاره شد ـ بازگشت به دنیا نخواهند داشت
و اماما سوی هذین فلا رجوع لهم الی یوم الماب.
بنابراین آنچه مهم و تعیینکننده است، خلوص
ایمان در پرتو
عمل به دستورات الهی و اعتصام به
ولایت امام معصوم (علیهمالسلام) است تا در اثر چنین پیوندی خداوند نیز وی را از چنین فوز عظیمی در ایام الله ظهور مهدی و رجعت اهل بیت (علیهمالسلام) برخوردار کند.
مهمترین تقاضای
شیعه از خداوند در
دعای عهد این است که: «پروردگارا! ما را از یاران و کمککنندگان حضرتش قرار بده و شرف شهادت در محضر او را نصیب ما بفرما. پروردگارا! اگر چنانچه مرگ میان من و ظهور او فاصله انداخت، پس من را بعد از مرگ نیز هنگام ظهورش، از قبرم خارج فرما؛ درحالیکه کفنم را پوشیده و شمشیر به دست آماده انجام فرمان حضرت باشم».
جالب این است که این آرزو و تقاضا، بعد از اعلام
بیعت اکید با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و امضای عهد و پیمان با او ابراز میشود؛
عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا اَحُولُ عَنْهَا وَ لا اَزُولُ اَبَدا.
بدیهی است که تمام دشواری و اهمیت کار، عمل به این بیعت و به پایان رساندن آن است.
با استفاده از آیات و روایات که در باب رجعت وارد شده است، به چند
حکمت اشاره میکنیم:
عالم دنیا ظرف فعلیت یافتن قوهها و تکامل استعدادها است و برای رسیدن به آخرت
خلق شده است.
تا موجودات ارزنده خویش را در دامن خود پرورش داده به تکامل مطلوب برساند، اما از آنجایی که عده از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگهای غیر طبیعی از ادامه این مسیر معنوی باز ماندهاند. حکمت خدای حکیم ایجاب میکند که آنان به دنیا برگردند و سفر تکاملی خود را به پایان برسانند.
چنانچه امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: هر مؤمنی که کشته شده باشد، به دنیا برمیگردد تا ـ بعد از زندگی مجدد ـ به مرگ طبیعی بمیرد و هر مؤمنی که مرده باشد، به دنیا برمیگردد تا کشته شود (و به ثواب شهادت برسد).
گروهی از
منافقان و جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازاتهایی در این جهان، نظیر آنچه بعضی از اقوام سرکش دیدند، ببینند و... و ممکن است آیه شریفه «
وَحَرَامٌ عَلَی قَرْیَةٍ اَهْلَکْنَاهَا اَنَّهُمْ لَا یَرْجِعُونَ»؛
یعنی «حرام است بر اهل شهرهای که بر اثر گناه نابودشان کردیم، که بازگردند، آنها هرگز باز نمیگردند»، نیز اشاره به همین معنا باشد؛ چراکه عدم بازگشت را در مورد کسانی میگوید که در این
جهان به کیفر شدید خود رسیدند و از آن روشن میشود گروهی که چنین کیفرهایی را ندیدند، باید بازگردند و
مجازات شوند.
بنابراین
هدف از بازگشت مجدد این دو گروه، تکمیل یک حلقه تکاملی برای دسته اول و تنزل به پستترین درجه ذلت برای دسته دوم است و با توجه به اینکه رجعت عمومی نیست و اختصاص به مؤمنان خالص و کافران محض دارد.
چنانچه امام صادق (علیهالسلام) فرمود: رجعت جنبه عمومی ندارد؛ بلکه اختصاص دارد به کسانی که به ایمان کامل و
شرک خالص رسیده باشند.
معلوم میشود که این دو مورد از حکمتهای اساسی رجعت است.
از آیات و روایات متعدد استفاده میشود که
دین اسلام بر همه ادیان و مکاتب موجود بشری غلبه گردیده، حکومت
عدل الهی به دست توانمند و باکفایت قائم آلمحمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) جهانگیر میشود، خداوند میفرماید: «همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را در
دنیا و روزی که شاهدان برخیزند، یاری خواهیم کرد».
از ظاهر این آیه استفاده میشود که این نصرت دستهجمعی انجام میشود نه به صورت فردی؛ اما از اینکه چنین نصرتی تا هنوز تحقق پیدا نکرده است، قطعاً در آینده محقق خواهد شد؛ زیرا وعده الهی تخلفناپذیر است.
ــ لذا امام صادق (علیهالسلام) در
تفسیر همین آیه میفرماید: به خدا سوگند! این نصرت در رجعت است؛ چراکه بسیاری از
پیامبران و ائمه (علیهمالسلام) در دنیا کشته شدند و کسی آنها را یاری نکردند؟ و این مطلب در رجعت تحقق خواهد یافت.
ــ و نیز امام باقر (علیهالسلام) در تفسیر
آیه مبارکه: «
هو الذی ارسل ...: یعنی او کسی است که رسول خود را با دین حق برای هدایت بشر فرستاد تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند. فرموده: «
یظهره الله عزوجل فی الرجعه یعنی «خداوند دین حق را در رجعت بر سایر
ادیان برتری میدهد».
چهبسا افرادی در این دنیا بودند که از تمام حقوقشان به عنوانهای مختلفی محروم گشته و مظلومانه به قتل رسیدهاند بدون اینکه حق او گرفته شده باشد، از حکمتهای رجعت این است که خداوند، هر دو طرف را به دنیا بر میگرداند تا شخص مظلوم به دست خود داد خود را از ظالم بگیرد.
از
امام کاظم (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: مردمی که مردهاند به دنیا بازگشت خواهند کرد تا انتقام خود را بگیرند، به هر کس آزاری رسیده، به مثل آن
قصاص میکند و هر کس خشمی دیده بمانند آن انتقام میگیرد و هر کس کشته شد، قاتل را به دست خود به تقاص خون خود میکشد و برای این منظور دشمنان آنان نیز به دنیا برمیگردند تا آنها خون ریخته شده خود را تلافی کنند و بعد از کشتن آنها سی ماه زنده میمانند، سپس همگی در یک شب میمیرند، درحالیکه
انتقام خون خود را گرفته و دلهایشان شفا یافته است،
دشمنان آنها به سختترین عذاب
دوزخ مبتلا میشوند.
۱. شیعه و رجعت، آیتالله محمدرضا طبسی، نجفی، ترجمه آیتالله سیدمحمد میرشاه ولد، دارالنشر اسلامی، ۱۳۷۶ش، کل کتاب.
۲. رجعت، محمدرضا ضمیری، نشر موعود، تهران، چ دوم، ۱۳۸۰ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رجعت و فلسفه آن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۷/۰۷.