تواتر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تواتر، قطع، حجیت احادیث، شیعه، اهل سنت.
پرسش: تواتر که معمولاً در دفاع از
احادیث شیعه طرح شده، خیلی قابل قبول نیست؛ زیرا در مسلک
اهل سنت نیز تواتر دیده میشود؟
پاسخ: ملاک تواتر، حصول اطمینان و قطع به مضمون
خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر
کذب است.
واژهای
عربی، مصدر و لازم است و معنای آن، پیدرپی شدن، پیاپی بودن، پیاپی رسیدن، دمادم رسیدن، پیاپی آمدن، پی یکدیگر به مهلت آمدن میباشد.
ریشه این واژه از «وتر»، به معنای تنهاتنها و یکیک به دنبال هم آمدن است.
خبر جماعتی را گویند که فی حدّ نفسه (خود بهتنهایی) افاده علم کند و
انسان از شنیدن آن قطع بهراستی مضمون
حدیث پیدا کند؛ مانند: خبر وقوع حادثه مسلم
ابن عقیل در
کوفه یا
یقین به وجود شهر
مکه، برای کسی که به مکه مشرف نشده است.
برخی ملاک تواتر را عدد معینی بین ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذکر کردهاند؛ ولی باید گفت! عدد در تحقق آن معتبر نیست؛ بلکه ملاک تواتر حصول اطمینان و قطع به مضمون خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر کذب است؛ از این جهت عدد برحسب مورد و موضوع تفاوت پیدا میکند. چه بسا عددی در موضوعی کافی باشد و در مورد موضوع دیگر کفایت نکند و اطمینان حاصل نشود.
شرایط مخبرین، عبارتاند از:
۱. قبلاً شنونده
عالم به مفاد خبر نباشد؛ زیرا با اطلاع قبلی از مضمون خبر، حصول
علم از ناحیه خبر متواتر به منزله تحصیل حاصل است.
۲. شنونده به واسطه
تقلید یا وجود شبههای اعتقاد به
دروغ بودن کذب یا نفی (وجود نداشتن) مضمون، خبر نداشته باشد؛ به عنوان مثال فرقههای غیر مسلمان چون به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) باور ندارند، نمیتوانند معجزات آن حضرت را که به حد تواتر رسیده، بپذیرند.
۳. مستند خبردهنده حس (شنیدن یا مشاهده) باشد نه
دلیل عقلی بر مفاد خبر.
۴. عدد مخبرین به حدی برسد که تواطی و تبانی بر دروغ نتوانند کرد.
۵. وجود شرایط مزبور در تمام طبقات. (دو شرط آخری، شرط اصل تواتر است، نه شرط حصول علم از خبر متواتر)
خبر متواتر به سه قسم تقسیم میشود:
متواتر لفظی آن است که محور مشترک در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند:
حدیث غدیر «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» که ۱۱۰ نفر از
صحابه آن را نقل کردهاند.
متواتر معنوی آن است که محور مشترک در تمام خبرها، قضیه معنوی باشد؛
همانند:
شجاعت حضرت امیر (علیهالسلام).
متواتر اجمالی آن است که محور مشترک در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلکه چیزی باشد که لازمه این اخبار و منتزع از آنها باشد. به عبارت دیگر، قدر مشترک حاصل از اخبار «مختلف الدلالة» را متواتر اجمالی گویند: مانند: روایت
حجیت خبر واحد که مضمون مختلفی دارد و هر حدیثی امری را در حجیت خبر واحد شرط دانسته است.
تواتر از شاخههای بحث درایه و
حدیثشناسی است: تاریخ
حدیث شیعه فراز و فرود فراوانی را پشت سر گذاشته است و حوادث تلخ و شیرین زیادی را به خود دیده است.
درایه،
علم حدیثشناسی و متنشناسی است. اولین کتاب در این باره توسط جمالالدین
احمد بن
موسی بن
جعفر بن طاووس (متوفی ۶۷۳ق) نگاشته شده است.
ابن داود حلّی (متوفی ۷۰۷ق)، اصطلاحات جدیدی در تقسیم احادیث امامیه، وضع کرده است.
ازاینرو بحث از
خبر متواتر و آحاد یکی از شاخههای بحث «
علم درایه» است. توسط علم درایه اخبار درست از نادرست، اخبار ساختگی و جعلی از اخبار صحیح تشخیص داده میشود... .
خبر متواتر دامنه گستردهای دارد. علاوه بر عرصه
روایات صادره از
معصوم (علیهمالسلام)، عرصههای گوناگون دیگر را نیز شامل میشود. بسیاری از حوادث تاریخی
مانند: حادثه
عاشورا به حد تواتر رسیده است. در عرصه
قضاوت و شهادات، مورد کاربرد قرار میگیرد. در
زندگی اجتماعی و جامعهشناسی هم کاربرد دارد.
در اینجا دو بینش مطرح است:
در بین
مسلمین،
اهل سنت مطابق بینش و باورهای خود، تنها حدیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را
حجت دانسته و رجوع به آن را از ضروریات دینی میدانند. همچنین مطابق عقیده آنان، آرای صحابه و
تابعین (که بسیاری از آنان مشخصات روشنی ندارند) نیز، به عنوان کارشناس
مذهب مورد قبول میباشد.
اما مطابق بینش و باورهای مذهب شیعه، از آنجا که
امامان (علیهمالسلام)، جانشینان قطعی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بوده و از دو موهبت
علم الهی و
عصمت برخوردار میباشند، از همان آغاز قول و فعل آنها همانند قول و فعل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حجت شرعی قلمداد شده است و به عنوان ماخذ و منبع در شناخت احکام و عقاید، محل اجماع شیعیان قرار گرفت.
اهل سنت، تا اوایل قرن دوم، از جمعآوری، نقل و تدوین حدیث، منع داشتند و چنین کاری از ناحیه
خلفا ممنوعیت داشت. این ممنوعیت توسط
عمر بن عبدالعزیز به وسیله بخشنامه رسمی برداشته شد و از نیمه دوم شروع به جوامع، صحاح، سنن و... نویسی کردند... .
بنابراین خبر متواتر، یکی از اقسام چندگانه
روایات میباشد و از شاخههای بحث
علم درایه است. همان طوری که در تعریف تواتر بیان شد، خبر متواتر فی حدّ نفسه (به تنهایی) قطعآور و علمآور است و این تنها اختصاص به عرصه
روایت ندارد؛ بلکه در عرصههای گوناگون کاربرد دارد. پس، اعتبار بالای خبر متواتر، به قطعآور بودن آن است و قطع هم حجت است. پس، در عرصة خبر متواتر، سخن از قطع و حجیت آن است. منتهی دست یافتن به این قطع و علم، مبانی و منابع خاص خودش را طلب میکند.
در عرصه روایات، اهل سنت بر اساس مبانی و منابع خاص خود به تواتر و قطع دست مییابند و
شیعیان هم بر اساس مبانی و منابع خاص خود به تواتر و قطع دست مییابند؛ و در نهایت، هر دو گروه از راه تواتر به قطع میرسند و قطع هم برای هر کدام
حجت است. اینطور نیست که اگر فرقهای بر اساس مبانی و منابع خاص خودش از طریق تواتر به قطع و علم دست یافت، مبانی و منابع گروه دیگر اعتبار خودش را از دست بدهد و قطع و علمشان
باطل بشود.!
در راستای برخی روایات
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، هم شیعه ادعای تواتر کرده و هم اهل تسنن و در تواتر مشترک هستند. در غیر این صورت، طبق مبانی
شیعه، بسیاری از روایات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مرسل است و استناد فقهی ندارد؛ مگر آنکه معصومی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت کرده باشد.
روایات
صحابه و
تابعین از نظر شیعه اعتبار ندارد... . در عرصه روایات، شیعه، قول و فعل معصومین (علیهمالسلام) را مورد سندشناسی و متنشناسی قرار میدهد، نه دیگران. به هر حال شیعه، هم به
قرآن شریف به عنوان کتاب آسمانی باور دارد، اهل تسنن هم به قرآن شریف به عنوان کتاب آسمانی باور دارند. شیعه بر اساس مبانی و منابع خود صاحب
فقه هستند و اهل تسنن هم با مبانی و منابع خود دارای فقه میباشند. شیعه براساس مبانی و منابع روایتی خود به خبر متواتر دست مییابد و اهل تسنن بر اساس مبانی و منابع خودشان به خبر متواتر دست مییابند و یکی موجب بیاعتبار شدن دیگری نیست. بلی بحث حق و باطل و درستی و نادرستی، جزء بحث معرفتشناسی است و در جایی دیگر باید دنبال شود.
۱. سیدرضا، مؤدب، عالم الحدیث، پژوهشی در مصطلح الحدیث یا علم الدرایة، ص۲۳ـ۲۷، قم، احسن الحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۲. دکتر صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، بیروت، دارالملایین، چاپ اول.
۳. زینالدین عاملی، شهید ثانی، الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، قم، مدیریت حوزه علمیه قم.
۴. محمد بهاء الدین عاملی، الوجیزه فی الدرایة، تهران، ۱۳۲۱.
۵. علیاصغر رضوانی، غدیرشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳ـ۱۵۸، مرکز چاپ و نشر جمع جهانی اهل البیت (علیهالسلام).
۶. سیدشرفالدین موسوی، رهبری امام علی (علیهالسلام) ، ص۳۱۶ـ۳۴۸، نامه ۵۳ـ۶۰، ترجمه محمدجعفر امامی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تواتر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۱.