استقبال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: استقبال، امام علی علیهالسلام.
پرسش: چرا
امام علی علیهالسلام هنگامی که وارد یکی از شهرهای فارسی
زبان شد، و مردم برای استقبال پیشاپیش اسب حضرت میدویدند، حضرت آنها را از این کار نهی کردند؟
پاسخ: سخنی از حضرت علی ـ علیهالسلام ـ در منابع روایی
شیعه در مورد استقبال دهقانان شهر انبار از ایشان نقل شده است که برخی با استناد به این سخنان مسئله استقبال را مورد تشکیک قرار میدهند. آنچه از
روایت یاد شده استفاده میشود، نفی اصل استقبال ـ که سنتی در میان مسلمانان است ـ نمیباشد، بلکه نهی
امام علیهالسلام متوجه روش، علت و انگیزههای استقبال دهقانان از آن حضرت است.
سخنی از امام علی ـ علیهالسلام ـ در اعتراض به رفتار دهقانان منطقه انبار که به
استقبال آن حضرت آمده و پیشاپیش مرکب او میدویدند، در منابع روایی شیعه نقل شده است.
حضرت علی علیهالسلام آنان را از این کار نهی نموده و علت آن را در مشقت افتادن آنها و همچنین نداشتن فایدهای برای حاکمان دانسته است.
برایناساس برخی با شبیهسازی واقعه یادشده، با استقبالهایی که از برخی شخصیتها انجام میگیرد، اینگونه استقبالها را مورد نقد و نکوهش قرار میدهند. در این مقال برای روشن شدن بحث، نخست جایگاه استقبال را از جنبههای تاریخی و مذهبی بررسی کرده، سپس به تبیین و توضیح گوشههایی از سخنان حضرت امیر ـ علیهالسلام ـ راجع به دهقانان منطقه انبار خواهیم پرداخت.
نخستین سخن آن است که بدانیم، آیا رسم یا سنتی بهنام استقبال میان
مسلمان مرسوم بوده است یا خیر؟ همچنین متون دینی ما راجع به چنین مسئلهای چه موضعی را اتخاذ نمودهاند؟
ما پس از پاسخ به این دو پرسش به شبهه پیش آمده در خصوص استقبال از برخی شخصیتهای نظام خواهیم پرداخت.
با بررسی برخی منابع روایی، با احادیثی مواجه میشویم که در آن
سخن از آداب استقبال و بدرقه بهمیان آمده است. در این
روایات نهتنها نشانی از ممنوعیت و نهی دیده نمیشود، بلکه استحباب این امر در آنها به وضوح مشهود است.
همچنین با اندک مطالعه در
تاریخ اسلام، به ویژه دوران پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و امامان شیعه ـ علیهمالسلام ـ شاهد وجود رسم استقبال میان مردم هستیم. دراینباره میتوان به استقبال مسلمانان از
پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان ـ علیهمالسلام ـ اشاره نمود که نهتنها مورد نکوهش آنان قرار نگرفته است، بلکه با پژوهشی بیشتر خواهیم یافت که خود پیامبر نیز این رسم را انجام داده است؛ لذا در تأیید سخن فوق لازم میبینیم که به چند نمونه اشاره نماییم:
از
امام حسن عسکری علیهالسلام نقل شده است، هنگامی که جعفر بن ابیطالب از سفر حبشه بازگشت، پیامبر با طی کردن دوازده قدم به استقبال او رفته و او را در آغوش گرفت و پیشانی وی را بوسید... و از خشنودی دیدار او گریست.
مسلمانان
مدینه به دفعات از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ استقبال به عمل آوردهاند؛ از آن جمله میتوان به استقبال از ایشان در جریان هجرتشان از مکه به مدینه اشاره نمود. بنابر گزارش بسیاری از مورخان، مردم مدینه جهت استقبال از پیامبر بالای سطوح خانهها و در خیابانها تجمع نموده و ساعتها انتظار قدوم مبارکشان را میکشیدند.
زنان و
کودکان نیز که در میان استقبال کنندگان به انتظار نشسته بودند، هنگام مشاهده ورود پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از ناحیه "ثنیات الوداع" با خواندن سرودههایی مقدم ایشان را گرامی داشتند.
زمانی که حضرت علی ـ علیهالسلام ـ در ۱۲ رجب سال ۳۶ هجری پس از پیروزی بر دشمن وارد کوفه گردید،
قاریان و برجستگان اهل کوفه و اشراف به استقبال وی آمده و او را در پیروزی بر دشمن شادباش گفته و برای وی
دعا نمودند.
در روایتی از اباصلت هروی آمده است: هنگامی که
امام رضا علیهالسلام به نیشابور وارد شد. علمای نیشابور، پس از اطلاع از حضور امام ـ علیهالسلام ـ به استقبال حضرتشان آمده، زمام مرکبشان را گرفته و از ایشان درخواست نمودند تا برای آنان حدیثی بگوید. امام ـ علیهالسلام ـ نیز درحالیکه سواره بود، سر خویش را از کجاوه بیرون آورده و برای آنان حدیثی را خواند.
در ادامه باید گفت بدون تردید سخنان حضرت علی ـ علیهالسلام ـ به دهقانان یک توصیه اخلاقی و ارزشی است؛ اما با بررسی دقیق این واقعه از جهات مختلف به نکاتی خواهیم رسید که ما را در فهم بیشتر این واقعه و همچنین اسباب عکسالعمل امام ـ علیهالسلام ـ یاری میدهند.
اولین نکتهای که در این
روایت مطرح است، حضور دهقانان برای استقبال از امام است. دهقان در
عرف آن دوره معنایی غیر از معنای رایج کنونی داشته و در نظام طبقاتی ایرانی به طبقه خاصی از مردم؛ چون تاجران،
یا کدخدایان و مالکان روستاها
گفته میشد.
دومین نکته که لازم است به آن دقت شود، روش استقبال است که مورد نکوهش حضرت قرار گرفته است؛ و در واقع روشی خاص بهشمار میآید. این روش متضمن پیاده شدن استقبالکننده از مرکب و دویدن پیشاپیش استقبال شونده است.
سومین نکته قابل تأمل آن است که به اعتراف دهقانان این استقبال تنها بر مبنای عرف اجتماعی طبقاتی ایرانیان پیش از
اسلام برای پادشاهان صورت میگرفت.
با توجه به نکاتی که بیان شد، روشن میشود که سخن امام با دهقانان حامل پیامهایی است که میتوان از آن جمله به این موارد اشاره نمود:
اینگونه رسوم برخواسته از فرهنگهای مبتنی بر اختلافات طبقاتی قبل از اسلام است. از خصوصیات اینگونه فرهنگها شأنیت فرا بشری دادن به حاکمان است که همواره طبقات پایینتر اجتماع موظف به تعظیم طبقات برتر و از جمله حاکمان (چه عادل و چه ظالم) میباشند.
درحالیکه اسلام همواره با مسئله اختلاف طبقاتی در مبارزه بوده، تمام انسانها را از هر ملیت، نژاد و رنگی یکسان میداند. و تنها ملاک برتری و فضیلت افراد را
ایمان و
تقوا بر شمرده است.
اسلام و قرآن، جامعه مسلمانان را از جهل خارج ساخته و طبیعتی منزه از تشریفات پادشاهی ساخته و پرداخته شده در فارس و روم ایجاد کرده است. امام ـ علیهالسلام ـ نیز در این فضای ایجاد شده و در فرصتی کوتاه درحالیکه متوجه منطقه صفین برای رویارویی با معاویه بود، تعلیمات انسانساز خویش را که برگرفته از
قرآن و
سنت است، به دهقانان عرضه مینماید. وی آنان را به پرهیز از التزام به رسوم غلط غیر اسلامی که منفعتی عقلانی دنیوی و اخروی برای حاکمان و نیز خودشان همراه ندارد، سفارش میکند.
بنا به عقیده برخی مشقت دانستن اینگونه استقبال از حاکمان و خضوع در برابر آنان از دیدگاه امام به علت آرزوی دست یافتن و بهرهمندی دهقانان از منافع زودگذر دنیوی بوده است.
برخی نیز نهی امام را حمل بر وقوف امام بر اغراض و اهدافی دانستهاند که دهقانان در سایه این رفتار مد نظر داشتند و آن تسلط بر مردم است و این امر با وانمود کردن نزدیکی و ارتباطشان با امام میسر میشد.
با بررسی
سیره حضرت امیر ـ علیهالسلام ـ در زمان تصدی امر
خلافت، با وقایعی برخورد مینماییم که حکایت از مواظبت و مراقبت امام ـ علیهالسلام ـ از سوء استفادههای احتمالی برخی افراد در سایه نزدیک شدن به ایشان به اشکال مختلف است. از آن جمله نقل شده است؛ دهقانی از دهقانان عراق دو جامه به
امام حسن علیهالسلام ـ و امام حسین ـ علیهالسلام ـ هدیه داد. امام پرسید این دو جامه چیست؟ امام حسن ـ علیهالسلام ـ و
امام حسین علیهالسلام گفتند: دهقانی از دهقانان عراق آن دو را به ما
هدیه داد. امام ـ علیهالسلام ـ جامهها را گرفته و در
بیتالمال قرار داد.
اینگونه رفتارها و مراقبتها توسط امیر المؤمنین ـ علیهالسلام ـ در طول مدت زعامت ایشان بسیار دیده شده است.
همچنین در برداشتی دیگر از سخن گفته شده است؛ هدف امام از منع کردن آنان از این رفتار، تعلیم آنان است تا در مقابل حکام جور، مانند
معاویه و جانشینان وی مرتکب اینگونه
اعمال نشوند.
در نتیجه پس از روشن شدن عدم ممنوعیت استقبال از منظر
شرع و مرسوم بودن آن در صدر اسلام، باید گفت استقبال مردم از شخصیتهای نظام از چند منظر قابل تبیین است:
در نگاه مبتنی بر منابع روایی در این خصوص باید گفت:
رهبری در نظام اسلامی علاوه بر برخورداری جایگاه سیاسی از ویژگی و جایگاه معنوی نیز بر خوردار است. ویژگیها و جایگاه معنوی افراد در طول تاریخ عاملی برای تکریم آنان بهشمار میرود. روایاتی در منابع شیعی وجود دارد که نگاه کردن بهصورت
عالم، نگاه کردن به در منزل علما، و به دیدار علما رفتن را
عبادت دانسته است. حال از این منظر رفتن به دیدار عالمان
دین و ملاقات با آنان و استقبال از آنها و رفتارهای که در عرف بهعنوان تکریم دانسته شده است ـ مانند برخاستن برای تعظیم آنان در مجالس ـ گرچه ممکن است متضمن مشقاتی باشد، ولی در
زبان روایت، عبادت و
مستحب شمرده شده است.
در روایاتی
سخن از تکریم پیامبر و
ائمه علیهمالسلام و آنچه منسوب به آنها باشد، بهمیان آمده است. این انتسابها شامل مشاهد مشرفه، ذریه، کسانی که علوم و اخبار آنان را همراه دارند، میشود.
بنابراین یقیناً فقهای امت که جانشینان معصومان میباشند، از جمله منتسبان به آنان بوده و تعظیم و تکریم آنان بر امت
واجب است که میتوان استقبال و بدرقه آنان را نوعی گرامی داشتشان دانست.
اما از منظر سیاسی باید عنوان نمود؛ شرایط سیاسی هر دورهای اقتضائاتی را همراه دارد. در شرایط تهدیدهای خارجی و
جنگ نرم دشمنان علیه
دین و نظامی اسلامی حضور مردم در صحنههای مختلف سیاسی میزان علاقهمندی مردم نسبت به نظام را برای دشمن آشکارتر ساخته، موجب یأس آنان از دست اندازی به نظام اسلامی را همراه دارد. لذا استقبال از شخصیتهای نظام و یا راهپیمایی در شرایط خاص، نوعی مانور سیاسی بهشمار میرود که پیامهای خاصی را به همراه دارد و همواره دشمنان نظام اسلامی براین اساس یعنی حضور مردم در چنین صحنه هایی اوضاع سیاسی و مقبولیت نظام اسلامی را رصد مینمایند. لذا شرکت در اینگونه امور نهتنها منهی شرع نیست، بلکه در شرایطی که حفظ
اسلام و نظام اسلامی بستگی به چنین حضوری دارد. اساساً اینگونه حضورها که منافع سیاسی گستردهای را برای نظام اسلامی همراه دارد، باید یک وظیفه و تکلیف دانست.
آخرین نکتهای که لازم است یادآور شویم مسئله دویدن درصد اندکی از مستقبلان به دنبال ماشین برخی مقامات است.
پس از توضیحاتی که در مورد جریان دهقانان داده شد، روشن میشود که اساساً در مورد مسئله استقبال از مقامات در نظام اسلامی یک رسم و قانون تدوین شده حکومتی که مردم در مقابل مقامات ملزم به انجام آن باشند؛ مانند آنچه در میان دهقانان مرسوم بوده وجود ندارد. استقبال مردم از مقامات در نظام اسلامی مبتنی بر
علاقه و ارتباط عاطفی مردم با مسئولانی است که از میان همین مردم و با
رأی آنها گزینش شده و به خدمت در این نظام مشغول اند، لذا دویدن برخی استقبال کنندگان که حکایت از علاقه آنان به دیدن رودرروی مسئولان نظام است ـ و ممکن است از نگاه برخی نیز ناخوشآیند باشد ـ را نباید با رسوم دهقانان که مبتنی بر
فرهنگ اختلافات طبقاتی است، یکی دانسته و اصل استقبال را زیر سؤال برد؛ زیرا چنین استقبالی در تمام دنیا با شیوههای مختلف مرسوم بوده و حتی افرادی چون چهرههای برجسته ورزشی و یا هنری نیز از آن بینصیب نیستند. مهم آن است که کرامت ذاتی
انسان در جریان تکریم و تعظیم، پایکوب و لگدمال نشود؛ وگرنه
احترام و ابراز علاقه به دیگران با شیوههای عرفی مرسوم، ایرادی نخواهد داشت.
در پایان سخن باید گفت: سخنان و راهنماییهای معصومان ـ علیهمالسلام ـ همواره چراغ راه شیعیان بوده است. لکن فهم جوانب مختلف سخنان آنان که گاهی در شرایط و جهاتی خاص و با عنایت به اهدافی ایراد شده است، نیاز به مقداری تأمل و دقت نظر دارد، تا بتوان از آن فرمایشات بهره کافی و وافی را برد. همچنین مانندانگاری وقایع حال با جریانات تاریخی در بسیاری از موارد به جهت اختلاف شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی قابل بررسی و تأمل است؛ لذا تشبیه مسئله
استقبال از اشخاص حقیقی و یا حقوقی با واقعهای تاریخی و خاص با وجود اثبات چنین رسم و سنتی میان مسلمانان در صدر اسلام و پس از آن و تفاوت شرایط سیاسی و اجتماعی که مسلمانان در آن بهسر میبرند، امری غیر منطقی بهنظر میآید.
پایگاه اسلام کوئست.