• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب کهف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اصحاب کهف، دقیانوس، مشرک، بت‌پرستی.
پرسش: با توجه به این‌که گفته می‌شود مردم در زمان اصحاب کهف مسیحی بودند، اصحاب کهف چه اختلافی با دربار و حکام داشتند؟ بر سر دین‌داری بود یا ستمگری ایشان؟
پاسخ:



در روایتی حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ به نقل از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌فرماید: «در سرزمین روم، شهری به نام أقسُوس (در برخی نسخه‌ها افسوس آمده
[۲] بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۶۲۱ - ۶۲۲، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
) وجود داشت. در آن‌جا حاکمی دین‌دار و خداپرست حکومت می‌کرد. پس از مرگ او یکی از حاکمان فارس به نام دَقیانوس از به‌هم ریختگی اوضاع داخلی آن شهر، سوء استفاده نموده به آن‌جا حمله کرده و آن سرزمین را تصرف کرد. برای خود قصر بسیار بزرگ و باشکوهی ساخت و به دور خویش غلامان و مردان جنگی زیادی جمع نمود... چون پادشاه آن تشکیلات را دید، سرکشی و طغیان کرد و ادعای خدایی نمود، در برابر خدای ـ عزوجل ـ بزرگان از قومش را به‌سوی بندگی خویش دعوت کرد، هر کس او را پرستش می‌کرد، او را بخشش فراوان می‌نمود و لباس‌ها می‌پوشاند و هر کس اطاعت نمی‌کرد، او را می‌کشت‌، گروهی از مردم او را پذیرفتند و او نیز آن روز را برای آنان در هر سال عید قرار داد...».
[۳] دیلمی، حسن‌بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، ج ۲، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱، الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۲ ق.

از آن زمان به بعد مردم شهر أقسُوس (یا افسوس)، مشرک شده و به فرموده علمای تفسیر به استناد آیه «هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً»؛ «این قوم ما جز او (خدای یکتا) معبودانی اختیار کرده‌اند»، هر گروه و قبیله‌ای برای خود بتی ساخت و آن‌ را می‌پرستید.
[۵] طیب، سید عبد‌الحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.



اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که به‌دلیل شرک دقیانوس ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف ـ و بت‌پرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: «فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً»؛ «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌‌ها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمی‌کنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم».سپس با یکدیگر گفت‌وگو کردند و تصمیم گرفتند از مردم آن سرزمین و حاکم آنان بیزاری جویند و کناره‌گیری نمایند («وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً»)، بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند.
[۸] حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، محقق، بهبودی، محمدباقر، ج ۱۰، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۹] طیب، سید عبد‌الحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.



بنابراین آنچه از آیات و روایت ذکر شده پیرامون داستان اصحاب کهف به‌دست می‌آید، این است که اصحاب کهف به‌دلیل ستمگری حاکم نسبت به اهل ایمان از یک‌سو، و شرک او و مردم آن سرزمین از سوی دیگر، جهت حفظ دین و جان خود از مردم آن سرزمین و حاکم ستمگرشان کناره‌گیری نمودند و به غار پناهنده شدند.



۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۱۴، ص ۴۱۳، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۶۲۱ - ۶۲۲، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
۳. دیلمی، حسن‌بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، ج ۲، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱، الشریف الرضی، قم، ۱۴۱۲ ق.
۴. کهف (۱۸)، آیه ۱۵.    
۵. طیب، سید عبد‌الحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.
۶. کهف (۱۸)، آیه ۱۴.    
۷. کهف (۱۸)، آیه ۱۶.    
۸. حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، محقق، بهبودی، محمدباقر، ج ۱۰، ص ۲۴۸ ـ ۲۴۹، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۹. طیب، سید عبد‌الحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | قصص قرآنی




جعبه ابزار