تفسیر قمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی.
پرسش: آیا کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی و مشایخ آن مورد تأیید است؟
پاسخ: علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، از بزرگان علمای
شیعه است، و بنا بر نقل نجاشی و شیخ طوسی، کتابی به نام «تفسیر قمی» دارد. این کتاب اکنون در دسترس است، و برخی از روایات آن در کتابهای معتبری مانند «کافی» نقل شده است. اما در صحت انتساب تمام محتویات کتاب به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد. علاوه بر اینکه در صورت صحت انتساب این کتاب علی بن ابراهیم، ثقه و مورد اعتماد بودن جمیع
راویان کتاب تفسیر ثابت نیست.
علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، از بزرگان علمای
شیعه و از مشایخ مرحوم کلینی بود که از ایشان اخبار زیادی در
کتاب کافی نقل شده است.
نجاشی در مورد قمی مینویسد: «علی بن ابراهیم، ابوالحسن قمی در نقل
حدیث ثقه، دارای ثبت، مورد
اعتماد و صحیح المذهب است و روایات فراوانی شنیده و کتابهایی از جمله
کتاب تفسیر و ... نگاشته است».
شیخ طوسی نیز در فهرست خود مینویسد: «علی بن ابراهیم بن هاشم قمی کتابهای بسیار از جمله کتاب «
تفسیر والناسخ و المنسوخ» را نوشته است».
بنابراین کتابی به نام تفسیر از جمله کتابهای او، نام برده شده است. کتابی هم که اکنون به نام تفسیر قمی موجود است،
روایات آن در
بحارالانوار، وسائل الشیعه
و دیگر کتابهای حدیث آمده است.
شاید اولین کسی که تحقیقات جامع و مفصلی درباره انتساب این تفسیر به علی بن ابراهیم،
سخن گفت، آقا بزرگ تهرانی است که به جهت دقت و اهمیت کلام ایشان، آنچه را که مورد نیاز است، در اینجا میآوریم:
«قمی، در این تفسیر، بیشتر روایاتش را از طریق پدرش و از
امام صادق علیهالسلام نقل میکند؛ البته از دیگر مشایخ خود و به طریق آنها نیز از امام صادق ـ علیهالسلام ـ نقل کرده است.
راوی این کتاب همانطور که در اول این تفسیر آمده است؛ «ابوالفضل العباس بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر علیهالسلام»
است، و چون دیده که این تفسیر فقط از روایات امام صادق ـ علیهالسلام ـ است، مقداری از روایات ابیالجارود از
امام باقر علیهالسلام را در کتاب وارد کرده است؛ لذا تا اوایل تفسیر سورۀ آلعمران، سیاق تفسیر و سلسله سندی که برای روایات میآید، واحد است که در آن علی بن ابراهیم از پدرش نقل میکند، اما در آیۀ «
و أنبئکم بما تأکلون و ما تدخرون فی بیوتکم»
اسلوب بیان روایات تغییر میکند، و سند روایات اینگونه بیان میشود: «حدثنا أحمد بن محمد الهمدانی قال حدثنی جعفر بن عبد الله قال حدثنا کثیر بن عیاش عن زیاد بن المنذر أبی الجارود عن أبی جعفر محمد بن علی ـ علیهالسلام ـ ...».
همانطور که میدانیم این سند، همان سند مشهور علما به کتاب تفسیر ابیالجارود است که طریق نجاشی
به این تفسیر، همچنین طریق شیخ طوسی
به آن، عین همین سندی است که ذکر شد.
احمد بن محمد الهمدانی ـ که همان ابنعقده مشهور است ـ در طبقه شاگردان شیخ کلینی است؛ درحالیکه علی بن ابراهیم، استاد و شیخ کلینی است؛ پس چهگونه معقول و ممکن است که علی بن ابراهیم از شاگردِ شاگردش حدیث نقل کند؟!!
پس این اولین حدیثی است که ابوالفضل از استادش، ابن عقده، در این کتاب وارد کرده است».
بنابراین این کتاب از علی بن ابراهیم نیست؛ بلکه جمعکننده آن، از
روایات تفسیری علی بن ابراهیم بسیار استفاده کرده است.
در مقدمه کتاب تفسیر قمی چنین آمده است: «آنچه در این کتاب ذکر میکنیم، همه از مشایخ و ثقات (افراد مورد اعتماد)
روایت میکنیم و آنان نیز از کسانی روایت میکنند که
خداوند اطاعتشان را بر همه
واجب کرده است و ...».
بر طبق همین ادعایی که در ابتدای این کتاب آمده است، برخی چنین اظهار نظر کردهاند که تمام راویانی که در سلسله اسناد روایات تفسیر علی بن ابراهیم قرار دارند تا اتصال به
معصومان علیهمالسلام همگی ثقه هستند؛ چراکه صاحب تفسیر به وثاقت آنها شهادت داده است.
شیخ حر عاملی میگوید: «علی بن ابراهیم به ثبوت
احادیث تفسیر خود و این که همه روایات آن از ثقات امامیه روایت شده اند، شهادت داده است».
نویسنده معجم رجال الحدیث ضمن تأیید برداشت صاحب وسایل میگوید: «منظور علی بن ابراهیم از این سخن، اثبات صحت تفسیر خود بوده و اینکه روایات آن از معصومان ـ علیهمالسلام ـ و از طریق مشایخ و ثقات
شیعه نقل شده است. بر این اساس شهادت و توثیق ایشان عمومیت داشته و همه مشایخ و راویانی را که قمی با واسطه و یا بیواسطه، از آنان روایت نقل کرده، شامل میشود؛ ازاینرو این سخنی که شهادت ایشان به مشایخی که بیواسطه از آنان نقل کرده اختصاص دارد درست نیست».
خلاصه اینکه کتاب تفسیری به نام «تفسیر قمی» در دسترس وجود دارد، و برخی روایات آن در کتابهای معتبری مانند «کافی» نقل شده است. اما در صحت انتساب تمام محتویات کتاب به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد. علاوه بر اینکه در صورت صحت انتساب این کتاب علی بن ابراهیم، ثقه و مورد اعتماد بودن جمیع راویان کتاب تفسیر ثابت نیست.
پایگاه اسلام کوئست.