• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جایگاه زن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جایگاه زن در اسلام، قرآن مجید، احادیث، خلقت، آرامش، تقرب به خدا، عمل صالح، ایمان به خدا، خانواده.

پرسش: چرا آمار زنانی که در قرآن و احادیث از آنها به نیکی یاد شده بسیار کمتر از مردان است؟

پاسخ: در نگاه اسلام، زن و مرد باید هدف مشترکی ـ که همان رسیدن به اوج قله‌ی کمال انسانی است ـ را دنبال کنند و به منظور دست‌یابی به این هدف، هر دو به یک میزان توانمند می‌باشند و تفاوت جنسیت‌ها که لازمه‌ی خلقت است، نه نقشی در ایجاد یا افزایش این استعداد و توانمندی دارد و نه نقشی در ارزش‌گذاری دینی؛ پس نه کمال زن در این است که جایگاهی مثل جایگاه مرد داشته باشد و نه بر مردان رواست که بر جنسیت مردانه خود ببالند.

از نظر مکتب اسلام: ۱. زن، مظهر و نماد جمال و ظرافت و سکونت است؛ ۲. زن، مایه‌ی آرامش مرد، و مرد، تکیه‌گاه و مسئول و سرپرست زن است؛ ۳. تقرب به خدا، بهره‌مندی از نتیجه‌ی عمل صالح، پا نهادن در مسیر سلوک در گرو جنسیتی خاص نیست؛ ۴. تفاوت‌های زن و مرد در احکام، نه از روی ظلم و مردسالاری که برخاسته از مسئولیت بیش‌تر مرد و وظیفه‌ی فزون‌تر او در قبال خانواده و جامعه است.

از‌این‌رو اگر بپذیریم که آمار زنان در قرآن و احادیث ـ کم‌تر است و کم‌تر از داستان و قصه‌ی زندگی آنان سخن رفته است، این نه بدان جهت است که مردان نسبت به زنان برتری و فضیلت دارند، بلکه بدان خاطر است که زن به جهت شرایط جسمی و مسئولیتی که در منزل و خانواده دارد، کم‌تر در جامعه حضور فیزیکی دارد.

فهرست مندرجات

۱ - نکته مقدماتی
۲ - گونه‌ها و ابعاد منزلت زن
۳ - أ. عنوان و شخصیت انسانی
       ۳.۱ - زن، نماد و مظهر ظرافت، جمال و سکونت
              ۳.۱.۱ - دیدگاه قرآن
       ۳.۲ - متقین، گرامی‌ترین انسان‌ها نزد خدا
       ۳.۳ - جنس بشر، مورد خطاب پیامبران
       ۳.۴ - جایگاه زن در آفرینش
              ۳.۴.۱ - آیه ۶ سوره انشقاق
              ۳.۴.۲ - آیه ۲۱ سوره طور
              ۳.۴.۳ - آیه ۳۹ سوره نجم
       ۳.۵ - نزدیکی بنده به خدا
              ۳.۵.۱ - آیه ۱۸۶ سوره بقره
       ۳.۶ - عمل صالح و ایمان به خدا
              ۳.۶.۱ - آیه ۹۷ سوره نحل
       ۳.۷ - گرفتار لعن الهی
              ۳.۷.۱ - آیه ۱۶۱ سوره بقره
       ۳.۸ - نتیجه برگرفته از آیات فوق
۴ - ب. زن در نردبان عرفان و آسمان معرفت
       ۴.۱ - راه‌های ترقیات معنوی
              ۴.۱.۱ - اهمیت هدایت الهی
              ۴.۱.۲ - آیه ۱۱ سوره تحریم
              ۴.۱.۳ - آیه ۱۲ سوره تحریم
              ۴.۱.۴ - آیه ۱۰ سوره تحریم
       ۴.۲ - سرمایه‌ مهم راه سلوک
       ۴.۳ - بهترین علوم و عبادت
       ۴.۴ - اهمیت تقوا
              ۴.۴.۱ - آیه ۹۰ سوره یوسف
              ۴.۴.۲ - آیه ۴۰ و ۴۱ سوره نازعات
       ۴.۵ - نتیجه
۵ - ج. جایگاه زن در احکام و قوانین الهی
       ۵.۱ - احکام اسلامی با نگاه جنسیتی
۶ - دلایل وجود احکام ویژه (تبعیضی)
       ۶.۱ - دلیل اول
       ۶.۲ - دلیل دوم
       ۶.۳ - دلیل سوم
       ۶.۴ - دلیل چهارم
       ۶.۵ - دلیل پنجم
       ۶.۶ - دلیل ششم
       ۶.۷ - دلیل هفتم
       ۶.۸ - دلیل هشتم
              ۶.۸.۱ - روایتی از پیامبر
              ۶.۸.۲ - سخن خداوند متعال
۷ - نتیجه بحث
       ۷.۱ - شاهد قرآنی
       ۷.۲ - ضرورت توجه به تعبیرات متون دینی
۸ - منابعی برای مطالعه بیش‌تر
۹ - پانویس
۱۰ - منبع


اگر چشم‌ها را بر واقعیت نبندیم و پدیده‌ها را آن‌چنان‌ که هست ببینیم و نه آن‌چنان‌ که خود می‌پسندیم، آن‌گاه نظر کرده و نظر دهیم، می‌یابیم که نه کمال زن در این است که جایگاهی مثل جایگاه مرد داشته باشد و نه بر مردان رواست که بر جنسیت مردانه خود ببالند.

واقعیت آن است که پیکره‌ی خلقت انسانی از دو نیمه‌ی مستقل، اما هماهنگ آفریده شده است (مرد و زن).

آنچه به مردان و زنان برتری می‌دهد، تکاپو در جهت تحقق انسانیت است؛ یعنی تبدیل استعداد به سرمایه در حال گردش. و از دریچه‌ی وحی و خرد اسلامی قرآنی، تفاوتی بین جنسیت زن و مرد نیست؛ مگر آن مقداری که لازمه‌ی نظم و نظام به هم پیوسته آفرینش است.

لازم است از درون مایه‌های اندیشه دینی، یعنی قرآن و سنت اصیل پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام بیش‌تر بهره گیریم.


منزلت و جایگاه زن در اسلام را می‌توان از سه بعد بررسی کرد:




۳.۱ - زن، نماد و مظهر ظرافت، جمال و سکونت

زن، نماد و مظهر ظرافت، جمال و سکونت است. هر موجودی مظهر نامی از نام‌های الهی است؛ زیرا خلقت که از اوصاف فعلی خداست (و نه از اوصاف ذاتی او) عبارت است از: تجلی خالق در چهره‌ی مخلوق‌های گوناگون؛ چنان‌که حضرت علی علیه‌السلام فرموده است:

«الحمدلله المتجلی لخلقه بخلقه»؛ «همه حمدها مخصوص خدایی است که خود را از طریق آفریده‌ها به مخلوقاتش نمایاند».
[۲] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه‌ی جمال و جلال، ص ۲۱، نشر اسراء، چاپ اول.


۳.۱.۱ - دیدگاه قرآن

از نگاه قرآنی، راز آفرینش زن و تأسیس نهاد خانواده و پیوند زناشویی چیزی فراتر از گرایش‌های غریزی و کام‌یابی‌های موقت است.

«و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون»؛ «و از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا به‌واسطه‌ی آنها آرام گیرید و میان شما دوستی و رحمت قرار داد. بی‌تردید در این خلقت و دوستی (مودت) نشانه‌ها و آیاتی است برای آنان که می‌اندیشند».

۳.۲ - متقین، گرامی‌ترین انسان‌ها نزد خدا

تمام امتیازهای نژادی، جنسیتی و... پوچ است و «ارجمندترین موجودات نزد خدا، باتقواترین آنهاست».

۳.۳ - جنس بشر، مورد خطاب پیامبران

دعوت همه پیامبران ـ علیهم‌السلام ـ و خطاب همه‌ی کتاب‌های آسمانی فقط به جنس بشر است و جملگی ندا می‌دهند که:

«فمن تبعنی فأنه منی»؛ «هر‌که از من تبعیت کند، از من است».

۳.۴ - جایگاه زن در آفرینش

جایگاه زن در آفرینش آن‌جاست که مرزی برای پیروزی‌ها، داشتن‌ها و رسیدن‌ها ندارد:

۳.۴.۱ - آیه ۶ سوره انشقاق

ــ «ای انسان! تردیدی نداشته باش که تو هرچند با سختی به‌سوی پروردگارت در تلاشی و نهایت او را ملاقات خواهی کرد».

۳.۴.۲ - آیه ۲۱ سوره طور

ــ «هرکس در گرو کسب و کار خود است».

۳.۴.۳ - آیه ۳۹ سوره نجم

ــ «برای هر آنچه که تلاش کنی، مالکش می‌شوی و انسان بهره‌مند، به‌زودی نتیجه سعی و تلاش خود را می‌بیند».

۳.۵ - نزدیکی بنده به خدا

هر‌که بنده‌ی خدا باشد، به او نزدیک است، چه مرد باشد چه زن.

۳.۵.۱ - آیه ۱۸۶ سوره بقره

«هرگاه بندگانم از تو می‌پرسند که خدا کجاست؟ بگو: نزدیک است. من نزدیکم و اجابت می‌کنم خواست دعا‌کنندگان را».

۳.۶ - عمل صالح و ایمان به خدا

رسیدن به زندگی و حیات طیب (پاک و دل‌پذیر) دو شرط دارد: عمل صالح و ایمان به خدا (خواه مرد، خواه زن).

۳.۶.۱ - آیه ۹۷ سوره نحل


«من عمل صالحاً من ذکر و انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة...»؛ «هرکس کار شایسته کند ـ چه زن باشد چه مرد ـ ولی مؤمن باشد و قطعاً او را با بهره‌مندی از زندگانی پاکیزه‌ای حیات می‌بخشیم و جزایی فراتر از عملش به او می‌دهیم».

۳.۷ - گرفتار لعن الهی

هر آن که پا روی حقایق گذارد، به لعنت الهی دچار می‌شود.

۳.۷.۱ - آیه ۱۶۱ سوره بقره


«ان الذین کفروا و ما توا و هم کفار اولئک علیهم لعنة الله والملائکة والناس أجمعین»؛ «کسانی که کافر شدند و در حالی از این جهان رفتند که در کفرشان باقی بودند، لعنت خدا و ملائکه و همه‌ی مردم شاملشان می‌شود».

۳.۸ - نتیجه برگرفته از آیات فوق

آنچه از این آیات به دست می‌آید، طرف خطاب خداوند، انسان است. آدمی، در گرو ایمان و عقیده و عمل خود بوده و "هرچه بکارد، همان بدرود" چه مرد باشد چه زن، و زن در نگاه وحی، در موضع شخصیت "انسان" است و جنسیت، تأثیری در خطوط اصلی تکالیف و شخصیت انسان‌ها ندارد.

اینک به تحلیل بعد دیگری از جایگاه و مکانت زن در مکتب اسلام می‌پردازیم:




۴.۱ - راه‌های ترقیات معنوی

نه خدا، ویژه مردان است و نه معرفت، گوهری است که دست زن را نامحرم دانسته و از عرضه شدن به اینان طفره می‌رود. ترقیات معنوی تابع این فرمول‌اند: معرفت، محبت، اطاعت و قرب.

۴.۱.۱ - اهمیت هدایت الهی

حال فرقی نمی‌کند که چه کسی و چه مقدار در طلب معرفت و علم و حکمت گام نهد، مهم آن است که هدایت را قدر بدانیم و آن‌گاه است که شامل این وعده‌ی الاهی می‌شویم:

«آنان که در راه ما جهاد نمایند، به شاهراه‌های قرب به خدا می‌رسند». در این وادی، بسیاری پا نهادند: مرد و زن؛ و قرآن کریم دو اسوه‌ی خوب و دو اسوه‌ی عبرت را یاد می‌نماید:

۴.۱.۲ - آیه ۱۱ سوره تحریم


«وضرب الله مثلاً للذین آمنوا إمراة فرعون إذ قالت رب ابن لی عندک بیتاً فی الجنة و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین»؛ «خداوند برای کسانی که ایمان آوردند، نمونه‌ای را به‌عنوان مثال یاد می‌کند:"مسر فرعون" را. او که (از کفر و کردار فرعون ناراضی بود و) دعا کرد: پروردگارا برای من در نزد خودت خانه‌ای در بهشت قرار بده و مرا از فرعون و کردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان».

۴.۱.۳ - آیه ۱۲ سوره تحریم

و اسوه‌ی خوب دیگر حضرت مریم علیهاالسلام است که در سوره‌ی تحریم آیه‌ی ۱۲ از ایشان توصیف فرموده است: "... و ما از روح خود در او دمیدیم و او کلمات پروردگار خود و کتاب‌هایش را تصدیق کرد و او از فرمان‌برداران بود".

۴.۱.۴ - آیه ۱۰ سوره تحریم

هم‌چنان که نمونه‌ی مردم بد را با نقل واقعیت دو زن بد (همسر حضرت نوح و حضرت لوط) بیان می‌نماید. («ضرب الله مثلاً للذین کفروا امراة نوح و امراة لوط...»).

در این آیات، این زنان خوب و بد، برای همگان مثال آورده شده و نه فقط برای زن‌ها!

۴.۲ - سرمایه‌ مهم راه سلوک

سرمایه‌ی مهم راه سلوک، "قلب" و "دل شکستگی" است و زنان سرمایه‌دارتر از مردان هستند: "راه‌های ترقی و تعالی انسان متفاوت است. یکی راه فکر و دیگری راه ذکر، زنان در راه ذکر و مناجات که راه دل است و راه عاطفه و شور و علاقه و محبت؛ اگر موفق‌تر از مردها نباشند، یقیناً همتای مردها هستند".
[۱۵] جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه‌ی جمال و جلال، ص ۱۹۷، نشر اسراء، چاپ اول.


۴.۳ - بهترین علوم و عبادت

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:

«خیر العلم التوحید و خیر العبادة الأستغفار»؛ «بهترین علم، توحید و بهترین عبادت، استغفار است». واضح است که در دسترسی به این‌گونه علوم نیز بین زن و مرد امتیازی وجود ندارد.

۴.۴ - اهمیت تقوا

اگر تقوا داشته باشیم، به معنویت می‌رسیم و تقوا نیز در انحصار گروهی خاص نیست:

۴.۴.۱ - آیه ۹۰ سوره یوسف

«کسی که تقوا و صبر را مراعات نماید (به هدف می‌رسد) و خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند».

۴.۴.۲ - آیه ۴۰ و ۴۱ سوره نازعات

و اما هر کسی که از روزی که همگان در مقابل دادگاه محاسبه الهی و از رو در رو شدن با خدا، هراس داشته باشد و نفس خود را از هوس باز دارد، پس (بداند که بی‌تردید) جایگاه او بهشت است».

۴.۵ - نتیجه

وجود نمونه‌ای متعدد از زنان عارفه در هر عصر و مکان، خود بهترین شاهد بر باز بودن راه سلوک و عرفان فرا روی زنان است.


به نظر می‌رسد آنچه موجب ایجاد سؤال و تردید در خصوص جایگاه زن در مکتب اسلام شده، وجود پاره‌ای احکام در مورد زنان است که با ملاحظه‌ی کلی ساختار احکام و نقش جنسیت در آنها، می‌توان اشکال را برطرف نمود.

۵.۱ - احکام اسلامی با نگاه جنسیتی

احکام اسلامی با نگاه جنسیتی چند دسته‌اند:

۱. احکام مشترک؛ مثل: روزه، نماز، حج و... ؛

۲. احکام ویژه‌ی زنان؛ مثل: مسائل عادات ماهیانه؛

۳. احکامی که به نظر تبعیض آمیزند؛ مثل: ارث زن، دیه زن و ... .



به‌طور‌کلی علت وجود احکام ویژه و احکام دوگانه (ظاهراً تبعیضی) چند چیز است:

۶.۱ - دلیل اول

مرد، مسئول مخارج خانواده است و بایستی امکانات مالی بیش‌تری در اختیار او قرار گیرد. (از‌این‌رو حق ارث او البته فقط در مواردی بیش از زن است).

۶.۲ - دلیل دوم

آن‌جا که در برخی روایات از زن مذمت شده، زن با عنوان زن‌پرستی است نه زن به‌عنوان نوعی از بشر. (به‌عنوان نمونه: «زن عقرب است؛ اما نیش آن شیرین است».

۶.۳ - دلیل سوم

و نیز در بخشی از احادیث (به‌ویژه در نهج البلاغه) آن‌جا که به نکوهش زن پرداخته شده، زنان زمان حضرت امیر ـ علیه‌السلام ـ که در جنگ جمل (به فرمان‌دهی عایشه) شرکت داشته، مورد نظر بوده‌اند (خاص آن زمان و مکان): «ان النساء النواقص الایمان...».

۶.۴ - دلیل چهارم

در مواردی که برخی احکام (مثل جهاد ابتدائی، قضاوت و...) از زنان برداشته شده، نه آن‌که از حقی محروم شده‌اند که این لطفی است از خدا تا زیر بار مسئولیتی سنگین که منافات با روحیه‌ی آرام و لطیفشان دارد نباشند.

۶.۵ - دلیل پنجم

حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ «زن، چونان گلی خوش‌بو و لطیف است، نه بسان قهرمانی خشن و ضمخت».

۶.۶ - دلیل ششم

برخی احکام مانند زودتر به سن بلوغ رسیدن دختران از پسران و...؛ از‌آن‌روست که زن زودتر در پوشش تربیت قرار گیرد و جهت پروراندن نسلی به گستره‌ی تاریخ، آماده‌تر باشد. به‌ویژه که سن ازدواج دختران زودتر از پسران است.

۶.۷ - دلیل هفتم

برخی محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها از‌آن‌روست که حریم و مرزی نهاده شود تا جلوی مفاسد و خطرات احتمالی که در جای خود بسیار مهم و لازم به پیشگیری‌اند، گرفته شود؛ مثلاً به زنان دستور داده شده خوب حرف بزنید؛ اما صدا را نازک نکنید، «تا آن‌که در قلبش مرض و شیطنت است، به شما طمع نورزد».

۶.۸ - دلیل هشتم

هم‌چنان‌که نقص و شر، نسبی‌اند، ترجیح و تقدیم مرد و زن نیز نسبی است؛ از‌این‌رو هرگاه محدودیت یا مذمتی در مورد زن می‌بینید، آن را نسبی بدانید. در اسلام، موارد متعددی است که به زن امتیازاتی داده شده؛ از جمله:

۶.۸.۱ - روایتی از پیامبر

حضرت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمودند: «اگر مشغول نماز مستحبی هستی و پدرت تو را خواند، نماز را قطع نکن، ولی اگر مادرت تو را خواند، نماز را قطع نما».
[۲۳] جامع احادیث الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۲۹ ـ ۴۲۸.


۶.۸.۲ - سخن خداوند متعال

دستور صریح و روشن قرآن این است که: «و عاشروهن بالمعروف»؛ «با زنان به‌ویژه با رفتاری نیکو معاشرت نمایید».


با توجه به اصل خلقت انسانی که از این جهت فرقی بین این دو گوهر موجود ـ زن و مرد ـ نیست و با توجه به این‌که در منابع اسلامی از هر دو شخصیت سخن گفته شده و تمجید شده است و تفاوت‌های زن و مرد برخاسته از مسئولیت بیش‌تر مرد و وظیفه‌ی فزون تر او در قبال خانواده و جامعه است، اگر بپذیریم که آمار زنان در قرآن و احادیث، کم‌تر است و کم‌تر از داستان و قصه‌ی زندگی آنان سخن رفته است، این نه بدان جهت است که مردان نسبت به زنان برتری و فضیلت دارند، بلکه بدان خاطر است که زن به جهت شرایط جسمی و مسئولیتی که در منزل و خانواده دارد، کم‌تر در جامعه حضور فیزیکی دارد.

۷.۱ - شاهد قرآنی

شاهد گفتار ما داستان مربوط به بلقیس، حاکم یمن بوده است که به‌صورت نسبتاً مفصل در قرآن آمده است.

۷.۲ - ضرورت توجه به تعبیرات متون دینی

علاوه بر این‌که توجه به تعبیرات متون دینی در‌باره‌ی زنان نمونه ضروری به نظر می‌رسد. تعبیراتی که در‌باره‌ی آسیه، مریم، حضرت خدیجه و فاطمه علیهاالسلام و... در روایات و قرآن آمده در شأن کدام‌یک از مردان غیر از معصوم آمده است!.

آسیه با این‌که معصوم نبود، به‌عنوان الگوی بشریت (چه زن و چه مرد) معرفی شده است و ...، یعنی نباید فقط به کمیت بیانات و گفته‌ها توجه داشت و کیفیت و نوع گفتار را نادیده گرفت.


۱. نظام حقوق زن در اسلام، مطهری، مرتضی.
۲. زن در آیینه‌ی جمال و جلال، جوادی آملی، عبدالله.


۱. شریف رضی، نهج البلاغه، ص ۲۴۴، خطبه ۱۰۸.    
۲. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه‌ی جمال و جلال، ص ۲۱، نشر اسراء، چاپ اول.
۳. روم (۳۰)، آیه ۲۱.    
۴. حجرات (۴۹)، آیه ۱۳.    
۵. ابراهیم (۱۴)، آیه ۲۶.    
۶. انشقاق (۸۴)، آیه ۶.    
۷. طور (۵۲)، آیه ۲۱.    
۸. نجم (۵۳)، آیه ۳۹.    
۹. بقره (۲)، آیه ۱۸۶.    
۱۰. نحل (۱۶)، آیه ۹۷.    
۱۱. بقره (۲)، آیه ۱۶۱.    
۱۲. تحریم (۶۶)، آیه ۱۱.    
۱۳. تحریم (۶۶)، آیه ۱۲.    
۱۴. تحریم (۶۶)، آیه ۱۰.    
۱۵. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه‌ی جمال و جلال، ص ۱۹۷، نشر اسراء، چاپ اول.
۱۶. اصول کافی، کلینی، ج ۲، ص ۵۱۷.    
۱۷. یوسف (۱۲)، آیه ۹۰.    
۱۸. نازعات (۷۹)، آیه ۴۰ و ۴۱.    
۱۹. شریف رضی، نهج البلاغه، ص ۷۸۴، کلمات قصار ۶۱.    
۲۰. شریف رضی، نهج البلاغه، ص ۱۴۰، خطبه ۸۰.    
۲۱. شریف رضی، نهج البلاغه، ص ۶۳۰، نامه ۳۱.    
۲۲. احزاب (۳۳)، آیه ۳۲.    
۲۳. جامع احادیث الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۲۹ ـ ۴۲۸.
۲۴. نساء (۴)، آیه ۱۹.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱۵، ص ۴۴۴ به بعد.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار