• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حج

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حج، حج ابراهیمی، حضرت [ابراهیم|ابراهیم علیه‌السلام]]، حضرت آدم علیه‌السلام، حج جاهلیت، تشریع حج.

پرسش: تشریع حج از چه زمانی آغاز شده است؟

پاسخ: براساس روایات، حج، از سابقه‌ای بسیار طولانی برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سال‌ها قبل از خلقت حضرت آدم ـ علیه‌السلام ـ می‌رسد. پس از آن‌که حج حضرت آدم ـ علیه‌السلام ـ به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود: گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کرده‌ام.

شیوه و ترتیب حج مسلمانان، با مناسکی از قبیل: «طواف»، «سعی»، «قربانی» و «رمی شیطان»، به زمان سرسلسله پیامبرانِ حنیف، حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ باز می‌گردد. همان‌گونه که به‌طور قطع، بینان‌گذار عمومی‌کردن حج نیز، آن‌ حضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حج خانه خود، فرا خواند.



براساس روایات، حج، از سابقه‌ای بس زیاد برخوردار است و سابقه و قدمتی دارد که امتداد آن، به سال‌ها قبل از خلقت حضرت آدم ابوالبشر ـ علیه‌السلام ـ می‌رسد.

۱.۱ - حدیثی از امام صادق

چنان‌که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «پس از آن‌که حج حضرت آدم ـ علیه‌السلام ـ به پایان رسید، جبرئیل به او فرمود: گوارا باد بر تو، ای آدم، بخشوده شدی، من این خانه را سه هزار سال قبل از تو طواف کرده‌ام».

۱.۲ - حدیثی دیگر

هم‌چنین آن‌ حضرت فرمود: «پس از آن‌که حضرت آدم از مِنا بازگشت (و حجش به پایان رسید)، فرشتگان ملاقاتش کرده، به او گفتند: ای آدم، حَجت نیکو! ما این خانه را دو هزار سال قبل از تو، حج گزارده‌ایم».

۱.۳ - حدیثی از امام علی

مردی از امیرمؤمنان علی علیه‌السلام پرسید: از اهل آسمان نخستین کسی که حج گزارد، چه نام داشت؟ آن‌ حضرت فرمود: «جبرئیل، نخستین حج‌گزار از آسمانیان بود».


البته شیوه و ترتیب حج مسلمانان، با مناسکی از قبیل «طواف»، «سعی»، «قربانی» و «رمی شیطان»، به زمان سرسلسله پیامبران حنیف، حضرت ابراهیم علیه‌السلام باز می‌گردد. همان‌گونه که به‌طور قطع، بینان‌گذار عمومی‌کردن حج نیز، آن‌ حضرت بوده و خدای تعالی به او دستور فرمود تا اعلام حج کند و مردم را از هر سو به حج خانه خود، فرا خواند.

۲.۱ - آیه ۲۷ سوره حج

در این مورد قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی‌ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق»؛ «و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکب‌های لاغر از هر راه دوری به‌سوی تو بیایند».
اما در طول زمان ـ به‌ویژه در زمان جاهلیت ـ حج ابراهیمی نیز مانند سایر احکام مورد تحریف‌هایی قرار گرفته بود.


اکنون به برخی اعمال حج پرداخته و به مناسبت، تحریف‌هایی را که در این عبادت بزرگ به وجود آمده بود، نیز یادآور خواهیم شد:

۳.۱ - أ. وقوف در عرفات


«ثُمَّ أَفیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم »؛ «سپس از همان‌جا که مردم کوچ می‌کنند، (به‌سوی سرزمین مِنا) کوچ کنید! و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!».

۳.۱.۱ - تحریف

این آیه شریفه ناظر به یکی از عادات مشرکان مکه در زمان جاهلیت است که وقوف در عرفات را مربوط به کسانی می‌دانستند که از خارج مکه برای حج می‌آمدند، اما قریش و طوایف اطراف حرم و وابستگان قریش، از این کار معاف بودند.

۳.۱.۲ - حدیثی از امام صادق

چنان‌که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در بیان این آیه فرمود: «قریش می‌گفتند: ما نسبت به خانه خدا از سایرین برتری داریم؛ پس باید (برای اعمال حج) از مزدلفه (مشعر) کوچ کنید، (به عرفات نروید)! خداوند به آنان دستور داد تا مانند دیگران از عرفات شروع کنند».

۳.۲ - ب. تغییر دادن جای ماه‌های حرام

«جز این نیست که تأخیر انداختن (و جابه‌جا نمودن ماه‌های حرام) افزایشی در کفر است که کافران را به سبب آن گمراه می‌سازند، در یک سال آن‌ را حلال و در سال دیگر حرام می‌شمرند تا با شما و آن‌چه خدا حرام کرده موافقت کنند؛ اما در (نتیجه) آن‌چه را خدا حرام کرده، حلال می‌نمایند. زشتی اعمالشان بر آنها آراسته شده، و خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند».

۳.۱.۱ - تحریف

این آیه کریمه ناظر به یک سنت غلط جاهلی به نام «نسیء» به معنای تغییر دادن جای ماه‌های حرام است که این عمل، هر ساله طی مراسم خاصی در سرزمین مِنی انجام می‌گرفت که نشان از سودجویی آنها بود؛ چون با این تغییر و تحول، قصد داشتند حج در موقعی برپا شود که منافع بازرگانی و تجارتی آنها هم تأمین گردد؛ ازاین‌رو سعی می‌کردند که حج در خرم‌ترین ایام سال و آسان‌ترین زمان برای رفت و آمدهای تجاری انجام پذیرد؛ اما از آن‌جا که حج باید در ایام ذی‌حجه واقع شود و گاهی ذی‌حجه در فصل گرمای طاقت‌فرسای مکه می‌افتاد که هم حج‌گزاران به زحمت می‌افتادند و هم معادلات تجاری به نحو مطلوب انجام نمی‌گرفت؛ ازاین‌رو با عمل «نسیء»، کاری می‌کردند که موسم حج، همواره در فصل معتدلی واقع شود و این عمل تا سال دهم هجرت ادامه داشت، تا این‌که به‌وسیله پیامبر خدا در حجة الوداع، استفاده از این عمل ممنوع و باطل اعلام گردید و نسیء با نزول این آیه کفر محسوب گردید تا مراسم حج، بازیچه‌ای در دست سودجویان واقع نگردد.

۳.۳ - ج. سعی میان صفا و مروه

« صفا و مروه از شعائر (و نشانه‌های) خداست! بنابراین کسانی که حج خانه خدا و یا عمره انجام می‌دهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند (و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بی‌رویّه مشرکان، که بت‌هایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیت این دو مکان مقدس نمی‌کاهد!) و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار، و (از افعال وی) آگاه است».

۳.۱.۱ - تحریف

یکی از اعمال حج در جاهلیت، سعی میان کوه‌های صفا و مروه بود؛ ولی در بالای این دو کوه، دو بت به نام‌های «اساف» و «نائله» نصب بود که مشرکان هنگام سعی، برای این دو بُت احترام قائل می‌شدند. مسلمانان به خاطر چنین سابقه ناپسندی، کراهت داشتند در ایام حج، میان صفا و مروه سعی کنند و تصور می‌کردند این یک عمل جاهلی است. خداوند با نزول این آیه، آن تصورات را مردود دانسته و سعی میان صفا و مروه را یکی از شعائر دین مطرح کرد.

۳.۱.۲ - حدیثی از امام صادق

چنان‌که معاویة بن عمار از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ روایت کرده که آن‌ حضرت فرمود: «مسلمانان گمان می‌کردند که سعی صفا و مروه از ابتکارات مشرکان است، در پی آن خداوند این آیه شریفه را نازل نمود...».

۳.۴ - د. طواف در حال برهنگی

از عادات دیگر جاهلیت در مراسم حج، طواف در حال برهنگی است. آنان معتقد بودند که تأمین لباس احرام در اختیار قریش قرار دارد و اگر کسی جامه احرام تهیه نمی‌کرد، می‌بایست برهنه طواف کند و طواف با لباس و پارچه‌ای را که از خارج حرم باشد، باطل می‌دانستند.

۳.۱.۲ - حدیثی از امام صادق

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ فرمود: « رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بعد از آن‌که مکه را فتح کرد، در آن سال از زیارت مشرکان جلوگیری نفرمود و از سنت‌های زیارتی مشرکان یکی این بود که اگر با لباس وارد مکه می‌شدند و با آن لباس، دور خانه خدا طواف می‌کردند، دیگر آن لباس را به تن نکرده و صدقه آن‌ را واجب می‌دانستند؛ لذا برای این‌که لباس‌هایشان را از دست نداده باشند، قبل از طواف از دیگران لباسی را عاریه و یا کرایه ‌کرده و بعد از طواف به صاحبانشان برمی‌گرداندند، در این میان، اگر کسی به لباس عاریه و اجاره دست نمی‌یافت و خودش هم تنها یک دست لباس همراه داشت، برای آن‌که آن لباس را از دست ندهد، ناچار برهنه می‌شد و لُخت مادرزاد به طواف می‌پرداخت».


با ظهور و استقرار اسلام، پیامبر گرامی اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ با تحریفات جاهلی به مبارزه برخاست و ضمن پیراسته کردن حج از تحریفات جاهلی، سنت ابراهیمی را در حج احیا نموده است؛ لذا حج مورد قبول و سفارش اسلام، سنتی ابراهیمی است و شریعت مقدس اسلام نیز، همان شکل حج را بر مسلمانان تکلیف کرده؛ مناسک، اجزا، شرایط و ارکان آن‌ را به ما آموخته است.


۱. شیخ صدوق‌، علل الشرائع‌، ج ‌۲، ص ۴۰۷‌، کتاب‌فروشی‌ داوری‌، چاپ اول‌، قم، ۱۳۸۵ش‌.    
۲. شیخ صدوق، ‌من لا یحضره الفقیه، ج ‌۲، ص ۲۳۰، دفتر نشر اسلامی‌، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ‌۱۰، ص ۷۸، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۴. حج (۲۲)، آیه ۲۷.    
۵. بقره (۲)، آیه ۱۹۹.    
۶. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۱، ص ۱۹۵،اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.    
۷. توبه (۹)، آیه ۳۷.    
۸. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۱۷، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.    
۹. بقره (۲)، آیه ۱۵۸.    
۱۰. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج‌۱، ص ۱۴۸ ۱۴۶، اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.    
۱۱. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، تحقیق:اعلمی، حسین، ج ۲، ص ۱۹۲، الصدر، تهران، چاپ دوم.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار