حضرت لوط
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت لوط علیهالسلام،
دختران، قرآن کریم،
ازدواج، کتاب مقدس.
پرسش: آیا حضرت لوط ـ علیهالسلام ـ دخترانش را به ازدواج با مردان همجنس باز پیشنهاد کرده است؟ طبق نظرات ارائه شده در کتاب مقدس، آیا حضرت لوط ـ علیهالسلام ـ مرتکب زنای با محارم شده است؟
پاسخ: دو نقل از داستان لوط ـ علیهالسلام ـ در
قرآن کریم و کتاب مقدس، شباهتهای بسیاری را با یکدیگر دارند. حتی میتوان گفت که در تمام کلیات مشترکاند جز مورد زنای دختران لوط با پدر خود که قرآن کریم نهتنها آن را ذکر نکرده، بلکه براساس آموزههای اسلامی، این قسمت، از مواردی بوده که
تحریف شده و در
تورات واقعی وجود نداشته است و مخالف مقام
عصمت پیامبران است. همچنین دختران لوط را جزو انسانهای پاک میدانیم که خداوند آنها را از
عذاب قوم نجات داده است. بنا بر این، انجام این کار از آنان به یقین منتفی است. لذا به عقیدۀ مسلمانان، بسیاری از آنچه در کتاب مقدس موجود، وجود دارد، مورد پذیرش نیست.
اما آنچه در
قرآن آمده، بهصورت کامل مورد پذیرش است و با اصول انسانی و دینی سازگار است.
برای پاسخ به این پرسش، لازم است داستان لوط ـ علیهالسلام ـ را از قرآن و
کتاب مقدس بهاختصار بیان کنیم:
داستان لوط در چندین سوره از قرآن کریم ذکر شده و در
روایات نیز گفتههایی از آن وجود دارد. در اینجا، طبق آیات سورۀ حجر و سورههای دیگر، این داستان بیان میشود:
«هنگامی که فرستادگان خدا به سراغ خاندان لوط آمدند، لوط گفت: شما گروه ناشناسی هستید! گفتند: ما همان چیزی را برای تو آوردهایم که آنها (کافران) در آن تردید داشتند، آری، ما مأمور عذابیم! ما واقعیت مسلّمی را برای تو آوردهایم و راست میگوییم! پس، خانوادهات را در اواخر
شب با خود بردار، و از اینجا ببر و خودت به دنبال آنها حرکت کن و کسی از شما به پشت سر خویش ننگرد مأمور هستید بروید! و ما به لوط این موضوع را
وحی فرستادیم که صبحگاهان، همه آنها ریشهکن خواهند شد. (از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بهطرف خانه لوط) آمدند؛ درحالیکه شادمان بودند. لوط گفت: اینها میهمانان مناند، آبروی مرا نریزید! و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید! گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟! گفت: دختران من حاضرند، اگر میخواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید، و از
گناه و آلودگی بپرهیزید!)».
«
خداوند آنها را که بر در خانه لوط ـ علیهالسلام ـ ازدحام کردند، نابینا کرد»؛
«سرانجام، هنگام
طلوع آفتاب، صیحه (مرگبار ـ بهصورت صاعقه یا زمینلرزه ـ) آنها را فرا گرفت! سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آن را پایین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم!»
«چون کار به اینجا رسید، ما لوط و پیروان واقعی و خاندانش را که پاکدامن بودند، نجات بخشیدیم، جز همسرش که او را در میان قوم تبهکار رها ساختیم».
«آن دو
فرشته وارد سُدوم شدند... به خانهاش (لوط) وارد شدند... و به
خواب هنوز نرفته بودند که مردان شهر... خانه وی را احاطه کردند و گفتند:... آنها را نزد ما بیرون آر تا ایشان را بشناسیم. (لوط) گفت: ای برادران من، زنهار بدی مکنید. اینک من دو دختر دارم که مرد را نشناختهاند. ایشان را الآن نزد شما بیرون آورم و آنچه در نظر شما پسند آید، با ایشان بکنید. لکن کاری به این دو مرد ندارید.... آنگاه آن دو مرد... اشخاصی را که به در خانه آمده بودند، به کوری مبتلا کردند... و به لوط گفتند: هرکه را در شهرداری از این مکان بیرون آور؛ زیرا که ما این مکان را هلاک خواهیم ساخت.... آنگاه خداوند بر سدوم و عموره (دو شهر که
قوم لوط در آنجا بودند و بلا بر آنها نازل شد)، گوگرد و آتش از حضور خداوند از
آسمان بارید و...جمیع سکنه شهرها و نباتات
زمین را واژگون ساخت، اما
زن او (همسر لوط) به عقب خود نگریسته، ستونی از نمک گردید. لوط با دو دختر خود در
کوه ساکن شد.... دختر بزرگ به کوچک گفت: بیا تا پدر خود را شراب بنوشانیم و با او همبستر شویم، تا نسلی از پدر خود نگاه داریم. پس در همان شب پدر خود را
شراب نوشانیدند.... پس هر دو دختر لوط از پدر خود حامله شدند».
اینها خلاصهای از داستان لوط در قرآن و کتاب مقدس بوده است. این دو نقل شباهتهای بسیاری را با یکدیگر دارند، حتی میتوان گفت که در تمام کلیات مشترکاند، جز مورد زنای
دختران لوط با پدر خود که قرآن کریم نهتنها آن را ذکر نکرده، بلکه براساس آموزههای اسلامی، این قسمت، از مواردی بوده که تحریف شده و در
تورات واقعی وجود نداشت و مخالف مقام
عصمت پیامبران است. همچنین دختران لوط را جزو انسانهای پاک میدانیم که خداوند آنها را از
عذاب قوم نجات داده است. بنابراین انجام این کار از آنان به یقین منتفی است. لذا به عقیدۀ مسلمانان، بسیاری از آنچه در کتاب مقدس موجود، وجود دارد، مورد پذیرش نیست.
اما آنچه در قرآن آمده، بهصورت کامل مورد پذیرش است و با اصول انسانی و دینی سازگار است. البته برخی قسمتها را باید با توجه به آیات دیگر و روایات بررسی کرد تا اصل قضیه روشن شود.
به نظر میرسد، تنها نکتهای که در داستان لوط در
قرآن مبهم است و در کتاب مقدس نیز آمده، مطلب «اگر هم میخواهید کاری بکنید این دختران من حاضرند» است که چگونه
حضرت لوط علیهالسلام، دختران خود را به
کفار و گمراهان عرضه میدارد؟!
مفسران با توجه به روایات و اصولی که از خود قرآن نیز به دست میآید، در ذیل آیۀ شریفۀ «
قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتیِ هُنَّ أَطْهَرُ لَکُم»؛ «(لوط) گفت: «ای قوم من، اینان دختران منند. آنان برای شما پاکیزهترند»
آوردهاند: جملۀ «هؤُلاءِ بَناتِی» مقیّد به قید «هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ» شده است تا بفهماند منظور لوط ـ علیهالسلام ـ از عرضه کردن دختران خود این بوده که مردم با آنها
ازدواج کنند، نه اینکه از راه
زنا، شهوات خود را تسکین دهند و حاشا بر مقام یک پیامبر خدا که چنین پیشنهادی بکند؛ زیرا در زنا هیچ طهارتی وجود ندارد، همچنانکه قرآن کریم فرموده: «و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است!»
و حرمت زنا از احکامی است که خدای تعالی در تمام شرایع آسمانی آن را تشریع فرموده است. ازاینرو حرمت زنا در زمان جناب لوط نیز تشریع شده بود. پس، جملۀ «هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ» بهترین شاهد است بر این که منظور حضرت لوط ـ علیهالسلام ـ ازدواج بوده، نه زنا.
همچنین هدف لوطِ
پیامبر از پیشنهاد ازدواج دخترانش به گناهکاران، درحالیکه دخترانش محدود بودند و گناهکاران بسیار، این بود که با آنها اتمام
حجت کند و بگوید من تا این حد نیز آماده فداکاری برای حفظ حیثیت مهمانان خویش، و نجات شما از منجلاب
فساد هستم
و با این نیت، پیشنهاد این ازدواج نهتنها اشکالی ندارد، بلکه شایسته نیز هست.
پایگاه اسلام کوئست.