بلندهمتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: همت، اراده، بلندهمتی.
پرسش: چه کارهایی انجام دهیم تا بلندهمت شویم و تفاوت اساسی خودبزرگبینی و بلندهمتی در چیست؟
پاسخ: همت در لغت به معنی اراده، آرزو، خواهش و عزم است و بلندهمتی از صفات بسیار والای انسانی است که صاحب آن به خاطرش ستایش میشود. صاحب این صفت سعی دارد به مراتب بالاتر راه یابد، کارهای بزرگ انجام دهد و به انجام امور کوچک و جزئی راضی نمیشود. او به خاطر طمع به منافع پست دنیایی خود را آلوده نمیکند. بلند همتی نتیجه بزرگی و شجاعت نفس است و هر کسی که به مقامات والای انسانی رسید، به خاطر همین صفت خوب بوده است. برعکس پستی همت، صفتی خبیث و بداخلاقی است. فردی که از همت پایین برخوردار است، در زندگی دنیایی و در امور اخروی رشدی ندارد؛ چون که این صفت نتیجه کمدلی و ضعف نفس است.
برای تقویت همت و اراده، باید به ضررهای دنیایی و آخرتی پستی همت توجه کرد که در ذیل آن را شرح میدهیم.
قبل از هر چیز لازم است همت را از نظر لغت تعریف کنیم و با جایگاه آن آشنا شویم و بعد بدانیم که آیا فرقی بین همت و اراده وجود دارد؟ سپس به نقش همت در زندگی میپردازیم و راههای تقویت آن را بیان میداریم و در نهایت به تفاوت بلندهمتی و خود بزرگبینی اشاره میکنیم.
همت در لغت به معنی
اراده، آرزو، خواهش و عزم است و بلندهمتی از صفات بسیار والای انسانی است که صاحب آن به خاطرش ستایش میشود. صاحب این صفت سعی دارد به مراتب بالاتر راه یابد، کارهای بزرگ انجام دهد و به انجام امور کوچک و جزئی راضی نمیشود. او به خاطر طمع به منافع پست دنیایی خود را آلوده نمیکند.
بلند همتی نتیجه بزرگی و شجاعت نفس است و هر کسی که به مقامات والای انسانی رسید، به خاطر همین صفت خوب بوده است. برعکس پستی همت، صفتی خبیث و بداخلاقی است. فردی که از همت پایین برخوردار است، در زندگی دنیایی و در امور اخروی رشدی ندارد؛ چون که این صفت نتیجه کمدلی و ضعف نفس است.
خواستن و همت آنقدر مهم است که گفته شده خواستن، توانستن است؛ یعنی اینکه اگر کسی علاقهمند به انجام کاری باشد، در مقابل سختیها و مشقتهای آن راه مقاومت میکند؛ پس گویا که از همین الان به مقصد و مقصودش رسیده است یا در اشعار میخوانیم:
همت بلنددار که مردان روزگار ••• از همت بلند به جائی رسیدهاند
همت اگـر سـلسله جنبان شود ••• مـور تـواند که سـلیمـان شـود
بنابراین میتوان گفت اصل اینکه همت بلند امر پسندیدهای است بر کسی پوشیده نیست و دیگر اینکه میدانیم که انسان کمال طلب میباشد و دوست دارد به مدارج و مراتب بالای مادی و معنوی برسد و از نردبان همت بالا رود و بر فراز بام موفقیت و
سعادت قدم نهد. اما در این راه با موانعی روبهرو میشود و آن اینکه چگونه میتوان به این نردبان ترقی (بلندهمتی) دست یافت که در ادامه بحث به آن خواهیم پرداخت.
در
لغت بیشتر مواقع همت و اراده را مترادف هم بیان میکنند؛ اما به معنی دقیق کلمه
همت به اراده قوی و عزم جزم و قصد نهایی در برخورد با کارها گفته میشود.
هر کس به جایی رسیده (چه مقامات معنوی، چه مادی) از شاهراه همت و اراده قوی رسیده است.
دانشمندان رهآوردهای علمی خود را نتیجه نیروی اراده میدانند. مرتاضهای هندی که به قدرتهای عجیبی دست یافتهاند و مکتب یوگائیسم در ورزش، آثار چشمگیر داشتهاند و صاحبان
کرامت که به مقامات والای معنوی و انسانی رسیدهاند همه و همه اهمیت آن را گوشزد کردهاند، هر چند که در مسیر حرکت و مقصد و
هدف با هم تفاوت دارند. امروزه روانشناسان برای اینکه بیماران روانی را از چنگ بیماریهایی مثل، پریشانی فکر،
وسوسه، عدم تمرکز فکر و توجه،
ضعف حافظه،
افسردگی،
کینه،
غم و ... نجات دهند، سعی دارند
نیروی اراده و همت را در آنها تقویت نمایند.
خودسازی و
جهاد با نفس که
جهاد اکبر معرفی شده است، در پرتو نیروی اراده حاصل میگردد. در میدان جهاد و رزم حقیقت
شجاعت همان اراده و همت پولادین است. بااینحال انسان عاقل همت خود را صرف آخرت میکند تا هم در
دنیا و هم در
آخرت به لذت و [[|کمال مطلوب]] و پایدار برسد.
برای تقویت همت و اراده راههای زیر را بیان میکنیم:
ضررهای دنیایی پستی همت، عبارتاند از:
از دست دادن سلامت جسمی و روانی (چون بسیاری از مواقع بیماری به خاطر تنبلی جسم و
روح است و بر عکس کار کردن باعث نشاط است و به قول
امام علی (علیهالسلام) بزرگترین تفریح است. از طرفی برای معالجه اکثر بیماریهای جسمی و روحی میبینیم که پزشکان سعی دارند اراده و همت بیمار را تقویت کنند، چون شرط اول درمان روحیه بالا و خواستن خود بیمار است).
در جامعه مردم به افراد بلندهمت احترام میگذارند و افراد بیاراده و قصیر و کوتاههمت را مذمت میکنند.
کمهمتی و بیتوجهی و
مسامحه در
امر به معروف و کارهای
خیر باعث میشود که جامعه رو به تباهی رود و ظالمان حاکم گردند که دود این بیتوجهی در چشم فرد بیاراده هم میرود و
خانواده و
اقوام او هم از این امر بینصیب نمیمانند و از سویی هم میبینیم که هر چه همت کمتر و کمرنگتر شود، شهوات پررنگتر میشود و قدرت مبارزه با خواهشهای نفسانی ضعیفتر میگردد و از طرفی هم در
روایت میخوانیم که افراد کوتاه همت به بیماریهای اخلاقی مبتلا میشود که باعث تلخ شدن زندگی او میشود؛ مثل
حسادت به دوست خود.
پیشرفت چه در امور دنیایی و چه در امور اخروی، باعث لذت انسان میشود و انسان با همت بالای خود میتواند مردم جامعه و همنوع خود را با لذت زندگی آشنا کند و خود هم از لذت مردم راضی و محظوظ گردد. (لازم به ذکر است که لذتی که در پی آن هلاکت باشد، هیچگاه بر انسان بلندهمت و بلندنظر لذت تلقی نمیشود، انسان بلندهمت همیشه لذت پایدار ابدی را به لذت لحظهای ترجیح میدهد و این ترجیح و انتخاب هم به خاطر همت و
اراده قوی انسان مؤمن است؛ چون انسانهای ضعیف النفس و بیهمت با کوچکترین وسوسه تحریک میشوند و...).
همت والای یک جامعه است که مقابل دشمن میایستد و نعمت
آرامش و
امنیت را به تکتک افراد ارزانی میدارد.
ضررهای آخرتی پستی همت، عبارتاند از:
در روایت میخوانیم که فردی که همت پستی داشته است، برای بیماریهای اخلاقی (مثل حسادت و ...)
بستری میشود که این صفات بداخلاقی باعث از بین رفتن
ایمان فرد میشوند؛ البته ضررهای دنیایی آن هم در
علم فیزیولوژیک ثابت شده است که این صفات بداخلاقی باعث مسمومیت جسم میشوند.
افراد کوتاههمت اگر هم تسلیم
گناهان نشوند، در
بهشت از مراتب پایینی برخوردار خواهند بود؛ اما این امر به اینجا ختم نمیشود؛ چون که بسیاری از شهوات به خاطر اراده ضعیف انسان سراغ انسان میآید؛ مثلاً انسان در مقابل لذتهای گناهان مطیع میشود و قدرت
کنترل نفس خود را از دست میدهد. از طرفی هم قدرت
محاسبه را از دست میدهد؛ یعنی دیگر نمیتواند بسنجد که لذت پایدار و کمالآور آخرت بهتر از لذت لحظهای و ناپایدار و خوارکننده دنیایی است.
مطالعه احادیثی که همت بالا را ستودهاند و
مطالعه زندگی افراد موفقی که با همت بالا به مراتب والایی رسیدهاند و دیگر اینکه بدانیم که همت بالا از هوش و
عقل قوی کارآمدتر است، کما اینکه این امر در زندگی بیشتر افراد برجسته مشخص است.
بین همت و یادگیری و آگاهی همبستگی بالایی وجود دارد
مثلاً فردی که میداند (آگاه است) که
سعادت او در انجام دستورات الهی است، بیشتر از کسی که کورکورانه اعمال عبادی انجام میدهد، در مقابل مشقات و سختیهای آن ایستادگی میکند. یا بچهای که نمیداند که چرا در
زمین کشاورزی باید کار کند، کمتر از پدرش برای امرار معاش و ... زحمت میکشد. پس با یادگیری و آگاهی باید انگیزه را بالا برد که موتور پیشرفت و حرکت در کارهاست.
همانگونه که تمرین جسمی باعث رشد و تقویتاندام جسمانی میشود، با پرورش
روح و تمرین اراده میتوانیم آن را تقویت نماییم.
البته ناگفته نماند که پرورش جسم و روح با هم بسیار مفید و کارآمدتر است؛ چراکه این دو برهم اثر میگذارند.
درباره تنظیم جسم به سه مورد اشاره میکنیم:
حذف خوراکیهای مسموم که باعث کار پرمشقت درونی بدن میشوند که مستلزم صرف نیروی عصبی زیادی است؛ چون اکثر شکستهای اراده ناشی از کمی تولید نیروی عصبی است.
ورزش باعث پاکسازی خون و اکسیژندهی کافی به آن است و عضلات تقویت و نیروی بدنی افزایش مییابد و فرد در برابر ناملایمات مقاوم میشود.
(اگر حساس هستید، این امر باید تدریجی صورت گیرد؛ یعنی آهستهآهسته دمای آب کمتر شود) این دوش باعث تحریک محرکهای محیطی و تنظیم کارکرد عروق میشود.
با
خواب مناسب توانایی برای اندیشیدن، احساس و عمل کردن به حداکثر میرسد و فقدان برنامه صحیح خوابی سبب فرسوده شدن انسان میشود.
تمرکز روی یک شیء که کمتر به آن
انس داریم، هرگاه فکر از آن شیء فرار کرد، دوباره با تمرکز به آن شیء فکر را مهار کنیم، این کار باید طوری صورت گیرد که فکر تنها به آن مشغول شود، هرگاه احساس خستگی کردید، کمی استراحت کنید، بعد دوباره شروع کنید. این تمرین بهتر است، هر
روز و در ساعت مخصوص و جای کم سروصدا صورت گیرد و مدت آن ده دقیقه باشد؛ بهتر است صبح و شب قبل از خواب صورت گیرد.
تنشزدایی به معنی استراحت تنها نیست؛ مثلاً صبحها یک ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستانی نشستن یا به راهپیمایی در جادهای خلوت پرداختن و به مغز خود استراحت دادن.
اصلاح خطاهای گذشته، توجه به عواقب ناراحتکننده اشتباهات و عواقب تکرار آن.
چراکه کسب آن آسان است؛ ولی نجات از آن بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است. پس باید از ابتدای راهی که به آن ختم میشود، مسیر خودمان را عوض کنیم.
خشم، عصبانیت، پریشانی، تأثیرات زیانبخشی دارند و در واقع زالوهای حقیقی نیروی عصبی ما هستند که بستر شکست و سستی اراده میباشند؛ با آرامش میتوانیم از این زیانها مصون باشیم، برخی از راههای کسب
آرامش:
باعث تضعیف هیجانهای نامطلوب میشود.
استفاده از جملات مثبت تأکیدی، مثل من آرام و آسودهام، اراده من قوی است و تکرار این جملات چون مغز این جملات را میگیرد و در ناخودآگاه تبدیل به باور میکند. روانشناسان جدید اعتقاد دارند که هر
اندیشه گرایش دارد که به
عمل تبدیل شود و ضربالمثل قدیمیای میگوید هر چه از راه
روح وارد شود، از عضلهها خارج میشود؛ پس راه اندیشه به افکار بلند و همت بالا را باز بگذارید.
همیشه توجه داشته باشیم که قطرات پیدرپی آب میتواند سنگ محکم را سوراخ کند.
از افراد و دوستانی که افکار منفی القا میکنند دوری کنید و با افراد بلندهمت ارتباط نزدیک داشته باشید.
مهمترین راه تقویت همت و
اراده عبادات هستند. عباداتی که از طرف خداوند حکیم (بیهوده نگفته) و بینیاز (برای خدا خواسته) و دلسوز برای ما
واجب (مفید برای ما دانسته) شده است. اگر در
نماز،
روزه و ... دقت کنیم، لحظهلحظه آن را یک تمرین اراده و همت مییابیم و این هوسبازها و افراد ضعیفالنفس و اراده هستند که نمیتوانند مثلاً روزه بگیرند و بهانههای واهی و مختلف میگیرند. در واقع با
تقوا و
تزکیه نفس قدرت تسلط بر نفس و مالکیت نفس بالا میرود و این یعنی همان اراده و برعکس
گناهان (مثل اسب چموش) صاحب خود را به هر طرف میبرد.
یکی از مهمترین راه دیگر تقویت همت و اراده این است که ریشهیابی بیارادگی است. گاهی مواقع این بیارادگی نوعی بیماری است (مثل وسواسهایی که با دارو درمان میپذیرند) گاهی بیارادگی به خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتی مشروع دنیایی است، گاهی از محیط به انسان سرایت میکند (در محیطی
زندگی میکند که افراد آن اراده همت پایینی دارند) و گاهی منشأ ارثی دارد؛ مثل برخی بیماران روانی، و گاهی دو یا چند عامل باعث این امر شدهاند که مشاورههای اخلاقی روانشناسی و پزشکی میتواند راهگشا باشد.
برای تمرین همت بالا و اراده قوی حتماً از مراحل پایین شروع کنید. بلندپروازی در ابتدا میتواند باعث دلسردی و یأس شود.
میتوان از «قرار داد مشروط»
مثل
نذر، عهد و پیمان استفاده کنید؛ مثلاً با کسی که برای شما خیلی محترم است مطرح کنید که من باید این کار را انجام دهم و شما چون میدانید که نمیتوانید از
سخن خودتان نزد او برگردید، مجبور به انجام آن کار میشوید، یا نذر کنید که اگر من فلان کار را انجام ندادم، باید اینقدر پول به فلان
فقیر یا مکان مقدس بدهم و یا مبلغی پول نزد کسی بگذارید.
حتماً از کلمه بعداً، بعداً این کار را میکنم، پرهیز کنید. مطمئن باشید بعداً به این زودی نمیآید. از همین حالای حالا اقدام کنید؛ چون بعداً واقعاً دیر است.
ایجاد
انگیزه و
علاقه قسمت عمده موفقیت در هر کاری است. بولوم در مثلثی بیان داشته که در هر کاری برای موفقیت نیاز به سه ضلع: ۱.
شناخت؛ ۲.
محبت و عاطفه؛ ۳. عمل و کار است که نیمی از موفقیت در هر کاری مرهون محبت است. دیگر اینکه باید متوجه باشیم که برای تقویت همت باید از مجموع راهکارها استفاده کنیم و کلنگر باشیم؛ و از سویی باید دقت داشته باشیم که ظرفیت و
استعداد و ذوق فرد در هر کاری مهم است؛ مثلاً همت بالا داشتن، برای کسی که استعداد ریاضی ندارد؛ نتیجه خوبی ندارد و چهبسا باعث
افسردگی، یأس و ... شود؛ ولی ممکن است همین فرد با همت بالا در رشته مورد علاقه خود به درجه بالایی از آن رشته نائل آید؛ اما چیزی که همه ظرفیت آن را دارند و از همه ما خواسته شده دوری از
گناه و
تزکیه و انجام
واجبات الهی است، به وجهی که
خداوند فرموده بنده من مرا
اطاعت کن تا تو را مثل خودم گردانم: «عبدی اطِعْنی حتّی اجعلُکَ مثلی».
بلندهمتی از صفات بسیار عالی و خوب انسانی است که صاحب آن نزد
خالق و مخلوق مورد احترام است؛ اما خودبزرگبینی از صفات بسیار ناپسند اخلاقی است که باعث خوار و پست شدن انسان نزد خالق و مخلوق است. اولیای خدا و
مؤمنین از طرفی بلند همت هستند، از سویی هم نسبت به بندگان خدا متواضعاند. کسی که از همت بالا برخوردار است، با مبارزه و تمرین توانسته است که نفس و
شیطان را مهار کند؛ ولی فرد متکبر و خودبزرگبین فریب نفس و شیطان را خورده (ضعف نفس) و فرد بلندهمت مثل درختی است که پر از میوه است و شاخههایش سر فرود آورده؛ ولی متکبر به خاطر اینکه توهم پوچی دارد، سر خود را بلند نگاه داشته است. فرد بلندهمت به خاطر این صفت خویش که در
روایات بسیار مدح شده است، به مقامات بلند دنیایی و آخرتی میرسد؛ ولی فرد
متکبر در آخرت به نقل روایات مثل مورچه کوچک محشور میگردد
و در
دنیا انسانها را از خود میراند، رفیقی ندارد و کسی او را از دل دوست ندارد.
۱. اراده برای شاد زیستن، زنده ماندن، مهار پیری و بیماری، اثر نورمان کازینس، ترجمه هوشیار رزم آزما، ناشر، سپنج.
۲. اراده، پل فوکیه، ترجمه اسحاق لالهزاری، ناشر سازمان نشر فرهنگی انسانی.
۳. قدرت خود تلقینی، پل ژاگو، ترجمه نیلوفر خوانساری، تهران، ققنوس.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بلندهمتی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۲.