محاسبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: محاسبه، عمومیت محاسبه، اعمال، عصمت، امامان معصوم علیهمالسلام، .
پرسش: با توجه به اینکه خدا میفرماید: «در روز قیامت ما همه را به حساب میآوریم»، چهگونه ممکن است که امامان معصوم باشند؟!
پاسخ: از تفسیر آیه روشن است که آنچه از انسان سرمیزند، در پرونده عمل او ثبت میشود و در قیامت به شکل کتابی در اختیار او قرار میگیرد. حتی اعمال امامان معصوم ـ علیهمالسلام ـ نیز ضبط میگردد. آیات فراوانی دیگری نیز این عمومیت محاسبه را (چه برای
معصوم و چه غیر معصوم) مورد تأکید قرار میدهد. به عقیده ما بین محاسبه و
عصمت نهتنها منافاتی نیست، بلکه این عین
عدالت است که تمام انسانها در روز قیامت مورد محاسبه قرار گیرند. این محاسبه به معنای این است که اگر انسانی کار بدی انجام داد به حساب میآید و اگر کار خوبی هم انجام داد ضبط میگردد: «
فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره • و من یعمل مثقال ذرة شراً یره»؛
. حتی اگر انسانی در تمام دوران عمرش گناه و اشتباهی را مرتکب نشود و معصوم باشد به اعمالش رسیدگی میشود و حکم میشود که گناهی را مرتکب نشده است؛ ازاینرو باید گفت که صرف ضبط اعمال برای حساب و
کتاب دلیل نمیشود که کسی معصوم نباشد. چه اینکه اگر اینگونه فکر شود نباید به عصمت پیامبر
اسلام نیز حکم کنیم. درحالیکه آن حضرت معصوم است و داخل در عموم حسابرسی است.
بر این اساس باید دید که آیا دلیلی بر
عصمت امامان وجود دارد یا نه؟ این سؤالی است که باید با ادله عقلی و نقلی بدان جواب داده شود. ما قائل به عصمت ائمه هستیم و برای اثبات این مدعا دلائل نقلی و عقلی فراوانی داریم.
برای پاسخ به این سؤال چارهای جز پرداختن به تفسیر این آیه نداریم؛ زیرا ابتدا باید مراد اجمالی آیه فهمیده شود و در مرحله بعد باید تناقض ناشی از فهم اشتباه آیه حل شود.
قرآن به تناسب بحثی که در آیات گذشته پیرامون اجر و
پاداش پر
ارزش مؤمنان و پذیرندگان انذارهای
انبیا آمده بود، در این آیه به مسئله
معاد و رستاخیز و ثبت و ضبط
اعمال برای حساب و جزا اشاره کرده، میفرماید: «
إِنَّا نحَنُ نُحْیِ الْمَوْتیَ وَ نَکْتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَ ءَاثَرَهُمْ وَ کلَُّ شیَْءٍ أَحْصَینَاهُ فیِ إِمَامٍ مُّبِین»؛
ما
مردگان را زنده میکنیم، نهتنها مردگان را زنده میکنیم، بلکه تمام آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مینویسیم. بنابراین چیزی فروگذار نخواهد شد، مگر اینکه در
نامه اعمال برای
روز حساب محفوظ خواهد بود.
جمله «
مَا قَدَّمُواْ»(آنچه را از پیش فرستادند) اشاره به اعمالی است که انجام دادهاند و اثری از آن باقی نمانده، اما تعبیر به «
وَ ءَاثَرَهُمْ» اشاره به اعمالی است که از
انسان باقی میماند و آثارش در محیط منعکس میشود؛ مانند صدقات جاریه (بناها و اوقاف و مراکزی که بعد از انسان باقی میماند و مردم از آن منتفع میشوند). در پایان آیه برای تأکید بیشتر میافزاید: "ما همه چیز را در کتاب
آشکار احصا کردهایم".
با توجه به
تفسیر بیان شده روشن میشود که مراد از این
آیه آن است که اعمال بندگان حتی اعمال امامان در
روز قیامت (مانند سایر انسانها) مورد حساب قرار میگیرد. آیات فراوانی دیگری نیز در این مورد وجود دارد که از آنها عمومیت
محاسبه فهمیده میشود که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
«
و کلّ إنسنٍ ألزمنه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیمة کتباً یلقیه منشوراً • إقرأ کتبک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً»؛
ما نتیجه کردار نیک و بد هر انسانی را طوق گردن او ساختیم و در روز قیامت نامه اعمال او را بیرون آوریم، در حالی که آن نامه چنان باز باشد که همه آن را به یک باره ملاحظه کند و به او خطاب رسد که خودت نامه اعمالت را بخوان که تنها برای حساب خود کافی هستی.
«
و کلّ شیءٍ فعلوه فی الزّبر • و کلّ صغیرٍ و کبیرٍ مستطر»؛
همه کردارشان در کتابی ثبت شده و اعمال کوچک و بزرگ در آن جا نگاشته و محفوظ خواهد بود.
«
کلاّ إنّ کتاب الفجّار لفی سجّین • و ما أدریک ما سجّین • کتب مرقوم ... کلاّ إنّ کتاب الأبرار لفی علّیین • و ما أدریک ما علّیون • کتاب مرقوم • یشهده المقربون»؛
این چنین نیست که منکران میپندارند. البته روز قیامت بدکاران با نامه عمل سیاهشان در عذابی سخت محبوس اند و چگونه بر حقیقت این زندان سخت آگاه توانی شد؟ کتابی است که به قلم حق تعالی نگاشته شده است. چنین نیست که شما کافران و تبهکاران پنداشتید. امروز نیکوکاران عالم با نامه اعمالشان در بهشت عالی مقام خواهند بود و تو چهگونه بر حقیقت عالی رتبگان آگاه خواهی شد؟ کتابی است که به قلم حق تعالی نوشته شده، که نیکان به مقام عالی راه یابند و مقربان درگاه حق به مشاهدة آن مقام نایل آیند.
حال که روشن گردید آیات دال بر فراگیر بودن محاسبه دارد (چه معصوم و چه غیر معصوم) باید دید که آیا بین محاسبه اعمال و عصمت منافاتی وجود دارد یا نه؟ بدیهی است که محاسبه اعمال همه بندگان عین عدالت است، اما این محاسبه به معنای این است که اگر انسانی کار بدی انجام داد، به حساب میآید و اگر کار خوبی هم انجام داد، ضبط میگردد ـ : «
فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره • و من یعمل مثقال ذرة شراً یره»؛
پس هرکس به وزن ذرهای نیکی کرده باشد، آن را میبیند و هرکس به وزن ذرهای بدی کرده باشد، آن را میبیند ـ حتی اگر انسانی در تمام دوران عمرش گناه و اشتباهی را مرتکب نشود و معصوم باشد به اعمالش رسیدگی میشود و حکم میشود که گناهی را مرتکب نشده است؛ ازاینرو باید گفت که صرف ضبط اعمال برای حساب و کتاب دلیل نمیشود که کسی معصوم نباشد. چه اینکه اگر اینگونه فکر شود، نباید به
عصمت پیامبر اسلام نیز حکم کنیم؛ درحالیکه ایشان نیز درحالیکه معصوم است، داخل در عموم حسابرسی است.
براین اساس باید دید که آیا دلیلی بر
عصمت امامان وجود دارد یا نه؟ این سؤالی است که باید با ادله عقلی و نقلی بدان جواب داده شود که در ذیل به گوشهای از آن اشاره میشود:
از آنجا که
امام حافظ شرع و تبیینکننده رسالت انبیا و مربی انسانهاست باید صددرصد مورد
اعتماد مردم باشد و در صورت
معصوم نبودن این اعتماد از بین میرود.
اگر امام مرتکب معصیت شود، احترام و محبوبیت او از دلها خارج میشود و دیگر از دستورات او پیروی و اطاعت نمیشود؛ در نتیجه فایده نصب امام منتفی میگردد.
اگر امام معصوم نباشد و مرتکب
گناه شود، محکوم نمودن و
مجازات او از باب امر به معروف و نهی از منکر واجب میشود؛ درحالیکه چنین برخوردی با امام اولاً: غرض از نصب امام را نقض میکند؛ ثانیاً، با آیه اطاعت (نساء، ۵۹)
منافات دارد؛ زیراکه آیه مذکور،
اطاعت از امام و احترام به مقام او را بهطور مطلق
ذکر کرده است.
امام مانند پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ حافظ شرع است، لذا باید معصوم باشد؛ زیرا مراد از حفظ و نگهداری، حفاظت علمی و عملی است و بدیهی است که حفظ
شریعت در
علم و عمل تنها با داشتن عصمت امکانپذیر است. و سایر ادلهای که مجال بیان آن نیست.
در
قرآن کریم درباره
عصمت انبیا و
ائمه علیهمالسلام آیاتی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
«
و اذا بتلی ابراهیم ربه... قال لاینال عهدی الظالمین»؛ "بیاد آر هنگامی که خدا
ابراهیم را به امری امتحان فرمود و او همه را بهجای آورد و خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی
خلق برگزینم. ابراهیم عرض کرد: این پیشوایی را به فرزندان من نیز عطا خواهی کرد؟ فرمود که عهد من به مردم ستمکار نخواهید رسید".
این
آیه تصریح دارد که عهد الهی که همان منصب امامت باشد، به ظالمان نمیرسد.
«
... انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛ "
خداوند چنین میخواهد که رجس هر آلایش را از شما
خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند".
دلالت این آیه بر عصمت
اهل بیت علیهمالسلام بدینگونه است که تعلق گرفتن
مشیت الهی به تطهیر اهل بیت از هر نوع پلیدی مساوی و ملازم با عصمت آنان از
گناه است.
«
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم...»؛ "ای اهل ایمان فرمان خدا و رسول و فرمانداران از طرف رسول را اطاعت کنید".
این
آیه نیز از جمله آیاتی است که دلالت بر عصمت امامان ـ علیهمالسلام ـ دارد؛ زیرا آیه، اطاعت رسول و اولی الامر را مطلق بیان کرده و مشروط به شرطی ننموده است. اطاعت مطلق از رسول و
اولی الامر در صورتی صحیح است که در راستای اطاعت خدا باشد و گرنه امر به اطاعت مطلق از خدای متعال و اطاعت مطلق از کسانی که در معرض خطا و
انحراف هستند، موجب تناقض خواهد بود.
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرماید: «
انی تارک فیکم الثقلین! کتاب الله و عترتی (اهل بیتی) انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»؛ من در حالی شما را ترک میکنم که در میان شما دو گوهر گرانبها به امانت گذاشتهام، کتاب خدا و اهل بیتم، این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند، تا در
حوض کوثر بر من عرضه شوند.
به
حکم این
حدیث که پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ اهل بیت و
[۱۵] خود را همسنگ قرآن قرار دادند و تأکید کردند که هیچگاه از آن جدا نمیشوند، دلیل روشنی بر
عصمت آنان است.
پایگاه اسلام کوئست.