وسوسه و دفع آن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وسوسه، وسواس، اذکار.
پرسش: وسوسه چیست و برای دفع آن چه اعمالی و اذکاری نافع است؟
پاسخ: وسوسه در لغت به معنای
وسواس پیدا کردن، بداندیشیدن، پیدا شدن
اندیشه بد در دل انسان و تحریکات شیطانی به کار رفته است. در روانشناسی وسواس، فکر، کلمه یا تصویری است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و
اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد. وسواس خود دو قسم است: وسواس فکری و وسواس عملی (شستوشوهای مکرر و...) این وسواس میتواند جنبه وراثتی، بیماریهای عضوی و یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین داشته باشد.
وسوسه در
لغت به معنای وسواس پیدا کردن، بداندیشیدن، پیدا شدن اندیشه بد در دل انسان و تحریکات شیطانی به کار رفته است.
در روانشناسی
وسواس، فکر، کلمه یا تصویری است که به رغم
اراده انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و
اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد.
وسواس خود دو قسم است:
وسواس فکری و
وسواس عملی (شستوشوهای مکرر و...) این وسواس میتواند جنبه وراثتی، بیماریهای عضوی و یادگیری از دیگران مخصوصاً
والدین داشته باشد.
هر وسواسی نابهنجار نیست؛ چون نوعی وسواس در برخی کارهای روزمره
زندگی همه افراد وجود دارد که تا حدودی باعث دقت در کارها و
پیشرفت است.
ما میتوانیم وسواسهای نابهنجار روانشناختی را با ویژگیهای زیر بشناسیم:
۱. جنبه افراطی، نامعقول، اجباری (فشار از درون است نه از بیرون) و نامتناسب دارند.
۲. انصراف از آنها مشکل است.
۳. درماندگی مشخصی را در فرد باعث میشود.
۴. دقت قابل ملاحظهای را به خود اختصاص میدهد.
۵. بازده فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد.
در وسواس روانشناختی (نابهنجار) به درمان جدی نیاز است و در درمان باید از روانشناس بالینی و
روانپزشک کمک گرفت و هرچه دیرتر اقدام شود، درمان مشکلتر میگردد؛ اما در وسواسهایی که از کنترل ما خارج نیستند و در مباحث اخلاقی مطرح میشوند، ما خود میتوانیم کنترل آنها را به دست بگیریم که اینجا، عمل شخص، کمک از اساتید
اخلاق و کتب آنها و اذکار، کارگشاست.
تذکر: در وسواسها، مهم
اراده فرد است؛ یعنی با کمک گرفتن از اراده و تقویت آن میتوانیم به درمان آن بپردازیم؛ حتی در اختلال وسواس هم اراده فرد سلب نشده است؛ یعنی او میتواند با اراده خود از وسواس فاصله بگیرد یا به پزشک رجوع کند.
«وسوسه، سخنان بیهوده و بیسودی است که
نفس،
شیطان و برخی مردم در
انسان پدید میآورند». با نگرشی در
روایات اسلامی ظاهر میشود که همه وسوسهپذیرند و آفت وسوسه در جان همه مینشیند.
مؤمنان (با تلاش خود) و با تأیید خداوندی از شر وسوسه رهایی مییابند و سستباوران در برابر وسوسهها تسلیم میگردند.
وسوسه اقسامی دارد که عبارتاند از:
مقصود از وسوسه در اعتقادات، تردیدها و پندارهای ناروایی است که در باورهای اعتقادی انسان رخ میدهد.
برخی توصیهها و اذکار درباره وسوسه در اعتقادات، بدین شرح است:
در روایات متعدد
ائمه (علیهمالسّلام) به افراد توصیه کردهاند در این شرایط با ذکر «
لا اله الا الله» وسوسه را از خود بزدایید و افراد اذعان داشتهاند که با این ذکر درمان شدهاند.
ذکر و
یاد خدا را از یاد نبریم.
در برخی روایات آمده است انسان که از وسوسه هراسناک است، نشانه
ایمان خالص اوست و توصیه شده است که در این مواقع بگویید: «
آمنّا باللهِ و رسولهِ و لا حولَ و لا قوة الا بالله».
در
روایت آمده است اگر وسوسه، خودش به قلب انسان خطور کند، بخشیده میشود؛ ولی اگر جان به آن گرایش پیدا کند، قابل بخشش نیست.
هنگام وسوسه شدن در صفات و شکوه
خداوند بگوییم: «
لا اله الا الله، محمد رسول الله و علی امیرالمؤمنین».
این وسوسه جلوههای مختلفی دارد؛ مثل وسوسه در
نیت،
وضو،
غسل،
نماز،
مستجاب نشدن دعا، وسوسه ریایی بودن
عبادت، وسوسه خوابیدن بیشتر در
شب، وسوسه در وقت عبادت، وسوسه در
عدالت یا
قرائت پیشنماز.
برخی توصیهها و اذکار درباره وسوسه در عبادات، بدین شرح است:
گفتن «
بسم الله» هنگام وضو، که از شر شیطانی که این موقع مزاحم ما میشود، نجات یابیم.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «برای وضو حدود کمتر از یک کیلو، و برای غسل، سه کیلو
آب کافی است». و نهی کردهاند که با بیش از این مقدار آب دچار وسواس در رسیدن آب به بدن شویم.
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «در
غسل جنابت سه مشت آب بر سرت بریز، و بر طرف راست و چپت همین که آب را مانند روغن بر بدنت بمالی کافی است».
رجوع به بحث
شکیات نماز که در
توضیح المسائل مراجع مطرح شده است.
هر کس هنگام
انجام اعمال عبادی شک کند که این کارش ریایی است، دست از عبادت خود نکشد؛ بلکه به
اخلاص خود بیفزاید و به خداوند بگوید: «
اَعوذُ بکَ اَنْ اُشرِکَ و انا اعلمُ و استغفرک لِما لا اَعْلم»؛
خدایاً از اینکه آگاهانه
شرک بورزم، به تو پناه میآورم و از شرکورزیهایی که ناآگاهم، بخشش تو را میطلبم.
شیطانی به نام زهاء وجود دارد، وقتی که
انسان شبهنگام برای عبادت بلند میشود، به او میگوید: «هنوز هنگام عبادت تو نشده است». بار دیگر بیدار میشود، باز به او میگوید: «وقت ستایش تو فرا نرسیده» و پیوسته چنین میکند تا سپیده بدمد؛ آن وقت از خوشحالی فریاد میکشد.
لازم است ما به او گوش ندهیم و زمینه بیدار شدن راحتتر (زود خوابیدن، غذای سبک خوردن و...) را در خود ایجاد کنیم.
گاهی وسوسه در عدالت یا صحت قرائت پیشنماز است.
در روایت آمده است: «تا با چشمت از او ارتکاب گناهی ندیدهای یا دو نفر شاهد عادل گواهی ندادهاند که او مرتکب
گناهان میگردد و یا ... بنا را بر عدالت آن
امام بگذار.
این وسوسهها باعث میشود
انسان از بالاترین فضایل (
نماز جماعت و ...) محروم گردد».
این وسوسه فراگیر است و دامنگیر کسانی که متعهد به برنامههای مذهبی نیستند نیز میشود.
مثل وسوسه در
گزینش همسر،
انتخاب شغل، در خرید کالا، وسوسه در ارتکاب گناه و ... .
درمان و توصیهها درباره وسوسه در کارهای غیر عبادی، عبارتاند از:
به ضررهای وسوسههای افراطی توجه کنید.
به دلمشغولی افراطی و عدم آسایش حاصل از آن توجه کنید.
به سخنان مشاوران متخصص گوش بسپرید.
به
خداوند متعال همراه با تلاش منطقی
توکل کنید.
برای دوری از
وسوسه، بر ذکر گفتن مداومت داشته باشید.
شیطان، مردم و نفس در نقش عوامل سهگانه برانگیزاننده وسوسه معرفی شدهاند.
طبق فرمایش
حضرت صادق (علیهالسّلام) شیطان تنها در موارد زیر بر
انسان مسلط میشود:
أ. کسی که از
ذکر خدا روی برگرداند.
ب. فرمان خداوند را سبک بشمارد.
ج. به نافرمانی خدا گرایش یابد.
ه. فراموش کند که خدا بر سرّ و راز او آگاه است.
و.
غفلت.
تذکر: سیاست فریبکارانه شیطان سیاست گامبهگام است، همراه با تزئین و آراستن عمل انحرافی. به همین دلیل کمتر متوجه انحرافمان میشویم.
تجربه وسوسه برای همه رخ داده و میدهد؛ اما برای انسانهای غیر پارسا بیشتر از دیگران رخ میدهد،
جهل، فشارهای زندگی، غفلت، محیط و دوستان ناشایست وسوسههای نفسی را برمیانگیزند و شناسایی این عوامل خود نقش مهمی در کنترل بر وسوسه نفس دارند.
۱. آشنایی با معارف و
فقه اسلامی و بهکارگیری آنها.
۲. تلاش در کنترل و تقلیل استرسها و فشارهای زندگی با کمک از متخصص و
مشاوره و ... .
۳. تقسیم اوقات زندگی (
تفریح، کار،
عبادت، معاشرت با خوبان و...).
۴. خواندن دعای «
اعوذ بک من وسوسة النفس».
گاهی انسان در معاشرت با مردم و اجتماع با گفتار تردیدزا یا نوشتههای وسوسهانگیز روبهرو میشود که این امر در او کششها و گرایشهای نامشروع پدید میآورد. (و نیز در
مفاتیح الجنان آمده که از
شیاطین انسی با
صلوات بر محمد و آلمحمد و از
شیاطین جنی با «
لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم|لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» دوری کنید).
خواندن
سوره ناس و پناه بردن به خدا از شر وسوسههای جنی و انسی.
شیوههای کلی درمان وسوسهها، عبارت اند از:
۱. تأمل درباره ضررهای دنیوی و اخروی که از این بابت به ما میرسد (آفتهای جسمی، روانی، اجتماعی، دینی،
اسراف، دورماندن از فضیلتها، بطلان برخی اعمال، افت اقتصادی و ...).
۲.
توکل به خدا؛ چون در
قرآن میخوانیم: «شیطان بر کسانی که
ایمان دارند و بر خدایشان توکل میکنند، تسلط ندارد».
۳.
ذکر.
۴. قرائت سورهها و
آیات ویژه؛ مثل:
سوره یس، و سه آیه نخست
سوره انعام. در روایت آمده بودن
قرآن در خانه شیطان را دور میسازد.
۵.
نماز، در روایت آمده که وسوسه برای هر مؤمنی، هر چهل
روز یک بار اتفاق میافتد؛ پس هرگاه
وسوسه رخ داد دو رکعت نماز بگذارد و از وسواس به خدا پناه برد.
۶. سه روز
روزه گرفتن در هر ماه و
روزه ماه مبارک شعبان.
۷.
استعاذه و پناه جستن به خدا و گفتن ذکرهایی که مشتمل بر این امر است؛ مثل: «
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
۸.
تسبیحات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها).
۹. حرزها یعنی دعاهایی که کتابت و یا آویختن و بستن آنها در روایت نقل شدهاند (نه حرزهای ساختگی فالنویسان).
۱۰.
دوست داشتن اهل بیت (علیهمالسلام).
۱۱. یاد و ذکر اهل بیت (علیهمالسلام).
۱۲.
توسل.
۱۳. بازشناسی
سیره اهل بیت (علیهمالسلام) و آسانگیریهای ایشان نسبت به مسائل
تطهیر و ... .
۱۴. با
تلقین به خویش و
اعتماد به نفس این حالت بیثبات (
وسواس) را از بین ببریم.
۱۵.
یاد مرگ.
۱۶. خوردن انار، سیب،
خرما، خوردن و مالیدن روغن زیتون.
۱۷. خضاب کردن، مسواک زدن، شستن سر با سدر.
۱۸. آگاهی به مسائل فقهی و رعایت آنها، بحث کثیرالشک، خواندن نمازها با جماعت، مختصر خواندن نماز، شناختن شکهایی که اساساً در نماز اعتباری ندارند، استصحاب، (یقین سابق را با شک پدیدآمده نشکستن، بازگشت به رفتار عمومی).
۱۹. تغییر دادن یا اجتناب از دوستان و اطرافیان وسواسی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «وسوسه و دفع آن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۶.