نگرانی از تجرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تجرد ، مشکل
ازدواج ،
دعا ،
عدم استجابت دعا ، ترس از
گناه .
پرسش: از دعا خسته شدم؛ از مجردی خسته شدم؛ از بس
توسل کردم به
امام زمان (عج) خسته شدم؛ از گناه بدم می یاد و می ترسم؛ چه طور به
خدا بگم به خاطر
ترس از دور شدن از اونه که می خوام ازدواج کنم؟ چرا خدا درکم نمی کنه؟
پاسخ: پرسش شما در واقع از دو چیز است:الف) راز عدم استجابت دعا؛ ب) مشکل ازدواج. لذا در دو قسمت به پرسش شما پاسخ میدهیم.
قبل از پرداختن به این موضوع تذکر دو نکته لازم است و آن اینکه:
۱. یک هشدار خیلی مهم به همه دوستان، چه پسر و چه دختر میدهم و آن اینکه نگذارید خواسته داشتن همسر، قلبتان را تصرف کند، متاسفانه بعضیها از بس تحت فشار قرار میگیرند همه
عباداتشان میشود صرف خواستن همسر و خود خدا فراموش میشود.
۲. خواهر گرامی
دعا و
توسل به
اهل بیت علیهمالسلام برای هر کاری لازم هست، ولی اگر
انسان در خانه بنشیند و فقط دعا کند و توقع داشته باشد، شوهری از غیب پیدا شود و با او ازدواج کند، هرگز به سرانجام نخواهد رسید. برای
ازدواج کردن - چه زن و چه مرد - مانند هر کار دیگری راهکارهای مشخصی وجود دارد که باید از این روشها استفاده کنید. در ادامه و در بخش مربوط به مشکل ازدواج در این زمینه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
گاهی این سوال به
ذهن انسان میرسد که اگر خداوند صدای ما را میشنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم، و یا گفته شده دعا در بعضی مواضع و مکانها مستجاب میشود؛ پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت (سریع) دعاهای خود نیستیم؟ توضیحات زیر، پاسخگوی این نوع سوالات خواهد بود:
انسان مرتبط با خدا میکوشد از طریق دعا (
راز و نیاز و
مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتی با کسی آشنا شدی و ارتباط پیوسته شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمی او به شمار آمدی، در هنگام نیاز به خانهاش میروی. شرط
دوستی را به جا میآوری.
میثاق و
محبت را استوار میسازی. او نیز در را باز میکند. شما را در اندرون پذیرایی مینماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد. بر این اساس هر دعایی از انسان مورد اجابت
خدا است؛ زیرا خداوند به طور مطلق و بیهیچ قیدی فرمود:« مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»
، اما از نظر تعالیم دینی ما، استجابت همواره به معنای برآورده شدن و عملی شدن آنچه ما خواستهایم نیست. این امر معقول و پذیرفتنی نیست و با سایر سنتهای قطعی الهی در عالم همخوانی ندارد.
مثلاً فرض کنید اگر در
شب قدری مادری برای سلامت و بازگشت فرزند رزمندهاش از میدان
جنگ دعا کند. از آن سو فرزندش نیز برای
شهادت و شهید شدن دعا کند، تکلیف چیست؟ آیا میشود این رزمنده هم
شهید بشود و هم نشود؟ البته این یک مثال بسیار ساده و معمولی است. مثالهای بسیاری از این دست می
توان زد. تازه مثالها و موارد تنها صورتهای ظاهری است که برای ما قابل درک است. به علاوه اگر همه خواستههای انسانها در دعاهایشان بر آورده شود، لازم میآید همه نظام دقیق عالم به واسطه دعاهای گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بریزد و ساختار عالم و حوادث آن هر روز بسته به دعاهای بندگان شکل جدیدی به خود بگیرد که این امر معقول و منطقی نیست.
معنای درست استجابت همان است که از روایات استفاده میشود که به ما گفته شده: هیچ دعایی بیاثر نیست. هر دعایی در
دنیا و
آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. هر دعای مقبولی یقیناً به استجابت میرسد، اما گونههای استجابت آن مختلف است.
امام سجاد علیهالسلام میفرماید:« دعای
مؤمن یکی از سه فایده را دارد:۱. یا برای او ذخیره میگردد؛ ۲. یا در دنیا برآورده میشود؛ ۳. یا بلایی را که میخواست به او برسد، از وی برمیگرداند»
چنانکه از روایات برمیآید، برخی از دعاها مورد توجه خداوند قرار نمیگیرند. از آنها تعبیر به «
دعای غیر مسموع » میشود.
اما دعا با شرائط خاص و در موقعیتهای ویژه مستجاب است. راز عدم استجابت آن جوری که باب میل ما باشد، در این واقعیت نهفته است که ما از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بیخبریم. به همین دلیل گاهی میپنداریم
خیر و
مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. بر اساس این پیش فرض وقتی میبینیم خواسته ما برآورده نمیشود، رنجیده خاطر میشویم! در حالی که اگر
حجاب از روی «حقیقت باطنی» عالم کنار رود و آینده و نتیجه برخی خواستهها برای ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف میشویم و خدا را
شکر میکنیم که خواسته و
حاجت جاهلانه ما را آنگونه که میخواستیم، برآورده نکرده است.
به بیان دیگر:
خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خیر و
خوشبختی مؤمنان را میخواهد، از اینرو اگر خواسته آنان به ضررشان است، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور از خداوند آن را میخواهند، اجابت نمیکند. اما چنان که گفتیم اصل دعای او بیاجابت و بیاثر نخواهد بود. به علاوه عدم اجابت ظاهری دارای آثار و برکات بسیاری برای او خواهد بود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در
آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضی نمیشود.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:« روز
قیامت خداوند میفرماید: ای بنده من! مرا خواندی و اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون
ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن
آرزو میکند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمیشد، برای ثواب و پاداش نیک که میبیند»
مهمتر از هر دعا و اجابتی در دنیا سنت آزمایش خداوند از بندگان است. حقیقتی که همه بندگان خدا از بزرگترین
انبیا تا کمترین افراد از آن مستثنا نشدهاند. چه بسا یکی از مهمترین آزمایشهای خداوند برای بندگان خوبی چون شما تأخیر در اجابتها و سنجش میزان
صبر و
حسن ظن شما به خداست. البته
شیطان در یکی از مواردی که
وسوسه میکند، تأخیر
اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس میکند تا او به خدا
بدبین شود.
ائمه اطهار علیهمالسلام به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و
سوء ظن به خدا برحذر داشتهاند. امیرمؤمنان
علی علیهالسلام میفرمایند:« دیر اجابت نمودن خدا، تو را ناامید نکند که
بخشش ، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانیتر گردد و بخشش خدا کاملتر شود. چه بسا چیزی را خواستهای به تو نداده، ولی بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو میداد، تباهی
دین و دنیای خود را در آن میدیدی».
پس مراقب باشید شیطان با وسوسههایش، شما را در دام خود نکشد و از خدای رحیم و مهربان دورتان نکند.
در پاسخ مسئلهای که تحت عنوان مشکل ازدواج مطرح کردهاید توجهتان را به مطالب زیر جلب میکنم:
- قبل از هر چیز لازم است دو نکته را تذکر دهم:
اولاً: دختران، گلهای محفل
خانواده و میوههای زیبا و معطر زندگیاند که همانند گلها و میوههای درختان طبیعت، هم زمان و با هم نمیرسند و غنچههایشان خندان نمیگردند، بلکه برخی زودتر و بعضی دیرتر میرسند یا شکوفه میکنند. دیر رسیدن میوهای دلیل بر نامرغوب بودن آن نیست، چنان که زود رسیدن دلیل بر مرغوبیت آن نمیباشد. پس
صبر پیشه ساز و بر اعصاب و روان خویش مسلط باش و توجه و عمل به مطالب زیر را با
توکل و توسل و دعای همراه با شرایط همراه ساز که انشاءالله نتیجه خواهی گرفت.
ثانیاً: خداوند نظام هستی را بر پایه حکمت آفرید و فرمان خود را تحت عنوان اوامر و نواهی، بر اساس مصالح و مفاسد قرار داد. با توجه به این اصل، هر چیزی را که آفرید، حکمتی در کار بود و هر فرمانی صادر کرد
مصلحتی در بین بود. گاهی انسان از
راز آفرینش برخی موجودات آگاه میگردد و در بسیاری از امور به عللی بیاطلاع از آن است. گاهی آدمی چیزی را به منفعت و مصلحت خویش تشخیص میدهد، در حالی که چنین نیست و گاهی چیزی را بد و شرّ میپندارد، حال آن که روزنه رحمت الهی از همانجا به رویش گشوده میگردد.
قرآن میفرماید:« چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است درحالی که خدا میداند و شما نمیدانید»
بنابراین ممکن است خواسته شما اجابت شده باشد، اما خیر و صلاح شما در تأخیر آن باشد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید:« خداوند سرنوشت انسان و جریان امور هستی را بر اساس آن چیزی که مقتضای حکمتش است، تقدیر و تنظیم مینماید، نه بر پایهای که انسان دوست دارد و خوشحال میگردد»
درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصاً ما خانمها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس
آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن. آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شدهایم. زندگی ما جنبههای دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر،
تحصیل ، فعالیتهای
فرهنگی و
مذهبی ، تفریح و... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. میدانیم که سخت است و هیچگاه به طور کلی فراموش نخواهد شد. اما بیتوجهی به آن، فشارها را کمتر میکند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر مینماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
شما اگر می خواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چارهای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم. از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و
شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکردهاند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند.
خواهر خوبم! ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار میگیرند دو جور برخورد میکنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ میسازیم و آن را برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل میکنیم. مدام
غصه میخوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان میشویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم میکنیم.
اما عده دیگری از ما آدمها وقتی با یک مشکل روبرو میشوند سعی میکنند جوانب قضیه را خوب بسنجند و ببینند اشکال کار کجاست. اگر در به وجود آمدن مشکل خود یا خانوادهمان مقصر بودیم سعی میکنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از
توان ما خارج است و یا اصلاً اشکال از ما نیست تمام تلاشمان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن به کار میبریم. به این ترتیب هم از خودخوری بیهوده خلاص میشویم و هم از دیگر جلوهها و جنبههای شیرین زندگی لذت میبریم.
به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیدهاید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و
افسرده خواهند بود و گروه دوم با
ابتکار و
خلاقیت و بهرهمند شدن از دیگر توانمندیهای خود، شاد و
بانشاط زندگی خواهند کرد و فعّال و سرزنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگی را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت.
حال شما میخواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است.
اما مشکل کجاست و چه چیز باعث تاخیر در ازدواج برخی دختران میشود؟
اطرافمان را که خوب نگاه کنیم دختران مجردی را میبینیم که آرزوی یک ازدواج سعادتمندانه و مومنانه را دارند و این انتظاری به جا و به
حق است اما مشکل جایی بروز میکند که همین دختران با بعضی رفتارهایشان در این مسیر مانع ایجاد میکنند. در ادامه به چند نکته و توصیه کلیدی میپردازیم. قطعاً تمام این موارد برای همه صدق نمیکند. اما از آنجا که ما در مورد بسیاری از مسایل زندگی شما بیاطلاعیم نکات زیر را مطرح میکنیم و این خود شما هستید که باید با دقت در آنها پاسخ مناسب را بیابید.
اولین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که باید ببینید دلایل
تأخیر در ازدواجتان و موانع ازدواج شما چیست؟ و با دقت این موانع را شناسایی و برای رفع آنها تلاش کنید. گاهی وقتها راهی جز این نیست که شما یک تغییری در خود و یا در ساختار خانواده ایجاد کنید. یعنی بررسی کنید که علت این رخداد چیست؟ اگر خود یا خانوادهتان مقصر هستید آن را مرتفع سازید، چه اینکه اگر بافت خانواده تغییر نکند همچنان این مشکل باقی خواهد ماند. برای ایجاد تغییر باید راهکار مناسب پیدا کرد؛ مثلاً اگر افرادی را در فامیل میشناسید که میتوانند نقش مؤثر داشته باشند مشکل را با آنها در میان بگذارید تا مشکلگشایی کنند و با
بصیرت دادن به پدر و مادرتان شرایط را تغییر دهند. گاهی اوقات نیز خانواده باید در رفتارهای اجتماعی خود تجدید نظر کند؛ چه بسا برخی از اشتباهات گذشته به ساختار خانواده شما و همچنین به وجهه اجتماعی آن آسیب وارد کرده؛ باید نقاط ضعفی که باعث این آسیبها شده شناسایی و سپس در صورت امکان جبران کرد.
به اندازه دیده شوید. تصدیق میکنید که مردم که نمیتوانند بیایند یکی یکی درب خانهها را بزنند و دختران جوان دم
بخت را جستجو کنند پس لازم است شما در محافل و مجامعی که در آن شأن و حرمتتان حفظ میشود به اندازه لازم حضور داشته باشید، به ویژه در محافل مذهبی مثل
مساجد و
حسینیهها ، البته با نیت جلب رضایت خداوند، نه صرفاً جهت دیده شدن.
این را گفتم چون بعضی از دختر خانمها یا در کنج خانه با چیپس و پفک و تلویزیون و تلفن و اینترنت مشغولند یا برعکس دائماً بدون رعایت شأن و منزلتشان در حیاط یا سلف سرویس دانشگاه و امثالهم مشغول
جلوه نمایی هستند که در هر دو صورت مردم در موردشان
قضاوت خوبی نخواهند داشت. پس برای حضور در اجتماع تعادل را حفظ کنید.
درست دیده شوید. حتماً می دانید که ناپاکترین پسران هم برای ازدواجشان به دنبال دخترانی پاک میگردند (که البته خدای متعال، به استناد آیه ۲۶
سوره مبارکه نور مانع چنین ازدواجی میشود) لذا همچنان در انظار مردم
عفیف و پاک حاضر شوید و در صورتی که مانتویی یا چادری هستید، لطفاً کامل از این دو پوشش استفاده کنید چون معنی ندارد دختر خانمی چادر را مثل شنل به سر کند در حالیکه مانتوی قرمزش زیر آن جلوه نمائی کند یا موهایش از زیر چادر به وضوح در معرض دید نامحرم باشد یا دختر خانمی مانتو بدن نما به تن کند یا روسری را آنچنان به سر کند که نیمی از موی سرش را بیشتر نپوشاند. اینها را گفتم که بگویم مردم از کیفیت پوشش شما در موردتان قضاوت میکنند.
مؤدب باشید. من که تا به حال کسی را ندیدهام که معتقد باشد که کم
ادب است، اما حتماً شما هم اطرافتان انسانهای مؤدب زیادی را دیدهاید و از نوع کلام و برخوردشان لذت بردهاید (آدمهای
متملق را نمیگویم) در هر صورت هر چقدر بیشتر مراقب اعمال و گفتارتان باشید خصوصاً اینکه تمرین کنید خوب و به جا و به اندازه سخن بگویید برایتان بهتر است؛ حالا برای اینکه متوجه شوید که چقدر مودب هستید کافیست نگاهی به رفتار و گفتارتان با پدر و مادر و اطرافیانتان بیاندازید.
از خدا خواهیم توفیق ادب/ بی ادب محروم ماند از لطف رب.
سطح توقعاتتان را اندکی پایین بیاورید، خصوصاً اگر تحصیلات بالایی دارید در مورد سطح تحصیلات طرف مقابلتان سختگیری نکنید. در جامعه امروز ما، برخی پسران واجد شرایط ازدواج نسبت به برخی دختران از سطح تحصیلات پائینتری برخوردارند که آن هم دلایل متعددی دارد که واضحترین آنها خدمت
مقدس سربازی است، لذا هنگام انتخاب همسر هم به دنبال موردی با سطح تحصیلات پائینتر یا همسطح خودشان میگردند و البته این مورد ناشی از مسائل
فطری مردهاست که دوست دارند جلوی همسرشان همه چیز تمام باشند، لذا سطح توقعاتتان را پایین آورده و این مسئله را در جمعها و مناسبتهای مختلف بیان کنید.
مرد رؤیاهایتان را فراموش کنید. دختران معمولاً در خیالاتشان برای جزئیات زندگی آیندهشان طرح و نقشهها دارند برعکس پسران. اما این خیالات خصوصاً در مورد مرد زندگیشان گاهی دردسرساز میشود. این را گفتم که خواهش کنم به پسرانی که از راه صحیح به خواستگاریتان میآیند بیجهت و بدون تحقیق در احوالاتشان جواب رد ندهید، صرفاً چون شبیه مرد رویاهایتان نیستند. چون امکان دارد خیلی گزینهها متعدد نباشد و بیهمسر بمانید و بدانید هیچ زنی تابه حال با مرد رؤیاهایش ازدواج نکرده، پس شما هم منتظرش نباشید. در صورتی که
خواستگار یا خواستگارانی برای شما آمد، ضمن در نظر گرفتن معیارهای و
ملاکهای ازدواج موفق، از
وسواس و سختگیری بیش از حد اجتناب کنید و اگر حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد شرایط را داشت، حتماً به او جواب مثبت دهید، مطمئنا با هنرمندی دو طرف میتوانید بقیه شرایط را نیز در ادامه زندگی خودتان تکمیل نمایید.
قیافه شما خوب است؛ شاید تا به حال چند خواستگار به منزل شما آمده باشد و پس از یک جلسه اعلام انصراف کند که این اعلام انصراف میتواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله نپسندیدن رفتار یا گفتار یکی از اعضای خانواده شما یا احساس
اختلاف فرهنگی یا اقتصادی و...؛ یکی از موارد هم شاید این باشد که آقا پسر چهره شما را نپسندیده باشد که مهم نیست به قول
استاد قرائتی «بعضی از زنها را آدم میبیند دماغشان مثل لامپ است و مرد هم لبانش مثل شتر ولی خوش و خرم و با
عشق با هم زندگی میکنند» حالا حتماً نیاز نبود استاد قرائتی هم بفرمایند چون اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم خیلی از من و شما نا خوشگلترها هم ازدواج کردهاند پس با حفظ
اعتماد به نفس صبور باشید و امیدوار به رحمت پروردگار و روی خودتان عیب نگذارید.
هنر بیاموزید؛ خود شما هم اگر قرار باشد برای برادرتان به دنبال همسری شایسته باشید، دختری که فنون
خانهداری اعم از خیاطی و آشپزی و... را خوب فرا گرفته یا خط خوشی دارد و یا خوب نقاشی میکند را در اولویت قرار میدهید تا دختری که بدون هیچ هنر و سررشته خاصی منتظر است پسرها درب منزلشان را از پاشنه در بیاورند. یادتان هست که: هنر برتر از گوهر آمد پدید.
اگر زیبارو هستید، زیبا خو هم باشید. خصوصیت منفی
غرور و از خود راضی بودن بعضاً دامنگیر کسانی که چهره زیبایی دارند میشود (مرد و زن هم ندارد). اما شایسته است دختر خانمی که از نعمت چهره زیبا برخوردار است مراقب باشد در دام غرور و
تکبر بیجا گرفتار نشود، چون با این خصوصیت یا
منزوی میشود یا دشمنان زیادی پیدا میکند و بالعکس چنین دختری اگر مسیر افتادگی و
خضوع را در پیش گیرد به سرعت در بین خانمهای دوست و فامیل محبوب و مورد
احترام میشود.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.
ضمن رعایت حجاب و مسائل شرعی، سعی کنید با اقوام و خویشان و دوستان ارتباط بیشتری داشته باشید و در جلسات خانوادگی و خویشاوندی حضوری فعال داشته باشید؛ خصوصاً در مجالس زنانه با ظاهری آراسته و زیبا حاضر شوید. تلاش کنید روابط اجتماعی خود را افزایش دهید و در اینگونه روابط با دیگران با گرمی و
مهربانی برخورد کنید، البته نه با نامحرمان.
همواره این نکته را به خاطر داشته باشید که خوشبختی و
عاقبت به خیری صرفاً در گروی ازدواج نیست. انسان باید قدر لحظه لحظههای عمر خود را بداند به ویژه ایام مجردی را، چون فردا روز
حسرتش را میخورید. چون اگر توفیق ازدواج برایتان ممکن شد، پس از طی شدن دوران شیرین اول زندگی خیلی مسائل برایتان عادی میشود و طعم روزمرگی را خواهید چشید، آنگاه وظیفه
همسرداری و
تربیت اولاد و احیاناً کار و درس، شما را گاهی به این حسرت وا می دارد که ای کاش قدر آرامش مجردی را بیشتر میدانستم. تازه این در صورتیست که
ازدواج موفقی داشته باشید و الّا خدای نکرده ازدواجی که منجر به
جدائی بشود که هیچ. اگر هم ازدواج مقدر شما نباشد که باز پشیمان میشوید که چرا ایام خوش نوجوانی و جوانیام را به جای اینکه به انجام وظائف و کارهای روزانهام بپردازم به فکر و خیال و حرص و جوش ازدواج گذشت و البته تجربه نشان داده که دخترانی که با نظم فکری و روحی و به روال معمول زندگی میکنند در ازدواج هم موفقترند. اگر به اطرافتان وسیعتر و دقیقتر نگاه کنید، میبینید دختران بسیاری هستند چون شما که هنوز همسر مناسبی نصیبشان نشده ولی آرام و
نجیب دوران تجرد خود را با رضایت و نشاط در سایه تسلیم به درگاه الهی میگذرانند و هیچ شکایتی ندارند.
خواندن کتابهای خوب، انجام عبادات و ارتباط قلبی با خدا، رفتار خوب با پدر و مادر و اطرافیان، صرف وقت با دوستان شایسته و پاک،
تفریحات سالم، فراگیری هنر و
علم را می
توان از مصادیق یک زندگی مجردی خوب دانست.
انتهای آیه دوم و آیه سوم
سوره مبارکه طلاق ( و من یتق الله یجعل له مخرجا...
) را بخوانید و به آن
ایمان داشته باشید. مطمئن باشید که مجرد ماندن بسی بهتر است از ازدواجی ناموفق و نامناسب داشتن. ضمناً حال که بحمدلله اهل
توکل به خدای متعال و توسل به حضرات
معصومین علیهمالسلام هستید حتماً شرایط دعا و توسل و موانع استجابت دعا را هم رعایت کنید. البته برای تسریع در ازدواج و داشتن ازدواجی موفق دعاها و راهکارهای معنوی وجود دارد که در همین سایت به آنها پرداخته شده.
راه حل دومی که بعد از ازدواج خداوند در آیه ۳۳
سوره نور میفرماید، رعایت
عفاف میباشد:«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»
؛ و کسانی که وسیله
نکاح کردن ندارند به
عفت سر کنند تا خدا از کرم خویش از این بابت بینیازشان کند.
عفاف هم چیزی نیست مگر استفاده از روشهای کنترلی و
تقویت معنویت . در صورتی که به هیچ وجه امکان ازدواج نیست، تنها راه منطقی و شرعی استفاده از
راهکارهایی برای کنترل شهوت است. ( راهکارهای کنترل
شهوت در سایت موجود است).
امیدوارم با استعانت از خداوند متعال همسری شایسته بیابید و زندگی پر شور و نشاطی را تجربه نمایید و هر لحظه گامی بلند در جهت رشد و شکوفایی و
تقرب الهی بردارید، انشاءالله. ما نیز در شهر
مقدس قم و در جوار حرم
حضرت معصومه سلام الله علیها نایب الزیاره و دعاگوی شما جوانان پاکدامن و عزیز هستیم.
سایت پرسمان دانشجویی.