خلاقیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خلاقیت، تفکر، دین، اسلام.
پرسش: اسلام برای پروراندن تفکر و خلاقیت چه توصیههایی شده است؟
پاسخ:
خلاقیت چیست؟
خلاقیت را به وضعیت یا کیفیتی برای
آفرینش و
خلق معنا کردهاند. به عبارت دیگر خلاقیت یک توانایی است که فرد براساس آن از ایدهها، نقشها، روابط و الگوهای سنتی فراتر رود و بتواند اندیشهها، روشها و تفسیرهای معنادار جدید خلق کند. (http://dictionary.erence.com/browse/creativity).
با توجه به معنایی که از خلاقیت مطرح شد، روانشناسان ویژگیهای افراد خلاق را
مطالعه کردهاند. ویژگیهای مشترک همه افراد خلاق از این قرار است:
اهل فکر و مطالعه هستند و گنجایش ذهنی و فکری زیادی دارند.
اهل سؤال و پرسش هستند و حس
کنجکاوی آنان مدام فعال است.
به
تقلید اکتفا نمیکنند و خودشان فکر هم میکنند.
دقیق هستند، به جزئیات امور و جوانب کارها توجه دارند.
به مسائل فلسفی و اعتقادی (مثل
دین، ارزشها، معنی و مفهوم
زندگی و
مرگ، و از این قبیل) بسیار توجه میکنند.
شجاعت دارند و از پذیرش کارهای جدید و ارائه طرحهای تازه نمیترسند. (http://www.farstak.com/modules/news/article.php?storyid=۵۶).
از آنجا که
انسان، مخلوق خداوند است و
خداوند او را مانند خود خلقکننده آفریده است، همه افراد از قوه خلاقیت برخوردارند؛ اما برخی افراد به دلیل استفاده از روشهای خاص خلاقیت بیشتری دارند. روشهایی که برای ایجاد خلاقیت مطرح شدهاند، زیاد است، اما در این نوشتار برحسب اقتضای مقام به چند مورد اشاره میشود:
۱. زیاد مطالعه کنید!
۲. از افکار دیگران بهره بجویید!
۳. به ذهن خود
آزادی عمل دهید!
۴. فرصتهایی را که در آن
ذهن شما خلاق است، از دست ندهید!
۵. اندیشهها و طرحهای خلاق که به ذهنتان رسید، یادداشت کنید!
۶. تغییراتی در محیط اطراف خود ایجاد کنید!
۷. در حیطه کاری خود به فعالیت بپردازید!
۸. ایدههای گذشته را از نو بسازید. (http://www.doogoole.blogfa.com/post-۴۶.aspx).
با توجه به ویژگیهایی که برای افراد خلاق ذکر شد و همچنین روشهایی که در روانشناسی برای پرورش خلاقیت ذکر شده است، بهراحتی میتوان از منابع دینی توصیههایی برای افزایش خلاقیت به دست آورد:
در
اسلام توصیههای زیادی وجود دارد که افراد را به اندیشیدن و مطالعه کردن فرا میخواند.
آیات و
روایات زیادی در منابع اسلامی وجود دارند که انسان را دعوت به فکر کردن و اندیشیدن مینماید.
در اینجا به یک
روایت از
امیرالمؤمنین اشاره میگردد که به بحث خلاقیت بیشتر تناسب دارد: «
مَنْ اَکْثَرَ الْفِکْرَ فِیمَا تَعَلَّمَ اَتْقَنَ عِلْمَهُ وَ فَهِمَ مَا لَمْ یَکُنْ یَفْهَمُ»؛
کسی که به آموختههای خود زیاد بیندیشد،
دانش او استحکام مییابد و چیزهای را درک میکند که تا حالا درک نکرده بود.
این روایت درعینحال که به فکر کردن و اندیشیدن زیاد دعوت میکند، به نوآوری و خلاقیت در اثر
فکر نیز اشاره دارد؛ زیرا میفرماید که شما در اثر فکر به چیزهای جدید میرسید و خلاقیت نیز رسیدن به اندیشههای تازه و جدید است.
فرد خلاق برای اینکه به خلاقیت برسد، نخست باید راهی را که دیگران رفته بپیماید، کارهای که در یک زمینه انجام شده یاد بگیرد، اندیشههایی را که مطرح شده بیاموزد و سپس در اثر خلاقیت از آنها فراتر رود. در
اسلام نیز مکرراً سفارش شده که یک
مسلمان باید اندیشههای درست را از دیگران بیاموزد؛ حتی اگر آن
اندیشه را یک
کافر ارائه کرده باشد.
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید: «
خُذِ الْحِکْمَةَ اَنَّی کَانَتْ فَاِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَتَخَلَّجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّی تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ اِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ»؛
یعنی دانش و
حکمت هر جا باشد، آن را فرا بگیر، اگر حکمت و دانش در ذهن
منافق باشد، هدر میرود، مگر اینکه از ذهن او خارج گردد و در ذهن کسی قرار گیرد که اهل آن است؛ یعنی مؤمن.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «
خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اَفْوَاهِ الْمَجَانِین»؛
دانش را فرا بگیرید؛ هرچند از دهان دیوانگان.
روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. پس ترغیب به آموختن اندیشههای دیگران که یکی از زیربناهای خلاقیت است، در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است.
همانطور که در بالا مطرح شد، یکی از راههای افزایش خلاقیت، نوشتن اندیشههای خلاق است که به طور ناگهانی در ذهن انسان خطور میکنند. در اسلام نیز توصیههایی مطرح شده است که افراد مطالبی را که فرا میگیرند، یا با تفکر به آنها میرسند، یادداشت کنند.
از
پیامبر گرامی اسلام نقل شده که فرمودند علم را دربند کنید، عرض شد چهگونه؟ فرمودند با نوشتن: «
قَیِّدُوا الْعِلْمَ قِیلَ وَ مَا تَقْیِیدُهُ قَالَ کِتَابَتُهُ.»
همچنین در
کلام دیگر از حضرت ایشان نقل شده است: «
قَیِّدُوا الْعِلْمَ بِالْکِتَابَةِ»؛
دانش و اندیشه را با نوشتن نگه دارید.
علم که در روایت مطرح عام است، شامل علومی که انسان از دیگران میآموزد و همچنین شامل اندیشههای خلاقی که خود به آنها میرسد، نیز میشود.
سؤالمند کردن ذهن انسانها جهت
تعقل،
تفکر و به بارور نشاندن قوه خلاقیت انسانها نیز در موارد متعددی از
قرآن و دین مشاهده میشود. خداوند در قرآن بارها و بارها از آفریننده
زمین و آسمان و علت اولی
خلقت و یا از معبود حقیقی و اصلی انسانها سؤال میکند و در ضمن این سؤالها که همراه با مقدمهچینیهایی نیز میباشد، قصد برانگیختن خلاقیت و تفکر و تعقل انسانها را دارد.
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید: «
سَلُونِی عَمَّا شِئْتُم»؛
از هر مطلبی که میخواهید از من سؤال کنید.
همچنین در کلام دیگر میفرماید: «
سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی».
توصیههای دیگر عبارتاند از:
در قرآن نیز بدان سفارش شده است: «
وشاورهم فی الامر»؛ «با مردمان
مشورت کن».
مشورت به نوعی زمینه آغاز تفکر و تلاش فکری برای حل مشکل و سؤال میباشد.
در اسلام نیز در موارد متعددی سفارش به مسابقه و سبقتگیری به یکدیگر مخصوصاً در کارهای
خیر و نیک شده:
ــ «
و استبقوا الخیرات»؛ «در نیکیها مسابقه بگذارید (سبقت بگیرید)»؛
ــ و «
سارعوا الی مغفرة من ربکم»؛ «بشتابید بهسوی کارهایی که باعث بخشش خداوند است».
همانگونه که در
روانشناسی امروز روشن شده است، انسانها در فشارها و تنگناهای مناسب و در حضور دیگران بهتر از حالت عادی و معمولی از تواناییهای ذهنی و بدنی خویش استفاده میکنند و این باعث توانمندی بیشتر و خلاقیت افزونتر است.
در قرآن به داستانهای مختلفی از
تاریخ افراد و اقوام متفاوت برمیخوریم که باعث اندیشیدن و تعقل در زمینههای مختلف است.
در کار و فعالیت، نیازهایی برای انسان پدید میآید که برای رفع آن
انسان به پرورش قوه خلاقیت نیازمند است.
قرآن گاه به وسیله مثال زدن به تحریک انسانها جهت تفکر و تعقل خلاقآمیز میپردازد: «
مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ اَسْفَارًا»؛
«آنان که
تورات میخوانند و
عمل نمیکنند؛ مانند الاغهایی هستند که کتاب بارکشی میکنند».
اسلام به کسب
علم و دانش اهمیت زیادی داده تا جایی که آن را به عنوان امری ضروری و لازم برای مسلمانان بیان داشته است. روانشناسان امروزی نیز با این نظر موافقاند که برای ارائه کار خلاقانه میباید وقت زیادی را صرف یادگیری در رشته خود نمود و اغلب افراد خلاق کارهای خلاقانه خود را پس از سالها تحصیل و تحقیق و تمرین آفریدهاند.
اسلام به ما دستور داده که در کارها همت بالایی داشته باشیم و با سعی و تلاش به
رشد و تکامل نائل آییم: «
لیس للانسانِ الّا ما سعی».
انسان در سایه
صبر و تلاش میتواند راههای حل جدیدی برای مشکلات خود پیدا کنند.
برخی مسائل دیگری که در
آیات و
روایات به آن اشاره شده و باعث خلاقیت میشود: از این قرار است: بازی و تحرک، توجه به نکات مثبت رفتار و افکار دیگران، ارائه الگوی خلاق، تشویق به کار و نهی و ملامت از بیکاری و اهمالکاری، توجه به سؤلات دیگران، تشویق کاری که براساس خلاقیت صورت گرفته،
مباحثه و مذاکره علمی و نهی از همنشینی با احمق، تشویق به سؤال پرسیدن و... .
با توجه به تعاریف مختلفی که توسط دینشناسان و عالمان دینی درباره
دین صورت پذیرفته است، مهمترین و اصلیترین وظیفه دین،
هدایت و سرپرستی انسانها برای رسیدن به سعادت ابدی و کمال نهایی انسان است
و با توجه به این
هدف و وظیفه خطیر باید موضوعات و نیز سوالات خاصی را از دین پرسید و
انتظار پاسخ آنها را از دین داشت؛ همانگونه که در رابطه با علم نیز چنین است؛ یعنی اینکه باید مرزها و قلمرو علم را شناخت و سؤالات مربوط به علم را به آن ارجاع داد و از آن نباید بیش از وظیفه و قلمروش انتظار داشت. برای روشنتر شدن بحث، خوب است ضمن توضیحات بیشتر به مطالب زیر توجه شود.
تفکیک قلمروهای هر یک از دین و علم مانند تفکیک قلمروهای هر یک از رشتههای علمی میماند؛ همانگونه که هر یک از رشتههای علمی حوزههای خاص خود را دارد و شامل «موضوعات» و «مسائل خاصی» میشود و نمیتوان مثلاً از رشته پزشکی انتظارات سؤالات مربوط به
روح و روان را داشت و همانگونه که نمیتوان از رشته روانشناسی موضوعات مربوط به بدن و صحت و
سلامت مثلاً دندان را توقع داشت یا اینکه نمیتوان از ریاضیات انتظار پاسخگویی سؤالات مربوط به
زمینشناسی یا غیره را داشت. از دین نیز نمیتوان انتظار پاسخ به سؤالاتی مربوط به
علم تجربی و نیز از علم (تجربی) انتظار پاسخ سؤالات مربوط به دین را داشت.
بنابراین هر یک از حوزههای دین و علم (تجربی) دارای اهداف، وظایف و قلمروها و در نتیجه دارای موضوعات و مسائل خاص خویش است.
حال باید دید که در مورد خلاقیت، چهقدر در حیطه دین قرار میگیرد. گفته شد که وظیفه دین ارائه برنامه
هدایت و سرپرستی انسانها برای رسیدن به معارف و کمال نهایی است که از طرف
خداوند برای آنها در نظر گرفته شده است و از آنجا که معارف و کمال نهایی انسان تعبد و
قرب الیالله میباشد، در نتیجه دین برنامهای است از طرف خداوند برای متعبد کردن و فراهم نمودن قرب الیالله برای انسانها.
مسئله خلاقیت گرچه نقشساز در تعبد و تقرب به خداوند است و بدون اموری چون
حافظه،
استعداد، هوش، خلاقیت، ابتکار، هدف نهایی انسان یعنی همان تقرب و تعبد به خداوند میسّر نیست، اما از آنجا که این امور، دادههایی تکوینی خداوند و عطایایی است که در قالب
خلقت و ساختار
آفرینش وجودی انسان در نهاد او نهفته شده است و بیشتر از آنکه جنبه شکوفایی و رشد داشته باشد، جنبه تکوینی، فطری و نهادی دارد؛ بدین وسیله مقدمات و وسایل رسیدن به هدف نهایی که همان تقرب و تعبد به خداوند باشد، در وجود او نهفته شده است؛ پس دیگر مسئلهای مستقیم و مربوط به دین نمیباشد. میتوان در اینجا از عبارات
فلاسفه استفاده کرده و بیان داشت که موضوعاتی از این دست که بیشتر علمی هستند، موضوعاتی هستند که اولاً و بالذات مربوط به دین نمیباشند، یکی به همان دلیلی که توضیح داده شد و دیگر به دلیل اینکه در حیطه کشف و تجربه انسانی قرار دارند؛ یعنی اینکه انسانها با
تجربه و به وسیله راههای عادی و معمولی علمی که در
اختیار دارند، توانایی کشف و
شناخت اینگونه از مسائل را دارند و تا حدودی برای کشف و شناخت آن نیاز به نیروی علمی خارقالعاده و فوق بشری نیست. این است که دین به مسائل مهمتر و غیر قابل دسترس بشریت پرداخته است؛ اما از آنجا که اولاً
رشد هر بشری (از جمله رشد معنوی و دینی) با استفاده از امکانات مادی و معمولی بشر صورت میپذیرد، یعنی با همین استعدادهایی از جمله حافظه، هوش و خلاقیت و ثانیاً خدا نیز این فرد را در همین چهارچوب امکانات بشری انتظار دارد؛ پس در دین نیز سخن (نه به شکل یک هدف اصلی، بلکه یک هدف فرعی) به مسائلی از جمله خلاقیت، هوش، حافظه و
استعداد کشیده میشود و در میان
آیا ت و روایات به مباحثی پیرامون رشد و شکوفایی حافظه، خلاقیت، استعداد، هوش و... برمیخوریم و حتی روایاتی را پیرامون تقویت و استفاده بهینه از استعدادهای خداوندی خواهیم یافت؛ اما آنچه که مهم است، این است که دین نه کتاب علمی است و نه کتاب روانشناسی و نه کتابی پیرامون رشد خلاقیت و هوش انسانی؛ بلکه کتاب نجاتبخش و سعادتمند کردن ابدی و نهایی انسان که همان تعبد و تقرب الهی است، میباشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خلاقیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۲/۰۷.