تکلیف اهل سنت معتقد به اعمال شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهل سنت، تکلیف، اعمال، ولایت اهل بیت (علیهمالسلام)، عناد و دشمنی، مستضعف، جاهل قاصر، جاهل مقصر.
پرسش: تکلیف بعضی سنیها که به بعضی کارهای ما اعتقاد دارند، در آخرت چگونه است؟
پاسخ: تنها گروهی که از میان
اهل سنت اعتقادات و اعمالشان مورد قبول
خداوند قرار نمیگیرند، کسانی هستند که نسبت به
ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) عناد دارند و با
علم به حقانیت مکتب
بیت ، منکر آنها هستند؛ اما دو گروه دیگر با توجه به
روایات، جاهل قاصر و
مستضعف، امرشان محول به خداست و
جاهل مقصر و غیر
مستضعف نیز امید دخول وی به
بهشت و قرار گرفتن وی در زمره اهل
ثواب و نجات، بعید نخواهد بود.
از جمله اصول و ضروریات اعتقادی
شیعه، مبحث
امامت و ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) است. امری که قوام
دین و مکتب بسته به آن بوده و به عنوان عماد دین باید مدنظر قرار گیرد.
چنانچه
امام معصوم (علیهالسلام) میفرمایند: «خداوند بر امت
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پنج امر را
واجب کرد:
نماز،
زکات،
روزه،
حج و
ولایت ما. در چهار مورد قبل در بعضی موارد خداوند اجازه ترک آنها را صادر کرده است؛ ولی ترک ولایت ما در هیچ زمانی مورد ترخیص و اجازه خداوند قرار نگرفته است».
اهل سنت در یک نظر کلی، یا موافق اعتقادات شیعه هستند و یا به مخالفت برخاسته و به هیچیک از امور اعتقادی شیعه معتقد نیستند. با توجه به سؤال مورد نظر، پاسخ سؤال را متمرکز بر محور اول کرده و در راستای آن بحث خواهیم کرد. نظر به اهمیت مسئله
امامت، موافقت اهل سنت با امور اعتقادی شیعه باید در ذیل این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و آن اینکه:
مخالفت اهل سنت با امامت
ائمه (علیهمالسلام) و عقاید اساسی شیعه به دو صورت قابل تصور است:
انکار آنها همراه با علم و ناشی از عناد و دشمنی است. از این جهت که امامت چونان عمود میان خیمه است؛ به نحوی که قوام امور دیگر بستگی به آن دارد و بدون آن، بود یا نبود موارد دیگر ثمربخش نخواهد بود.
طبق این فرض اگر اهل سنت به بعضی معتقدات شیعه اعتقاد داشته باشند، ولی در مقابل، در پذیرش ولایت اهل بیت به عناد برخاسته و با روح
تعصب به انکار آن بپردازند، باید گفت که با توجه به
روایات وارده از
معصومین (علیهمالسلام) این عقاید بیثمر خواهد بود و عملی که بر طبق این عقاید صورت میگیرد، به حال آنها سودی نخواهد داشت؛ چراکه:
«
لا یَقْبَلُ اللّهُ اَعْمالَ العِبادِ اِلاّ بِمَعْرِفَتِهِ»؛
امام (علیهالسلام) میفرماید:
اعمال بندگان در نزد خداوند جز با
شناخت امام زمان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
لذا کسی که با
علم به
مقام اهل بیت (علیهمالسلام) باز به انکار آنها بپردازد، مشمول این
حدیث خواهد بود.
ثمرهای که بر قبول ولایت ائمه (علیهمالسلام) مترتب میشود، نجات از
دوزخ خواهد بود.
حال آنکه طبق سخن
امام (علیهالسلام) که: «گروهی از مردم از ما
برائت میجویند و خون ما را
حلال میشمارند و به انکار
حق ما میپردازند، اینها
کافر،
مشرک و
منافق هستند».
منکرین ولایت اهل بیت که با
علم به حق بودن آنها، ولی با تعصب به انکار آنها میپردازند، سرانجامی جز
عذاب دوزخ و
خلود در آن در پیش روی نخواهد داشت.
حقیقت ایمان، تسلیم
قلب است و تسلیم قلب مساوی است با تسلیم سراسر بدن.
شیطان حق را میشناخت؛ ولی قلباً تسلیم آن نبود؛ خداوند در مورد او فرمود: «
وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»
و چه عملی بالاتر از
عبادت شش هزار ساله
ابلیس که با همین انکار قلبی در مقابل حق همه آنها را از بین برد و عذاب جاودانه الهی را برای خود کسب کرد.
در مکتب
تشیع، روح اعمال، امری جدای از
محبت و قبول
ولایت اهل بیت نیست. به عبارتی، بعضی اعمال که در راستای بعضی اعتقادات
شیعه از منکرین ولایت و امامت صادر میشود، هرچند که از لحاظ
عمل، نیک است و ظاهری پسندیده دارد، اما روح عناد شخص و فاعل این عمل و تعصب وی در پذیرش ولایت اهل بیت (علیهمالسلام)
چهره زیبای عمل او را به باطنی بس قبیح مبدل خواهد کرد.
لذا
امام باقر (علیهالسلام) در جریان بیعت مردم با خلیفه اول میفرمایند: گروهی که با علم به حقیقت این
بیعت ر ا انجام دادند، خود را هلاک کردند: «
اِنَّمَا هَلَکَ اَلَّذِینَ رَکِبُوا مَا رَکِبُوا».
انکار آنها نسبت به امر امامت ناشی از
جهل و عدم شناخت است، بدون اینکه نسبت به
اهل بیت (علیهمالسلام) دشمنی و عناد داشته باشند؛ هر چند که از جرگه
اسلام خارج نمیشوند و باعث
کفر آنان نمیشود.
چنانچه امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «
فَاَمَّا مَنْ لَمْ یَصْنَعْ ذَلِکَ وَ دَخَلَ فِیمَا دَخَلَ فِیهِ اَلنَّاسُ عَلَی غَیْرِ عِلْمٍ وَ لاَ عَدَاوَةٍ لِاَمِیرِاَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِالسلام) فَاِنَّ ذَلِکَ لاَ یُکْفِرُهُ وَ لاَ یُخْرِجُهُ مِنَ اَلْاِسْلاَمِ هر کسی که بدون
علم و دشمنی نسبت به
امیرالمؤمنین با مردم همراه شده و منکر امامت ایشان شود، این امر باعث
کفر وی و خروجش از اسلام نخواهد شد، ولی بین جاهل قاصر و مقصر و به عبارتی بین شخص مستضعف و غیر مستضعف فرق خواهد بود».
مستضعف کیست؟
امیرالمؤمنین، علی (علیهالسلام) میفرمایند: «عنوان
استضعاف بر کسی صادق است که
حجت خدا به گوش او نرسیده باشد و گوش او، آن را نشنیده و عقلش آن را درک نکرده باشد».
خداوند متعال در آیاتی از
سوره مبارکه نساء به این مطلب پرداختهاند؛ از جمله
آیه «
اِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلَا یَهْتَدُونَ سَبِیلاً».
خداوند متعال، جهل به
دین و هر نوع ممنوعیت از اقامه
شعائر دینی را ظلم میداند، ظلمی که
عفو الهی شامل آن نمیشود. آنگاه از این قانون کلی و عمومی، مستضعفین را استثنا کرده است.
به عبارت دیگر، جهل این افراد به دو گونه قابل تصور است یا جهل او ناشی از کوتاهی خود او بوده و میتوانسته دنبال فهم حقیقت برود، ولی چنین نکرد،
گنهکار و مسئول است؛ اما اعمال وی که مطابق اعتقادات مکتب
تشیع صورت گرفته، با توجه به عدم کفر وی
حبط نخواهد شد و چنانچه از روایات استفاده میشود
امید به دخول وی به
بهشت دور از
انتظار نیست.
یا جهل از خود شخص نیست و این شخص برخلاف حالت قبل ترک وظیفه نکرده و گنهکار نخواهد بود. این افراد مشمول
آیه شده و استضعاف بر آنها صادق میباشد؛ لذا چنین افرادی، اگر عملی بر طبق معتقدات
شیعه انجام داده باشند و با توجه به اینکه این افراد
عالم به خوب و بد نبوده، امرشان محوّل به خداست.
خداوند در آیه مبارکه سوره نساء میفرمایند: «
فَاُولَئِکَ عَسَی اللَّهُ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً»
یا آنها را شامل
عفو خود قرار میدهد و یا آنها را مورد
غفران قرار نخواهد داد.
چنانچه
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «هر کسی که ما را نه بشناسد و نه انکار کند و اگر بر همین امر از
دنیا برود، امرش محول به خداست و هر طور که خدا بخواهد، در مورد وی انجام خواهد داد».
تنها گروهی که از میان اهل سنت اعتقادات و اعمالشان مورد قبول خداوند قرار نمیگیرند، کسانی هستند که نسبت به ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) عناد دارند و با علم به حقانیت مکتب اهل بیت، منکر آنها هستند؛ اما دو گروه دیگر با توجه به روایات،
جاهل قاصر و مستضعف، امرشان محول به خداست و
جاهل مقصر و غیر مستضعف نیز
امید دخول وی به بهشت و قرار گرفتن وی در زمره اهل
ثواب و نجات، بعید نخواهد بود.
۱. عدل الهی از دیدگاه امام خمینی، امام (رحمةاللهعلیه) مؤسسه نشر آثار امام خمینی، چ۱، ص۲۲۷- ۲۴۱، ۱۳۷۸ش.
۲. مجموعه آثار، ج۱، مرتضی مطهری، صدرا، چ۱۰، ص۳۲۰- ۳۴۲، ۱۳۸۰ش.
۳. فلسفه زیارت و آیین آن، مرتضی جوادی، اسراء، قم چ۱، ص۶۹ - ۷۰ و ۱۲۰ - ۱۳۲، ۱۳۸۲ش.
۴. گفتوگوی عالمانه، ج۱، علیاکبر عارف، دارالنور، قم، ص۲۹۱- ۲۹۷، ۱۳۸۳ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تکلیف اهل سنت معتقد به اعمال شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۱۴.