تأثیر علم در آخرت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علم، فضیلت علم، عالم، آثار علم.
پرسش: آیا علم و سواد، غیر از این که عبادت است، در آخرت برای ما تأثیر دارد؟
پاسخ: از نظر
دین، علمی مورد تأیید و سفارش خاص قرار گرفته و ارزش دارد که در جهت سعادت ابدی و کمالات معنوی انسان قرار گیرد و در
عمل، آدمی را به
خدا نزدیکتر سازد.
گرچه بعضی علوم (مثل
علم کلام (اصول اعتقادات و...)،
علم اخلاق اسلامی،
علم فقه و
احکام شرعی)، فی ذاته ممدوح و دارای
ارزش هستند؛ لکن اگر همین علوم ـ اگر
علم توحید و
خداشناسی باشد ـ در جهت کسب
مقام و شهرت دنیوی باشد و فرد به
علم خود
عمل نکند، چنین علمی، شیطانی و مضر است و هر چه
انسان بیشتر بداند، همچون نردبانی است در چاه که بیشتر پایین میرود.
در برابر اگر تعلیم و تعلم، در علوم معمولی امروزی باشد، گرچه فی نفسه، دارای فضیلتهای خاصی نیست، اما اگر این علوم هم باز در جهت رضای حق قرار گیرند، مثلاً برای خدمت به خلقالله و رفع مشکلات مردم
مؤمن باشد، باز هم مورد تأیید
اسلام است و دارای ارزش و
ثواب اخروی قرار خواهد گرفت.
درباره آثار اخروی علم نیز، چند روایت در ذیل بیان میشود.
در مورد ثواب و فضیلت اخروی علم و عالم، باید گفت که در این زمینه مطالب و
احادیث در کتب
علما و جوامع روایی بسیار فراوان است. ما به نمونهای از این
روایات ائمه اشاره میکنیم. پیش از آن به چند نکته باید توجه داشت.
در عظمت و ارزش علم و تعلیم، همین بس که
خداوند متعال در
قرآن،
علم و دانش را یکی از
اهداف و علل اساسی آفرینش همه پدیدههای هستی معرفی کرده است، آنجا که میفرماید:
«خدایی که هفت
آسمان را آفرید و
زمین را همسان با آن خلق کرد، هدف این است که از علم و بصیرت برخوردار گردید، بصیرتی که شما را به قدرت و توانایی همهگیر و گسترده خداوند رهنمون باشد».
با دقت در مضامین این
آیه متوجه میشویم که خداوند متعال، آن علم و دانش را یکی از
اهداف خلقت معرفی میکند که در آن آگاهی و بصیرتی حقیقی باشد و آدمی را به این مطلب رهنمون سازد که خدایی قادر و توانا دارد که بر همه چیز محیط است. پس علومی دارای شرافت و فضیلت خاص هستند که مستقیم (مثل
علم توحید و
علم اخلاق و...) یا غیر مستقیم (علومی که مقدمه یا واسطه برای رسیدن به علوم برتر هستند؛ مثل
علم منطق و فلسفه برای فهم مسائل اعتقادی عقلی و یا
علم اصول فقه برای فهم و
استنباط و احکام شرعی و ...) انسان را در رسیدن به
سعادت و
کمال حقیقی، که همان
قرب الهی است، رهنمون سازند.
خداوند در جایی دیگر، از علم، به
حکمت، که به معنای استواری در
اندیشه و سنجیدگی در گفتار و رفتار و کردار است، تعبیر آورده و آن را دارای
خیر و
برکت فراوان دانسته تا آنجا که میفرماید:
«
وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً»؛
«و کسی که از حکمت و
دانش برخوردار باشد، باید بداند تحقیقاً به خیر و برکت فراوانی دست یافته است».
در برخی دیگر از
آیات، برخی مصادیق این خیر و برکت را برمیشمارد و
علما را با چند امتیاز و ویژگی از سایر گروهها مشخص میسازد:
«
وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا»؛
«آنان که گامهای راسخ و نافذی را در پهنه علم برداشتند و به درون محیط دانش راه یافتند، میگویند: ما
ایمان آوردیم».
«
شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلَهَ اِلا هُوَ وَالْمَلائِکَةُ وَاُولُو الْعِلْمِ»؛
«
خدا بر
وحدانیت و یگانگی خود گواهی میدهد و نیز
فرشتگان و
دانشمندان گواهند که جز خداوند معبودی دیگر نیست».
«حقا مردمی که پیش از آن، از علم بهرهمند گشتند، آنگاه که
آیات خداوند بر آنها خوانده شود، با چانههای خویش بر
زمین فرو افتند و گریستن را آغاز میکنند و
خواندن قرآن کریم بر خشوع و زاری و خشوع و فروتنی آنها بیفزاید.
«
اِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»؛
«در بین بندگان الهی فقط علما هستند که خداشناساند و
ترس و بیم از او در دل آنها راه دارد».
از مجموع آنچه تاکنون از آیات ذکر شد، معلوم میشود که از نظر
دین، علمی مورد تأیید و سفارش خاص قرار گرفته و دارای فضیلت و ارزش است که در جهت سعادت ابدی و کمالات معنوی انسان قرار گیرد و در
عمل، آدمی را به خدا نزدیکتر سازد. پس ملاک در فضیلت هر علم و عالمی، همین است و بس.
گرچه بعضی علوم (مثل علم کلام (اصول اعتقادات و..)، علم اخلاق اسلامی،
علم فقه و احکام شرعی)، فی ذاته ممدوح و دارای ارزش هستند؛ لکن اگر همین علوم ـ اگر
علم توحید و
خداشناسی باشد ـ در جهت کسب
مقام و شهرت دنیوی باشد و فرد به علم خود
عمل نکند، چنین علمی، شیطانی و مضر است و هر چه
انسان بیشتر بداند، همچون نردبانی است در چاه که بیشتر پایین میرود و همچون
بلعم باعورا (از
دانشمندان خیلی معروف زمان
حضرت موسی که در وصف آن گفتهاند در محضر درس او دوازده هزار نفر قلم به دست برای نگارش سخنانش فراهم بود.) خواهد بود که خداوند به بدترین وجه، او را سرزنش میکند و وی را به سگی که زبانش بیرون است و پارس میکند، تشبیه کرده است.
در مقابل اگر تعلیم و تعلم، در علوم معمولی امروزی باشد، گرچه فی نفسه، دارای فضیلتهای خاصی نیست، اما اگر این علوم هم باز در جهت رضای حق قرار گیرند، مثلاً برای خدمت به خلقالله و رفع مشکلات مردم
مؤمن باشد، باز هم مورد تأیید اسلام است و دارای
ارزش و ثواب اخروی قرار خواهد گرفت.
با توجه به این مطالب به چند روایت نورانی ائمه (علیهمالسلام) در باب ثواب اخروی علم اشاره میکنیم:
دانشمندی که از
دانش خویش بهرهمند است، از هفتاد هزار عابد (فاقد بینش دینی) برتر و ارجمندتر است».
ــ دانشجویی که
هدف او از علم آموختن، احیای دین و آیین الهی اسلام است، اگر به هنگام تحصیل
علم مرگش فرا رسد، فاصله میان او و میان
پیامبران از لحاظ مقام و منزلت بهشتی در حد یک پایه و یک درجه است».
ــ دانشجو و شاگرد دوستدار علم، همانند کسی است که روزها روزهدار و شبها بیدار و سرگرم
عبادت بوده و هر بابی از علم که دانشجو بدان دست مییابد و آن را فرا میگیرد، از
کوه ابوقبیس که اگر سراسر آن طلا باشد و آن را در راه خدا
انفاق کند، بهتر و سودمندتر است.
ــ آنگاه که
عالم و دانشمند گام بر میدارد و به طرف آموختن
علم و دانش حرکت میکند، خداوند متعال او را در راهی که مقصد آن
بهشت است سوق میدهد و
فرشتگان به منظور اعلام شادمانی خود نسبت به طالب علم، پرو بال خویش را فرو مینهند و همه آنچه که در
آسمان و زمین است حتی ماهیان دریا، از
خداوند متعال برای چنین فردی طلب
استغفار و
آمرزش گناهان میکنند. امتیاز و برتری عالم و دانشمند بر عابد همانند امتیاز و برتری بدر و ماه تمام بر سایر
ستارگان آسمان است.
علما و دانشمندان وارثان
پیامبران الهی هستند، چون
انبیا هیچ دینار و درهمی پس از خود به
ارث نگذارد و میراث آنها عبارت از علم و دانش است ...».
در یک
حدیث نسبتاً طولانی
امام حسین (علیهالسلام) در مورد فضیلت و برتری عالم و معلم دینی، مطالبی میفرماید سپس در آخر به ثواب اخروی آن اشاره میکند و میفرماید:
ای فرشتگان! برابر هر حرف و سخنی که این بنده من به دیگران تعلیم داده است، هزارهزار کاخ و منزلگاههای متنوع و آرامبخش را در بوستانهای بهشت برای او فراهم و مقرر سازید و هر گونه نعمتهایی را که در خور این کاخها و پناهگاههای آسایشبخش میباشد، بدانها ضمیمه کنید.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روایتی در وصف دانشمند دینی که خود و دیگران از علمش بهره میبرند، میفرماید:
ــ «... در روز رستاخیز با جلال و شکوه زاید الوصفی در میان مردم میآید، در حالی که تاجی نورانی و درخشان بر سر دارد، تاجی که بر تمام مردم پهنه قیامت پرتو افکن میباشد و آن را روشن میکند و لباس و پوششی در برابر او قرار گیرد که یک رشته ناچیز از تاروپود آن را نمیتوان به بهای تمام
دنیا و آنچه که در آن است تقدیم و ارزیابی کرد. سپس منادی، بانگ و ندایی به گوش مردم میرساند و به آنها چنین اعلام میکند که این شخص، عالم و دانشمندی است که باید او را یکی از شاگردان خاندان
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر شمرد».
ــ سپس در ادامه میافزاید: هر کس از علم این عالم نفعی برده، در روز
قیامت از
نور این علم عالم، بهره برده و همراه او به
بهشت میروند.
البته در برخی
روایات مقام علما را بالاتر از
شهدا در راه خدا میدانند و در برخی دیگر، به مقام بلند شفاعت علما اشاره میکند.
که هر که را بخواهند به
اذن الهی مورد
شفاعت قرار میدهند و با خود به بهشت میبرند.
۱. سیدمحمدباقر حجتی، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، چاپ و نشر فرهنگ اسلامی.
۲. شهید ثانی، منیة المرید فی آداب المفید و المستفید.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تأثیر علم در آخرت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۲۰.