برکت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: برکات، برکت، خیر کثیر، تقوا، ایمان، سعادت، عذاب الهی.
پرسش: خداوند متعال در آیه ۹۶ از سوره اعراف فرموده: «
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ؛
و اگر اهل آبادیها ایمان آورند و تقوای پیشه کنند هر آیینه درهای برکات را از آسمان و زمین بر روی آنها میگشاییم و لکن آیات را تکذیب کردند و در نتیجه ما هم آنان را به گناهانی که خود کردند گرفته و هلاکشان کردیم»، با توجه به این آیه چرا در خیلی از مناطق تقوا ندارند، ولی از نعمت و برکات زمینی بهرهمند هستند؟
پاسخ:
«برکات، انواع
خیر کثیر است. استعاره به کنایه است برکات به مجاری که از آن نعمتها جریان دارد تشبیه شده، لکن این مجاری مسدود است و چون
ایمان آورند بر آنها جریان یابد، از باران و
برف و حرارت و برودت به مقدار نافع و برکات از بنات و ثمرات و
امنیت ... دال بر این است که افتتاح باجهای برکات به مناظر ایمان و تقوا در میان مردم بستگی دارد.
بنابراین آنچه ضامن
سعادت جمع و رفاه واقعی و برکت اقتصادی جامعه است، تقواست؛ ازاینرو تکنولوژی و صنعت منهای ایمان، سیاست مالی و اقتصاد بدون تقوا، استثمار ملل ضعیف، منفعتطلبی و امثال اینها، موجب رفاه واقعی و نزول برکات نیست؛ گرچه ممکن است سبب جمع ثروت و بهرهوریهای مادی حتی در سطح بالا و وسیعی گردد؛ اما اینها معیار لذت واقعی
زندگی نیست و چهبسا که سبب تضاد افراد نسبت به هم و از بین رفتن عواطف ظریف شود، جامعه را تنها در شکمپرستی و
پول، غرق کند، ارزشهای انسانی در آنجا افول نماید و ارشهای مادی جایگزین آن شود.
در چنین جامعهای، دیگر رفاه حیوانی تبدیل به رفاه بشری و ملل تحت سلطه و مستضعف را سرشار از بغض و کینه ملت مرفه نموده که دیر یا زود به انفجار جامعه مادی از درون و مورد تهاجم قرار گرفتن از بیرون خواهد شد.
البته این را هم باید بدانیم معنای واژه تقوا بهویژه «تقوای اسلامی» تنها
عبادت نیست؛ بلکه کار، صنعت، تلاش، سیاست،
علم حرکت و... هست؛ اما همه اینها در کنار ایمان و توجه به
خدا و انقیاد در مقابل احکام و قوانین اوست.
با آنکه آیات قرآنی، برکت و رفاه را از آن متقین میداند، چهگونه در طول تاریخ اکثراً جوامع و گروههای فاسق، متنعم بودهاند؟!
اگر گفته شود: با بررسی
تاریخ، مشاهده میکنیم که گروهها و اقوام کافر که در برابر
پیامبران قرار داشتند و از طبقه اشراف و مستکبر و ملأ و برخوردار، و دارای
ثروت و امکانات مادی بودهاند که
قرآن میفرماید: «
یحسب انَّ ماله اخلده؛ آنچنان مالش فراوان است که گمان میکند زندگی او را جاویدان میسازد».
و بسیاری از جوامع کفر و فسق دارای رفاه و برخی غرق در نعمتهای مادی هستند؛ بهگونهای که گاهی گندم و محصولات اضافی را به
دریا میریزند و در مقابل، جوامع اسلامی و ایمانی معمولاً در فقر و محرومیت نسبی به سر میبرند و دست نیازشان بهسوی جوامع کفر، دراز است، بهطوریکه اگر مواد غذایی و محصولات صنعتی خود را به آنان ندهند، در گرسنگی به سر خواهند برد...!».
در پاسخ میگوییم: (همانطور که اجمالاً گذشت) اولاً در
آیه آمده است: «درهای برکت را بر روی آنها میگشاییم» و
برکت، تنها ثروت و تنعم مادی و رفاه نیست». ثروت و امکانات مادی، زمانی خیر و برکت است که در پیشبرد اهداف عالیه انسانی و ارتقای جامعه به کار رود و انسانیت،
اخلاق، مساوات،
برابری، برادری و عواطف را زنده کند؛ بهگونهای که در پرتو آن پیوندهای انسانی در میان آنان، مستحکم شود. خوی و عادت لطیف نوعدوستی آنها را فرا گیرد و امنیت واقعی و همهجانبهای، جامعه را بپوشاند؛ درصورتیکه ما در جوامع مادی و غیر الهی عکس قضیه را مشاهده میکنیم. تعنم مادی و رفاه وسیلهای برای وحشیگری، تقویت روحیه در زندگی، جنایت و خیانت در آنها شده، آیا ما میتوانیم روحیه برادری و نوعدوستی خود را در جوامع اسلامی با روحیه وحشیگری و بیعاطفه جوامع غربی برابر کنیم؟ آیا میتوان نعمتهایی همچون امنیت و روابط انسانی و عاطفی را
نعمت به شمار نیاورد؟
ثروت و رفاهی که به هر طریق ولو به دسترنج هزاران محتاج و یا از به استضعاف و استثمار کشیدن ملل محروم و رنجیده کسب شود، ممکن است
پیشرفت نامید اما پیشرفتی در سایه دسترنج مردمی که قادر به تأمین قوت لایموت خویش نیستند. با ده ها نیرنگ و بمب و موشک نابودشان کنند و به خرد و کلان و
زن و فرزندانشان کوچکترین رحمی روا ندارند!
از سوی دیگر، آنان را در حرمان اقتصادی و ضعف فرهنگی نگه میدارند. در راه تحقق اهداف خویش، بیشتر به کارشان بگیرند و کمتر بدهند، تا بدین وسیله، کالای آنان را بهراحتی بخرند و کاری کنند که متکی به محصولات خودشان کنند. حتی برای آنان
جنگهای درون و برون مرزی پدید آورند، تا برای فروش اسلحه از کار افتاده خود، بازار کاذب فراهم سازند و آنان را نیز از اتکای به خویش و به کار انداختن مغزشان عملاً باز دارند! تنعم و جمع ثروت، بدینگونه و از طریق ارتزاق از خون محرومان راهی است که کشورهای به ظاهر مترقی میپیمایند.
براساس این
آیات که در ذیل میآوریم پی خواهیم برد که عیش و نوشهای مادی و غرق در مادیات مقدمه عذابهای الهی (
آزمایش، استدراج، امهال و
عذاب) است.
زمانی که دیگر در اثر زیادهروی در
گناه و جنایت و الحاد و
فساد در روی
زمین امیدی به ادامه
حیات جامعهای پویا نباشد، خدا بهواسطه
رحمت خود آنها را با سختیها آزمایش میکند تا بلکه به درگاه او تضرع کنند و بهسوی او آیند؛ اما اگر افراد جامعه در اثر فرو رفتن در مادیات و غوطهور شدن در شهوات و شیفتگی به زیباییهای ظاهری
دنیا دچار
غفلت از
یاد خدا و خودفراموشی گردند، قوانین الهی یکی پس از دیگری به اجرا در میآید و بهتدریج به دست و
اختیار خود زمینه عذاب را در مهلتی که خداوند به آنها میدهد فراهم میسازد. بر همین اساس است که افراد چنین جامعهای از میدانهای رزم و سلحشوری به ولنگاری پناه میبرند و از صنعت و
تکنولوژی و پیشرفتهای علمی، تنها به شکمبارگی، آدمکشی و تکثر ثروت روی میآورند؛ اما ناگهان عذاب قهر الهی از
غیب و به دست مردان صالح و خداترس بر آنان نازل و یکباره از اوج رفاه و تنعم به حضیض ذلت و هلاکت فرود میآیند و این
سخن آفریدگار هستی گویای این حقیقت است:
«
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ؛ ای پیامبر! فرستادیم بهسوی امتهای پیش از تو، رسولانی. پس آنان را به شدت و گرفتاریها و ضرر مبتلا و آزمایش کردیم، شاید به درگاه ما تضرع نمایند و بهسوی خدا آیند؛ اما به خود نیامدند و
غرور خود را نشکستند، بلکه قلوبشان سختتر شد و
شیطان، عملشان را نزد آنها زینت و باشکوه جلوه داد، چون
ذکر خدا را فراموش کردند. بر آنها درهای رفاه را از هر چیز گشودیم تا به این نعمتها شاد و فرحناک شوند، اما در اوج لذتطلبی و غفلت کامل از خدا، ناگهان آنها را گرفتیم و نابود شدند».
و در آیه دیگر آمده است:
«
فَذَرْنِی وَ مَنْ یُکَذِّبُ بِهذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ؛ سپس کسانی که مرا و این قرآن را تکذیب کردند رها کن که آنها را از جایی که نمیدانند بهتدریج میگیریم و به آنها مهلت میدهم که حیله من قوی است».
بنابراین اوج رفاه مادی و غفلتزدگی از یاد خدا و پیشرفت علمی آنها را مغرور ساخته و در گرداب و حضیض هلاکت دچار شدهاند.
با توجه به استدلالهای قبل و با دقت در آیات قرآن در مییابیم پروردگار تحقق وعدهاش را مشروط به تحقق تقوا در جامعه نموده است معیارهای تقوا اجمالاً عبارت است از: برپایی
نماز،
انفاق،
دوستی و
محبت میان
مؤمنان، ترویج شعائر دین در اجتماع، گسترش
عدل و.... به همراه داشتن تنها نام امت اسلامی و دینی و سستی و اهمالکاری در اجرای حدود الهی و عملاً پیرو و وابسته بودن به قدرتمندان و مستکبران با «تقوا» سازگار نیست و هر جامعهای که شئون مذهبی و دستورات و حدود الهی را در امور خود رعایت و عمل نکند و آن را در بطن کارهای روزمره خود مستقر نسازد، متقی بشمار نمیآید و استحقاق دریافت برکات وعده شده را در
قرآن ندارد؛ زیرا معیار قرآن تقواست و مشروط به وارد کردن آن در
اعمال و کردار است که در این صورت وعده خداوند محقق میشود.
مطلبی که در اینجا باید به آن توجه داشت، این است که جوامع استکباری
اصول اخلاقی و علمی مورد قبولی را رعایت میکنند و به مقررات اجتماعی احترام میگذارند و در فراگیری
دانش و ارتقای سطح علمی، صنعتی، کشاورزی، سیاسی و... خود تلاش شایسته و مستمر دارند و فهمیدهاند که با عدم توجه به این اصول، زندگی مادیشان مختل میگردد. اما متأسفانه برخی ملل به ظاهر اسلامی، همین مواد را هم رعایت نمیکنند و تنها به تنعم مادی فردی خود مشغولند و مشخص است که با چنین شیوهای
زندگی کردن، دنیا و آخرت را توأماً از دست میدهند.
تاریخ بهترین گواه است که چگونه جامعه فقرزده عربستان پیش از
اسلام پس از اندک زمانی در پرتو
عمل به دستورات قرآن به
رفاه و نزول برکات الهی نائل آمدند بهگونهای که تهیدستی برای دریافت زکات یافت نمیشد و به مرحلهای رسید که توانست قرنها بر جوامع بحرانزده غرب آن دوران از نظر علمی، اقتصادی، فرهنگی و ... سیادت نماید؛ ولیکن زمانی که همین جامعه خود را از
تقوای الهی رها ساخت و به معیارهای ضدارزشی روی آورد، از برکات الهی محروم و در سراشیبی سقوط قرار گرفت.
اکنون طلیعه نزول این برکات دوباره بهسوی دولت اسلامی و جامعه دینی ما در پرتوی انقلاب شکوهمند اسلامی رویکرد چشمگیری نموده است و این همان وعده
پروردگار در تحقق
اراده مردم در انتخاب
ایمان و تقوا بهعنوان معیار نزول
برکات میباشد.
۱.
تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
۲.
تفسیر المیزان، طباطبایی محمدحسین، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۹، ص ۱۰۲.
سایت اندیشه قم.