• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مبارزات امام رضا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مبارزه، حضرت رضا علیه‌السلام، انحراف، افکار منحرف، مأمون، مناظرات، تربیت شاگردان.

پرسش: شیوه‌های مبارزه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با افکار منحرف چگونه بود؟

پاسخ: در دوران امام رضا علیه‌السلام فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل و گسترده‌ای در میان پیروان این مکتب روشن شده بود؛ زیرا از زمان امام باقر علیه‌السلام به بعد و نیز توسط امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام شمار فراوانی از شیعیان چنان پرورش یافتند که هرکدام استوانه‌ای در فقه و کلام شیعی به حساب می‌آمدند؛ اما از آن‌جا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملو از آرا و نظریات مختلف از سوی گروه‌های گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. امام رضا ـ علیه‌السلام ـ که در دوران خلافت مأمون (از طرف‌داران مکتب اعتزال) در پایتخت زندگی می‌کردند، با انحرافات فکری و عملی مواجه بودند. آن‌ حضرت در مواجهه با افکار و عقاید منحرف به‌طورکلی چهار رویکرد داشتند: مناظره، تربیت شاگرد، فرستادن نامه و دستورالعمل و پاسخ به پرسش‌ها.



شناخت اوضاع فرهنگی دوران امام رضا ـ علیه‌السلام ـ اهمیت و حساسیت خاصی دارد و کمک می‌کند ضمن آگاهی از جو فکری و نوع تفکرات مطرح و قابل توجه در آن دوران، با مواضع و روش امام علیه‌السلام در رویارویی با جریانات و افکار انحرافی و زمینه‌های بروز دیدگاه‌ها و اندیشه‌های آن‌ حضرت آشنا شویم.


در دوران امام رضا ـ علیه‌السلام ـ فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل و گسترده‌ای در میان پیروان این مکتب، روشن شده بود و انحرافات جزئی، تأثیری در اصل تشیع نداشت؛ زیرا از زمان امام باقر علیه‌السلام، امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام شمار فراوانی از شیعیان چنان پرورش یافتند که هرکدام استوانه‌ای در فقه و کلام شیعی به حساب می‌آمدند. از سوی دیگر، بیشتر منحرفان از افراد ضعیف النفسی بودند که جز در شرایط خاصی زمینه رشد نداشتند؛
[۱] جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۳۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
ازاین‌رو عصر و دوران امام رضا ـ علیه‌السلام ـ به سبب ویژگی‌هایی که داشت، به عصر طلایی معروف شد؛ به‌گونه‌ای که جامعه اسلامی آن زمان، به دلیل آماده بودن بستر فرهنگی و علمی، به موقعیت ویژه‌ای رسید.


طبیعت علم‌دوستی اسلام سبب شد به موازات پیشرفت‌های سیاسی و عقیدتی در کشورهای مختلف جهان، علوم و دانش‌های آن کشورها به محیط جامعه اسلامی راه یابد و کتاب‌های علمی دیگران از یونان گرفته تا مصر و از هند تا ایران و روم به زبان عربی که زبان جامعه اسلامی بود، ترجمه شود؛
[۴] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ‌۱۰، ص ۱۲۹، انتشارات نگاه، تهران، چاپ دوم، ‌۱۳۸۲ش.
چنان‌که مأمون در ترجمه کتاب‌های یونانی کوشش بسیار نمود و پول بسیاری در این راه خرج کرد، به‌طوری‌که می‌گویند: مأمون در مقابل وزن کتاب‌های ترجمه شده طلا می‌داد و به‌قدری به ترجمه کتاب‌ها توجه داشت که روی هر کتابی که به نام او ترجمه می‌شد، علامتی می‌گذاشت و مردم را به خواندن و فرا گرفتن آن علوم تشویق می‌کرد و با حکما خلوت می‌نمود و از معاشرت با آنها اظهار خشنودی می‌کرد.
[۵] زیدان، جرجی، تاریخ التمدن اسلامی، ج ۳، ص ۲۱۶، دارالهلال، قاهره، بی‌تا.



مأمون پس از آوردن امام رضا علیه‌السلام به مَرو، جلسات علمی متعددی با حضور آن‌ حضرت و دانشمندان گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذاکرات بسیاری میان امام علیه‌السلام و دیگران صورت می‌گرفت که به‌طور عمده پیرامون مسائل اعتقادی و فقهی بود.


از مباحث و مناظرات کلامی روشن می‌شود عمده‌ترین عوامل ایجاد فرقه‌های کلامی و انحرافات در مسائل اعتقادی، آشنایی مسلمانان با ادیان و جنبش‌های دیگر بود؛ به‌ویژه نهضت ترجمه در دوره عباسیان که بعضاً دست‌خوش غرض‌ورزی‌های مترجمان گردید و زمینه مساعدی را در این زمینه فراهم آورد. البته عوامل دیگری چون برداشت‌های مختلف از معارف دینی نیز تأثیر بسزایی در رواج فرقه‌های کلامی داشت.


هدف مأمون از تشکیل این محافل علمی، نشان از علم‌دوستی او یا تظاهر به آن بود. در اصل باید وی را از این زاویه، متمایز از دیگر خلفای عباسی دانست؛ بویژه که مذاق عقلی او و همراهی‌اش با معتزله، او را بر آن می‌داشت در برابر اهل حدیث ایستادگی کرده، آنان را منکوب سازد؛ با این حال مسئله در این‌جا خاتمه نمی‌یافت. مأمون از تشکیل چنین جلساتی هدف دیگری نیز داشت. او می‌خواست با کشاندن امام رضا ـ علیه‌السلام ـ به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اطهار علیهم‌السلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص لدنی می‌دانستند، از بین ببرد. مأمون، اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار می‌داد تا حجت آن‌ حضرت را به‌وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این، به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود؛ اما هیچ‌کس با آن‌ حضرت روبه‌رو نمی‌شد، جز آن‌که به فضل او اقرار کرده، به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه می‌شد، ملتزم می‌گردید.


امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در مواجهه با افکار و عقاید منحرف به طور کلی چهار رویکرد مهم داشتند که در ادامه بیان می‌شود:

۷.۱ - مناظره

از آن‌جا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملو از آرا و نظریات مختلف از سوی گروه‌های گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا علیه‌السلام در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. یکی از جریاناتی که امام ـ علیه‌السلام ـ در دوران خویش با آن مواجه گردید، بحث‌های کلامی بود که از ناحیه جریانات گوناگون فکری به‌سرعت فراگیر شد و موجب گردید در هر زمینه اختلاف نظر ایجاد شود. دو گروه «معتزله» و «اهل حدیث» در برپایی این جدال‌ها و جنجال‌های فکری، بیشترین سهم را دارا بودند.
[۱۰] جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۵۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
در برابر این دو گروه ـ که یکی عقل را بر نقل ترجیح می‌داد و دیگری نقل را بر عقل ـ امام ـ علیه‌السلام ـ می‌کوشید موضع خود را بیان فرماید؛ ازاین‌رو بخش عمده روایاتی که از آن حضرت نقل شده، در موضوعات کلامی آن هم در شکل پرسش و پاسخ و احیاناً مناظرات است.
[۱۲] جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۵۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.


۷.۱.۱ - جنبه‌های گوناگون مناظرات

امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در مناظراتی که مأمون به‌صورت تحمیلی تشکیل می‌داد، با پیروان مذاهب و مکاتب مختلف جهان گفت‌وگو و مناظره می‌کردند که از نگاه برون‌دینی همچون همایش‌های بین‌المللی بین ادیان بود و از نگاه درون‌دینی چنین گفت‌وگوهایی بین فرقه‌های گوناگون با شیعه دوازده امامی در تاریخ اسلام نظیر ندارد.

۷.۱.۲ - برتری امام

هنگامی که مناظره‌کنندگان به مقام والای علمی حضرت رضا علیه‌السلام پی می‌بردند، به آگاهی تمام و کمال ایشان اقرار می‌کردند و حتی خود مأمون چندین مرتبه بیان داشت: «هذا أعلم هاشمی».
البته بعید نیست مأمون در عین این‌که می‌خواسته برتری حضرت بر سایر علویان دیگر معلوم شود؛ در‌عین‌حال می‌خواسته حضرت از بعضی علمای دیگر شکست بخورد تا هم شکستی برای آن‌ حضرت باشد و هم سرشکستگی برای کل اولاد ابوطالب؛ لذا به سلیمان مَروَزی که از متکلمان خراسان بود، گفت: «من به‌سوی تو نفرستاده‌ام مگر به جهت معرفتم به توانایی تو و مراد من چیزی نیست، مگر آن‌که‌ او را از یک حجت قطع و مغلوب کنی‌».

۷.۱.۳ - مقام علمی امام

در حقیقت مناظراتی که مأمون برای امام رضا ـ علیه‌السلام ـ ترتیب می‌داد، مبارزاتی بود که میان بزرگ‌ترین دانشمندان زمان از فرقه‌ها و مذاهب مختلف و امام رضا ـ علیه‌السلام ـ انجام می‌شد و در این مجالس اگر مدافع اسلام شخصی غیر از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ بود، شکست می‌خورد. علم امام ـ علیه‌السلام ـ به‌گونه‌ای بود که بیشتر علمای آن زمان هم، به علم حضرت رضا علیه‌السلام اعتراف داشتند؛ چه این‌که روایت‌های فراوانی حکایت از علم والای امام رضا ـ علیه‌السلام ـ دارد؛ مانند این‌که ابوصلت هروی می‌گوید: «از حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ داناتر ندیدم، مأمون در مجلس خود دانشمندان بزرگ ادیان و فقها را جمع می‌کرد، حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ بر همه پیروز می‌شد. کسی در میان آنها باقی نمی‌ماند که به مقام آن‌ جناب اعتراف نکند و خود را در مقابلش کوچک به شمار نیاورد».

۷.۱.۴ - اعتقاد شخص مخاطب

امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در مناظراتی که با سران ادیان و مکاتب داشتند، پاسخ خود را بر مبنای اعتقاد شخص مخاطب بیان می‌فرمودند؛ و این مظهر دیگری از توانمندی امام علیه‌السلام بود؛ لذا هنگامی که مأمون از بزرگ مسیحیان (جاثلیق) خواست با امام ـ علیه‌السلام ـ مناظره کند، او گفت: چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال می‌کند که من آن‌ را قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج می‌کند که من به او ایمان ندارم؟ و حضرت فرمود: «ای مرد مسیحی! اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم می‌پذیری؟» جاثلیق گفت: «آری». در واقع امام رضا ـ علیه‌السلام ـ براساس مشترکات قابل قبول با وی مناظره نمود؛ به‌گونه‌ای که جاثلیق پس از مناظره با ایشان گفت: «به حق مسیح، گمان نمی‌کردم در میان مسلمانان کسی مانند تو باشد».

۷.۱.۵ - شناسایی مکتب تشیع

آنچه در مناظرات امام رضا علیه‌السلام با اهمیت می‌باشد، این است که این مناظرات در شناسایی مکتب تشیع نقش مهمی داشت؛ زیرا با توجه به این‌که رهبران ادیان ادعای برتری آیین خود را داشتند و هرکدام برای شکست امام ـ علیه‌السلام ـ آمده بودند، شکست آنان توسط امام رضا ـ علیه‌السلام ـ پیروزی بزرگی برای اسلام و مسلمانان تبدیل گشت و به پیروان آنان ثابت کرد با وجود اسلام، هیچ آیینی قابل پیروی نیست و در میان مسلمانان مکتبی برتر از تشیع نیست؛ زیرا سایر عالمان مسلمان از پاسخ‌گویی به علمای ادیان دیگر عاجز می‌شدند؛ به گونه‌ای که عمران صابی متکلم بزرگ زمان امام ـ علیه‌السلام ـ ادعا داشت: کسی نتوانسته است در مناظره او را شکست دهد. وی بعد از مناظره با امام رضا ـ علیه‌السلام ـ مسلمان شد.

۷.۲ - تربیت شاگردان

یکی از شیوه‌هایی که [[|امامان ـ علیهم‌السلام ـ]] در طی چند قرن برای تثبیت عقاید صحیح اسلام و انتشار آن به کار می‌بستند، از طریق پرورش اصحاب و شاگردان مکتب اهل بیت علیهم‌السلام بود تا در برابر جریانات منحرف جامعه و یا در مناظراتی که بین اصحاب و علمای سایر فرقه‌ها در مکتب خلفا روی می‌داد، با آمادگی کامل در مقابل این جریانات فکری مقابله نمایند. در ادامه به نمونه‌هایی از شاگردپروری امام رضا ـ علیه‌السلام ـ اشاره می‌شود:

۷.۲.۱ - روایتی از ابن جعفر

سلیمان بن جعفر جعفری می‌گوید: در محضر امام رضا ـ علیه‌السلام ـ درباره جبر و تفویض صحبت شد. آن حضرت فرمودند: «آیا می‌خواهید در این مورد اصلی را به شما آموزش دهم که هیچ زمان دچار اختلاف نشوید و با هرکس بحث کردید پیروز شوید؟» گفتیم: اگر صلاح است بفرمایید. فرمودند: «خداوند با مجبوری بندگان اطاعت نگردد (همگی مختارند) و اگر انسان‌ها نیز نافرمانی می‌کنند از این بابت نیست که بر خداوند غلبه پیدا کرده‌اند، و در‌عین‌حال، او بندگان خود را به حال خویش رها نکرده است. او خود مالک همان چیزهایی است که به آنان عطا فرمود و نیز نسبت به آنچه آنان را در آن مورد، توانا ساخته، قادر و تواناست. اگر مردم تصمیم به اطاعت خدا گیرند، خداوند مانع آنها نخواهد شد و اگر تصمیم به معصیت و نافرمانی بگیرند، اگر بخواهد از کار آنان جلوگیری می‌کند؛ ولی اگر از کار آنان جلوگیری نکرد و آنان مرتکب معصیت شدند، او آنها را به گناه و معصیت نینداخته است». سپس فرمود: «هر که حدود این گفتار را دریابد و مراعات نماید، بر هر فردی که در این مورد با او مخالفت کند، پیروز است».

۷.۲.۲ - روایتی از ابن محمد

در روایت دیگر، احمد بن [[|محمد]] بن ابی‌نصر بَزَنطی گوید: به حضرت رضا علیه‌السلام گفتم بعضی از شیعیان قائل به جبر و بعضی قائل به تفویض شده‌اند. امام ـ علیه‌السلام ـ فرمود: «بنویس خداوند می‌فرماید: ای فرزند آدم! این تو هستی که به مشیت و خواسته من می‌توانی اراده کنی و به نیرو و قدرت من واجباتت را انجام دهی... هر آنچه نیکی به تو رسد از ماست و هر آنچه سختی به تو رسد، از خودت است ... من در مورد کارهایم مورد سؤال و بازخواست نیستم؛ ولی از تو درباره کارهایت سوال خواهد شد...».

۷.۲.۳ - شاگردان

از مهم‌ترین اصحاب و شاگردان امام رضا ـ علیه‌السلام ـ می‌توان به احمد بن محمد بن ابی‌نصر بزنطی، محمد بن فضل ازدی کوفی، حسن بن علی خزاز معروف به «وشاء»، خلف بصری، محمد بن سنان، حماد بن عثمان الناب، حسن بن سعید اهوازی، محمد بن سلیمان دیلمی بصری و عبدالله بن مبارک نهاوندی اشاره نمود.

۷.۳ - ارسال نامه‌ها

یکی از شیوه‌های دیگر مبارزه با انحرافات فکری و عملی امام رضا علیه‌السلام، نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و پیغام‌های امام رضا ـ علیه‌السلام ـ بود که امام ـ علیه‌السلام ـ برای آنها ارسال می‌کردند. امام علیه‌السلام در آن نامه‌ها وظایف آنان را در مقابل پیش‌آمدهای سیاسی و اجتماعی روشن می‌ساختند. این نوشته‌های امام رضا ـ علیه‌السلام ـ که در زمینه‌های گوناگون فقهی، سیاسی، اعتقادی، فقهی و... بود، توسط اصحاب و یاران آن‌ حضرت نگارش شده است.

۷.۴ - پاسخ به شبهات دینی

یکی از راه‌های مهم در بیان آموزه‌ها و بیان حقایق اسلام در قالب پاسخ به پرسش‌ها و شبهات دینی است. و پویایی «جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسش‌های حقیقت‌طلبانه و پاسخ‌های خِردورزانه است. امام رضا ـ علیه‌السلام ـ همانند دیگر ائمه اطهار علیهم‌السلام این راه را در دوران زندگانی خود برای بیان معارف اسلامی و پیشرفت آن انجام دادند. به‌ویژه برای مردمی که سال‌های سال عطش شنیدن آن‌ را داشتند. یکی از جهات بارز سفر امام رضا ـ علیه‌السلام ـ توجه به تشنگان معارف الهی بود که مدت‌های زیادی از اهل بیت پیامبرشان دور نگه‌ داشته شده بودند. چنین مردمی در مسیری که حدود پنج هزار کیلومتر طول آن بود، خود را با امام معصوم علیه‌السلام و دریای علم نبوی رو به رو می‌دیدند.
استقبال و درخواست و مراجعه مردم ـ با همه‌ ترس و وحشت از دستگاه حکومتی ـ به اندازه‌ای بود که راه هرگونه ممانعت را می‌بست. پاسخ به سؤالاتی که در زمینه‌های مختلف از امام ـ علیه‌السلام ـ در منابع روایی ثبت و ضبط شده است، نشانگر این است که مردم وقتی امام ـ علیه‌السلام ـ را می‌دیدند، بدون پرسش و آموختن از پیشگاه آن‌ حضرت، با ایشان خداحافظی نمی‌کردند؛ و امام رضا علیه‌السلام نیز از این فرصت استفاده کرده و با پاسخ دادن به پرسش‌های مردم و اصحاب و یاران، هم به تبلیغ معارف اسلامی پرداخته و هم با انحرافات فکری و عملی مبارزه کنند.


۱. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۳۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۲. قرشی، باقر شریف، حیاة الإمام الرضا (ع‌)، ج ‌۲، ص ۱۸۱، نشر سعید بن جبیر، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.    
۳. قرشی، باقر شریف، حیاة الإمام الرضا (ع‌)، ج ‌۲، ص ۱۸۳، نشر سعید بن جبیر، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.    
۴. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ‌۱۰، ص ۱۲۹، انتشارات نگاه، تهران، چاپ دوم، ‌۱۳۸۲ش.
۵. زیدان، جرجی، تاریخ التمدن اسلامی، ج ۳، ص ۲۱۶، دارالهلال، قاهره، بی‌تا.
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌۱، ص ۴۸۶، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۷. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ۱، ص ۳۹۶ ۴۳۲، محقق و مصحح:خرسان، محمدباقر، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.    
۸. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل‌، ج ‌۱، ص ۵۰، مؤسسة نشر إسلامی، مؤسسة امام صادق(ع)، قم.‌    
۹. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۱۵۰ ۱۵۲، محقق و مصحح:لاجوردی، مهدی، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۱۰. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۵۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۱۱. عطاردی، عزیزالله‌، مسند الإمام الرضا أبی‌الحسن علی بن موسی (ع)‌، ج ‌۱، ص ۳۷۰ ۳۷۱، آستان قدس رضوی‌، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.    
۱۲. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه‌، ص ۴۵۰، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح:حسینی، هاشم‌، ص ۴۵۴، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.    
۱۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح:حسینی، هاشم‌، ص ۴۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.    
۱۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح:حسینی، هاشم‌، ص ۴۴۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۶۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.    
۱۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح:حسینی، هاشم‌، ص ۴۴۲، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.    
۱۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح:حسینی، هاشم‌، ص ۴۲۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.    
۱۹. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۱۷۷، محقق و مصحح:لاجوردی، مهدی، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۲۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۱۴۴ ۱۴۵، محقق و مصحح:رلاجوردی، مهدی، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۲۱. نساء (۴)، آیه ۷۹.    
۲۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۳۲، محقق و مصحح:رلاجوردی، مهدی، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۲۳. امین عاملی‌، سید محسن، أعیان الشیعة، ج ‌۲، ص ۲۶، دارالتعارف‌، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۲۴. احمدی میانجی‌، میرزا علی، مکاتیب الأئمة (ع)‌ (مکاتیب الامام علی بن موسی الرضا)، ج ۵، ص ۲۱ به بعد، دارالحدیث، قم، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مبارزات امام رضا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۱۹.    






جعبه ابزار