• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معراج پیامبر اعظم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، مسجدالاقصی، انبیا، مسجد.

پرسش: قرآن کریم در آیه از سوره اسراء در بیان معراج می‌فرماید: پیامبر در مسجدالاقصی با انبیا نماز خواند؛ پس چه‌گونه است که این مسجد ۵۵ سال قبل از معراج خراب شده بود و صد سال پس از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ ساخته شد؟

پاسخ: آنچه در روایت بیان شده این بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با ارواح برخی پیامبران صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز خواند نه با هیکل آنها (بلکه با هیکل مثالی آنها)؛ بنابراین در این صورت فرقی نمی‌کند که این پیامبر پیکر جسمانی‌اش از بین رفته باشد یا باقی مانده باشد؛ هرچند طبق برخی روایات اجساد مؤمنان را متین و اولیای خداوند بعد از مرگشان هم، سالم باقی می‌ماند و متلاشی و پوسیده نمی‌شود که تازه با این فرض نیز، پیکر مبارک ایشان از روح تهی است.



قرآن کریم در دو سوره به مسأله معراج اشاره کرده است:

۱.۱ - سوره اسراء

در سوره اسراء که تنها بخش اول این سفر را یعنی سفر از مسجدالحرام به مسجدالاقصی در بیت‌المقدس، بیان می‌کند و درباره آن می‌فرماید:

«سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انّه هو السمیع البصیر؛ پاک و منزه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که گرداگردش را پر برکت ساختیم، تا آیات خود را به او نشان دهیم، او شنوا و بیناست».

۱.۲ - سوره نجم

در سوره نجم به قسمت دوم این سفر یعنی سیر آسمانی اشاره کرده است و در این باره می‌فرماید:

«و لقد رءاه نزلة‌ اخری عند سدرة المنتهی عندها جنة المأوی اذ یغشی السدرة ما یغشی ما زاغ البصر و ما طغی لقد رأی من آیات ربه الکبری؛ و بار دیگر او را مشاهده کرد نزد سدره المنتهی؛ که جنت المأوی در آنجا است. در آن هنگام که چیزی (نور خیره‌کننده‌ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. او پاره‌ای از آیات و نشانه‌های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد».


آن‌چه از قرآن مجید و روایات و تاریخ درباره این حادثه مهم می‌توان استفاده کرد این است که شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌خواست پس از ادای فریضه شب به استراحت بپردازد، ولی یک مرتبه صدای آشنایی به گوش او رسید، آن صدا از جبرئیل امین وحی بود که به او گفت: امشب سفر دور و درازی در پیش دارید و من نیز همراه تو هستم تا نقاط مختلف گیتی را با مرکب فضاپیمایی به نام «براق» بپیمایید.


پیامبر گرامی اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ سفر با شکوه خود را از خانه خواهر امیرالمومنین علیه‌السلام «امّ هانی» آغاز کرد و با همان مرکب به‌سوی «بیت‌المقدس» که آن را «مسجدالاقصی» نیز می‌نامند، ‌روانه شد و در مدت بسیار کوتاهی در آن نقطه پایین آمد و از نقاط مختلف مسجد،‌ و «بیت‌اللحم» که زادگاه حضرت مسیح علیه‌السلام است و منازل انبیا و آثار و جایگاه آنها دیدن به عمل آورد و در برخی منازل دو رکعت نماز گزارد. طبق بعضی روایات معتبر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ با حضور ارواح انبیای بزرگ، مانند ابراهیم، موسی و عیسی ـ علیه‌السلام ـ نماز گذارد و امام جماعت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بود.


سپس از آن‌جا سفر آسمانی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ شروع شد و آسمان‌های هفت‌گانه را یکی پس از دیگری پیمود و در هر آسمان با صحنه‌های تازه‌ای رو‌به‌رو شد، با پیامبران و فرشتگان و در بعضی از آسمان‌ها با دوزخ یا دوزخیان و در بعضی با بهشت و بهشتیان برخورد کرد و پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ از هر یک از آنها خاطره‌هایی پرارزش و بسیار آموزنده در روح پاک خود ذخیره فرمود و عجایبی مشاهده کرد که هر یک رمز و سری از اسرار عالم هستی بود و پس از بازگشت، اینها را با صراحت و گاه با زبان کنایه و مثال، برای آگاهی امت در فرصت‌های مناسب شرح می‌داد و برای تعلیم و تربیت مردم از آن استفاده فراوان می‌برد.


نکاتی که از ظاهر این آیات و روایات قابل استفاده است، عبارتند از:


این‌طور نیست که تمام جزئیات این سفر در آیات قرآن کریم آمده باشد؛ بلکه در آیات همان‌گونه که گذشت، به‌طور اجمال به این سفر اشاره شده است، جزئیات این سفر در برخی روایات و تاریخ بیان شده است که در لابه‌لای روایات معراج احادیث مجعول یا ضعیفی به چشم می‌خورد که به هیچ وجه قابل قبول نیست؛


لذا مفسر بزرگ مرحوم طبرسی (ره)‌ ذیل این آیات، احادیث معراج را به چهار گروه تقسیم کرده است:

۷.۱ - روایات قطعی

روایاتی که به حکم تواتر، ‌قطعی است؛ مانند: اصل موضوع معراج.

۷.۲ - روایات مورد قبول عقل

روایاتی که قبول آنها هیچ مانع عقلی ندارد و در روایات به آن تصریح شده است؛ مانند: مشاهده بسیاری از آیات عظمت خدا در پهنه آسمان.

۷.۳ - روایات مخالف با اصول

روایاتی که با ضوابط و اصولی که در دست داریم، مخالف است، ولی می‌توان آن‌ها را توجیه کرد؛ مانند احادیثی که می‌گوید: پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در آسمان‌ها جمعی را در بهشت و گروهی را در برزخ دید که باید گفت: منظور مشاهده صفات بهشتیان و دوزخیان و یا بهشت و دوزخ برزخی بوده است.

۷.۴ - روایات باطل

روایاتی که مشتمل بر امور نامعقول و باطل می‌باشد و وضع آنها گواه روشنی بر ساختگی بودن آنهاست؛ مانند روایاتی که می‌گوید: پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ خدا را آشکارا دید، با او سخن گفت و با او نشست که با هیچ منطقی سازگار نیست؛ بلکه مخالف عقل و نقل است؛ زیرا خداوند منزه از جسم و صفات جسمانیت است.


آنچه در روایت بیان شده این بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با ارواح برخی پیامبران صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز خواند نه با هیکل آنها (بلکه با هیکل مثالی آنها)؛ بنابراین در این صورت فرقی نمی‌کند که این پیامبر پیکر جسمانی‌اش از بین رفته باشد یا باقی مانده باشد؛ هرچند طبق برخی روایات اجساد مؤمنان را متین و اولیای خداوند بعد از مرگشان هم، سالم باقی می‌ماند و متلاشی و پوسیده نمی‌شود که تازه با این فرض نیز، پیکر مبارک ایشان از روح تهی است.


در آیه کریمه، به مسجدالاقصی، تصریح شده است؛ پس مسجدالاقصی در زمان معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وجود داشته است.


سوره بقره نیز اشاره دارد به تغییر قبله مسلمانان از «بیت المقدس» به مسجدالحرام: «قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنو لینک قبله ترضیها فول وجهک شطر المسجد الحرام...؛ نگاه‌های انتظارآمیز تو را به‌سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌بینم، ‌اکنون تو را به‌سوی قبله‌ای که از آن خشنود باشی، باز می‌گردانیم، روی خود را به جانب مسجدالحرام کن...» «بیت‌المقدس» قبله نخستین و موقت مسلمانان بود، لذا پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ انتظار می‌کشید که فرمان تغییر قبله صادر شود، به خصوص این‌که یهود پس از ورود پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به مدینه این موضوع را دست‌آویز خود قرار داده بودند و مرتباً مسلمانان را سرزنش می‌کردند.


بنابراین این نیز شاهد بر آن است که بیت المقدس و مسجدالاقصی قبله اول مسلمین بوده و مسلمانان به‌سوی آن نماز می‌خواندند؛ هر‌چند شاید بنا به گفته بعضی تاریخ‌نویسان، در آغاز به‌صورت کنیسه بوده و بعد از فتح بیت المقدس در سال ۱۷ه‌ ق به‌صورت مسجد درآمده است. خلاصه آن‌که این مکان مقدس در زمان رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و سفر به معراج وجود داشته است.
[۵] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج ۱، ص ۳۹۴ ـ ۳۷۹، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ه‌ ش.
[۶] خرم‌شاهی، بهاء الدین، دانش‌نامه قرآن، ج۱، ص ۲۰ ـ ۵۲، دوستان، ۱۳۷۷.
[۷] لسان الملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۱، ص ۵۵۴، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۰.
[۸] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۱، بی‌جا، دارالکتب الاسلامیه.




۱. تفسر احسن الحدیث، علی‌اکبر قرشی، تهران، واحد تحقیقات اسلامی، بنیاد بعثت، چ ۱، ۱۳۶۶ه‌ ش، ج ۶، ص ۶.
۲. البرهان فی تفسیر القرآن، هاشم حسینی بحرافی، تهران، بنیاد بعثت، اول، ۱۴۱۵ه‌ ق، ج ۳، ص ۳۹۰.


۱. اسراء (۱۷)، آیه ۱.    
۲. نجم (۳۲)، آیه ۱۸ ۱۳.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، ج ۱۳، ص ۳۴.    
۴. بقره (۲)، آیه ۱۴۴.    
۵. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج ۱، ص ۳۹۴ ـ ۳۷۹، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ه‌ ش.
۶. خرم‌شاهی، بهاء الدین، دانش‌نامه قرآن، ج۱، ص ۲۰ ـ ۵۲، دوستان، ۱۳۷۷.
۷. لسان الملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۱، ص ۵۵۴، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۰.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۱۱، بی‌جا، دارالکتب الاسلامیه.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معراج پیامبر اعظم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۱۶.    






جعبه ابزار