• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معراج جسمانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معراج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، معراج جسمانی، خلقت بهشت و جهنم، عالم ماده، عوالم دیگر، علم الهی، اختیار انسان، جبر.

پرسش: در حدیث است که پیامبر فرموده: شب معراج تمام انسان‌های گذشته و آینده را دیده است و فرموده می‌دانم چه کسی بهشتی و چه کسی جهنمی است، آیا انسان‌هایی که هنوز به عالم ماده نیامده‌اند، چه‌گونه در جهنم یا بهشت بوده‌اند؟ آیا این جبر نیست؟ و آیا صور مثالی بوده‌اند؟

پاسخ: شیخ صدوق گفته است: اعتقاد ما درباره بهشت و دوزخ این است که این دو آفریده شده است و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را مشاهده فرمود.
هم‌چنین آن‌چه را که بعداً واقع می‌شود، صورتش را به پیامبر نشان دادند؛ مثلاً منظره اهل بهشت و اهل جهنم را که بعداً واقع می‌شود، خداوند آن‌ها را با صورت ملکوتی‌شان به حضرت نشان داد؛ و این نکته را در نظر داشت که انسان‌ها قبل از آمدن به دنیا و این منشأ وجودی، منشأ وجودی دیگری داشته‌اند که عالم ذر و میثاق الهی را می‌توان گواهی روشن بر این امر دانست.
آیات متعددی از قرآن دلالت بر این دارد که مرتبه علم الهی مقدم بر مرتبه وقوع امور است و کیفیت وقوع امر در لوح محفوظ ثبت شده است؛ اما باید دانست که این دانستن الهی و ثبت در آن کتاب به معنای جبری بودن آن امور نیست؛ چون حوادث همان‌گونه که واقع می‌شوند، ثبت شده‌اند. بنابراین در مورد آن‌چه که با اختیار ما انجام می‌شود، ثبت شده است که این با اختیار واقع می‌شود و صرف این‌که خدا می‌داند که شخصی در وقت معینی فلان کار را انجام می‌دهد و در اثر این کارها مثلاً دچار فلان سرنوشت می‌شود و حتی آن را به کسانی (مثل پیامبرش) اعلام می‌کند، سبب جبر نمی‌شود.
علت آن این است که خدا می‌داند که این عمل با اختیار خود فرد انجام می‌گیرد و این بدان جهت است که حیثیت علم، حیثیت نمایش واقعیت به همان صورت که هست می‌باشد، نه تغییر واقعیت.



از جمله ضروریات دین مقدس اسلام معراج جسمانی حضرت ختمی مرتبت است که مطابق نص صریح قرآن مجید می‌باشد و در نخستین آیه از سوره اسراء و آیات دوازدهم تا پانزدهم سوره نجم به این مهم اشاره شده و مورد اتفاق همه فرقه‌های اسلامی است.


البته فهم و تشریح جزئیات این مسئله مانند کیفیت وقوع آن و مشاهدات پیامبر در این سفر امری است نیازمند تحقیق و دقت که بحث‌های فراوانی نیز در این رابطه انجام گرفته است. به طور اجمال باید مسائل ذیل را در حل این مسئله در نظر داشت:
۱. خلقت فعلی بهشت و جهنم و هم‌چنین وجود بهشت و دوزخ برزخی.
۲. وجود عوالمی دیگر برای انسان؛ مانند: عالم ملکوت، عالم مثال و...
۳. توجه به رابطه علم و اخبار الهی با مسئله اختیار انسان.


طبق برخی از روایات معتبر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در شب معراج در اثنای راه به اتفاق جبرئیل در سرزمین مدینه نزول کرد و در آن‌جا نماز گذارد و نیز در مسجدالاقصی با حضور ارواح انبیای بزرگ مانند ابراهیم، موسی و عیسی (علیهم‌السّلام) نماز گذارد و امام جماعت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بود.سپس از آن‌جا سفر آسمانی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شروع شد و آسمان‌های هفت‌گانه را یکی پس از دیگری پیمود. در هر آسمان با صحنه‌های تازه‌ای روبه‌رو شد. در برخی با پیامبران و فرشتگان و در برخی آسمان‌ها دوزخ و دوزخیان و در بعضی با بهشت و بهشتیان برخورد کرد و پیامبر از هر یک از آن‌ها خاطره‌ای پر ارزش و بسیار آموزنده در روح پاک خود ذخیره فرمود و عجایبی مشاهده کرد که هر کدام رمزی و سرّی از اسرار عالم هستی بود و پس از بازگشت این‌ها را با زبان کنایه و مثال برای آگاهی امت در فرصت‌های مناسب شرح داد و برای تعلیم و تربیت از آن استفاده می‌نمود.


این امر نشان می‌دهد که یکی از اهداف مهم این سفر استفاده از نتایج عرفانی و تربیتی این مشاهدات بود و تعبیر پر معنی قرآن که («لَقَدْ رَاَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَی؛ او پاره‌ای از آیات و نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید») می‌تواند اشاره‌ای اجمالی و سر بسته به همه این امور باشد.
[۲] فصل‌نامه قرآنی کوثر، ش۱۰، ص۳۹.
[۳] حرّ، سید حسین، معراج از دیدگاه قرآن.



یکی از مفسرین امور مطرح شده در روایات معراج را به چهار گروه تقسیم کرده است:

۱. آن‌چه که به دلیل تواتر قطعیت به صحتش وجود دارد.
۲. اموری که در مورد این مسئله وارد شده و عقل آن را جایز می‌شمارد و با اصول منافاتی ندارد.
۳. آن‌چه ظاهرش مخالف بعضی اصول است؛ اما می‌توان آن را تاویل نمود.
۴. آن‌چه ظاهرش صحیح نیست و امکان تاویل ندارد، مگر با دشواری بسیار که بهتر است این دسته را قبول نکنیم.

۵.۱ - دسته اول

دسته اول که قطعیت به آن وجود دارد این است که پیامبر اکرم معراجی داشته است.

۵.۲ - دسته دوم

گروه دوم این است که در آسمان‌ها سیر نموده و انبیای الهی، «عرش»، سدرة المنتهی و بهشت و جهنم را دیده است.

۵.۳ - دسته سوم

گروه سوم مانند این‌که گروهی را دید که در بهشت متنعم‌اند و قومی را در آتش جهنم دید که عذاب می‌شوند. این موارد بر این حمل می‌شود که آن حضرت صفت و حال آن‌ها یا اسماء آن‌ها را دیده است.

۵.۴ - دسته چهارم

دسته چهارم مثل آن‌چه روایت شده که پیامبر با خداوند آشکارا صحبت کرد و او را دید و با او نشست و ... از چیزهایی که موجب تشبیه می‌شود که خداوند مقدس از این‌هاست.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۵۱۱.


۵.۵ - خروج دسته اول و چهارم

پس با خارج کردن دسته اول (به دلیل قطعی بودن و عدم نیاز به بحث) و چهارم (به دلیل مخالفت با اصول و عدم امکان تأویل) بحث را بر امور مطرح شده در روایت گروه دوم و سوم متمرکز می‌کنیم.


در میان امور مذکور در روایات گروه دوم آن‌چه بیش‌تر مورد سؤال است دیدن بهشت و دوزخ می‌باشد؛ هر چند برخی آن را بهشت و دوزخ برزخی یا مثالی حمل کرده‌اند، اما وجود فعلی بهشت و دوزخ، خود یکی از اعتقادات راستین است که آیاتی هم بر آن دلالت دارد.

۶.۱ - دیدگاه شیخ صدوق

شیخ صدوق در این باره می‌فرماید: «و اعتقادنا فی الجنّةِ و النّارِ اَنّهما مخلوقَتانِ و اَنّ النبیَّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قدْ دخَلَ الجنّةَ و رای النارَ حینَ عُرِجَ به؛ اعتقاد ما درباره بهشت و دوزخ این است که این دو آفریده شده است و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را مشاهده فرمود.

۶.۲ - دیدگاه شیخ مفید

شیخ مفید نیز می‌فرماید: بهشت و دوزخ آفریده شده است، اخبار در این باره موجود است و اجماع و اتفاق نیز مؤید مطلب است.

۶.۳ - دیدگاه علامه مجلسی

علامه مجلسی نیز در این رابطه چنین نظر داده است: «و اَمّا کونُهما مخلوقَتان الآن فقدْ ذَهبَ الیه جُمهورُ المُسلمین اِلاّ شِرْذِمَةٌ مِنَ المعتزلةِ فانَِّهم یقولونَ سیُخلَقان فی القیامةِ و الآیاتُ و الاخبارُ المتواترةُ دافعةٌ لقولهم؛ آفریده شدن کنونی بهشت و دوزخ را همه مسلمانان پذیرفته‌اند، تنها برخی معتزله گفته‌اند این دو روز قیامت آفریده خواهد شد؛ در حالی که آیات فراوان و روایات یقینی سخنشان را دفع می‌کند».

۶.۴ - نمونه‌ای از آیات

آیات فراوانی نیز بر خلقت کنونی بهشت و جهنم دلالت دارد که از جمله آن‌ها آیات: (نجم، ۱۵ـ۱۳)، (الرحمن، ۴۴ـ۴۳)، (آل‌عمران، ۱۳۳)، (بقره، ۲۴)، (عنکبوت، ۵۴)، (تکاثر، ۷ـ۵)
و... .


اما در مورد قسم سوم از مطالب مذکور در روایات که ظاهر آن مخالف برخی اصول است، اما می‌توان آن را تأویل نمود و مواردی از آن نیز در سؤال بوده است که چه‌گونه انسان‌هایی که هنوز به عالم ماده نیامده‌اند، در بهشت یا جهنم بوده‌اند؟

۷.۱ - پاسخ

جواب آن است که آن‌چه را که بعداً واقع می‌شود، صورتش را به پیامبر نشان دادند؛ مثلاً منظره اهل بهشت و اهل جهنم را که بعداً واقع می‌شود، خداوند آن‌ها را با صورت ملکوتی‌شان به حضرت نشان داد؛
[۱۴] دستغیب شیرازی، عبدالحسین، معراج (تفسیر سوره نجم)، ص۵۳، تهران، انتشارات گلی، چاپ اول، ۱۳۶۲.
و این نکته را در نظر داشت که انسان‌ها قبل از آمدن به دنیا و این منشأ وجودی، منشأ وجودی دیگری داشته‌اند که عالم ذر و میثاق الهی را می‌توان گواهی روشن بر این امر دانست.
این‌که خداوند بتواند آن منشأ وجودیِ قبل از ماده انسان‌ها را به پیامبرش ارائه کند، امری ممکن و پذیرفتنی خواهد بود.
[۱۵] بروجردی، ابراهیم، تفسیر جامع، ج۴، ص۷۹.
آری خداوند طبق آیه قرآن، خواستْ آیات بزرگ الهی‌اش را بر او بنمایاند.


اما پاسخ این‌که آیا دانستن این‌که کدام افراد بهشتی و کدام جهنمی‌اند، موجب جبر می‌شود یا کاملاً با اختیار انسان سازگار است، این است که این امر جبر نیست و منافاتی با اختیار انسان ندارد.

آیات متعددی از قرآن (از جمله آیه شریفه: «مَا اَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الارْضِ وَلا فِی اَنْفُسِکُمْ اِلا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَهَا اِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ؛ هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمی‌دهد مگر این‌که همه آن‌ها قبل از آن‌که زمین را بیافرینیم، در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خدا آسان است».)، دلالت بر این دارد که مرتبه علم الهی مقدم بر مرتبه وقوع امور است و کیفیت وقوع امر در لوح محفوظ ثبت شده است؛ اما باید دانست که این دانستن الهی و ثبت در آن کتاب به معنای جبری بودن آن امور نیست؛ چون حوادث همان‌گونه که واقع می‌شوند، ثبت شده‌اند. بنابراین در مورد آن‌چه که با اختیار ما انجام می‌شود، ثبت شده است که این با اختیار واقع می‌شود و صرف این‌که خدا می‌داند که شخصی در وقت معینی فلان کار را انجام می‌دهد و در اثر این کارها مثلاً دچار فلان سرنوشت می‌شود و حتی آن را به کسانی (مثل پیامبرش) اعلام می‌کند، موجب جبر نمی‌شود.
علت آن این است که خدا می‌داند که این عمل با اختیار خود فرد انجام می‌گیرد و این بدان جهت است که حیثیت علم، حیثیت نمایش واقعیت به همان صورت که هست می‌باشد، نه تغییر واقعیت.
[۱۷] فقیهی، سید احمد، خداشناسی، ص۱۲۴، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱.


۸.۱ - بیان یک نمونه

مثالی در این زمینه می‌تواند روشنگر باشد.به عنوان مثال فرض کنیم که معلمی با توجه به شناختی که از اوضاع و احوال شاگرداش دارد، چند ماه مانده به پایان سال تحصیلی می‌گوید این دانش‌آموز مردود است. آیا این اعلام معلم موجب جبری و حتمی شدن مردود شدن دانش‌آموز می‌شود یا مردودی او بستگی به امور دیگری و از جمله عمل‌کرد خود او دارد؟


۱. تفاسیر المیزان و نمونه، ذیل آیات ابتدایی سوره اسراء و سوره نجم آیات دوازده به بعد.
۲. معارف قرآن استاد محمدتقی مصباح یزدی ـ خداشناسی مبحث علم الهی ـ انسان‌شناسی بحث اختیار.
۳. خداشناسی، سید احمد فقیهی، ص۱۲۴ به بعد.


۱. نجم/سوره۵۳، آیه۱۹.    
۲. فصل‌نامه قرآنی کوثر، ش۱۰، ص۳۹.
۳. حرّ، سید حسین، معراج از دیدگاه قرآن.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴ـ۳، ص۵۱۱.
۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الامامیه، ص۷۹.    
۶. شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۲۲۰.    
۷. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸، ص۲۰۵.    
۸. نجم/سوره۵۳، آیه۱۵۱۳.    
۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۴۴۴۳.    
۱۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۳.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴.    
۱۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۵۴.    
۱۳. تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۷۵.    
۱۴. دستغیب شیرازی، عبدالحسین، معراج (تفسیر سوره نجم)، ص۵۳، تهران، انتشارات گلی، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۱۵. بروجردی، ابراهیم، تفسیر جامع، ج۴، ص۷۹.
۱۶. حدید/سوره۵۷، آیه۲۳.    
۱۷. فقیهی، سید احمد، خداشناسی، ص۱۲۴، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معراج جسمانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۱۶.    



جعبه ابزار