• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عالم ذر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوال : نظر بزرگانی چون علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی در مورد عالم ذر چیست؟
جواب:در موردعالم ذرآیاتی وجود دارد كه مفادش آن است كه از فرزندان آدم پیمان بر ربوبیت خدا گرفته شده، اما این پیمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضیحی نمی‌دهد. از این جهت مفسران درباره این پیمان اختلاف كرده ‌اند.
در ذیل به برخی از این نظریه ‌ها اشاره می‌كنیم:



محدثان اسلامی براساس فهم برخی از روایات، بر این باورند كه خداوند به هنگام آفرینش آدم، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجودات ریز درآورد و به آنان گفت: "ألست بربّكم" آنان گفتند "بلی" سپس همگی را به صلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور كافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند.
این پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد كه راه‌های عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.
[۳] تفسیر فخررازی، ج‌۱۵، ص ۴۷ - ۴۶، چ داراحیاءالتراث، بیروت.

اشكالاتی بر این نظر وارد شده است كه محققان به آن اشاره كرده ‌اند.


گروهی از مفسران معتقدند باید آیه را بر توحید فطری حمل نمود. در توضیح نظریه خود گفته‌ اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواست‌های طبیعی و فطری به جهان گام می ‌نهد. آدمی هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذره‌ای بیش نیست، ولی در این ذره استعدادهای فراوان و لیاقت‌های قابل توجهی است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسی. با تکامل این ذره در بیرون رحم، تمام استعدادها شكفته شده و به مرحله كمال و فعلیت می‌رسد.
به عبارت دیگر: خدا انسان‌ها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آن‌ها را با خصوصیاتی تركیب داد كه پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس كنند.
هنگامی كه انسان‌ها به نیاز خود به خدا توجه پیدا كردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته می‌شود:
من خدای شما نیستم؟ آنان می‌گویند: چرا گواهی می‌دهیم كه خدای ما هستی.
[۷] تفسیر ظلال القرآن، ج‌۹، ص ۵۹ – ۵۸.
[۸] تفسیر رازی، ج‌۱۵، ص ۵۳.




علامه طباطبایی معتقدند این آیه ناظر به وجود و حضور جمعی انسان‌ها در حضور خدا است؛ حضوری كه غیبت در آن متصور نیست، گویی همه فرزندان آدم یك جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‌اند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را حضورا می‌یابد و یافته‌اش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است، ولی قرار گرفتن انسان‌ها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمی را چنان مشغول و از خود بی خود می‌كند كه از آن علم حضوری كه به آفریدگار خود داشت، غافل می‌گردد.
آن چه تا این جا آوردیم، دیدگاه‌های برخی از محدثان، متکلمان و مفسران راجع به تفسیر آیه ذر بود.
پس از بیان نظریات مختلف می‌گوییم:
ظاهراً آیه شریفه گفت و گویی بین خدا و انسان می‌باشد. در این گفت و گو خداوند از انسان‌ها اقرار می‌گیرد كه پروردگار آنان است. اقرار گرفتن برای اتمام حجت بر انسان می‌باشد كه درآینده ادعای غفلت نكند.
آیا گفت و گو به همین صورت كه در آیه آمده، اتفاق افتاده است؟ موطن و عالمی كه این میثاق گرفته شده، كجا است؟ دنیا یا غیر آن؟ آیا این میثاق قبل از تولد انسان گرفته شده یا بعد از آن؟
در پاسخ به این سئوالات نظریات مختلفی ارائه شده است.


آیت الله جوادی آملی بعد از بررسی نظریات مفسران در آیه، دو احتمال را موجه دانسته‌ اند.

۴.۱ - بیان تمثیلی

هر چند ظاهر آیه حاكی از گفت و گویی بین خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولی این آیه در مقام بیان واقع نیست، بلكه مقصود صرفاً تمثیل است.
خداوند در واقع از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلكه مراد آن است كه گویا خداوند از همه انسان‌ها اقرار گرفته است. مسئله ربوبیت خدا و عبودیت انسان به قدری روشن است كه گویا همه انسان‌ها گفتند "بلی". شیوه بیان این آیه بیان تمثیلی است مانند آیه یازدهم سوره فصلت كه فرمود: "سپس آهنگ آفرینش آسمان كرد و آن بخاری بود، پس از آن به زمین فرمود:
خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمان‌پذیر آمدیم" آن دو گفتند با رغبت می‌آییم، در حالی كه در واقع گفت و گویی بین خدا و آسمان و زمین واقع نشده است.
پس در آیه میثاق (عالم ذر) امر و نهی لفظی نیست، بلكه در حقیقت تمثیل است.
قرآن بیان نموده كه درصدد تمثیل است.
"اگر قرآن را بركوهی فرو می‌فرستادیم، یقیناً آن كوه را از بیم خدا فروتن و از هم پاشیده می‌دیدی و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم؛ باشد كه آنان بیندیشند".
در این آیه خداوند می‌فرماید كه انزال قرآن بر كوه مثلی است كه برای به تفكر واداشتن انسان به كار رفته است، بنابراین احتمال گفت و گوی ذكر شده در آیه میثاق، صرفاً تمثیلی است برای بیان وضوح ربوبیت خدا و عبودیت انسان.
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.


۴.۲ - بیان واقعی

معنای دوم كه بیش تر مورد نظر است، این می‌باشد كه آیه صرفاً تمثیل نیست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعیتی سخن می‌گوید كه در خارج رخ داده و واقعیت این است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است: یكی زبان عقل (پیامبر درونی انسان) و دیگری زبان وحی از طریق انبیا (پیامبران بیرونی). این دو حجت، خدا را به انسان می‌نمایانند و ربوبیت او را بیان می‌كنند. این دو از هیچ انسانی دریغ نشده است.
با وجود این دو حجت، دیگر انسان نمی‌تواند ادعای فراموشی و غفلت كند.
نكته‌ ای كه از آیه به دست می‌آید، نوعی تقدم این میثاق بر زندگی انسان می‌باشد. از این رو حجت باطنی (عقل) و ظاهری(وحی) هر چند تقدم زمانی بر انسان و اعمال ارادی او ندارد، ولی بر مكلف شدن انسان حداقل تقدم رتبی دارد؛ یعنی ابتدا حجت بر عبد تمام می‌شود، سپس مكلف به تكالیف الهی می‌گردد. بنابراین مقصود آیه، گفت و گوی لفظی بین خدا و انسان نیست، بلكه اعطای دو حجت محكم الهی به انسان است.
با توجه به معنای فوق موطن و عالمی كه این میثاق الهی در آن رخ داده، دنیا می‌باشد و برای هر انسانی بعد از تولد او چنین چیزی رخ می‌دهد.
بنابراین آیه میثاق هیچ دلالتی بر ازلی بودن انسان یا حتی هرگونه وجودی قبل از تولد برای آدمی ندارد، بلكه آیه یا صرفاً یك تمثیل است، نه بیان واقع و یا از واقعیت اعطای حجت باطنی و ظاهری سخن می‌گوید كه مربوط به بعد از تولد انسان می‌باشد.
[۱۳] جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.



۱. اعراف /سوره هفتم،آیه ۱۷۲ -۱۷۴.    
۲. مجمع‌ البیان، ج‌۵، ص ۳۹۰، بیروت، مؤسسه اعلمی.    
۳. تفسیر فخررازی، ج‌۱۵، ص ۴۷ - ۴۶، چ داراحیاءالتراث، بیروت.
۴. تفسیر تبیان، ج‌۵، ص ۲۸.    
۵. مجمع‌البیان ج ۴، ص ۳۹۰.    
۶. مجمع‌ البیان، ج‌۴، ص ۳۹۱.    
۷. تفسیر ظلال القرآن، ج‌۹، ص ۵۹ – ۵۸.
۸. تفسیر رازی، ج‌۱۵، ص ۵۳.
۹. تفسیر المیزان،ج‌۸،ص ۴۵۵.    
۱۰. فصلت/سوره چهل ویکم،آیه ۱۱.    
۱۱. حشر/سوره پنجاه ونهم،آیه‌۲۱.    
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.
۱۳. جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.



سایت پرسمان    






جعبه ابزار