• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خود‌شناسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خودشناسی، نفس، خداشناسی، شناخت.

پرسش: خودشناسی به چه معناست؟ برای خود‌شناسی چه اقداماتی باید انجام داد؟

پاسخ: خودشناسی به معنای شناخت تمام ابعاد تکاملی وجود انسان است.


فهرست مندرجات

۱ - منظور از خودشناسی
۲ - تعریف خویشتن شناسی اخلاقی
۳ - خودشناسی در آیات
۴ - خودشناسی در روایات
۵ - ضرورت خودشناسی
۶ - گام‌های ابتدایی برای خودشناسی
       ۶.۱ - شناخت صفات و استعدادهای خود
       ۶.۲ - واقع بینی
       ۶.۳ - طی مراحل رشد
       ۶.۴ - جدیت در راه
       ۶.۵ - شناختن موانع خودشناسی
       ۶.۶ - توجه به فطرت انسانی
       ۶.۷ - توجه به امتیازات خود
       ۶.۸ - دوری از غرور
              ۶.۸.۱ - راه‌های جلوگیری از فخر
       ۶.۹ - شناخت صفات فعال و غیر فعال
       ۶.۱۰ - شناخت صفات اکتسابی و موروثی
       ۶.۱۱ - مقابله با صفات منفی
       ۶.۱۲ - تقویت صفات مثبت
       ۶.۱۳ - نکته
۷ - راه‌های خودشناسی
       ۷.۱ - مطالعه
       ۷.۲ - شناخت گذشتگان
       ۷.۳ - تفکر
۸ - آثار خودشناسی
       ۸.۱ - خداشناسی
       ۸.۲ - رشد و کمال انسان
       ۸.۳ - رستگاری در آخرت
       ۸.۴ - مبارزه با نفس
       ۸.۵ - مصونیت از آلودگی
       ۸.۶ - حفظ تعادل روحی
       ۸.۷ - جهت‌دهی مثبت به میل به بقاء
       ۸.۸ - شناخت دشمن داخلی
       ۸.۹ - هدایت
       ۸.۱۰ - تأمین سعادت بشر
۹ - ضرورت خدا‌شناسی
       ۹.۱ - راه دل
       ۹.۲ - موعظه
       ۹.۳ - ذکر مدام
       ۹.۴ - خلوت
       ۹.۵ - توسل و دعا
۱۰ - منابع برای مطالعه بیشتر
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


نفس در لغت به معنای جان، روح، خویشتن و خود آمده است
[۱] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ص۶۶۲، تهران، نشر وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱.
و خودشناسی به معنای اطلاع بر خود، شناختن خود و عارف به نفس خود شدن می‌باشد
[۲] دهخدا،علی اکبر، لغت نامه، ج۲۱، ص۸۴۶، تهران، نشر وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱.
و در اصطلاح یعنی شناختن انسان از آن نظر که دارای استعدادها و نیروهایی برای تکامل انسانی می‌باشد.
[۳] مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی برای خودسازی، ص۶۶، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸، چاپ اول.



یعنی شناختن صفات و استعدادهای مثبت و منفی خود به جهت اقدام به سازندگی برای رسیدن به تکامل انسانی.
[۴] مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی برای خودسازی، موسسه در راه حق، ص۷.



نفس در قرآن کریم در موارد و تعابیر متعددی به کار رفته است. از جمله به معنای:
۱. ذات پاک حق تعالی
۲. روح
۳. دل و نهاد
۴. به عنوان سرچشمه تمام کارها
۵. عامل ظلم و ستم
۶. عاملی برای تحول نعمت به نقمت و...
اما در مورد خودشناسی در قرآن، خداوند در برخی آیات، با ذکر نشانه هایی در وجود انسان و مهم دانستن آنها، از آن جهت که شناخت آنها منجر به شناخت خود و در نتیجه پیدا کردن مسیر و راه سعادت است، اهمیت خودشناسی را بیان می‌کند:
«به زودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است.»
«و در وجود خود شما(نیز آیاتی است)، آیا نمی‌بینید؟»


معصومین (علیه‌السلام)، ضمن روایات متعددی اهمیت و ارزش خودشناسی را تذکر داده و پیروان خویش را به این نکته متوجه نموده‌اند که معرفت نفس، مایه پیروزی و موفقیت انسان‌هاست و خودناشناسی موجب سقوط و تباهی آنان است.
[۱۷] فلسفی، محمدتقی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، ص۲-۶، نشر معارف اسلامی، تهران، ۱۳۵۹، چاپ اول.

۱. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:« لا تَجهَلْ نَفسَكَ؛ فإنَّ الجاهِلَ مَعرِفَةَ نَفسِهِ جاهِلٌ بِكُلِّ شَيءِ ِ؛ به خویشتن نادان مباش. زیرا کسی که خود را نشناسد، هیچ چیز را نمی‌شناسد.»
۲. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «نالَ الفَوزَ الأكبَرَ مَن ظَفِرَ بِمَعرِفَةِ النَّفسِ؛کسی که موفق به خودشناسی شود، به بزرگترین پیروزی دست یافته است.»
۳. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «أفضَلُ العَقْل مَعرِفَةُ الإنسانِ نَفسَهُ ، فمَن عَرَفَ نَفسَهُ عَقَلَ ، و مَن جَهِلَها ضَلَّ؛ برترین خرد، خودشناسی انسان است. پس هر که خود را شاخت خردمند شد و هر که خود را نشناخت گمراه گشت.»
۴. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ جاهَدَها، مَن جَهِلَ نَفسَهُ أهمَلَها؛ هر که نفس خود را شناخت، به جهاد با آن برخاست و هر که آن را نشناخت، به حال خود رهایش کرد.»


امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: دانا کسی است که قدر خود را بشناسد و در نادانی از آن همین بس که ارزش خویش را نشناسد.
امام علی (علیه‌السلام) خودشناسی را زمینه ساز انجام وظایف انسانی و نشانه خودباوری می‌شمارند.
[۲۳] طاهری، ابوالقاسم، برگی از دفتر انسان شناسی از دیدگاه نهج البلاغه، ص۱۸۴، قم، نشر مشهور، بی تا.
به همین علت خودشناسی نسبت به سایر علوم در مرحله نخست قرار دارد.
زیرا اوّلاً آدمی از راه خودشناسی به دیگر شناسی دست می‌یابد و دوّماً انسان واجد تمام خصائص دیگر موجودات است، لذا اگر خود را شناخت به طریق اولی دیگر موجودات را شناخته است و سوّماً با خودشناسی می‌توان خدا را شناخت، زیرا زمانی که خودش و جهان اطرافش را شناخت به این نکته پی می‌برد که جهان حتما پدیدآورنده‌ای باید داشته باشد که به هیچ وجه شبیه آفریده‌هایش نیست.


قبل از شروع به بحث لازم است بگوییم که خودشناسی در انسان دارای ابعاد و مراتب مختلف است و معانی مختلفی دارد. این عنوان در اصل مربوط به شناخت حقیقت نفس انسانی است که در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث و مطالعه قرار می‌گیرد (خویشتن شناسی نوعی). در این جا مراد از خویشتن شناسی، شناخت انسان (خویشتن) از نظر صفات و استعدادها و ملکات اخلاقی (خویشتن شناسی اخلاقی) است. نوعی دیگر از خویشتن شناسی نیز وجود دارد که از آن به «خویشتن شناسی جنسیتی» (رجوع کنید به کتابهای «نظام حقوق زن در اسلام» و «خصوصیات روحی زن».) می‌توان تعبیر کرد. این بحث مربوط می‌شود به شناخت خود از نظراستعدادها و سرمایه‌های خاصی که در هر یک از دو جنس مرد و زن وجود دارد.
کسی که مبادرت به خودشناسی می‌کند باید به گام‌های ابتدایی برای خودشناسی اهمیت دهد:

۶.۱ - شناخت صفات و استعدادهای خود

در راه سازندگی شخصیت و ابعاد آن (جسمی، عقلی، عاطفی، اخلاقی و دینی و اجتماعی)
[۲۴] اشرف جودت، تقی علی، نقش عادت در تربیت اسلامی، موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۸، ص۹۱.
این است که با صفات و استعدادها علائق و امیال و انواع گرایش‌های خود آگاه و ناخودآگاه خود آشنا ‌شویم.

۶.۲ - واقع بینی

انسان ابتدا به خاطر عشق به خود، نفس خویش را از هر نقصی پاک می‌شمارد و خود را آراسته به کمال می‌داند. پس انسان اگر دوست دارد به کمال برسد و خود را از آن محروم نسازد، باید قبل از هر چیز خود را نیازمند به تزکیه و سازندگی و آراسته شدن به خوبی‌ها بداند و بعد، از روی حقیقت‌جویی به تجزیه و تحلیل احوال درونی خود بپردازد و از فریب دادن خود به شدت اجتناب ورزد و بداند که با اغفال و گول زدن خود و دیگران واقعیت عوض نمی‌شود و قدمی در راه رشد جلو نمی‌رود.

۶.۳ - طی مراحل رشد

پس از این که واقعاً تصمیم به سازندگی اخلاقی گرفتیم‌ باید مراحل رشد را یکی پس از دیگری «به تدریج» و با «آگاهی» طی نماییم. بنابراین نیازمندیم از علمای اخلاق برجسته و کتاب‌های آنها استفاده کنیم.(از جمله اساتید اخلاق استاد آیت‌الله حسین مظاهری است.)

۶.۴ - جدیت در راه

توجه داشته باشیم که مسائل تزکیه و خودسازی بسیار حساس است، بنابراین باید تزکیه حقیقی (که یک خانه تکانی عمقی است) را از تزکیه و سازندگی اخلاقی اسمی و زبانی جدا کنیم و بدانیم افرادی که از وسط راه بازگشتند و بی‌راهه رفتند خود را فریب دادند و دچار ظاهرسازی شدند.

۶.۵ - شناختن موانع خودشناسی

۱. بزرگترین مانع «خود خواهی‌های» انسان است. خویشتن شناسی امری مشکل نیست، ولی غالباً افراد از آشنایی با نقص‌های خود وحشت دارند این وحشت باعث پرده پوشی، خود فریبی، ریاکاری به صورت آگاهانه و ناآگاهانه درآید. ۲. مخفی کردن عیوب و نپذیرفتن توصیه‌های اخلاقی، تذکرات و پندها. ۳. دل خوش کردن به شخصیت کاذب با مخفی نگه‌داشتن عیب‌ها. ۴. تملق و تمجید صفاتی که درمانی است توسط دیگران. ۵. راحت طلبی: کسی که به عیوب خویش اعتراف کند و بپذیرد باید در پی حل و رفع آن برآید، لذا نفس و شیطان از همان اول وسوسه می‌کند که بگوییم عیبی نداریم تا از زحمت مرحله بعدی نیز در آسایش باشیم.

۶.۶ - توجه به فطرت انسانی

توجه به بزرگ‌ترین سرمایه خدادادی ما یعنی فطرت سالم خود و گرایش‌های آنها و تفکیک گرایش‌های حیوانی خوراک و... از گرایش‌های والای انسانی مثل پرستش، حقیقت‌جویی و تغذیه هر دو بعد جسمی و روحی بر اساس دستورات شرع و اهمیت دادن به بعد روحی (اصالت انسان).
[۲۵] مظاهری، حسین، عوامل کنترل غرایز، موسسه نشرو تحقیقات ذکر تهران، ۱۳۷۸، ص۵۶، اقتباس.


۶.۷ - توجه به امتیازات خود

پس نباید تنها بر عیوب تمرکز کرد ما دارای امتیازات و فضائل اخلاقی زیادی نیز هستیم که برخی از آنها موروثی است و برخی اکتسابی است. (توجه به امتیازات خود باعث قدرت روحی، اعتماد به نفس در خودسازی و امید می‌شود.)

۶.۸ - دوری از غرور

آگاهی از امتیازات و استعدادهای ما باعث غرور و فخر و مباهات بر دیگران نشود. (البته این امر در صورت دخالت خود خواهی است.) گاهی آن قدر غرور عمیق می‌شود که در گفتار و از آن بالاتر در چهره و رفتار نیز مشخص می‌گردد که خود باعث مشکلات زیادی می‌گردد. پس باید انسان آگاه شدن به استعدادها و امتیازاتش را تنها در راه رشد و تکامل به کار ببرد و باعث خضوع او گردد. پس هرگاه درک امتیاز باعث انجام کار مثبت (یتیم نوازی، احترام به هم‌نوع و پرستش شد این خود از علائم تضعیف خود‌خواهی و مرتبه‌ای از مراتب وارستگی است.

۶.۸.۱ - راه‌های جلوگیری از فخر

راه‌های جلوگیری از فخر و مباهات منفی
[۲۶] سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.

۱. توجه به عیب و امتیازات خود با هم.
۲. توجه به آثار بد فخر و تکبر که حاصل از شناخت امتیازات خود است. (مانع از تواضع شود خود سدّ راه پیشرفت معنوی است.)
۳. امتیازات ما فقط با اراده ما به دست نیامده که فخر فروشی کنیم بلکه عوامل دیگری در آن نقش داشته‌اند. (مثل قدرت حافظه و...) گاهی موفقیت تو مرهون و وابسته به زحمات عده‌ای دیگر است (پس آن را توفیق الهی بدانیم).
۴. اگر بچه می‌دانست که چقدر پول در جهان است با تکان دادن قلک خود خوشحال نمی‌شد (مثال از استاد محسن قرائتی) انسان فخر فروش اگر از انسان‌های کامل‌تر از خود و صفات بسیار والای انسانی آنها آگاه شود چنان غافل نمی‌شود.

۶.۹ - شناخت صفات فعال و غیر فعال

۱. شناخت صفات فعال (مثبت و منفی) کار بسیار دشواری نیست.
۲. صفات غیر فعال (مثبت و منفی) یا ضعیف‌اند و یا به صورت استعداد بوده و هنوز شرائط ظهور برای آنها پیدا نشده است. انسان باید در صدد شناسایی این صفات پنهان باشد تا از صفات مثبت کمال استفاده را ببرد و با صفات منفی قبل از ریشه‌دار شدن و قوی شدن آنها مقابله کند.
[۲۷] سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.


۶.۱۰ - شناخت صفات اکتسابی و موروثی

صفات ما دو گونه‌اند:
۱. اکتسابی: که با تلاش فرد و تحت تاثیر شرایط محیطی مثل خانواده، مدرسه، فرهنگ، اجتماع، مذهب به دست می‌آیند.
۲. موروثی: برخی از صفات روحی از طریق توارث از نسل‌های قبلی به او انتقال پیدا کرده‌اند که با کمک شرائط محیطی و عوامل تربیتی و همراهی صفات جنبی دیگر به مرحله فعلیت می‌رسند.
[۲۸] سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.


۶.۱۱ - مقابله با صفات منفی

یادگیری روش‌های مقابله با صفات منفی (خودخواهی که مادر همه صفات منفی است، حسد، ‌کینه، ریا و...)
[۲۹] سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.


۶.۱۲ - تقویت صفات مثبت

یادگیری روش‌های تقویت صفات مثبت (هم نوع‌دوستی، حس حقیقت‌جویی و پرستش و...)
[۳۰] سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.


۶.۱۳ - نکته

لازم است برای خودشناسی به کلیه مباحث به صورت کلی نگاه کرد، چون در این صورت است که بحث نتیجه می‌دهد. نکته‌ دیگر این که در مرحله عمل (خودسازی) که مرحله بعد از خودشناسی است، باید توجه داشت که باید تحت برنامه صورت بگیرد، یعنی انسان هر روز شرط کند که بندگی خدا را می‌کند (ترک گناه و انجام واجبات) و بعد در طول روز مراقب اعمال خود باشد و در شب اعمال گذشته روز خود را محاسبه کند و تصمیم بگیرد عیب‌ها را انجام ندهد و اصلاح کند. (مشارطه، مراقبه و محاسبه) و مهم‌تر این که به رشد شخصیت در تمام ابعاد (عاطفی، عقلی، بدنی، اجتماعی و...) توجه کنیم و از مقایسه خود با دیگران در این راه اجتناب کنیم. چون شرایط هر فردی وظیفه خاص هر فرد را می‌طلبد و به جای نتیجه به انجام وظیفه فکر کنیم.


یکی از گام‌های نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس و عظمت خلقت الهی و اهمیت روح آدمی که پرتویی از انوار الهی است، پی می‌برد.
در اینجا برخی از راه‌های خودشناسی و دست‌یابی به این ملکه فضیله را بیان می‌کنیم:

۷.۱ - مطالعه

اولین و ساده‌ترین راه خودشناسی مطالعه است. انسان با مطالعه کتب مختلف همچون کتب دینی، روان شناسی، جامعه شناسی، علمی و... می‌تواند به درون خود راهی برای شناخت باز کند و از استعدادها و علایق خود آگاهی پیدا کند. لذا در سایه این شناخت و کشف این استعدادها خواهد توانست مسیری را برای تکامل پیدا کند.

۷.۲ - شناخت گذشتگان

امام علی (علیه‌السلام) در وصیت خود به امام حسن (علیه‌السلام) می‌فرماید: گذشتگان هرگز از نگریستن به خویشتن باز نماندند، همان‌گونه که تو بر خویشتن می‌نگری و درباره خود اندیشیدند همان‌گونه که تو می‌اندیشی و این نگرش و اندیشه آنان را در نهایت کار وادار کرد به آنچه که شناختند عمل کنند.
[۳۱] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۳۱، دشتی، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز۱۳۸۱.

لذا با شناخت گذشتگان و عکس العمل آنان در مواجه با مسائل و مشکلات و... می‌توان از اشتباهات آنها پند گرفت و از موفقیت‌های آنها الگو برداری کرد. زیرا عمل آنها نشانه شناخت صحیح و یا غلط آنان از خود است.

۷.۳ - تفکر

یکی دیگر از راه‌های خودشناسی تفکر است. انسان می‌تواند با تعمق و تأمل در درون خود و جستجوی اعماق وجود خود به شناختی عمیق و درونی برسد.


برای خودشناسی آثار و فوائد فراوانی می توان شمرد:

۸.۱ - خداشناسی

می‌توان گفت مهم‌ترین فایده خودشناسی، خداشناسی است.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرماید: هر کس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است. زیرا خداوند هم مبدأ است و هم معاد. پس با شناخت خود که به شناخت خدا نیز منجر می‌شود، هم مبدأ را شناخته و هم معاد را.
[۳۳] جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص۸۴، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۹، چاپ دوم.


۸.۲ - رشد و کمال انسان

انسان فطرتا طالب کمال است و در صورتی می‌تواند رشد کند و به کمال برسد که خود را بشناسد. چون نمی‌توان یک موجود مجهول و ناشناخته را رشد داد. اگر آدمی خود را بشناسد، می‌تواند موانعی را که بر سر راه تحول و تکاملش قرار گرفته را بشناسد و آن‌ها را از میان بردارد. در نتیجه خود را از گمراهی و نادانی نجات بخشد.
«امام علی (علیه‌السلام): «مَن لَم يَعرِفْ نَفسَهُ بَعُدَ عَن سَبيلِ النَّجاةِ ، و خَبَطَ في الضَّلالِ و الجَهالاتِ؛ هر که خود را نشناخت، از راه نجات دور افتاد و در وادی گمراهی و نادانی‌ها قدم نهاد.» زیرا مقدمه هر عملی، علم به آن می‌باشد و علم به کمال جز در پرتو معرفت نفس حاصل نمی‌شود.

۸.۳ - رستگاری در آخرت

نجات اخروی در صورتی برای انسان حاصل می‌شود که خدا را با قلبی سلیم ملاقات کند. قلبی که به دور از هر گونه کفر، شرک، نفاق و گناه باشد. انسان در صورتی مهذب نفس است و می‌تواند به این کمالات دست پیدا کند، که به آن شناخت داشته باشد. پس سلامت نفس مبتنی بر تهذیب نفس و تهذیب نفس هم فرع بر شناخت آن است.
[۳۵] اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۱۴، بی جا، نشر پیام عترت، بی تا.


۸.۴ - مبارزه با نفس

در قرآن کریم آمده است که حضرت یوسف می‌فرماید:
«من هرگز خودم را تبرئه نمی‌کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدی‌ها امر می‌کند.»
نفس اماره دشمن واقعی هر انسانی است و در مبارزه با هر دشمنی ابتدا باید دشمن و صلاح‌های مبارزه و روش‌های او را شناخت و سپس با او به مقابله پرداخت.
[۳۷] اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۲۸، بی جا، نشر پیام عترت، بی تا.


۸.۵ - مصونیت از آلودگی

اگر انسان قدمی را در راه خودشناسی برداشت، آن وقت به ارزش وجودی خودش پی می‌برد و می‌فهمد که به جای آنکه استعدادهای ذاتی خویش را صرف گناه کند، قلبش را حریم امن الهی کند، چون اگر کسی پی به شرافت خود برد، هیچ وقت اسیر خواهش‌های نفسانی خویش نمی‌شود.
[۳۸] اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۴۵.


۸.۶ - حفظ تعادل روحی

از جمله اموری که انسان را در سیر الی الله و رسیدن به قرب الهی تهدید می‌کند، از دست دادن تعادل روحی و گرفتار شدن به احوال ناشاسیتی چون عجب و تکبر است. برای حفظ تعادل روحی و نجات از حالات مذکور، عوامل گوناگونی دخیل خواهد بود که از مهم ترین آنها خودشناسی است.

۸.۷ - جهت‌دهی مثبت به میل به بقاء

علم و معرفت درست انسان از خود، در جهت درست میل به بقاء، نقش اساسی دارد.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «مَن عَرَفَ قَدرَ نَفسِهِ لَم يُهِنْها بِالفانِياتِ؛کسی که ارزش خود را بشناسد، خویشتن را با امور فناپذیر خوار نگرداند.» مقصود این است که اگر انسان خودش را درست شناخت و حقیقت هستی حیات و زندگی خود را به خوبی دریافت، در این صورت است که این گرایش به بقاء، جهت صحیح خود را پیدا می‌کند و در غیر این‌ صورت گرفتار اشتباه در مصادیق می‌شود.
اگر انسان فهمید که حقیقت او یک حقیقت غیرمادی است و زندگی‌اش منحصر در زندگی مادی و دنیوی نیست، جنبه بقاء و میل به خدا و جاودانگی، جهت طبیعی و فطری خویش را پیدا می‌کند و علاقه انسان متوجه زندگی ابدی او خواهد شد و متقابلا اگر گمان کرد که وجود او همین وجود مادی و زندگی او منجصر در همین زندگی دنیوی است، میل به بقاء از راه طبیعی و فطری منحرف می‌شود.
[۴۰] مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵، قم، ۱۳۷۶، چاپ اول.


۸.۸ - شناخت دشمن داخلی

بر اساس آموزه‌های وحیانی، انسان در سیر الی الله و دست‌یابی به کمال، با دشمنان فراوانی مواجه است. خداوند در قرآن می‌فرماید:
«این‌چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین جن و انس قرار دادیم، آنها بطور سری (و در گوشی) سخنان فریبنده و بی‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‌گفتند و اگر پروردگارت می‌خواست، چنین نمی‌کردند.»
به یقین اگر شیاطینی از جن و انس نسبت به انبیاء الهی وجود دارد، نسبت به پویندگان راه آنها نیز چنین است. تلاش پروردگار از طریق ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و وحی بر این بوده است که انسان‌ها را متوجه این دشمنان گرداند، ولی متأسفانه انسان‌ها به علل مختلفی در شناسایی دشمنان و ستیز با آنان کوتاهی و غفلت ورزیده‌ و به نغمه‌های دشمنان پاسخی مثبت داده و به دنبال آنان گرویده‌اند.
از جمله عواملی که سبب شده انسان در شناخت دشمن داخلی (شیطان نفس) دچار تزلزل و انحراف گردد، عدم معرفت نسبت به خویش بوده است. خطر این دشمن داخلی آن‌قدر زیاد است که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:
«از هوای نفس بترسید، همان‌گونه که از دشمنان بیم دارید؛ چرا که چیزی برای انسان دشمن‌تر از پیروی از هوای نفس و آنچه بر زبان جاری می‌شود، نیست.»

۸.۹ - هدایت

خداوند در قرآن می‌فرماید:
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید مراقب خود باشید اگر شما هدایت یافتید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند.»
علامه طباطبایی ذیل این آیه، بحث گسترده‌ای در معرفت نفس آورده است. از سیاق آیه اینطور استفاده کرده‌اند که «تأمل در نفس» راهی برای هدایت است. چون در صدر آیه تأکید دارد که خودتان را بیابید و در خود تأمل کنید. سپس می‌فرماید: گمراهی آنان به شما زیانی نمی‌رساند.
مفاد آیه بر حسب بیانی که ایشان فرموده‌اند این است که هنگامی که در نفس خود تأمل کنید، به هدایت می‌رسید و دیگر ضلالت دیگران به شما زیانی نمی‌رساند.
[۴۴] مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، ص۳۲۲، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸، چاپ دوم.
بنابراین با توجه به این گفته‌ها روشن می‌شود که وقتی انسان به خود شناسی بپردازد، از شر گمراهان و بی منطقان در امان خواهد بود و گمراهی و انحراف آن‌ها تأثیری در او نخواهد داشت.

۸.۱۰ - تأمین سعادت بشر

خودشناسی یا معرفت نفس، زیربنای سعادت بشر در جمیع شؤون مادی و معنوی است. آدمی در پرتو خودشناسی به نیازهای درونی و برونی خویش پی می‌برد و عواملی را که مایه تعالی و تکامل اوست تشخیص می‌دهد.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «مَن لَم يَعرِفْ نَفسَهُ بَعُدَ عَن سَبيلِ النَّجاةِ و خَبَطَ في الضَّلالِ و الجَهالاتِ؛ کسی که خود را نشناسد، از مسیر صحیح و نجات بخش دور می‌شود و به راه جهالت و گمراهی می‌گراید.»


ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) به ما فرموده‌اند که برای اثبات خداوند دنبال دلیل و آثار او باشید و ادله اثبات و شناخت خدا بسیار است از جمله:

۹.۱ - راه دل

قرآن می‌فرماید شما به خدا اعتقاد دارید ولی مشغله‌های زندگی و هیاهوی روزگار و دنیا شما را از خدا غافل کرده است به همین خاطر است که هر گاه سختی و مشکلی پیچیده و یا مریضی‌ای سخت به سراغ شما می‌آید سریع در دل متوجه خدا می‌شوید در قرآن می‌خوانیم:
«فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَ» هنگامی که به کشتی سوار شدند خدا را از روی اخلاص می‌خوانند اما هنگامی که خداوند آن‌ها را نجات داد و به ساحل آورد او را فراموش می‌کنند.

۹.۲ - موعظه

انسان خاصیتی دارد که زود فراموش می‌کند نیاز به پند از صالحان و خوبان دارد نیاز به نصیحت و موعظه دارد چه خوب است که انسان به شکل حضوری در مجالس موعظه شرکت کند و یا مثلاً برنامه رادیو معارف معرفتی بشنود تا لحظه به لحظه از حالت غفلت بیرون آید و حضور خدا را حس کند.

۹.۳ - ذکر مدام

یکی از چیزهای بسیار مهمی که باعث می‌شود انسان دائماً در حال توجه باشد ذکر است یعنی همینطور که مشغول کارهای روزانه‌اش است پیوسته مشغول ذکر زبانی و قلبی باشد( ذکر آخر شب موقع خواب بسیار مفید است چون روان‌شناسان نیز گفته‌اند که ذهن با افکار قبل از خواب تا زمان بیداری مشغول کار و فعالیت است و این باعث قوی‌تر شدن باورها می‌شود.
امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «المؤمن دائم الذکر و کثیر الفکر؛ مؤمن دائم در حال ذکر و فکر است.»

۹.۴ - خلوت

انسان نیاز دارد که شبانه روز یک مدتی (هر چند بسیار کوتاه) را داشته باشد با خود خلوت کند به کار و عبادت خود رسیدگی کند و در نعمت‌ها و آثار خداوند تأمل کند و او را به بزرگی بخواند.

۹.۵ - توسل و دعا

انسان همیشه در محضر خداوند و ائمه اطهار (علیه‌السّلام) است چه پسندیده است که انسان متوسل به اهل‌بیت شود و از آن‌ها که واسطه فیض الهی به بشریت هستند بخواهد که او را درک معارف صحیح کمک کنند و این دعا را زیاد بخوانید:
«اللهم عرَّفنی نفسک فإنک ان لم تُعَّرِفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجّتک اللهم عرفتی حجتّک فانک ان لم تعرِّفنی حجتک ظللتُ عن دینی.»
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در دشت نشون از قدر عنای تو بینم


۱. به سوی خودسازی، استاد محمد تقی مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
۲. خلاصه معراج السعاده، موسسه در راه حق، شیخ عباس قمی.
۳. خود و ناخود، محمود اکبری، انتشارات موسسه فرهنگی سماء.
۴. روش خودسازی، فریده مصطفوی (خمینی)، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، اصول عقاید برای جوانان، مطبوعاتی هدف، قم.
۶. امینی علیرضا،‌ معارف اسلامی، ج۱ و ۲، دفتر نشر و پخش معارف قم.
۷. امامی و آشتیانی، طرحی نو در تقدیس عقاید اسلامی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.
۸. خود و ناخود، محمود اکبری، انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء.


۱. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ص۶۶۲، تهران، نشر وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱.
۲. دهخدا،علی اکبر، لغت نامه، ج۲۱، ص۸۴۶، تهران، نشر وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱.
۳. مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی برای خودسازی، ص۶۶، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۸، چاپ اول.
۴. مصباح یزدی، محمد تقی، خودشناسی برای خودسازی، موسسه در راه حق، ص۷.
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۲.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۵۴.    
۷. زمر/سوره۳۹، آیه۴۲.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۷.    
۱۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۸.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۱.    
۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۳.    
۱۶. ذاریات/سوره۵۱، آیه۲۱.    
۱۷. فلسفی، محمدتقی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزش‌های انسانی، ص۲-۶، نشر معارف اسلامی، تهران، ۱۳۵۹، چاپ اول.
۱۸. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۳.    
۱۹. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۲.    
۲۰. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۷.    
۲۱. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۴.    
۲۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه۱۰۳، دشتی، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز۱۳۸۱.    
۲۳. طاهری، ابوالقاسم، برگی از دفتر انسان شناسی از دیدگاه نهج البلاغه، ص۱۸۴، قم، نشر مشهور، بی تا.
۲۴. اشرف جودت، تقی علی، نقش عادت در تربیت اسلامی، موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۸، ص۹۱.
۲۵. مظاهری، حسین، عوامل کنترل غرایز، موسسه نشرو تحقیقات ذکر تهران، ۱۳۷۸، ص۵۶، اقتباس.
۲۶. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.
۲۷. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.
۲۸. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.
۲۹. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.
۳۰. سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، ‌انتشارات سمت، ص۲۵۳.
۳۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۳۱، دشتی، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، پاییز۱۳۸۱.
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲، ص۳۲، ح۲۳، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۶۴.    
۳۳. جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص۸۴، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۹، چاپ دوم.
۳۴. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۴.    
۳۵. اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۱۴، بی جا، نشر پیام عترت، بی تا.
۳۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۳.    
۳۷. اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۲۸، بی جا، نشر پیام عترت، بی تا.
۳۸. اکبری، محمدرضا، معرفت نفس در نگاهی نو، ص۴۵.
۳۹. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۴.    
۴۰. مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵، قم، ۱۳۷۶، چاپ اول.
۴۱. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۴۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۳۵، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (علیه‌السلام).    
۴۳. مائده/سوره۵، آیه۱۰۵.    
۴۴. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، ص۳۲۲، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸، چاپ دوم.
۴۵. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۱۶۴.    
۴۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۵.    
۴۷. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱، ص۲۰۷.    
۴۸. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۵۲۳.    



پژوهه، برگرفته از مقاله «خودشناسی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۹.    
سایت‌اندیشه‌ قم، برگرفته از مقاله «خودشناسی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۹.    
اندیشه قم.    






جعبه ابزار