بردهداری در اسلام و قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بردهداری، اسلام، قرآن.
پرسش: چرا در اسلام بردهداری ممنوع نشده است؟ و حتی در قرآن به رسمیت شناخته شده است؟
پاسخ: اسلام نهتنها از بردهداری حمایت نکرده که با تدابیری منطقی و حکیمانه راه را برای آزادی بردگان هموار کرده و شواهد تاریخی و
سیره امامان معصوم (علیهمالسلام) همگی گواهی روشن بر این واقعیت است؛ ازاینرو این ادعا که در اسلام بردهداری به رسمیت شناخته شده است، ادعای بدون دلیل است. قرآنی که بر کرامت ذاتی انسانها تأکید میکند و تنها تقوا و پرهیزکاری را ملاک ارزشگذاری میداند و احسان و نیکی به بردگان را در کنار نیکی به خویشاوندان و یتیمان و فقیران قرار داده است و آزادی بردگان را به عنوان یکی از موارد
کفاره قرار داده که نشانگر اهتمام به آزادی بردگان است ـ و یکی از مصارف
زکات را آزادی بردگان معرفی کرده است و ... چگونه میتواند بردهداری را به رسمیت شناخته باشد؟ کدامین
آیه از
قرآن شاهد بر این مطلب است؟!
اگر در قرآن یا
روایات نامی از بردگان برده شده، نه به معنای تأیید آن که ناظر به
فرهنگ و
عرف آن زمان بوده که
بردهداری یک امر عادی و طبیعی تلقی میشده است و اسلام به منظور الغای این فرهنگ زشت و برای رسیدن به
هدف خویش که از بین بردن نظام بردهداری بود ـ با تدبیری حکیمانه و مرحله به مرحله پیش رفت تا این فرهنگ غلط را که در افکار و باورهای انسانها ریشه دوانیده بود، بهتدریج تغییر دهد و اصلاح کند.
بردهداری قرنها پیش از
اسلام و همزمان با آن در تمام نقاط
دنیا یک امر عادی و طبیعی بوده است و حتی برخی
فلاسفه و متفکران آن را توجیه فلسفی، حقوقی و خدایی میکردهاند.
مثلاً
افلاطون بردگان را جزء اصیل و لازم عناصر تشکیلدهنده جامعه به شمار آورده
و
ارسطو نیز بردهداری را امری طبیعی و ضرورتی اجتماعی دانسته است.
و
بردگان در جامعه از
حیوانات هم پستتر بودند و با بهانههای کوچک به دست اربابان خود کشته میشدند و این نحوه بردهداری ظالمانه هم یک اصل اقتصادی به شمار میرفت.
بردهداران نمیخواستند که بردهداری ملغا شود و بردگان را هم توان اعتراض نبود و جو فرهنگی و اقتصادی جامعه به نحوی بود که حتی اگر بردگان خود میخواستند بدون
مالک خود به
زندگی ادامه دهند، با هزاران مشکل و کمبود گرفتار میشدند؛ پس بایستی اول برای آزادی بردگان بسترسازی مناسب میشد و بعد از آن به مبارزه با بردهداری اقدام میشد و این همان شیوهای است که اسلام برای مبارزه با بردهداری پیش گرفته بود.
دین مبین اسلام راه مرحله به مرحله را برای آزادی بردگان پیش گرفت و برنامه آن را طوری تنظیم کرده بود که اگر
حکومت اسلامی و
خلافت از مسیر خود منحرف نمیشد تا چند دهه پس از آغاز
اسلام، اثری از بردهداری نمیماند. پس این اسلام بود که برای اولین بار در
جهان، نظام ظالمانه بردگی را مردود کرد که گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست؛ یعنی
عرب و
عجم و آقا و برده در اصل انسانیت با هم فرقی ندارند و تنها ملاک برتری،
تقوا و
پاکدامنی است و با تأکید بر رفق و مدارای در خور مقام انسانی با بردگان، به نحوی که از غذایی که خودشان میخورند و لباسی که میپوشند، در اختیار بردگان قرار بدهند،
بر مقام انسانی آنان ارج نهاده و برابری و برادری و تساوی در حقوق را برای آنها ثابت کرد و سیزده قرن قبل از
اروپا و
آمریکا به این کار اقدام کرد.لذا اسلام نهتنها با نظام ظالمانه بردهداری که براساس نژادها و قومیتها بوده، به مبارزه پرداخت، بلکه
فرهنگ این نوع بردهداری را هم مردود دانست و آن را ریشهکن کرده است.
اسلام به بهانههای مختلف و مرحله به مرحله به سمت آزادی بردگان گام برداشته به عنوان نمونه:
روایات فراوانی، بردگان را به عنوان برادر معرفی میکنند و بدترین مردم را کسانی میدانند که
انسان را میفروشند.
اسلام،
کفاره بعضی از
گناهان را
آزادی یک برده قرار داده است.
بخش مهمی از
زکات را برای خریدن و آزاد کردن بردگان قرار داده است.
اگر شخص به خریدن یا
ارث، مالک پدر یا مادر یا خاله و غیره خود شود، آنها خود به خود آزاد میشوند.
قرارداد مکاتبه که برده با
مالک خود میبندد که در مدت معینی با پرداخت مقداری
پول آزاد شود.
در صورت اذیت و آزار مالک،
حاکم اسلامی میتواند
حکم به آزادی برده کرده یا بر اثر
پیری یا کوری و
بیماری، برده آزاد میشود.
تأکید بر آزاد کردن بردگان در راه خدا و وعده
پاداش فراوان در قبال آن، که در سیره و روش اهل بیت (علیهمالسلام) هم چنین رویهای بوده است که با دسترنج خود بردگان را میخریدند و آزاد میکردند.
و اگر اسلام اسرای جنگی را به عنوان برده معرفی میکند، به خاطر این بوده است که:
اولاً اگر آنها را آزاد میکرد، آنها به لشکر دشمن میپیوستند و ضد اسلام
جنگ میکردند.
ثانیاً با توزیع آنها در میان جامعه اسلامی باعث پرورش آنها و تربیت آنها با آدابورسوم اسلامی میشد و بعد از آزادی دیگر اسلام را که
تهدید نمیکردند، بلکه باعث ترویج اسلام در میان
دشمنان اسلام میشدند.
ثالثاً از
حرفه و
هنر آنها هم در جهت یادگیری
مسلمین بهرهبرداری میشد.
بنابراین اسلام نهتنها از
بردهداری حمایت نکرده که با تدابیری منطقی و حکیمانه راه را برای آزادی بردگان هموار کرده و شواهد تاریخی و
سیره امامان معصوم (علیهمالسلام) همگی گواهی روشن بر این واقعیت است؛ ازاینرو این ادعا که در اسلام بردهداری به رسمیت شناخته شده است، ادعای بدون دلیل است. قرآنی که بر کرامت ذاتی انسانها تأکید میکند و تنها تقوا و پرهیزکاری را ملاک ارزشگذاری میداند
و احسان و نیکی به بردگان را در کنار نیکی به خویشاوندان و یتیمان و فقیران قرار داده است
و آزادی بردگان را به عنوان یکی از موارد
کفاره قرار داده
که نشانگر اهتمام به آزادی بردگان است ـ و یکی از مصارف
زکات را آزادی بردگان
معرفی کرده است و ... چگونه میتواند بردهداری را به رسمیت شناخته باشد؟ کدامین
آیه از
قرآن شاهد بر این مطلب است؟!
اگر در قرآن یا روایات نامی از بردگان برده شده، نه به معنای تأیید آن که ناظر به فرهنگ و عرف آن زمان بوده که بردهداری یک امر عادی و طبیعی تلقی میشده است و اسلام به منظور الغای این
فرهنگ زشت و برای رسیدن به
هدف خویش که از بین بردن نظام بردهداری بود ـ با تدبیری حکیمانه و مرحله به مرحله پیش رفت تا این فرهنگ غلط را که در افکار و باورهای انسانها ریشه دوانیده بود، بهتدریج تغییر دهد و اصلاح نماید. بدیهی است اگر اسلام از همان آغاز با شدت در مقابل بردهداری میایستاد، با توجه به رسوخ این فرهنگ در باورها و افکار مردم نتیجهای حاصل نمیشد. در مورد مسائل دیگری نیز اسلام همین رویه را پیش گرفته است، مانند
شرابخواری،
ربا و ... که به صورت تدریجی و مرحله به مرحله حکم حرمت آنها صادر شده است.
در پایان یادآوری این نکته لازم است که بردهداری به صورت سابق در زمان ما به جز در موارد نادری پایان یافته است؛ ولی پدیده نوظهور بردگی دستهجمعی که توسط مدعیان دفاع از آزادی بشر و
حقوق بشر به واسطه سیاستهای استعماری و شرکتهای غولآسای آنها که با تبلیغات مسموم و ابتذال و مواد افیونی، همراه است، مردم جهان ـ و به خصوص جهان سوم ـ را به عنوان بردگان خود قرار دادهاند و برای برقرار ماندن آقایی خود، از هیچ جنایتی همچون کشتن
اطفال و
زنان و پیرمردان، چشمپوشی ندارند و در این دنیای
سرمایهداری که صهیونیستها در پشت پرده، آن را میچرخانند، تنها چیزی که جایگاهی ندارد،
انسانیت،
اخلاق، برابری و برادری است؛ ولی متأسفانه بعضی چشم و گوش خود را بسته و به اسلام خوردهگیری میکنند و فرهنگ غرب را تنها فرهنگی میدانند که با بردهداری مبارزه کرده است؛ درحالیکه اگر هم غرب با آن شیوه سابق بردهداری مبارزه کرده، امروزه با شیوهای نو توده مردم
دنیا را برده خود کرده است و خود را آقا و مالک همه مردم دنیا میداند و انسان را در قیدوبند
دنیاطلبی و شهوت گرفتار کرده است. درحالیکه اسلام با فراخوانی انسانها به
بندگی خدا، او را از تمام قیود دنیوی رهایی میبخشد و با احکام متعالی خود باعث ترقی و تعالی انسان به درجات عالی انسانی و الهی میشود.
پس بر همه ما لازم است که مواظب بوده و فریب ظاهر و شیطانی
غرب را نخوریم و به جهنمی که در جوامع غربی وجود دارد، چشم بدوزیم و منجلاب
فساد و تباهی بنیادهای اساسی اجتماعی آن جوامع را با دیده
عبرت بنگریم و بر
دین اسلام و احکام متعالی آن افتخار کنیم.
۱. نگاهی به بردگی، محمدعلی گرامی، نشر روح، قم.
۲. حرفهای تنها در قرآن، عبدالحسین عدل، کتابفروشی زوار، مشهد، ۱۳۶۳ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بردهداری در اسلام و قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۰۸.