آمریکا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آمریکا،
ایران،
دربار پهلوی.
پرسش: ردپای نفوذ و حضور
آمریکاییان در ایران و پیدایش چهره استعماری و نفوذیشان در دربار پهلوی را بیان کنید؟
پاسخ: بدون شک حضور آمریکا در ایران از دوره
قاجار دیده میشود و ردپای آمریکاییها در ایران به این دوره از
تاریخ مربوط است. در خلال سالهایی که قدرتهای بزرگ و استعماری
جهان در اثر شرکت در
جنگ جهانی اول دچار ضعف شدند، آمریکا با استفاده از این فرصت حضور استعماری خود را با ظاهری دوستانه آغاز نمود. در دوره قاجار که انگلیس و روسیه و فرانسویان و برخی از کشورهای دیگر در ایران جولان میدادند و
امتیازات منحصربهفرد و چشمگیری از دولت ایران میگرفتند،
صدای این امتیازات در جهان میپیچید و حیرت کشورهای دیگر را برمیانگیخت و به طمعورزی برمیداشت تا در تکاپو افتان به سهم خویش برسند.
روابط آمریکا با ایران را میتوان به سه دوره تقسیم کرد:
۱. دوره حضور نامحسوس؛
۲. دوره حضور محسوس و روابط سلطهگرایانه؛
۳. دوره تیرگی روابط و پایان حضور با
انقلاب اسلامی.
آمریکاییان در ایران بهخاطر حضور دو
قدرت بزرگ
روس و
انگلیس با احتیاط کامل وارد شدند و در رقابت نامحسوس حرکت نفوذی روز افزونی را ایجاد نموده و به تدریج گسترش دادند. در دولت مزبور بهخاطر نفوذ و دخالت استعماری چهره منفی در بین مردم ایران داشتند و از این دو دولت تنفر داشته و احساس دشمنی مینمودند، آمریکاییان با مطالعه و شناخت این زمینهها حضور خود را در ایران آغاز نمودند.
دولت آمریکا در برقراری روابط با دولتها براساس سیاستها و برنامههای دقیق از پیش تعیین شده حرکت میکند، سیاست منفعتطلبانه و سودجویانه که به
مکتب جکسونیسم تعریف شده است. این سیاست بر تمام روابط این کشور با کشورهای دیگر
حاکم میباشد.
در دوره اول حضور آمریکا در ایران قبل از اینکه سیاستمداران این کشور بهطور علنی به
فکر تسلط سیاسی باشند و بهطور رسمی با ایران روابط اساسی برقرار کنند، فعالیتهای فرهنگی و بهداشتی و مردمدوستانه در شهرهای مختلف با تأسیس
مدارس و
مراکز بهداشتی آغاز گردید.
دولتمردان آمریکا برای نفوذ در
قلب مردم ایران از آن جهت که روس و انگلیس مورد
خشم و
نفرت قرار گرفته بودند، از ملت و دولت ایران تمجید مینمودند.
دولت ایران با دولت آمریکا در سال ۱۸۵۶ م، ۱۲۷۳ ق یک
عهدنامه دوستی و بازرگانی منعقد نمودند و هر دو
دولت مجاز شدند، در پایتخت همدیگر علاوه بر تأسیس
سفارتخانه، یک کنسولگری داشته باشند و حمایت از اتباع آمریکا در ایران از سوی کنسولگری آمریکا نیز مطرح شد که بعدها تبدیل به
قانون کاپیتولاسیون شد.
در گامهای بعد با پیشروی آمریکاییان در ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی، آنان درصدد گرفتن
امتیازات و رقابت با دیگران برآمدند؛ لذا در سال ۱۸۸۲ م وینستون نماینده دولت آمریکا در تهران در پی انعقاد عهدنامه
خط آهن بود که با دخالت انگلیس لغو شد.
در نیمه دوم قرن ۱۹ م کنگره آمریکا قانون تأسیس
سفارت در ایران را رسماً تصویب نمود و قدم مهمی را در راه نفوذ و بسط سلطه آمریکا در ایران برداشت و در سال ۱۲۹۹ ش که
کودتای سیاه در ایران واقع شد، امریکاییها با جدیت در پی کسب جای مناسب در ایران بودند. آنها با دخالت در جردن قرار داد ۱۹۱۹ این
سیاست را تعقیب نمودند.
امتیازات نفتی انگلیس نیز آمریکا را برای تسلط بر چاههای نفت ایران تحریک مینمود؛ لذا درصدد انعقاد قرارداد نفتی با ایران بودند؛ ازاینرو در سال ۱۳۰۳ یک قرارداد با شرکت سینکلر منعقد شد و
مجلس ایران این قرارداد را تأیید کرد؛ ولی با اعتراض شدید روس و انگلیس مواجه شد و با کشته شدن یک تبعه آمریکایی این امتیاز به تعطیلی کشیده شد.
با قدرتگیری قوام در ایران نفوذ و تسلط آمریکا رو به فزونی گذاشت
و یک هیئت مالی از سوی آمریکا به ایران گسیل شد.
پس از قدرتگیری و کودتای رضاخان در ایران حضور
آمریکا در دوره اول همچنان قابل تعریف بود؛ یعنی حضوری چندان پرقدرت نداشت؛ بلکه بهطور نامحسوس و در مجامع بینالمللی با اظهار نارضایتی از سلطه روس و انگلیس از مردم ایران
دفاع مینمود و در
جنگ جهانی خواستار خروج نیروهای روس از ایران شد و برای حضور نیروهای خود به کسب مجوز قانونی موفق گردید (۱۳۲۴).
در سال ۱۳۲۱ که ایران گرفتار پیامدهای ناگوار جنگ جهانی بود که
قحطی و بیماریهای هولناک از آثار آن بود، مجلس سیزدهم برای نجات از این بحرانها به «میلیسپو» حق قانونگذاری داد. این مأمور آمریکایی در
ارتش و شهربانی و
ژاندارمری نفوذ قانونی پیدا نموده و سیطره خود را به کشور فراگیر نمود.
دخالتهای «میلیسپو» مورد
اعتراض مجلس واقع شد و تقیزاده و مصدق بهعنوان نماینده از او دفاع کردند.
بدین ترتیب این دوره را میتوان مرحله آغازین دوره دوم حضور آمریکا در ایران تلقی نمود.
در سال ۱۳۲۲ سه دولت روس، انگلیس و آمریکا برای شناخت تمامیت ارضی ایران بیانیهای مشترک در تهران صادر کردند.
بدین ترتیب سلطه رسمی آمریکا بهعنوان رقیب سوم در ایران شکل جدی و تازه به خود گرفت و با پیدایش خطر
کمونیسم از سوی
اتحاد شوروی، در کشور آمریکا و انگلیس که نماینده
امپریالیسم بودند، به هم نزدیک شدند؛ چراکه هدف مشترک آنها ایجاد خط دفاعی و سدی محکم در برابر
کمونیزم بود. دولت انگلیس با درک این موقعیت حساس و
قدرت روزافزون جهانی آمریکا، نیروها وابستگان خود در ایران را به آمریکا نزدیک نمود.
بنابراین با قدرتگیری
محمدرضا که با همدستی انگلیس انجام گرفت، چهره استعماری و حضور سلطهگرایانه آمریکا شکل جدیتری به خود گرفت و تا پایان دوره
حکومت او استمرار و شدت یافت، در سال ۱۳۲۸ محمدرضا با
دعوت ترومن در آمریکا حضور یافت و از این کشور استمداد نظامی در برابر اتحاد
شوروی نمود که به نفوذ و سلطه بیشتر آمریکا منجر میشد.
بدترین چهره استعماری آمریکا در ایران دخالت در
کودتای ۲۸ مرداد بود که دولت مردمی ایران را از میان برداشت و دیکتاتوری ۲۵ ساله محمدرضا با حضور و حمایت آمریکا در ایران در طول این سالها استمرار یافت.
خصوصاً سازمان اطلاعات
ساواک ایران براساس سیستم
سازمان سیا، بهترین ابزار نفوذ آمریکاییها در تمام نقاط کشور و تسلط آنها بر تمام نیروهای نظامی و سیاسی و اقتصادی بود که سیطره
غرب را بر ایران بیشتر نمود تا جایی که ایران بهعنوان مهمترین حلقه کمربند امنیتی غرب در برابر کمونیسم محسوب میشد.
این نفوذ چهره استعماری آمریکا در دربار پهلوی تا
سقوط سلطنت دیکتاتوری محمدرضا با تمام مفاسد و فجایع و
غارت ثروتهای مادی و تخریب فرهنگ معنوی ایران استمرار داشت، تا اینکه با
پیروزی انقلاب اسلامی که آمریکا نقشه کودتای دیگر را در سرداشت، با اشغال
لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط
امام پایان پذیرفت و روابط به تیرگی کشید. در نتیجه دوره اول روابط ایران با آمریکا که از عصر
قاجار شروع شد تا شهریور ۱۳۲۰، و دوره دوم که روابط سلطهگرایانه بود تا
انقلاب استمرار داشت.
۱. ۲۵ سال
حاکمیت آمریکا بر ایران، جواد منصوری.
۲. تاریخ سیاسی معاصر، سیدجلالالدین مدنی.
خداوند میفرماید:
«و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا؛
خداوند هيچگونه سلطه و استيلای
کافرین بر
مؤمنین را
مشروع نمیداند».
بنابراين مؤمنين بايد در روابط خود با
بیگانگان هرگز در برابر آنها منعطف و سلطهپذير نباشند؛ بلكه با موضع
قدرت با آنها برخورد كنند. هيچ كافری شرعاً نمیتواند بر مؤمنين استيلا داشته باشد.
سایت اندیشه قم.