• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علت وجوب نماز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: فلسفه نماز، وجوب نماز، اهمیت نماز.

پرسش: چرا خداوند متعال در میان این همه عبادات و اعمال، نماز را واجب کرده و این‌قدر اهمیت برای آن قائل شده است؟

پاسخ: خداوند متعال نیازی به عبادت بندگان ندارد و اگر دستور به عبادت می‌دهد، به دلیل اثرگذاری هر عبادت در نفس آدمی برای کمال‌یابی و تقرب آدمی به خداوند است. چنان‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: هنگامی که وقت نماز می‌رسد، فرشته‌ای به مردم می‌گوید: ‌ای مردم! برخیزید و آن آتش‌هایی که پشت سر خود (با گناهانتان) روشن کرده‌اید، با نماز خاموش کنید.
پس معلوم می‌شود که اگر کسی نماز نخواند، هم گرفتار گناه می‌شود و هم گناهان قبل را از بین نبرده است و این چیزی جز غضب و عذاب الهی در پی ندارد.



بر اثر حکمت خدای سبحان، هیچ کاری بیهوده از او صادر نمی‌شود؛ چون خداوند حکیم است و هر حکیمی کارش را با هدف انجام می‌دهد؛ پس کار خداوند دارای هدف است و بر اثر غنای ذاتی او هیچ چیزی نمی‌تواند هدف ذات حق باشد؛ زیرا لازمه‌اش آن است که ذات حق بدون آن هدف کامل نبوده و با نیل به آن هدف کامل شود و حال آن‌که واجب‌الوجود عین کمال و نامحدود است و کمالی خارج از ذات او فرض نمی‌شود.
عبادت به عنوان هدف آفرینش انسان تعیین شده است و این تعیین، حکمتی دارد که غیر از آداب و احکام آن است.


احکام عبادات، واجباتی است که در کتب فقهی، مثل چگونگی وضو و نماز خواندن و واجبات نماز آمده است.
[۱] جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، ص۳۳، قم، اسرار، چ۳، ۱۳۷۹ ش.



از مهم‌ترین عبادت‌ها نماز است؛ زیرا نماز روح بندگی را در انسان تقویت می‌کند.

۳.۱ - حدیثی از امام رضا

چنان‌که حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ نامه‌ای که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود، چنین فرمودند: علت تشریع نماز توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار، مبارزه با شرک و بت‌پرستی، قیام در پیشگاه پروردگار و در نهایت خضوع و نهایت تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از گناهان گذشته و نهادن پیشانی بر زمین، هر روز برای تعظیم پروردگار است.


و نیز از اهداف خواندن نماز و دستور به آن این است که ضِمن مُداومت با یاد او و ذکر خداوند با توجه به شکل و قالب نماز که رکوع و سجده بر خاک است، روح سرکش و طغیانگری در انسان خاموش شده و توجه به خداوند و خضوع در برابر او انسان را از معاصی باز می‌دارد.

۴.۱ - حدیثی از امام محمد‌باقر

از حضرت امام محمد‌باقر (علیه‌السّلام) منقول است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: در وقتی که بنده در نماز می‌ایستد، خدای متعال به او نظر می‌افکند (خدای تعالی اقبال بر او می‌کند) تا آن‌که از نماز فارغ شود و رحمت بر او سایه افکند و از بالای سرش تا افق آسمان، ملائکه او را احاطه کنند و از اطرافش تا آسمان، خدای تعالی ملکی را موکل او کند که بالای سرش ایستد و بگوید‌ ای مصلی! اگر بدانی چه کسی به سوی تو نظر می‌کند و با چه کسی مناجات می‌کنی، توجه به غیر نمی‌کنی و از این موضع خود هیچ‌گاه مفارقت نمی‌کنی.


با توجه به حکمت عبادات و اهمیت عبادات ـ به ویژه نماز ـ که احادیث روایت شده از معصومان (علیهم‌السلام) و حتی آیات قرآن نیز بر آن تأکید می‌کند، معلوم می‌شود خود نفس عمل و شکل ظاهری هم بدون تأثیر نیست، اگرچه برای نماز شکل باطنی و حقیقی هم قائل شده‌اند؛ ازاین‌رو می‌توان نتیجه گرفت که خداوند به دلیل علاقه به انسان و عشق به او، نماز را که یک حقیقتی نورانی است، واجب کرد. تا آدمی هر چه سریع‌تر و بهتر به خداوند نزدیک شده و سیر تکامل را طی کند.

۵.۱ - حدیثی از امام صادق

نماز در همه ادیان بوده به دلیل اهمیت آن، حضرت امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: نزد خداوند محبوب‌ترینِ اعمال، نماز است و نماز آخرین وصیت انبیا است.

۵.۲ - حدیثی دیگر

و باز حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: نماز وسیله تقرب پرهیزکاران به خداست. نماز ستون دین است.

۵.۳ - حدیثی از پیامبر اسلام

و پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هر چیزی چهره و نشانه‌ای دارد و صورت و نشانه دین شما نماز است؛ پس نباید کسی از شما صورت دینش را ترک کند.

دیگر این‌که اگر مشکلات روزمره بشر را در نظر بگیریم، می‌بینیم عمده آن‌ها به خاطر فراموشی یا بی‌توجهی به قیامت است که پدیدآورنده مشکلات و سختی‌های طاقت‌فرسای بشری است و دلیل فراموشی قیامت، سُستی یا بی‌توجهی و یا غفلت از یاد خدا ست؛ و قرآن علت تبهکاران را که می‌شمارد، می‌فرماید: چون روز حساب را فراموش کردند، مُستحق عذاب هستند. و نمازگزار واقعی قیامت را فراموش نمی‌کند، و آن را باور دارد.


یکی از فواید مهم عبادت که عقل و نقل بر آن اتفاق دارند و باید آن را یکی از اسرار عبادت به شمار آورد، آن است که از هر عبادتی در قلب اثری حاصل می‌شود، که از آن در روایات به زیادت یا توسعه نقطه سفید در دل تعبیر شده است و باید دانست که بین ظاهر و باطن و غیب و شهود انسانی، یک ارتباط و علاقه‌ای نهفته است که آثار هر یک و افعال و حرکات هر یک در دیگری سرایتی عظیم و تأثیری شگرف دارد و این مطلب، هم برهانی است و هم وجدان و کشف و شهود بر آن صحه می‌گذارد.
چنانچه حالات صحت و مرض بدن و عوارض مزاجیه و حالات داخلیه و خارجیه بدن در روح و باطن مؤثر است و به عکس حالات روحی و خلقی و ملکات نفسانی آدمی در حرکات و افعال بدن مؤثر است، حتی در دیگران نیز اثر می‌گذارد. پس می‌توان نتیجه گرفت که هر یک از اعمال و حتی گفتار ـ چه خوب و چه بد ـ در نفس تأثیرگذار است که یا آدمی را متوجه به دنیا و زخارف آن می‌کند و یا آدمی را متوجه به آخرت و محبوب حق و حقیقت کرده و قلب را الهی می‌نماید.



این‌جا می‌توان نتیجه گرفت که با توجه به اهمیت و سفارش قرآن و ائمه (علیهم‌السلام) به نماز و سفارش به رعایت آداب و احکام آن و توجه به باطن و با توجه به این‌که برای هر عملی و سخنی، صورت حقیقی و شکل باطنی وجود دارد و با در نظر گرفتن این‌که نماز محبوب‌ترین عبادت نزد خدا و بهترین وسیله برای تقرب است و با ذکر تأثیرگذاری هر عملی و گفتاری بر نفس و قلب آدمی و تاثیرگذاری آن بر حرکت‌ها و جهت‌گیری‌ها و در نهایت تعیین خط‌مشی و سعادت و شقاوت.معلوم می‌شود که چرا خداوند نماز را واجب کرد و چرا نمی‌شود به جای نماز عملی دیگری را انجام داد. چون هر عملی اثر خودش را دارد و معلوم است هیچ عملی به‌ اندازه نماز وسیله قرب به خداوند نیست.


و نیز می‌توان به این نتیجه رسید که ترک امری با این اهمیت و عظمت، کم‌کم به ترک اعمال دیگر و بی‌توجهی به آن‌ها و در نهایت ترک امور دین و اعمال اساسی آن و دوری از خداوند (که خود بدترین عذاب‌ها است) خواهد انجامید.


با ذکر مطالب گذشته، روشن می‌شود که نماز همه‌اش تشکر نیست و نفس نماز برای صرف تشکر نمی‌باشد؛ بلکه نماز در وهله اول وسیله تقرب به خداوند می‌باشد.


با توجه به مطالبی که بیان شد، معلوم می‌گردد که خداوند متعال نیازی به عبادت بندگان ندارد و اگر دستور به عبادت می‌دهد، بدلیل اثرگذاری هر عبادت در نفس آدمی برای کمال‌یابی و تقرب آدمی به خداوند است.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هنگامی که وقت نماز می‌رسید، فرشته‌ای به مردم می‌گوید: ‌ای مردم، برخیزید و آن آتش‌هایی که پشت سر خود (با گناهانتان) روشن کرده‌اید با نماز خاموش کنید.
پس معلوم می‌شود که اگر کسی نماز نخواند، هم گرفتار گناه می‌شود و هم گناهان قبل را از بین نبرده است و این چیزی جز غضب و عذاب الهی در پی ندارد.

۱. آیت‌الله جوادی آملی، حکمت عبادات.
۲. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) سرالصلاة.
۳. آیت‌الله علی نمازی شاهرودی، ابواب رحمت.


۱. جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، ص۳۳، قم، اسرار، چ۳، ۱۳۷۹ ش.
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۹۴.    
۳. موسوی خمینی، سیدروح‌الله، سرالصلوة، ص۲۶، تهران، ۱۳۶۰ ش.    
۴. موسوی خمینی، سیدروح‌الله، سرالصلوة، ص۲۳، تهران، ۱۳۶۰ ش.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۶۴.    
۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۰.    
۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۱۷.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۷۰.    
۹. ص/سوره۳۸، آیه۲۶.    
۱۰. موسوی خمینی، سیدروح‌الله، سرالصلوة، ص۲۸ و ۲۹، تهران، ۱۳۶۰ ش.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علت وجوب نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۹/۱۶.    







جعبه ابزار