• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حق و حقیقت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حق و حقیقت.
پرسش: حق چیست و چه‌گونه می‌توان تابع حقیقت بود؟
پاسخ: حق به معنای در میان طریق راه رفتن و راستی و درستی را دنبال نمودن و از روی حکمت چیزی را در جای خود قرار دادن است. و تبعیت از حق و حق‌مداری در باب اندیشه و نظر، مجهز گشتن به سلاح منطق و مزین شدن به جامه‌ی یقین و دوری از مغالطه‌کاری و خیال‌بافی و پرهیز از تبعیت اشخاص، به‌جای تبعیت از قول حق و درست است و در باب عمل، محاسبه‌ی نفس، بندگی ، خداترسی و یاد مرگ و قیامت، سلوک در طریق حق می‌باشد و مسلماً وقتی حق برای انسان آشکار شد، اهل حق، ملازمان دیاران حق و حقیقت‌اند.



در ابتدا باید حق و حقیقت را شناخت تا در مرحله‌ی بعد با پوشیدن جامه‌ی حق بتوان اهل حقیقت گشت. در بیان حضرات معصومان سلام‌اللَّه‌علیهم‌اجمعین وارد شده است که حق سنگین است؛ اما گوارا، و باطل سَبُک است؛ اما کشنده.
[۱] امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، حکمت ۳۷۶.
حق را بگوی ولو بر علیه خودت باشد.

صبور و شکیبا باش در ملازمت حق، ولو این‌که تلخ باشد.
[۳] مجلسی محمدباقر، بحار الانوار، ج ۷۰، ص ۱۸۴، ح ۵۲.



از این منظر به نحو اجمال معلوم می‌گردد که تبعیت از حق دشوار است، ولو این‌که کمال آدمی در آن است و واگذاری حق و سلوک در مسیر باطل آسان است؛ اما انسان را به تباهی می‌کشد. در یک مثال ساده ماجرای ملازمت از حق، صعود بر قله‌ای رفیع را می‌ماند که دشوار است ؛اما نتیجه‌ای بس شیرین و مسرت‌بخش را به دنبال دارد.


حق به معنای قطعی، موجود ثابت، عدل و یقین است.


حقیقت به معنای راستی و درستی.


حَقّ الفَرَسُ به معنای اینکه اسب در دویدن سُم پا را جای سُم دست گذاشت.


کلام مُحقّق به معنای سخن محکم و متقن، و سخن منظم است.
[۴] بندر ریگی محمد، ترجمه فرهنگ منجد الطلاب.



حَقَّ الطَریق به معنای میانه‌ی راه را گرفت در رفتن.


مُحق به معنای درست‌گوی و درست‌رأی.


حاق به معنای وسط و میانه چیزی است.
[۵] سیّاح احمد، فرهنگ جامع.



حق آن چیزی است که از روی حکمت در جای خود قرار گیرد و فقط در موارد نیک و خوب به کار رود.
[۶] عسکری ابوهلال، الفروق فی اللغة.



و با در نظر گرفتن روایات به این نتیجه می‌رسیم که در میان طریق راه رفتن و راستی و درستی را دنبال نمودن و از روی حکمت چیزی را در جای خود قرار دادن، معنای حق است.



به فرموده امام علی علیه‌السلام: ملازم حقیقت بودن، اصل و اساس حکمت است.
[۷] آمُدی عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم.


و باز آن حضرت می‌فرماید: دلایل واقعی را فرا گیرید و خود را با برهان و منطق، مجهز و مسلح سازید و از شبهه و مغالطه‌کاری بپرهیزید.
[۸] آمُدی عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم.



امام علی ـ علیه‌السلام ـ در این سخنان به نحوه اتحاذ روش علمی برای رسیدن به حقایق اشاره می‌کند و آن عبارت است از: روش استدلال و برهان که در آن به اتفاق و اجماع رجال بر قولی یا مسلم بودن و شهرت آن نزد علما اعتماد نمی‌شود. پس حقیقت، حقیقت است اعم از اینکه مردم آن را بشناسد یا منکر آن باشند.

۱۳.۱ - کلام امام کاظم

و از لطیف‌ترین بیانات در این زمینه کلام امام موسی بن جعفر علیه‌السلام است که فرمود: ای هشام اگر در دست تو گردویی باشد، ولی مردم گمان برند که آن دُرّ گران‌بهایی است، هرگز تو را سود و فایده‌ای نخواهد بخشید؛ چون تو خود می‌دانی که آن‌چه در دست تو است، گردویی ناچیز بیش نیست و نیز اگر در دست تو مرواریدی گران‌قدر باشد، اما مردم بگویند که آن گردو و چیز کم‌ارزشی است، به تو زیان و ضرری نخواهد رسید؛ زیرا تو یقین داری که آن گوهر ارزنده‌ای می‌باشد.
[۹] الحرّانی حسن، تحف العقول، کتاب‌فروشی اسلامیه، ص ۴۰۶.
[۱۰] طباطبایی محمدحسین، علی و فلسفه الهی، ص ۳۳.


۱۳.۲ - سخن خداوند متعال

خدای سبحان در قرآن کریم می‌فرماید: در قیامت شما را با حق وزن می‌کنند.


و لذا اگر جانتان و عملتان از حق بهره‌مند بود، می‌شود سنگین و اگر از حق بهره نداشت، می‌شود سبک. آنها که میزان سنگینی دارند، اهل نجات‌اند و آنها که میزانشان سبک است، اهل عذاب‌اند؛ از‌این‌رو خود را آماده سازید و ببینید کارتان در مسیر حق است یا نه؟ برای حق است یا نه؟ از حق شروع شده است یانه؟

۱۴.۱ - سخن امام علی

به فرموده امام علی علیه‌السلام: قبل از این‌که روز محاسبه فرا برسد، شما حسابگر خود باشید.
آیا فروختید یا خریدید و آیا در این خرید و فروش زیان دیدید یا نفع بردید؟

۱۴.۲ - سخنی دیگر از حضرت

و باز آن حضرت می‌فرماید: فرق من و عمروعاص این است که یاد مرگ نمی‌گذارد که من باطل بگویم و فراموشی آخرت نمی‌گذارد که او حق بگوید، او چون آخرت را فراموش کرد، حق نمی‌گوید و من چون به یاد مرگ هستم، یاد مرگ نمی‌گذارد که من به بازیچه سرگرم شوم.
[۱۵] جوادی آملی عبداللَّه، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص ۱۰۹ و ۱۴۴.



نتیجه اینکه تبعیت از حق و حق‌مداری در باب اندیشه و نظر مجهز گشتن به سلاح منطق و مزین شدن به جامه‌ی یقین و دوری از مغالطه‌کاری و خیال‌بافی و پرهیز از تبعیت اشخاص به‌جای تبعیت از قول حق و درست است؛ و در باب عمل، محاسبه نفس، بندگی، خداترسی و یاد مرگ و قیامت سلوک در طریق حق می‌باشد و مسلماً وقتی حق برای انسان آشکار شد، اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت‌اند، و به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام: حق را که شناختی، اهل حق برای تو آشکار می‌شوند.
[۱۶] طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۱۱ ؟.



۱. جوادی آملی عبداللَّه، حکمت نظری و عملی در نهج‌البلاغه، درس هفتم.
۲. حسینی طهرانی محمدحسین، نور ملکوت قرآن، ج ۱، بحث سوم.
۳. جوادی آملی عبداللَّه، حیات عارفانه امام علی علیه‌السلام، فصل پنجم.
۴. نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۱۴، ۱۴۱، ۲۱۶، ۲۲۰، ۹، ۱۵۷، ۲۰۱، ۹۱ و ... .
۵. نهج البلاغه، نامه‌های ۱۵، ۱۷، ۷۹ و ۵۳.


۱. امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، حکمت ۳۷۶.
۲. مجلسی محمدباقر، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۲.    
۳. مجلسی محمدباقر، بحار الانوار، ج ۷۰، ص ۱۸۴، ح ۵۲.
۴. بندر ریگی محمد، ترجمه فرهنگ منجد الطلاب.
۵. سیّاح احمد، فرهنگ جامع.
۶. عسکری ابوهلال، الفروق فی اللغة.
۷. آمُدی عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم.
۸. آمُدی عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم.
۹. الحرّانی حسن، تحف العقول، کتاب‌فروشی اسلامیه، ص ۴۰۶.
۱۰. طباطبایی محمدحسین، علی و فلسفه الهی، ص ۳۳.
۱۱. اعراف (۷)، آیه ۷.    
۱۲. شریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص ۱۷۷، خطبه ۸۹.    
۱۳. شریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص ۱۷۹، خطبه ۹۰.    
۱۴. شریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص ۱۶۴، خطبه ۸۳.    
۱۵. جوادی آملی عبداللَّه، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص ۱۰۹ و ۱۴۴.
۱۶. طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۱۱ ؟.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | حقیقت طلبی




جعبه ابزار