حدیث باب مدینه علم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حدیث باب مدینه علم .
پرسش: حدیث باب
مدینه علم چه حدیثی است و در جوامع حدیثی شیعی و سنی چه مقدار اعتبار دارد؟
پاسخ: علمای اسلام متفقند که
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ از دیگر
صحابه رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ عالمتر و در احکام الهی و تفسیر رموز قرآن و سنت از آنان داناتر و در فقه و قضا بصیرتر و عادلتر بود.
خواص یاران
پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مثل
امسلمه و
عایشه ، همسران وی، و
سلمان فارسی و
انس بن مالک و
عمر بن الخطاب و
عبدالله بن عباس و
معاویة بن
ابیسفیان و عبدالله بن مسعود و بریدة بن الحصیب و جابر بن عبدالله و عدی بن خاتم و ابوسعید خدری... هر یک ضمن احادیثی این امر را اثبات کردهاند.
اما این راز مکتوم مانده است که وی این همه
دانش را در علوم عقلی و نقلی و رزمی کجا و چه وقت از چه کسی آموخته بود تا حدی که بتواند سخنگو و سفیر و کاتب
وحی پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شود و خطبهها و اشعار و فتاوی او سرمشق فصحای
عرب و راهنمای داوران و داورسان
مسلمان گردد.
علمای امامیه به استناد احادیث وارده از طرق شیعی و سنی، علم
علی ـ علیهالسلام ـ را مانند سایر فضایل و خصایص او موثوب و
فطری و ممد از صحبت و
تربیت رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میدانند. آنان عقیده دارند که علی ـ علیهالسلام ـ آموزگاری جز
خاتم الانبیا و درس و مشقی جز
قرآن و حدیث نداشته و در خلوت و جلوت و سفر و حضر پیوسته از رشحات فیض تعلیم و ارشاد رسول الله بهرهمند بوده و رموز
ولایت و
رهبری را از پسر عم خود فراگرفته است.
وقتی کودک بود بر دوش مصطفی یا دستدردست او به دشتها و درههای بطحاء میرفت و هرچه در نظرش مجهول میآمد، از حضرتش میپرسید و پاسخ میگرفت. رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در کودکی او را از پدرش
ابوطالب بگرفت و پسرخوانده و عضو خانواده خود ساخت، علاقهاش به علی ـ علیهالسلام ـ تا حدی بود که در خلوتگاه
غار حرا او را با خود میبرد.
بعد از
بعثت و در کشاکش کارشکنیهای
قریش علی نوجوان سایهوار دنبال پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ رفت و در برابر هر حادثه خود را سپر او میساخت. در تبعیدگاه «شعب ابیطالب» شبها در کنار بستر رسول الله نگهبانی میکرد. در شب سرنوشتساز
هجرت بر بستر او آرمید و جان خود را فدای وی ساخت. در مدینه، همخانه و همسایه پیغمبر و تا آخرین لحظه
حیات وی در کنار او بود. او سردار بزرگ و
علمدار و مشاور و
محرم اسرار و دبیر و وزیر و مأمور اجرائیات پیغمبر بود و پیداست که این تعلیم مداوم و این پیوستگی منبعث از یگانگی روحی، سرمایه اصلی آموزشهای نظری و عملی علی بود.
به این سبب پیغمبر میفرمود: «علی، جان من و خزانهدار
علم من و دروازه شهر دانش من و فاضلترین و برترین
یاران من است».
درباره اینکه علم علی
مستند و متصل به مصدر
وحی بوده، محدثین
اهلسنت روایات بسیاری از رسول الله آوردهاند.
در حدیثی از قول عبدالله بن عباس آمده است: «
علم شش جزء است، پنج جزء آن را به علی دادهاند، در جزء ششم هم با مردم شریک و به سهم خود از همه ما داناتر است».
به موجب همین اخبار رسول الله، علی را
وارث علم و گنجور دانش و
صندوق اسرار خود معرفی میکرد.
به روایت
ابن عباس پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ علی ـ علیهالسلام ـ را صندوقچه
علم خود معرفی کرد.
سلمان فارسی روایت کرده است که پیغمبر میفرمود: «بعد از من علی دانشمندترین افراد
امت است».
کسی از
معاویة بن ابیسفیان مسئلهای پرسید گفت: برو از علی بپرس. گفت:جواب تو را بیشتر دوست دارم؛
معاویه گفت: «چه حرف زشتی زدی و چه سخن در خور سرزنش گفتی. تو مردی را دوست نمیداری که رسول الله بهخاطر علمش او را گرامی میداشت...
و
عمر وقتی به مشکلی برمیخورد، میگفت: علی اینجا هست. برخیز که خدا پاهایت را از
زمین بلند نکند.
هریک از
صحابه که مشکلی داشت و در حکمی درمیماند، در خانه علی ـ علیهالسلام ـ میرفت. رسول الله او را دادگرترین
قضات خوانده بود.
به روایت ابن عباس «علم من و سایر صحابه در جنب علم علی مانند قطرهای در برابر هفت دریاست».
به روایت
عایشه و عمر بن الخطاب و عبدالله بن عمر و معاویة بن ابیسفیان و عبدالله بن مسعود و ابوسعید خدری... علی ماهرترین
فقیه و عادلترین
قاضی و داناترین مردم به
سنت پیغمبر بود و هرگز در داوری
خطا نمیکرد.
در
تاریخ اسلام هیچکس را سراغ نداریم که تا این حد از دانش خود مطمئن باشد که بر سر جمع بگوید: «سلونی قبل ان تفقدونی؛ هرچه میخواهید از من بپرسید ،پیش از آنکه مرا از دست بدهید».
عمر بن الخطاب دهها بار مشکل خود را از علی میپرسید و میگفت: «لو لا علی لهلک عمر؛ اگر علی نبود
عمر هلاک میشد».
جامعترین و پرمعناترین توصیف رسول الله ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از علم علی ـ علیهالسلام ـ و پیوستگی آن به
دریا ی بیکران دانش پیغمبری، آن است که خود را
شهر علم و علی را
دروازه آن شهر نامیده است.
پیامبر در حدیثی فرموده است: «من شهر علمم و علی در آن شهر است. هرکه علم میخواهد، باید که از این در وارد شود.
و در حدیث دیگر فرموده است: «من شهر علمم و تو (ای علی) دروازه این شهری؛
دروغ میگوید آنکه میپندارد داخل شهری میشود که در ندارد».
و در صحیح ترمذی آمده است: «من خانه حکمتم و علی در آن است».
حدیث باب مدینه علم نزد علمای شیعی و زیدی صحیح و
متواتر و نزد محدثین معتبرترین اسناد آن صحیح یا حسن است.
محمد بن جریر طبری و ابن معین و حاکم نیشابوری و خطیب بغدادی و جلال الدین سیوطی به صحت صدور آن اعتراف نمودهاند.
در الغدیر
نام بیست و یک تن از
محدثین سنی را ثبت نموده که این حدیث را حَسن یا
صحیح میدانند.
بهعلاوه الفاظ گوناگون آن را روایت کرده که ده لفظ ذیلاً ثبت میگردد:
۱. انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب. ترجمه آن قبلاً نوشته شد؛
۲. انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت بابه. به روایت ابن عباس و به همان معنا که گذشت؛
۳. انا مدینة العم و علی بابها و لا توتی البیوت الا من ابوابها. به روایت علی ـ علیهالسلام ـ و به همان معنی که گذشت؛
۴. انا دار الحکمة و علی بابها. به روایت صحیح ترمذی؛ ترجمه آن گذشت؛
۵. انا دار العلم و علی بابها. (مصابیح السنه) به همان معنا که گذشت؛
۶. انا میزان العلم و علی کفتاه؛ یعنی من ترازوی علم و علی دو کفه آن ترازو است (فردوس الحکمة)؛
۷. انا میزان الحکمة و علی لسانه؛ یعنی من ترازوی
حکمت و علی شاهین این
ترازو است (الرسالة العقلیه)؛ مولانا جلالالدین دو حدیث مذکور را در
مثنوی معنوی چنین ترجمه کرده است؛
۸. انا مدینة الفقه و علی بابها؛ یعنی من شهر فقهم و علی دروازه آن شهر است (تذکرة خواص الائمة)؛
۹. یا ام سلمه اشهدی، هذا علی امیرالمؤمنین و سیدالمسلمین و عیبة علمی (وعاء علمی) و بابی الذی اوتی منه؛ یعنی ای
امسلمه شاهد باش. این علی امیرمؤمنان و سید
مسلمانان و صندوقچه و حافظ علم من است و این دروازهای است بهسوی من که از طریق او نزد من توان آمد.
مفسرین و
عارفان و شاعران و هنرمندان اسلامی پیوسته حدیث مدینه علم را در زبانهای مختلف و بهصورتهای گوناگون بازگو کردهاند و یکی از مضامین بزرگ حماسی و عرفانی در اشعار
فارسی و
عربی و
ترکی و اردو است.
فردوسی گوید:
که من شهر علمم علی ام در است
درست این سخن گفت پیغمبر است
ناصر خسرو قبادیانی گوید:
در بود مر مدینة
علم رسول را
زیرا جز او نبود سزای امانتش
گر علم بایدت به در شهر علم شو
تا بر دلت بتابد
نور سعادتش
حکیم
سنایی غزنوی گوید:
من
سلامت خانه
نوح نبی بنمایمت
تا توانی خویشتن ایمن ز هر شر داشتن
رو مدینه علم را در جوی پس در وی خرام
تا کی آخر خویش را چون حلقه بر در داشتن
چون همیدانی که شهر علم را حیدر درست
خوب نبود غیر حیدر میر و مهتر داشتن
خضر فرخ پی دلیلی را میان بسته چو کلک
جاهلی باشد ستور لنگ و
رهبر داشتن
و
مولانا جلالالدین این حدیث شریف را چنین تعبیر کرده است:
چون تو بابی آن مدینه علم را
چون شعاعی
آفتاب حلم را
باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسند از تو قشور اندر لباب
باز باش ای باب
رحمت تا ابد
بارگاه، له کفوا
احد
آخرین تحقیقی که در باب
صحت حدیث باب مدینه علم به عمل آمده، کتابی است به نام «فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم، علی» تألیف احمد بن محمد بن الصدیق المغربی (متوفای ۱۳۸۰ ق) که با مقدمه و حواشی دکتر محمدهادی امینی در اصفهان در ۱۷۶ صفحه به چاپ رسیده است.
مصادر جز آنچه در متن آمده است:
۱. حلیة الاولیاء، حافظ ابونعیم اصفهانی
۲. فضائل الخمسة من الصحاح الستة
۳. سیدمرتضی فیروزآبادی، تاریخ الخلفاء
۴. اعیان الشیعة
منبع: دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۵۲.
پایگاه حدیث نت.