کارآیی حقوق بشر متافیزیکی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حقوق بشر متافیزیکی، ضمانت اجرا.
پرسش: آیا حقوق بشر متافیزیکی صرفاً یک بحث فلسفی سنتی است و برای جلوگیری از ستم و خونریزی کارآیی ندارد؟
پاسخ: حقوق بشر متافیزیکی صرفاً یک بحث فلسفهای و مدرسهای نیست. امتیازاتی که در این نظام حقوقی وجود دارد، به خوبی نشانگر کارآمدی آن در تأمین صلح و امنیت و جلوگیری از ستم و خونریزی است؛ چون حقوق بشر متافیزیکی بر این حقیقت تأکید میورزد که برای رشد و تکامل واقعی بشریت، عامل ماورای طبیعی الهی ضرورت دارد. افزون بر آن همه
ادیان حقه الهی را تجلیگاه متن
دین ابراهیم (علیهالسلام) میبیند؛ بنابراین ضروری میداند که همه عناصر فرهنگی و ایدههای اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اخلاقی و هنری و تمدنگرایی بشری باید در راستای تحقق بخشیدن به آرمانهای والای انسانی دین ابراهیمی باشد و اینگونه کارآیی حقوق بشر متافیزیکی در تنظیم روابط انسانی بیش از پیش مبرهن میگردد. البته اگر به آن مجال اجرا شدن داده شود و خواست عمومی بر آن تعلق بگیرد که به آن مقید و متعهد باشند و از حدود آن تجاوز ننمایند که این نیاز به ایجاد بصیرت و روشنگری همگانی دارد.
نخست باید به این حقیقت توجه کرد که حقوق بشر متافیزیکی یا دینی متکی به
اراده خداوندی است؛ یعنی
خداوند سبحان میتواند حقوق و تکالیفی برای بشر تعیین کند. طرفداران
حقوق بشر متافیزیکی برای اثبات مدعایشان علاوه بر دلیل نقلی،
به تحلیل عقلی نیز استناد میجویند. آنان در پاسخ به این سؤال که چرا حقوق بشر باید الهی باشد؟ میگویند:
تنها با
شناخت جامع از انسان که همان شناخت «
طبیعت و
فطرت او» شناخت «روح مجرد او» و شناخت «
مقام و موقعیت او در کل
جهان هستی» و شناخت «رابطه او با
خالق هستی» میتوان برای انسان حقوق و تکالیفی معین کرد؛ چون چنین شناخت کامل را تنها خداوند داراست، فقط او صلاحیت دارد که حقوق بشر را وضع کند یا کسی که مأذون از سوی اوست؛ زیرا خداوند خالق
انسان و جهان است و از تمام ابعاد و اسرار وجودی بشر آگاه است؛ کسی که عالم مطلق است، گذشته و آینده را به خوبی میداند. کسی که بینیاز است، از
خطا و لغزش در امان است.
به اعتقاد آنان چنین حقوق بشری چون کاملاً با واقعیت و حقیقت نوع بشر منطبق است، هم میتواند مقبولیت جهانی داشته باشد و هم از ضمانت اجرایی قوی برخوردار است. به بیان دیگر، حقوق بشر متافیزیکی، آنچه که در اعلامیه
حقوق بشر اسلامی نمود یافته است، نهتنها میتواند برای جلوگیری از ستم و خونریزی کارآیی داشته باشد، بلکه تنها نظامی که قادر است حقوق بشر ایدهآل ارائه کند و
صلح و
امنیت جهانی را تأمین کند، آن نظامی است که متکی به خواست الهی میباشد. و بشر به دلایل دانش محدود، حب ذات، در معرض خطا و نسیان قرار داشتن، نفعطلبی و ... صلاحیت ندارد برای خود وضع حقوق نماید.
چنانکه تدوینکنندگان اعلامیه به همین دلایل نتوانستهاند حقوق بشر کاملی را تنظیم نمایند. آنان از اصیلترین و بنیادیترین واقعیتهای هستی، یعنی خداوند و نقش اراده او در تدبیر تکوینی و تشریعی جهان، و زندگی اخروی و ابعاد جاودان
روح انسانی، و نیز نقش دین در سعادت بشر غافل ماندهاند و نظام
حقوق بشر غربی که نگرش مادیگرایانه دارد، از کاستیهای بسیار اساسی رنج میبرد.
امتیازات حقوق بشر متافیزیکی بر حقوق بشر غربی بر کسی پوشیده نیست، به رغم پندار بعضی نظام حقوق بشر دینی نهتنها یک بحث فلسفی مدرسهای نیست، بلکه نظامی است کاملاً بهروز و براساس نیازهای زمان نیز طراحی و تدوین شده است، و میتواند کارآمد باشد و از ستم و خونریزی جلوگیری کند. در زیر به برخی امتیازات
حقوق بشر متافیزیکی (اسلامی) اشاره میکنیم:
نظام حقوقی که مبنای دینی دارد و متکی به اراده خداوندی است، پذیرش فطری دارد و هر انسان آگاهی که فطرتش منحرف نشده باشد، عمل به تکالیف و ایفای حقوق را با کمال
اخلاص انجام میدهد؛ چون آن را وسیلهای برای تکامل و نزدیکی به
خالق خود و
جهان که
هدف والای زندگی او در این دنیا است تلقی میکند. و این امتیاز بزرگی است که نظام حقوق بشر مادی از آن محروم است.
رابرت جکسون (دادستان دیوان آمریکا)، ضمن اشاره به نقش
دین، از وضعیت اسفبار دنیای
غرب به ویژه
آمریکا شکایت دارد، مینویسد:
«... به نظر یک آمریکایی اساسیترین اختلافات در رابطه میان قانون و مذهب قرار دارد. در غرب، حتی در آن کشورهایی که عقیده محکم به تفکیک
مذهب از سیاست ندارند، سیستم قانونی را یک نظام دنیوی میدانند ...؛ ازاینرو قانون در آمریکا تکالیف مذهبی معین نمیکند؛ بلکه هشیارانه آن را حذف میکند. قانون در آمریکا فقط یک تماس محدودی با اجرای وظایف اخلاقی دارد. در حقیقت، یک فرد آمریکایی در همان حال که ممکن است مطیع قانون باشد، ممکن است یک فرد پست و فاسدی از حیث
اخلاق باشد؛ ولی برعکس آن، در قوانین اسلامی سرچشمه و منبع قانون، اراده خداست...این قانون و اراده الهی، تمام
مؤمنین را جامعه واحدی میشناسد، در اینجا مذهب نیروی صحیح و سالم الصاقدهنده
جماعت است، نه ملیت و حدود جغرافیایی .... تعلیمات
پیامبر طرز رفتار را نسبت به اصول مذهبی و شیوه
زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی همه را تعیین میکند».
لذا کاستی ناشی از نادیده انگاشتن نقش
دین در تنظیم روابط زندگی بشر، در
حقوق بشر غربی وجود دارد.
حقوق بشر متافیزیکی از جهت زیرسازهای داخلی، فاعلی و غایی برتری دارد. بدون
تردید بهترین نظام حقوقی آن است که این زیرسازها در آن تعریف شده باشد. اینگونه تعریف را خداوند در
عمل به بشر یاد میدهد، آنگاه که قرآن از شناخت جهان
سخن میگوید، هم پدیدآورنده آن را معرفی میکند، هم هدف آن را مشخص میسازد و هم ساختار درونیاش را تبیین میکند.
در آیه شریفه زیر دقت کنید: «
رَبُّنَا الَّذِی اَعْطَی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی»؛
«
پروردگار ما آن است که به هر چیز هستیاش را
هدیه داد و آنگاه او را
هدایت کرد».
در این آیه، ذات پروردگار
علت فاعلی، هماهنگی دو چیز با ساختار هستی و برخورداری از وسایل
هدایت الهی، علت داخلی و هدایت به سمت هدف
علت غایی شمرده شده است.
حقوق بشر اسلامی یا متافیزیکی چون مبتنی بر
اراده الهی است، این هر سه زیرساز در نظام آن ملحوظ است، برخلاف حقوق بشر مادی که بر عرف و آداب و
اراده دولتها متکی است.
از دیگر ویژگیهای حقوق بشر متافیزیکی، برهانپذیری است. نظام حقوقی برهانپذیر آن است که بتوان بر سودمند یا زیانبار بودن آن استدلال عقلی اقامه کرد. نظام حقوق بشر متافیزیکی، تدوینکننده اصلی آن خداوند و علت غایی آن نیز لقای باریتعالی است. خداوند متعال مبدئی است که هیچ فاعلی پیش از او نبوده و پس از او نخواهد بود. نیز هیچکس جز او غایت بالذات نیست. تمام فاعلها و غایات بالعرض باید به فاعل و غایت بالذات منتهی گردد؛ اما نظام حقوق بشر مادی، مبدأ آن خواست بشر و علت غایی آن، برقراری نظام ساختگی و بیروح در جامعه است؛ ازاینرو مطلوبیت آن نمیتواند برهانپذیر باشد.
برخورداری از ضمانت اجرا از دیگر امتیازات حقوق بشر متافیزیکی به شمار میآید، استناد
حقوق بشر به اراده الهی، دارا بودن زیرساختهای داخلی، فاعلی و غایی و برهان پذیری، موجب ضمانت اجرایی قوی میگردد. در تبیین این امر میتوان گفت: ضمانت اجرای هر قانون و قاعده حقوقی بر دو بنیان استوار است: یکی هراس و شرمندگی نزد دیگران، و دیگری بیم از کیفر، در صورت فقدان این دو بنیان، چه انگیزهای میتواند در پنهان، باز دارنده قانونشکنی باشد؟
در نظام حقوق بشر متافیزیکی، خداوند ناظر رفتار انسان است و بشر خدادوست، همواره این ندای پیچیده در
جهان هستی را میشنود: «
اَلَمْ یَعْلَمْ بِاَنَّ اللَّهَ یَرَی»؛
«آیا نمیداند که خدا میبیند»؟
جهان محضر خداست: «
وَهُوَ مَعَکُمْ اَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»؛
«هر جا باشید او با شماست و خداوند بدانچه انجام میدهید، بیناست».
در پرتو این نگرش زمینه سرکشی و قانونشکنی از میان میرود و کسی به گمان رهایی از کیفر به قانونشکنی روی نمیآورد و همواره به خاطر دارد: «که
پروردگار در کمین است».
بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، حقوق بشر متافیزیکی صرفاً یک بحث فلسفهای و مدرسهای نیست، امتیازاتی که در این نظام حقوقی وجود دارد، به خوبی نشانگر کارآمدی آن در تأمین
صلح و
امنیت و جلوگیری از
ستم و خونریزی است؛ چون حقوق بشر متافیزیکی بر این حقیقت تأکید میورزد که برای رشد و تکامل واقعی بشریت، عامل ماورای طبیعی الهی ضرورت دارد. افزون بر آن همه ادیان حقه الهی را تجلیگاه متن دین ابراهیم (علیهالسلام) میبیند؛ بنابراین ضروری میداند که همه عناصر فرهنگی و ایدههای اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اخلاقی و هنری و
تمدنگرایی بشری باید در راستای تحقق بخشیدن به آرمانهای والای انسانی دین ابراهیمی باشد و اینگونه کارآیی حقوق بشر متافیزیکی در تنظیم روابط انسانی بیش از پیش مبرهن میگردد. البته اگر به آن مجال اجرا شدن داده شود و خواست عمومی بر آن تعلق بگیرد که به آن مقید و متعهد باشند و از حدود آن تجاوز ننمایند که این نیاز به ایجاد
بصیرت و روشنگری همگانی دارد.
۱. محمدتقی جعفری، تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر، تهران، دفتر خدمات حقوقی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰ش.
۲. عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، قم، اسراء، ۱۳۷۵ش.
۳. سیدصادق حقیقت و سیدعلی میرموسوی، مبانی حقوق بشر از دیدگاه اسلام و مکاتب دیگر، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۱ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «کارآیی حقوق بشر متافیزیکی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۱۰.