• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نزول القرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نزول قرآن ، نزول تدریجی ، نزول دفعی، توقیفی بودن آیات، جمع‌آوری قرآن ، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، اعجاز .
پرسش: ۱. معنای نزول القرآن چیست؟ ۲. مرحله و مرتبه نزول القرآن چگونه است؟ ۳. فلسفه تدریجی بودن نزول القرآن چیست؟
پاسخ:
۱. معنای نزول: اصل نزول به معنای فرود آمدن است؛ چنان‌که در مفردات و مصباح و اقرب گفته شده است. عبارت راغب چنین است: «النّزول فی الاصل: هو انحطاط من علوّ» در اره باران آمده:" أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ " واقعة:۶۹. آیا شما آن را از ابر فرود آورده‌اید یا ما فرود آورندگانیم؟
۲. مرحله و مرتبه نزول قرآن: همان‌طور که برای هر چیزی چهار نحوه وجود است: وجود لفظی، وجود کتبی، وجود ذهنی و وجود خارجی، وحی نیز همین چهار‌گونه وجود را داراست.
۳. فلسفه تدریجی بودن نزول: حکمت نزول تدریجی و تفریق قرآن، مقارن شدن علم و عمل به قرآن و تمامیت یافتن استعداد مردم در تلقی آن است. به عبارت دیگر، نزول آیات قرآنی به‌تدریج و بند‌ بند و سوره سوره و آیه آیه، به‌خاطر تمامیت یافتن استعداد مردم در تلقی معارف اصلی و اعتقادی و احکام فرعی و عملی آن است و به مقتضای مصالحی است که برای بشر در نظر بوده.



اصل نزول به معنای فرود آمدن است؛ چنان‌که در مفردات و مصباح و اقرب گفته شده است. عبارت راغب چنین است: «النّزول فی الاصل: هو انحطاط من علوّ» در‌باره باران آمده:" أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ آیا شما آن را از ابر فرود آورده‌اید یا ما فرود آورندگانیم؟ ایضا: " رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ... " ؛ خدایا به ما از آسمان مائده‌ای فرود آور. " وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ " . "وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ... " " یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُوارِی سَوْآتِکُمْ... ".

۱.۱ - علت اطلاق انزال

می‌دانیم که آهن در سنگ‌هاست، انعام ثمانیه در زمین‌اند، لباس از زمین تهیه می‌شود و رسول در عالم ماست؛ پس علت آمدن «انزال» در اینها چیست؟ به نظر می‌آید که جواب همه اینها در " وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ " باشد. در این آیه به هر چیز انزال اطلاق شده و چون تدبیر همه از جانب خداوند است، اطلاق انزال بر همه صحیح است و همچنین می‌شود گفت: ذرات آهن در اشعه کیهانی و گازهای هوا و غیره است و از آسمان به زمین می‌بارد و می‌شود گفت: نطفه حیوانات از هوا می‌بارد؛ همان‌طور که میکروب‌ها بر گوشت‌ها و پنیرها می‌بارد و مخمرها بر آب انگور می‌بارند.

۱.۲ - معنای لغوی "نزل":(بضمّ ن، ز)

یعنی آنچه برای میهمان آماده شده تا بر آن نازل شود؛ چنان‌که در قاموس گوید: آن را منزل نیز گفته‌اند. راغب گوید:"النّزل:ما یعدّ للنّازل من الزّاد". " إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ". به اهل ایمان و عمل جنات فردوس منزل یا مهیا شده است. " وَ أَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ". "فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ". "وَ تَصْلِیَةُ جَحِیمٍ ". اما اگر از مکذبین و گمراهان باشد، پس برای اوست آماده‌شده‌ای از آب جوشان و انداخته شدن به آتش بزرگ " إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلًا ".

۱.۳ - معنای لغوی "نزلة"

به معنای یکبار نازل شدن است: " وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری‌ ". در یک نزول دیگر او را دیده است.

۱.۴ - معنای لغوی"منزل"

"منزل"(به صیغه مفعول)، مصدر میمی و اسم مفعول است: " وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبارَکاً... بگو پروردگارا مرا از کشتی فرود آور، فرود آوردن مبارکی و در آیه " أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ " ، اسم مفعول است.

۱.۵ - معنای لغوی "تنزّل"

در صحاح، قاموس و اقرب آن را نزول با مهلت و تأنی گفته است: " وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیاطِینُ ... ". قرآن را شیاطین نازل نکرده‌اند. می‌شود مهلت و تدریج را از آیه " اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ فهمید که نزول امر تدریجی است.

۱.۶ - تفاوت "انزال" و "تنزیل"

درباره نازل شدن قرآن باید گفت که در بعضی از آیات از آن تعبیر به "انزال" و در بعضی تعبیر به "تنزیل" شده است و از پاره‌ای از متون لغت استفاده می‌شود که" تنزیل" معمولاً در جایی گفته می‌شود که چیزی تدریجاً نازل گردد؛ ولی" انزال" مفهوم وسیع‌تری دارد که نزول دفعی را نیز شامل می‌گردد. این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده، می‌تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.


همان‌طور که برای هر چیزی چهار نحوه وجود است: وجود لفظی، وجود کتبی، وجود ذهنی و وجود خارجی، وحی نیز همین چهارگونه وجود را داراست:
أ. وجود کتبی قرآن همان است که ظاهر و هویداست.
ب. وجود لفظی آن قرائتِ قرائت‌کنندگان از معصومان و ملائکه گرفته تا عموم مردم است
ج. وجود ذهنی و علمی قرآن نیز چند قسم است: وجودی در لوح نفس، وجودی که از عالم امر به امر حق تعالی تنزل نموده در قلب رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله؛ چنان‌که می‌فرماید:" نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی‌ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ "؛ نزول نمود روح الامین (جبرئیل) با قرآن بر قلب تو ای رسول اکرم تا آن که بوده باشی از تهدیدکنندگان و بترسانی مردم را از عذاب خدا؛ یا آن معانی غیبی که هنگام قرائت به قلب قاری القا می‌گردد؛ چنان‌که می‌فرماید:" بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ" ؛ بلکه قرآن آیاتی است ظاهر و هویدا در سینه کسانی که به آنها علم عطا شده.
د. وجود عینی اجمالی که اصل قرآن و حقیقت آن است که از مصدر جلال احدی صادر گشته؛ چنان‌که می فرماید:" کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ ".
[۱۹] داور پناه ابوالفضل‌، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۱۳، ناشر: انتشارات صدر، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۵ ش‌، نوبت چاپ اول، با اندکی تصرف‌.
این وجود عینی (خارجی) قرآن همان است که در قبر به‌صورت نیکو انیس مؤمن می‌گردد و در آخرت مجسم می‌شود و تکلم می‌کند و شفاعت می‌نماید.

۲.۱ - دیدگاه بانوی اصفهانی در رد استبعاد

بانوی اصفهانی در رد استبعاد این نکته می‌گوید: گمان مکن این اخباری از شفاعت قرآن و ... حکایت می‌کند، ضرب المثل باشد و باید آن را تأویل کنی و بر غیر ظاهرش حمل نمایی‌؛ زیرا قرآن در هر مرتبه‌ای از مراتب موجودات طوری تظاهر می‌نماید و در محل خود مبرهن گردیده که عوالم وجود در طول یکدیگرند و هر مرتبه پستی، نمود و ظهوری از مراتب فوق خود می‌باشد و در پرتو وی نشو و نما می‌کند. دنیای ما که فعلاً در آن نشو و نما می‌کنیم، پست‌ترین و نازل‌ترین مراتب عوالم موجودات است و عالم مجاز و عالم قشر است و موجودات این عالم یک نمودی و یک تظاهری از عالم بالا بیش نیستند. فوق این عالم عالمی که در قوس صعود ما است، عالم برزخ است که واسطه بین عالم دنیا و عالم قیامت است عالم برزخ عالم صورت و عالم معناست و فوق آن نسبت به بشر عالم قیامت است که عالم جمع و عالم حقیقت و عالم حیات است و آن سر حد و منتهای سیر بشر است. یکی از اسمای قیامت (الحاقه) است؛ یعنی حاق حقیقت و عین واقع و روزی است که باطن و اسرار هر چیزی ظاهر میگردد:" یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ " قیامت روزی است که باطن ها ظاهر می گردد. و نیز عالم حیات است:" وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ به‌درستی که عالم آخرت هر آینه عالم حیات است، اگر شما می‌دانستید که آخرت چه عالمی است. پس از این‌جا معلوم می‌شود که استبعادی ندارد قرآن در قبر و در عالم برزخ که عالم صورت و معناست به صورت معنوی خود و به وجه نیکو انیس قاری گردد. نیز در قیامت که عالم حقیقت و حاق واقع است، وجود عینی و حقیقی‌ قرآن که از عالم حقیقت تنزّل نموده و در این عالم به‌صورت حروف و کلمه در آمده ظاهر گردد و تکلم نماید و شفاعت کند و توهین نماید کسانی را که به وی توهین نموده‌اند و چون قیامت، عالم جمع و عالم حقیقت است آنچه در این عالم از عوارض به شمار می رود در قیامت به حقیقت جوهری خود هویدا می‌گردد؛ مثل این‌که در این عالم اعمال و افعال بشر از قبیل عوارضی بیش به نظر نمی‌آید، لکن در عالم برزخ به‌صورت مناسب ظاهر می‌گردد و در قیامت به عین جوهری هویدا می‌گردد و آثار جوهری از آنها پدید می‌شود. شاهد بر این مطلب آیات و اخبار چندی است که از مجموع آنها چنین استفاده می‌شود که اعمال بشر در قبر ، صورت می‌گیرد؛ اگر عمل نیک است، به‌صورت نیکو تظاهر می‌نماید و اگر بد است، به‌صورت زشت و موذی پدید می‌گردد و تا قیامت صاحبش را اذیت می‌کند و ادله عقلی نیز تأیید می‌نماید آنچه را انبیا و پیشوایان بشر خبر به وقوع آن داده‌اند.
[۲۱] بانوی اصفهانی سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌۱، ص ۱۵ ـ ۱۷، ناشر: نهضت زنان مسلمان‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۶۱ ش، با اندکی تصرف ‌.


۲.۲ - وجود عینی و اجمالی قرآن

پس این قرآن از اصل و حقیقتی برخوردار است که همان وجود عینی و اجمالی قرآن است. این نوع از وجود عاری از کلمه، حرف و آیه است و آن‌گاه که همین حقیقت به مرحله تفصیل در‌می‌آید، دارای الفاظ، حدود و اشکال می‌شود.

۲.۲.۱ - مرحله تفصیل قرآن

این مرحله تفصیل خود دو‌گونه است: گونه یک‌پارچه که در شب قدر اتفاق افتاده است و گونه تدریج که در مدت ۲۳ سال رسالت پیامبر اسلام روی داده است.

۲.۲.۲ - امور به حسبِ قضای الاهی

توضیح این‌که امور به حسبِ قضا ی الاهی دارای دو مرحله‌اند: أ. احکام، ب. تفصیل. باید توجه داشت که امور محکم در شب قدر به مرحله تفصیل بیرون می‌آیند. «فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ؛ امر حکیم یعنی امری که الفاظش از یکدیگر متمایز نباشد». یکی از این امور، قرآن است که در شب قدر از مرحله احکام درآمده و نازل می‌گردد و در خور فهم بشر می‌شود؛ یعنی قرآن دو مرتبه به تفصیل نازل شده است. یک‌بار به‌صورت یک‌پارچه که در شب قدر اتفاق افتاده و یک‌بار هم به‌صورت تدریجی که به مدت ۲۳ سال در مناسبت‌های مختلف نازل گشته است. در هر صورت آن‌گاه که به تفصیل نازل گردیده با همین الفاظ از طریق وحی توسط پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ دریافت شده است. در مرحله احکام که همان مرحله اجمال و ابهام است کلمه، حرف و آیه نیست، این مرحله مانند آن است که خودنویس از جوهر پر شود؛ اما مرحله تفصیل همان است که آن پر شده به‌صورت کلمات و الفاظ در می‌آید. در شب قدر چیزهایی که از احکام و بساطت و وحدت برخوردار بود، از یکدیگر جدا می‌شوند و تنزل پیدا می‌کنند و به‌صورت حدود و اشکال و خصوصیات در‌می‌آیند.

۲.۳ - مراتب نزول قرآن

از آنچه گفته شد روشن گردید که، مراتب نزول قرآن عبارتند از: مرحله احکام، مرحله تفصیل دفعی و مرحله تفصیل تدریجی.

۲.۳.۱ - دیدگاه برخی مفسران

البته بعضی از مفسران بیانی دیگری دارند که توجه به آن خالی از فائده نیست. آنان می‌گویند: مرتبه اول، عین این الفاظ قرآن از بای بسم اللَّه تا سین و الناس به ایجاد حق تعالی موجود شده که نامش کلام اللَّه است. سپس توسط قلم در لوح محفوظ نوشته شد که می‌فرماید:" بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ". مرتبه سوم بر نور مقدس پیغمبر در عالم انوار که می‌فرماید:" إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ". سپس ملائکه در لیلة القدر در بیت المعمور یا در آسمان اول نازل کردند، سپس جبرئیل در مدت رسالت حضرت رسول مدت ۲۳ سال سوره به سوره و آیه به آیه بر قلب مطهر حضرت رسالت نازل نمود که می فرماید:" وَ إِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعالَمِینَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی‌ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ "‌.
[۳۰] طیب سیدعبدالحسین‌، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۳، ص ۱۷۷، ناشر: انتشارات اسلام‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۸ ش‌، نوبت چاپ دوم‌.
[۳۱] طیب سیدعبدالحسین‌، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۶۸ ـ ۷۰، ناشر: انتشارات اسلام‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۸ ش‌، نوبت چاپ دوم‌.




در دوران حیات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ هرگاه پیش‌آمدی رخ می‌داد یا مسلمانان با مشکلی رو‌به‌رو می‌شدند در ارتباط با آن پیش آمد یا برای رفع آن مشکل یا احیاناً پاسخ به پرسش‌های مطرح شده، مجموعه‌ای از آیات یا سوره‌ای نازل‌ می‌شد. این مناسبت‌ها یا پیش‌آمدها را اصطلاحاً اسباب نزول یا شأن نزول می‌نامند که دانستن آن‌ها برای فهم دقیق بسیاری از آیات ضروری است.
بنابراین قرآن در طول ۲۳ سال در پیش از هجرت و پس از آن در مناسبت‌های مختلف و پیش‌آمدهای گوناگون به‌طور تدریجی نازل شده است این نزول که گاهی، آیه آیه و گاهی در قالب یک سوره، بوده، تا آخرین سال حیات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ ادامه داشته است. سپس همه آیات گردآوری شده و به‌صورت مجموعه کتاب "قرآن" درآمده است.

۳.۱ - ویژگی مهم قرآن

این نحوه نزول (نزول تدریجی)، از ویژگی‌های قرآن است و آن را از دیگر کتب آسمانی جدا می‌سازد؛ زیرا صحف ابراهیم و الواح موسی ـ علیه‌السلام ـ یکجا نازل شد و همین امر موجب عیب‌جویی مشرکان گردید. قرآن می‌فرماید:«کسانی که کفر ورزیده‌اند، گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نگردیده» و در جواب آنها آمده: «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً »؛ «این به‌خاطر آن است که قلب تو را به ‌وسیله آن استوار گردانیم؛ (از‌این‌رو) آن را به‌تدریج بر تو خواندیم». و در جای دیگر می‌فرماید: « وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی‌ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلا »؛ « قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی و آن را به‌تدریج نازل کردیم»

۳.۲ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه به نکات ارزشمندی اشاره داشته و می‌فرماید:" آیه با صرف نظر از سیاق آن تمام معارف قرآنی را شامل می‌شود. این معارف در نزد خدا در قالب الفاظ و عبارات بوده که جز به‌تدریج در فهم بشر نمی‌گنجد؛ لذا باید به‌تدریج که خاصیت این عالم است، نازل گردد تا مردم به‌آسانی بتوانند آن را تعقل کرده و حفظش نمایند و بر این حساب آیه شریفه، همان معنایی را می‌رساند که آیه « إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فی‌ أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیم‌ » و در مقام بیان آن است.

۳.۲.۱ - حکمت نزول تدریجی قرآن

حکمت نزول تدریجی و تفریق قرآن، مقارن شدن علم و عمل به قرآن و تمامیت یافتن
[۳۵] رشد و به بلوغ رسیدن استعداد مردم.
استعداد مردم در تلقی آن است. و نزول آیات قرآنی به‌تدریج و بند بند و سوره سوره و آیه آیه، به‌خاطر تمامیت یافتن استعداد مردم در تلقی معارف اصلی و اعتقادی و احکام فرعی و عملی آن است و به مقتضای مصالحی است که برای بشر در نظر بوده و آن این است که علم قرآن با عمل به آن مقارن باشد و طبع بشر از گرفتن معارف و احکام آن زده نشود، معارفش را یکی پس از دیگری درک نماید تا به سرنوشت تورات دچار نشود که به‌خاطر اینکه یک‌باره نازل شد، یهود از تلقی آن سر باز زد و تا خدا کوه را بر سرشان معلق نکرد ،حاضر به قبول آن نشدند». همچنین از قرآن استنباط می‌شود، حکمت تدریجی بودن نزول قرآن آن است که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و مسلمانان احساس کنند که همواره مورد عنایت خاص پروردگار قرار دارند و پیوسته رابطه آنان با حق تعالی استوار است. این تداوم وحی و نزول آیات موجبات دلگرمی و تثبیت آنان را فراهم می‌سازد».
[۳۷] معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۶۰ ـ ۶۱.


۳.۳ - توقیفی بودن تعداد آیات هر سوره

پس از نزول آیات در زمان‌ها و در مناسبت‌های مختلف، در قالب سوره‌ها گردآوری شده و به‌صورت مجموعه کتاب "قرآن" درآمده است. تعداد آیات هر سوره یک امر توقیفی است و از کوچک‌ترین سوره، ( کوثر شامل بر سه آیه ) تا بزرگ‌ترین آنها، ( بقره شامل بر ۲۸۶ آیه) با دستور خاص پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ انجام گرفته و هم‌چنان بدون دخل و تصرف تاکنون باقی است و در این امر سری نهفته است که مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آیات است.
[۳۸] معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۱۱۱.


۳.۴ - چگونگی تشکیل سوره‌های قرآن

همچنین در مورد کیفیت تشکیل سوره‌های قرآن از آیات مختلف نیز باید گفت: «ترتیب، نظم و عدد آیات در هر سوره در زمان حیات پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و با دستور آن بزرگوار انجام شده و توقیفی است و باید آن را تعبداً پذیرفت و به همان ترتیب در هر سوره تلاوت کرد. هر سوره با فرود آمدن بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می‌شد و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت می‌گردید؛ تا موقعی که بسم الله دیگری نازل می‌شد و سوره دیگری آغاز می‌گردید. این نظم طبیعی آیات بود. گاهی اتفاق می‌افتاد پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ با اشاره جبرئیل دستور می‌داد تا آیه‌ای بر‌خلاف نظم طبیعی در سوره دیگری قرار داده شود؛ مانند آیه « وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فیهِ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ » که گفته‌اند از آخرین آیات نازل شده است؛ اما پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ دستور فرمودند آن را بین آیات ربا و آیه دین در سوره بقره آیه ۲۸۱ ثبت کنند.

۳.۵ - توقیفی بودن ثبت آیات در سوره‌ها

بنابراین ثبت آیات در سوره‌ها چه به نظم طبیعی یا نظم دستوری توقیفی است و با نظارت و دستور خود پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ انجام گرفته است و باید از آن پیروی نمود و این‌گونه نیست که در همه‌ جا با تمام شدن مطلب، آیه پایان یابد. چه‌بسا در وسط مطلب، آیه تمام می‌شود و ادامه مطلب در آیه بعد می‌آید؛ پس کوتاهی و بلندی هر آیه به مطالب مندرج در آن بستگی ندارد و صرفاً امر توقیفی است. این‌که گذشتگان در اندازه آیات اندکی اختلاف نظر دارند، بدین جهت است که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ احیاناً در جایی از آیه توقف می‌فرمودند و به تلاوت ادامه نمی‌دادند و گمان می‌رفت که آیه تمام شده است و چه‌بسا در تلاوت دیگر بدون وقفه ادامه داده‌اند.
[۴۰] معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۱۱۷.

اما سوره‌هایی که به‌طور یک‌جا و مجموعه بر پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نازل شده‌اند عبارتند از: و الضحی، الفاتحة، اخلاص ، کوثر ، تبت، بینه، نصر، الناس، فلق، مرسلات. مائده، انعام ، توبه ، مرسلات، صفّ، عادیات، کافرون ، نصر.
[۴۲] اسرار، مصطفی، دانستنی‌های قرآن، ص ۲۸، حسن‌زاده، صادق، کلید قرآن، ص ۱۳۴.




۱. واقعه (۵۶)، آیه ۶۹.    
۲. مائده (۵)، آیه ۱۱۴.    
۳. حدید (۵۷)، آیه ۲۵.    
۴. زمر (۳۹)، آیه ۶.    
۵. اعراف (۷)، آیه ۲۶.    
۶. حجر (۱۵)، آیه ۲۱.    
۷. کهف (۱۸)، آیه ۱۰۷.    
۸. واقعه (۵۶)، آیه ۹۲ ۹۴.    
۹. کهف (۱۸)، آیه ۱۰۲.    
۱۰. نجم (۵۳)، آیه ۱۳.    
۱۱. مؤمنون (۲۳)، آیه ۲۹.    
۱۲. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۲۴.    
۱۳. شعراء (۲۶)، آیه ۲۱۰.    
۱۴. طلاق (۶۵)، آیه ۱۲.    
۱۵. تفسیر نمونه، ج ‌۲۷، ص ۱۸۲، دار الکتب الإسلامیة، مکان چاپ:تهران، سال چاپ ۱۳۷۴ ش‌.    
۱۶. شعراء (۲۶)، آیه ۱۹۳.    
۱۷. عنکبوت (۲۹)، آیه ۴۸.    
۱۸. هود (۱۱)، آیه ۱.    
۱۹. داور پناه ابوالفضل‌، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۱۳، ناشر: انتشارات صدر، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۵ ش‌، نوبت چاپ اول، با اندکی تصرف‌.
۲۰. عنکبوت (۲۹)، آیه ۶۴.    
۲۱. بانوی اصفهانی سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌۱، ص ۱۵ ـ ۱۷، ناشر: نهضت زنان مسلمان‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۶۱ ش، با اندکی تصرف ‌.
۲۲. دخان (۲۹)، آیه ۴.    
۲۳. هود (۱۱)، آیه ۱.    
۲۴. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج ۵، ص ۱۰۱ ۱۰۵۱.    
۲۵. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۲۰، ص ۵۵۹ ۵۶۹.    
۲۶. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۶.    
۲۷. بروج (۸۵)، آیه ۲۱ و ۲۲.    
۲۸. واقعه (۵۶)، آیه ۷۶ ۷۹.    
۲۹. شعراء (۲۶)، آیه ۱۹۲ ۱۹۴.    
۳۰. طیب سیدعبدالحسین‌، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۳، ص ۱۷۷، ناشر: انتشارات اسلام‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۸ ش‌، نوبت چاپ دوم‌.
۳۱. طیب سیدعبدالحسین‌، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱، ص ۶۸ ـ ۷۰، ناشر: انتشارات اسلام‌، مکان چاپ: تهران‌، سال چاپ: ۱۳۷۸ ش‌، نوبت چاپ دوم‌.
۳۲. فرقان (۲۵)، آیه ۳۲.    
۳۳. اسراء (۱۷)، آیه ۱۰۶.    
۳۴. زخرف (۴۳)، آیه ۳ و ۴.    
۳۵. رشد و به بلوغ رسیدن استعداد مردم.
۳۶. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱۳، ص ۳۰۵ و ۳۰۶.    
۳۷. معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۶۰ ـ ۶۱.
۳۸. معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۱۱۱.
۳۹. بقره (۲)، آیه ۲۸۱.    
۴۰. معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، مؤسسه فرهنگی تمهید، ۱۳۸۰، ص ۱۱۷.
۴۱. واقعه (۵۶)، آیه ۹۲ ۹۴.    
۴۲. اسرار، مصطفی، دانستنی‌های قرآن، ص ۲۸، حسن‌زاده، صادق، کلید قرآن، ص ۱۳۴.



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار