لزوم امام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ضرورت وجود امام،
اراده خدا،
سعادت،
معصومان علیهمالسلام، حقایق قرآن،
شیعه،
اهل سنت، رهبری، مرجعیت دینی،
ولایت،
امامت،
انبیا،
اهل بیت علیهمالسلام،
خلافت امام علی علیهالسلام.
پرسش: مگر قرار است مردم همه معصوم باشند و هیچ خطایی نکنند تا بتوانند به سعادت
آخرت برسند؟ مگر رسیدن به سعادت آخرت، مستلزم این است که بشر همه حقایق قرآن و
اسرار و رموز و بواطن کتاب آسمانی را بداند و به همه احکام ریز و درشت
دین و بدون هیچ خطایی
عمل کند، مسلم است که پاسخ این سؤال منفی است و این هم وجود ضرورت امام معصوم را نفی میکند.
پاسخ: برای اثبات لزوم وجود امام معصوم در هر عصر، دو دسته دلیل اقامه میشود: اول، دلایل عقلی و دوم، دلایل نقلی در ذیل به برخی موارد میپردازیم.
درباره اراده تشریعی خداوند، به موارد زیر اشاره میکنیم:
اراده تشریعی خداوند بر این است که همه به
سعادت و تکامل برسند. «
جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند».
و همچنین
اراده خداوند بر این است که همه به حقایق قرآن (در حد توان خود) آگاه شوند؛ چراکه
خداوند قرآن را راهنما، نشانه و مشعل
هدایت و جداکننده
حق از
باطل دانسته است.
همچنین میفرماید: «
قرآن را بر تو نازل نمودیم تا آن را برای (همه) مردم بیان کنی».
دسترسی پیدا کردن به تمام حقایق قرآن ربطی به نزول آن توسط
پیامبر صلیاللهعلیهوآله ندارد.
در نتیجه میتوان گفت که لازم است همه به سعادت برسند و اراده تشریعی خداوند بر این تعلق گرفته که همه مردم به حقایق قرآن پی ببرند و همه،
مؤمن و مطیع باشند و
انبیا و
ائمه علیهمالسلام هم در راستای تحقق هدف
خلقت و رساندن انسانها به سعادت و
کمال آمدهاند.
چنانکه
امام علی علیهالسلام فرمود: «خداوند پیامبر را مبعوث نمود تا مردم را از
بندگی غیر خدا خارج نموده، به بندگی خداوند برساند».
البته مردم در انتخاب راه
هدایت آزادند، «ما راه را به
انسان نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»
وقتی که پای
اختیار و
آزادی در میان آمد، ممکن است عدهای گمراه شوند و این
گمراهی و
انحراف اختیاری، ضرورت وجود معصوم را نفی نمیکند، چون در هر زمان باید هدایتگری معصوم در بین بشر و مرتبط با مردم باشد تا قانون هدایت را بر بشر عرضه و تبیین کند.
از طرفی ادله دیگری داریم برای ضرورت وجود
معصوم در جامعه که بر دو مبنای جداگانه بیان میشود: أ. بر مبنای مکتب
تشیع؛ ب. بر مبنای
مذهب اهل سنت (و عامه).
از دیدگاه تشیع پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ دارای شئونی است که بعد از رحلتش به ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ انتقال یافته است که در ذیل بیان میشود، مقتضای تکتک این شؤون لزوم وجود معصوم در میان مردم است.
درباره وظایف
امام، به موارد زیر اشاره میکنیم:
همه انسانها و عقلا اتفاق نظر دارند که جامعه نیازمند رهبر و
امام است،
شیعه میگوید باید پیغمبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ رهبر بعد از خود را با
وحی الهی تعیین نماید، اگر مسلمین از روز اول آن
رهبری را که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ انتخاب نمود، میپذیرفتند، امروزه دچار این همه اختلافات و بدبختیها نبودند، جالب این است که در قرن بیستم بعضی از
دانشمندان پذیرفتهاند که جامعه بشری، نیازمند رهبرانی برتر از افراد معمولی موجود میباشد.
جورج جرداق مسیحی در این باره میگوید: «چه میشد ای روزگار، قدرتها و نیروهای خود را بسیج میکردی و در هر دورهای انسانی مانند علی (معصوم) از نظر
عقل و خرد
روح و روان
سخن و بیان قدرت و
شجاعت به جامعه بشری تحویل میدادی؟»
میبینید این شخص با اینکه مسیحی است چگونه درک کرده است که بشر در هر زمان به شخصی مانند
علی علیهالسلام نیاز دارد. عظمت و جامعیت علی از آن جهت است که امام، معصوم و برگزیده خداست، و در
روایات شیعه بارها تذکر داده شده که زمان، خالی از معصوم و
حجت نیست، بد نیست به نمونههایی اشاره کنیم:
حضرت علی علیهالسلام فرمودهاند: «زمین از برپا دارنده حجت تهی نیست یا
آشکار است و ظاهر، و یا پنهان و مخفی».
امام رضا علیهالسلام فرموده: «حقیقت این است که
زمین از وجود امامی از ما (ائمه علیهمالسلام) خالی نخواهد ماند».
دومین وظیفه و نقش امام مرجعیت دینی است. آنچه
قرآن بیان کرده و پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرموده، تمام دستورات
اسلام نیست؛ بلکه زمان بیش از آن اجازه نمیداد؛ ازاینرو نیاز است بعد از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شخصی شبیه او که در گفتهاش خطا و اشتباه نمیکند جای او قرار بگیرد. در اینجا نقش امامت نوعی کارشناسی از جانب خداوند است. حتی اگر یک نفر در زمین باشد، باید خدا توسط امام، دست او را بگیرد.
چه زیبا فرموده
امام صادق علیهالسلام: «اگر در زمین نباشد مگر دو تن، یکی از آن دو حجت است و چنانکه یکی بمیرد، حجت باقی بماند».
پس اگر فقط به همین یک نقش قائل باشیم، ضرورت ایجاب میکند که در هر زمان معصومی باشد. حتی عمر هم که خود را رهبر جامعه میداند، ولی توان مرجعیت دینی (و پاسخگویی به سؤالات دینی) را ندارد، هفتاد مرتبه گفت: اگر علی نبود (که اشتباهم را تصحیح کند) من هلاک شده بودم.
این یعنی ضرورت حضور معصوم در عرصه مسائل دینی.
یک شاعر سنی مصری ضرورت وجود معصوم را اینگونه به تصویر میکشد:
لئن قبل اسلام و ما قبل حیدر ••• فذلک قلب لیس بنبضه دمٌ
«اگر اسلام را قبول کنیم، ولی در کنار آن وجود (معصومی چون) علی و حیدر را نپذیریم، این
اسلام مانند قلبی است که خون در آن جریان ندارد.»
سومین و مهمترین نقش امام نقش ولایت است. مسأله
ولایت در شیعه بهصورت جدی مطرح است و اینکه زمان نمیتواند بدون وجود امام و خالی از حجت معصوم باشد.
برای روشن شدن این معنا به چند
روایت اشاره میکنیم:
علی علیهالسلام فرموده: «زمین هرگز خالی از حجت نیست، یا حجت ظاهر در میان مردم و یا حجت پنهان و مکثوم. به وسیله همان حجتهاست که خداوند دلایل خود را حفظ میکند ... اینها کسانی هستند که
بصیرت را به معنای حقیقی دارند، بدنهای آنها با مردم است و روحشان به محل اعلی پیوستگی دارد».
علی ـ علیهالسلام ـ میفرماید: «ما بهوسیله خدا
تربیت شدهایم و مردم باید به همان صورت توسط ما
تربیت شوند».
ابن ابیالحدید که از علمای اهل سنت است در ذیل این
حدیث میگوید: «این مقام بسیار بزرگی است، ظاهرش را خود ملاحظه میکنی، ولی باطنش این است که آنان بندگان خدا بوده، و تمام مردم دیگر بندگان ائمه ـ علیهمالسلام ـ هستند».
اکنون دیدگاههای اهل سنت را بیان میکنیم:
از دیدگاه عامه در ضرورت وجود انبیا جای هیچ شبههای نیست و
انبیا از دیدگاه آنها از
گناهان کبیره در حال عمد، و از کذب معصوماند.
و انبیا هم جانشینانی دارند به نام صاحبان امر (اولوالامر) که وجود آنها در جامعه ضروری است.
طبق تصریح فخر رازی از آیه
«اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» که خداوند بهصورت جزمی امر نموده به
اطاعت از صاحبان امر (اولی الامر) استفاده میشود که اولی الامر باید معصوم باشند. (عبارت فخر رازی: «و مِن اَمْرِ اللّه بِطاعَتِهِ علی سبیل الجزم و القطع لابد و ان یکون معصوماً عَنِ الخطاء»)
آنگاه باید مشخص شود که مصداق
معصومان چه کسانی هستند. به دو دلیل میگوییم مراد ائمه ـ علیهمالسلام ـ هستند:
۱. آیات قرآن؛ ۲. روایات.
ائمه، مصداق معصومان هستند؛ در این باره به نمونهای از
آیات و
روایات اشاره میکنیم:
اکنون به دو نمونه از آیات قرآن توجه کنید:
آیهای که میفرماید: «فقط ولی شما خدا و رسول و کسانی است که ایمان به خدا دارند، و
نماز را به پا میدارند و در حال
رکوع صدقه و
زکات میدهند».
طبق روایات شیعه و سنی
آیه مربوط به
امیرالمؤمنین علیهالسلام میباشد و با تعیین حضرت امیر ـ علیهالسلام ـ اولی الامرِ بعد از او مشخص میشود و همینطور یکی بعد از دیگری ... و با توجه به
عصمت استفاده شده از
آیه سوره نساء، تعیین حضرت، افراد بعد از خود را خدشهناپذیر است.
که این تعیین از جانب
رسول خدا و از جانب خداوند بوده است.
آیه تطهیر معصومان را معرفی میکند. «خداوند فقط میخواهد پلیدی و
گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».
پس معصومان، اهل بیت میباشند.
اما اهل بیت چه کسانی میباشند، در
روایات شیعه و سنی این مسأله بیان شده، و ابن ابیسلمة میگوید این آیه در خانهام سلمه نازل شد. پیامبر،
فاطمه علیهاالسلام حسن و حسین ـ علیهماالسلام ـ و علی ـ علیهالسلام ـ را با کساء پوشاند و سپس فرمود: اینان
اهل بیت من هستند.
اکنون به نمونهای از روایات توجه کنید:
روایاتی که علی ـ علیهالسلام ـ را خلیفه
رسول خدا معرفی نموده، از جمله روایتی که بسیاری از علمای عامه مانند احمد حنبل، ثعلبی،
طبری، ابن ابیالحدید و ... نقل کردهاند، که در روز
انذار عشیرة،
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «اِن هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم»؛ «این علی برادر و وصی و جانشین من است در بین شما»
وقتی که علی ـ علیهالسلام ـ مصداق اولی الامر واقع شد، خلیفه و امام بعد از خودش را تعیین میکند.
پیامبر فرمود: «... اگر به قرآن و
اهل بیت تمسک کنید، هرگز گمراه نشوید و آن دو از هم جدا نمیشوند تا کنار
حوض کوثر بر من وارد شوند».
از این
حدیث استفاده میشود که ائمه ـ علیهمالسلام ـ همیشه در کنار قرآن میباشند؛ چنانکه قرآن حضور دائمی و ابدی در بین بشریت دارد، معصومان هم لازم است در کنار قرآن بهعنوان مبین قرآن در جامعه حضور داشته باشند. و همچنین آیات («الیوم اکملت»، آیه:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل...».)و روایات (مانند حدیث غدیر، حدیث تسلموا علی علی بامرة المؤمنین، حدیث منزلت.) دیگری داریم که دلالت بر لزوم مستمر
امام و خلیفه در هر زمان دارد.
در پایان یک دلیل عقلی بر لزوم وجود امام
معصوم در هر زمان از
زبان شهید مطهری نقل و جواب را تمام میکنیم:
«همه قبول داریم که
دین اسلام دین خاتم است
و بناست که بعد از آن دیگر شریعتی نیاید ... و این را هم هر دو
اعتراف داریم که پیغمبر اکرم در آن بیست و سه سال نتوانست تمام احکام اسلام را ولو بهصورت کلی برای مردم بیان کند. شما میگویید رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ همینطور رها کرد و رفت، ما میگوییم اینطور نبوده ؛بلکه به همان دلیل که پیغمبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مبعوث شد، از جانب پیغمبر افرادی معین شدند که جنبه قدسی داشتند و پیغمبر اکرم تمام حقایق اسلام را برای اولین آنها یعنی علی ـ علیهالسلام ـ بیان کرد و آنان (همیشه) آماده بودند که به تمام سؤالات جواب بدهند. علی ـ علیهالسلام ـ همیشه میگفت هر چه از
اسلام میخواهید بپرسید تا من به شما بگویم.
چنانکه قبلاً نقل شد خود
عمر هفتاد مرتبه گفت: اگر علی نبود، هلاک میشدم، و شبیه این جملات از خلفای دیگر هم نقل شده؛ مثل اینکه ابوبکر گفت: اقیلونی، اقیلونی ... .
پس
عقل انسان هم با توجه به خاتم بودن
دین پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ حکم میکند که امام و
رهبری لازم است برای پاسخگویی به سؤالات و شبهات مردم.
۱. بابازاده، علیاکبر،
تجلیات ولایت، ج ۱ و ۲.
۲. مطهری، مرتضی،
امامت و رهبری.
۳. مرحوم اصفهانی، نخودکی،
نشان از بینشانها.
۴. راشد، حسینعلی،
فضیلتهای فراموش شده.
۵. ریشهری،
کیمیایی محبت، زندگانی رجبعلی خیاط.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «لزوم امام».