زمینههای گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گناه، اعتقاد به قیامت.
پرسش: چه زمینههایی ممکن است آدمی را به سوی گناه بکشد و راههای از بین بردن زمینهها چیست؟
پاسخ: برخی عوامل زمینهساز گناه، عبارتاند از: جهل و حماقت، گرفتار شدن عقل در بند هواوهوس، بیکاری و تنهایی، دلبستگیهای مادی، تربیت خانوادگی، اضطرابهای روانی، آلودگی محیط اجتماعی، فضای سیاسی و حکومت فاسد، جنبه اقتصادی، و خودکمبینی و احساس حقارت. همچنین برخی راههای از بین بردن زمینههای گناه، موارد زیر را دربر میگیرد: تحصیل علم و آگاهی، تقویت گرایشهای معنوی و محبت الهی، توجه به حاضر و ناظر بودن خداوند، استفاده درست از اوقات فراغت، محبت و عطوفت والدین، انتخاب دوستان خوب و شایسته، سالمسازی محیط، تشویق، شخصیت دادن، حضور در مجالس مذهبی.
برای رفع هر مشکلی و درمان هر بیماری، ابتدا باید علل پیدایش آن را بررسی کنیم و برای پیشگیری و اجتناب از
گناه نیز ابتدا باید زمینههای آن را بشناسیم و سپس به برطرف کردن آنها بپردازیم. کمبود ویتامینهای مختلف در بدن،
انسان را آماده پذیرش میکروبها و پرورش بیماریها میکند، برای پیشگیری یا درمان بیماریها، باید کمبود ویتامینها جبران گردد، تا زمینه پذیرش میکروبها و پرورش بیماریها از بین برود. ابتدا ضرورت دارد «زمینهشناس و زمینهزدا» باشیم؛ برای نمونه، اگر در منزل چاه فاضلابی باشد که زمینهساز انواع پشههاست و سمپاشی نیز بیهوده است، باید چاه را پرکرد.
در بررسی زمینههای گناه، میتوان به زمینههای فرهنگی، تربیتی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و سیاسی اشاره کرد که هر کدام با کمیت و کیفیت خاصی، زمینهساز گناه هستند.
جهل و
نادانی خاستگاه هر شری است، «جهل نسبت به
خدا،
هدف از آفرینش، نوامیس
خلقت،
آثار گناه و مصرف کردن انرژی در راه صحیح آن». مثلاً در برنامه دانش پزشکی، یک فرد جاهل و بیسواد، غذای آلوده به میکروب را بر اثر جهل، بهآسانی میخورد؛ ولی یک میکروبشناس هرگز آن را نمیخورد.
غالب موارد گناه از اینجا نشئت میگیرد که
گنهکار نمیداند سر سفره چه کسی نشسته است. یکی از عوامل ارتکاب گناه در جامعه، ناآگاهی به
دین و احکام آن است. مسلماننما بودن گرهی از مشکلات اجتماعی نمیگشاید. اگر انسان خدا را بشناسد، به او
علاقه پیدا میکند؛ در نتیجه هرگز راضی نمیشود او را به سبب گناه، از خود برنجاند.
نفس انسان گرایشهای مختلفی دارد که وجودشان ضروری است؛ زیرا کمال انسانی فقط با وجود آنها امکانپذیر است. هر کس که زمام امورش به دست
نفس اماره باشد،
غرایز او را رهبری خواهند کرد و وی چشم و گوش بسته و بیتوجه به ماورای خواستههای غریزی خود، آنها را پیروی خواهدکرد و هواوهوس را بر خواست و دستور
پروردگار برتری خواهد داد؛ چراکه اسیر از خود ارادهای ندارد.
بیکاری، تنهایی، نداشتن تحرک، فعالیت و سرگرمیهایی که توجه و علاقه انسان مخصوصاً جوانان را به خود جلب کند از عوامل ایجاد
انحراف و انجام گناه است. تحقیقات نشان میدهد احساس تنهایی و بیپناهی، بیکاری و بطالت و انباشت انرژی اضافی در بدن از عوامل زمینهساز
انحرافات جنسی در نوجوانان و جوانان هستند.
دلبستگی به
ثروت، ریاست و موقعیت اجتماعی، مانع
محبت خدا و عامل روی گرداندن از
عمل به دستورات الهی میشود خداوند به هیچکس دو عدد دل نداده است: «
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ»؛
با آمدن محبت دنیا،
محبت الهی از دل رخت میبندد و زمینه هر کاری به جز طاعت
خالق فراهم میشود.
خانواده، کانون هنجار یا ناهنجاریهای فردی و اجتماعی است. از این مرکز حیاتی و سرنوشتساز است که بدی یا نیکی در سطح جامعه منتشر میشود؛ بنابراین زمینههای بد تربیتی در خانواده، نقش بسزایی در سوق دادن
انسان به سوی گناه دارند. خانوادههایی که تربیت دینی فرزندان را جدی نمیگیرند یا خود از تربیت دینی محروماند، در روابط
زن و شوهری حریم عفاف را رعایت نمیکنند، در حضور فرزندان بدترین فحشها را نثار همدیگر میکنند، خودشان در عمل
دزدی میکنند و دروغ میگویند، زمینه انجام
گناهان را برای فرزندان فراهم میآورند.
از عوامل مؤثر در بزهکاری
نوجوانان و
جوانان، وجود اضطراب و ناآرامی روانی است. تحقیقات نشان میدهد در خانوادههایی که سازش
پدر و مادر کمتر است، درصد بزهکاری و انحرافات بیشتر است.
عادت به خودارضایی در پسران و پناه بردن
دختران به
دوستی با پسران گاه معلول همین علت و با هدف تسکین موقت اضطرابهای ناشی از ناراحتیهای خانوادگی است.
تمام عوامل خارجی که در اطراف موجود زنده، از آغاز
انعقاد نطفه وجود دارد و بر رشد بدنی و روحی او تأثیر میگذارند،
محیط نامیده میشود. بدون تردید یکی از زمینههای گناه، محیط فاسد و ناپاک است. علاوه بر محیط خانواده که به طور جداگانه مطرح کردیم، محیط از نظر کیفی و کمی دارای اقسامی است؛ مانند محیط مدرسه، اداره، شهر،
دوستان و ... که هر کدام به نحوی بر انسان تأثیر میگذارند.
گاهی دیده میشود که همه عوامل تربیتی برای یک فرد فراهم بوده، ولی در محیط اداره همه خلافکارند و او را هم به خلاف میکشانند یا دوستان ناباب که بزهکارند، او را نیز منحرف کرده و زمینه گناه را برایش فراهم میکنند.
در دوره نوجوانی و جوانی، اثرپذیری جوان از همسالان از هر کس دیگر حتی خانواده و معلم، بیشتر است و به همین علت خطر دوستیهای نامناسب در این دوران بسیار بیشتر و آثار و عواقبش وخیمتر است.
وقتی جو حاکم بر جامعه،
فساد و
تبعیض باشد و حاکمان سیاسی غرق در گناه و
ظلم و فساد باشند، زمینه گناه و خلاف و ناهنجاری برای افراد جامعه نیز فراهم میشود؛ چراکه عمل آنها با تبلیغات گمراهکننده نیز همراه است.
فقر و بینیازی دو خاستگاه
انحراف و گناه هستند؛ زیرا فقیر به سبب فقرش به انتقامجویی میپردازد و برای برطرف کردن ناتوانیهای برخاسته از فقر به تلاشهای نامشروع میپردازد و انسان بینیاز نیز بر پایه غرور برخاسته از غنای لجامگسیخته اقتصادی به وضعی طاغوتی و خودسرانه گرفتار میشود؛ همچنان که یکی از عوامل مهم در وقوع
جرم و گناه،
لقمه حرام است (فقر و غنی زمینه بروز هستند و به معنی این نیست که هر
فقیر یا ثروتمندی گناهکار میشود).
هنگامی که آدمی در اثر عوامل مختلف، شناخت حقیقی از خود و عظمت خود را از کف مینهد و نزد خود خوار میشود به کژراهه میافتد و بدین ترتیب
کرامت ذاتی خود را از دست میدهد همان کرامتی که خداوند او را بدان سبب بزرگ داشته است.
امام هادی (علیهالسّلام) میفرماید: «
مَنْ هانَتْ علیه نفسُه فلا تَامَن شرَّه»؛
هر کس نزد خود خوار شود (احساس
شخصیت نکند) از گزند او ایمن مباش.
راههای از بین بردن زمینههای گناه، بدین شرح است:
بسیاری از
جوانان که به نحوی گرفتار انحرافاتی شدهاند، علت
انحراف خود را ناآگاهی معرفی کرده و از اینکه به موقع راهنمایی نشدهاند، اظهار تاسف میکنند.این امر نشاندهنده
بیداری وجدان اخلاقی و آمادگی برای ارشاد در آنها است. اگر انسان بداند که فلان گناه چه عواقبی در سرنوشت انسان دارد، هیچوقت فکر گناه را هم نمیکند؛ همچنان که هیچوقت دست خود را در
آتش قرار نمیدهد؛ چراکه میداند، میسوزد.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هیچ خونی ریخته نمیشود و هیچ رنج و دردسر و
بیماری نیست،
مرگ به دلیل گناه».
و این
سخن خداوند عزوجل است که در
قرآن میفرماید: «
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»؛
هر مصیبتی به شما میرسد، حاصل دسترنج خود شماست.
مؤثرترین روش برای پیشگیری از کجرویهای برخاسته از
میل جنسی و سایر بزهکاریها پرورش و
تقویت ایمان دینی است.
تجربه نشان داده است که هیچ عاملی به اندازه ایمان دینی قادر به کنترل و مهار نفس مخصوصاً در جوانی نیست. اگر تحمل محرومیتی از روی اعتقاد و میل و رغبت باشد، ایجاد عوارض روانی نمیکند.
آنگاه که هواهای نفسانی بر انسان غالب میشوند و او را به سوی گناه میکشانند، تنها چیزی که میتواند او را از
گناه باز دارد، محبت خداست که باید در دل انسان بیدار و تقویت شود و بر هواهای نفس پیروز گردد.
اگر انسان اندکی
اندیشه کند، درخواهد یافت که از
روزیِ خدا میخورد و هر چه دارد از اعضا و جوارح گرفته تا نعمتهای ظاهری و معنوی، همه از آن خداست، هر جا برود، باز همچنان در ملک خداست و هر جا باشد، در محضر ربّ العالمین است و خدا شاهد و ناظر رفتا اوست.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ»؛
برحذر باشید از معصیت خداوند در خلوتها؛ زیرا همان خدایی که اکنون شاهد کردار شماست، فردا درباره شما داوری میکند.
داشتن زندگی پر تحرک و مثبت و هدفدار و پرهیز از تنهایی و بیکاری و بطالت برای سلامت روانی و اخلاقی انسان ضروری است؛ مخصوصاً جوان انرژی فراوانی دارد که باید به گونهای سالم مصرف شود و در وجود او انباشته نماند.
ورزش، کوهنوردی، اشتغال به باغبانی، کارهای هنری و سرگرمیهای علمی در این دوران بسیار مفیدند.
داشتن پیوندهای محکم عاطفی و برقراری انس و الفت با فرزندان و جلوگیری از پیدایش کمبودهای عاطفی، از عوامل بسیار اساسی در جلوگیری از انحرافات میباشد. اگر والدین در کانون گرم و پر مهر و
محبت خانه همیشه فرزندان را حمایت کنند، زمینههای گناه را کم کردهاند.
والدین میتوانند فرزندشان را در یافتن دوستان خوب یاری دهند و به طور مستقیم و غیر مستقیم او را با معیارهای صحیح انتخاب دوست آشنا سازند و خطرات دوستیهای نامناسب را در قالب وقایع و حکایات و تشویق به
مطالعه کتاب و غیره به طور مستقیم به او یادآوری و آموزش دهند تا کمبود تجربه او را بدین وسیله تا اندازهای جبران کنند.
اگر روابط والدین یا رفتار آنها ناصواب است، باید اصلاح شود، اگر محیط مدرسه ناسالم است، به مدرسه دیگری برویم، اگر محله یا شهر زمینههای گناه را فراهم میکند، اگر قابل اصلاح نیست و ما از محیط متأثر میشویم، باید به شهر دیگری
هجرت کرد و ... .
اگر فردی که عملی شایسته انجام میدهد مورد تشویق قرار گیرد، دیگران نیز به آن
تشویق خواهند شد و
انگیزه عمل خوب و
دوری از گناه در افراد بیشتر خواهد شد.
اگر افراد احساس
شخصیت کنند و برای خود در جامعه شأنی قائل شوند، دیگر دنبال کارهای پست و حقیر نخواهد رفت.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
مَن کَرُمتْ علیه نفسُه لم یُهِنًها بالمعصیة»؛
هر که برای نفس (و
شخصیت) خود احترام قائل باشد، آن را با معصیتخوار نمیگرداند.
فراهم آوردن زمینه حضور جوانان و نوجوانان در مساجد و مجالس دینی و بهرهگیری آنان از برنامههای سازنده و روحبخش مذهبی، آنان را با خدا مأنوس ساخته و زمینههای گناه را از بین میبرد.
۱. زمینههای فساد در جامعه، علیاکبر بابازاده، چ ۱، قم، قدس.
۲. دریچهای به آسمان (راههای پیشگیری از گناه)، زینالعابدین دستداده، چ ۱، انتشارات امیر، ۱۳۷۷ ش.
۳. گناه از نگاه قرآن، عباس طاهر، ترجمه: حمیدرضا آژیر، چ ۱، مشهد، آستان قدس، ۱۳۷۷ ش.
۴. معراج السعاده، ملا احمد نراقی، قم، هجرت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «زمینههای گناه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۰۷.