رابطه با خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ارتباط با خدا.
پرسش: برای اینکه با خدا رابطه صمیمی و خالصانه داشته باشیم، باید چه کنیم؟
پاسخ: راههای ایجاد رابطه صمیمانه با خداوند متعال، عبارتاند از: شناخت، انجام واجبات و ترک گناهان، انجام مستحبات و نوافل، و ذکر و یاد خدا.
آدمی در سیر تکامل معنوی و عقلانی خویش، همواره به پرسشهایی در باب اعتقادات و باورهای موجود در محیطش میرسد که او را نسبت به آنچه تا حال بر آن بوده است، دچار
تردید میکند. این لحظات از حساسیت بسیار بالایی برخوردارند و نقش تعیینکننده در آینده زندگی شخص ایفا میکنند. اگر این پرسشها به درستی کاویده و سپس پاسخ داده شود، باورهایی صحیح، منطقی و مطمئن را در پی خواهد داشت.
خداوند انسان را در دریایی متلاطم، به نام
دنیا آفرید و امر فرمود که به وسیله ارتباط صمیمانه با من به سویم بشتابید، تا در
دنیا و آخرت سعادتمند شوید و به
بهشت برین نائل شوید.
به مقتضای
حکمت خداوند، باید راههایی را برای ما قرار دهد و معرفی کند، تا از آن طرق به او برسیم؛ چون انسان بهخودیخود نمیتواند راه خوب را از بد تشخیص بدهد، به خاطر همین خداوند، سفیرانی را از جانب خود مأمور کرد، تا پیامهای آسمانی را به مردم برسانند و راههای
هدایت را از طریق آنان، برای ما روشن کنند. همچنین به این
پیامبران کتب آسمانی داد که در آن کتابها، مسائل مربوط به
هدایت و ضلالت انسان تشریح شده بود.
حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرماید: کسی که
آیات قرآنی را راهنمای خویش قرار دهد، به سوی آنچه استوارتر است، هدایت شده است.
حضرت امیر (علیهالسلام) در
نهجالبلاغه میفرمایند: خداوند پیاپی رسولان خویش را برای مردم فرستاد، تا با ابلاغ احکام الهی،
حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندیهای پنهانشده عقلها را
آشکار سازند و نشانههای قدرت خدا را معرفی کنند.
ازاینرو برای جواب دادن به سؤال، ناچاریم دست به دامن
انبیا و اوصیا و
قرآن شویم.
راههای ارتباط با خداوند متعال بدین شرح است:
اولین گام برای ارتباط با خداوند،
شناخت خدا، خود و
جهان است. انسان باید،
معرفت خویش را نسبت به این امور بالا ببرد و هر چه شناختش بالاتر رود، مقاومت او در برابر
گناهان و
اطاعت او نسبت به دستورات خدا بیشتر میشود. انسان با فکر کردن در خود و دنیا و با سؤال کردن، باید بداند که از کجا و چرا به این دنیا آمده است؟ وظیفه او اکنون در این دنیا چیست؟ و بعداً به کجا خواهد رفت و سرنوشت او بعد از
مرگ چه خواهد شد؟
در قرآن آمده است: زود باشد که بنماییم به ایشان، آثار قدرت کامله خود را در
عالم و در نفسهای ایشان، تا معلوم شود بر ایشان که اوست
پروردگار حق.
همچنین پیامبر اکرم (صلیاللهعليهوآلهوسلم) میفرمایند: «
من عرف نفسه فقد عرف ربه؛
هر کس نفس خود را بشناسد، به تحقیق که پروردگار خود را شناخته است».
این شناختها، همانطور که در
روایات هم به آن تصریح شده است، با فکر و تأمل و
مطالعه و سؤال از دیگران، آرامآرام برای انسان حاصل میشود. این مرحله از ارتباط با خدا، نقش حساسی را در رسیدن به خدا ایفا میکند.
حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «
اول الدّین معرفته و کمال معرفته التصدیق به؛
آغاز
دینداری، شناخت خداست و
کمال شناخت، تصدیق به وجود اوست».
نکته دیگری که شایان ذکر است آنکه در مورد خداوند علاوه بر این شناختی که بیان شد (از راه
تفکر و سؤال و ...) دو نوع شناخت دیگر نیز وجود دارد.
شناخت حضوری نسبت به خداوند و آن این است که انسان با نوعی مشاهده درونی و قلبی، با خدا آشنا شود که پس از خودسازی و
تهذیب نفس از بدیها، برای انسان حاصل میشود.این راه نیازی به درس و مدرسه ندارد و افراد زیادی در طول
تاریخ بودهاند که خواندن و نوشتن نمیدانستند، اما مدرس صدها مدرس شدند و بزرگان و
علما در مقابل آنان، زانوی ادب میزدند؛ مانند:
رجبعلی خیاط، یا
ابوذر غفاری یا ...
این نوع شناخت که در سخنان پیشوایان دینی و
عارفان و حکیمان آمده است؛ یعنی اینکه دل انسان، با خدا آشناست و در ژرفای
روح وی مایهای برای شناخت آگاهانه خدا وجود دارد که قابل
رشد و شکوفایی است.
برای رسیدن به خدا، اولین گام عملی، انجام دادن
واجبات و ترک تمام
گناهان است و برای راه پیدا کردن به درگاه ربوبی، اصلیترین و مهمترین گام، انجام واجبات و
ترک گناهان است.
وقتی که
اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از
جنگ برگشتند، حضرت فرمود: آفرین باد به گروهی که به جای آوردند جهاد کوچک را و باقی ماند بر آنها جهاد بزرگ. گفته شد: ای پیغمبر خدا! جهاد بزرگ چیست؟ حضرت (صلیاللهعليهوآلهوسلم) فرمودند:
جهاد با نفس.
اگر کسی تمام واجباتش را انجام دهد و گناهان را ترک کند، بنده صالح خداوند است و خداوند را در آنچه دستور داده،
اطاعت کرده است و رابطه صمیمی با خداوند پیدا خواهد کرد، ولو اینکه
مستحبات را انجام ندهد.
امام سجاد (علیهالسلام) میفرمایند: کسی که به واجبات خدا
عمل کند، او بهترین مردم است.
و همین
جهاد او با گناهان باعث میشود که خداوند راههای هموارتری جلوی گام او نهد و بیشتر و بیشتر به خدا نزدیک میشود.
ــ در
قرآن آمده است که: «
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا؛
کسی که در راه ما مجاهده کند، هر آیینه او را به راههای خود
هدایت میکنیم».
از آیات و احادیث استفاده میشود که غایتی که برای حرکت انسانها در نظر گرفته شده، مقام قرب به خداست.
ــ در قرآن آمده است: و سبقتگیرندگان (در عمل)، اینان مقرب خدا میباشند و در
بهشت نعیم سکونت خواهند کرد.
ــ در
آیه دیگر آمده: اما اگر از مقربین درگاه خدا باشد، در
قیامت از آسایش و بهشت مرفهی که از عطایای خداست، استفاده خواهد کرد.
از این قبیل
آیات، استفاده میشود که مقام
قرب الهی، کمال نهایی و غایت سیر حرکت انسانها است، انسانهای برگزیده خدا که در
صراط مستقیم ا نسانیت حرکت مینمایند، بدان
مقام نائل میگردند.
امام خمینی در این باره میفرماید: پس ای برادر! از
معاصی احتراز کن و عزم هجرت به سوی حقتعالی کن و ظاهر را ظاهر انسان کن و خود را در ملک ارباب شرایع داخل کن و از خداوند تعالی در خلوت بخواه که تو را در این مقصد همراهی فرماید ... و بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمیشود، مگر آنکه
انسان از ظاهر
شریعت ابتدا کند و تا انسان، متادب به آداب شریعت حقه نشود، هیچیک از
اخلاق حسنه، از برای او به حقیقت پیدا نشود و
نور معرفت الهی در
قلب او جلوه نکند.
بعد از اینکه انسان کاملاً به واجبات
عمل کرد و گناهان را ترک کرد، به اندازه توان خود به مستحبات مشغول شود؛ البته شخص میتواند این دو مرحله را با هم انجام دهد و هیچ منافاتی بین این دو مرحله نیست.
حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: نزدیکشونده به خدا، با ادای واجبات و مستحبات، سودهایش دو چندان است.
البته اگر انجام مستحبات به واجبات صدمه بزند، باید ترک شود. اول باید واجبات را انجام داد، سپس در صورت توان، به مستحبات و
نوافل مشغول شد.
امام علی (علیهالسلام) در حدیثی در این باره میفرماید: مستحبات، چنانچه به واجبات زیان رساند، موجب
قرب به خدا نشوند.
انسان با انجام مستحبات و نوافل میتواند، به مقامات بلند معنوی و عرفانی نائل شود و ارتباط تنگاتنگی با معبود خویش برقرار کند. در
حدیث صحیح وارد است که: بنده چون با
نافله به من نزدیک شد، او را دوست دارم و چون او را دوست داشتم، من گوش او میشوم، که با آن میشنود و چشم او میشوم، که با آن میبیند و
زبان او میشوم، که با آن نطق کند و دست او شوم، که با آن اخذ میکند.
و خلاصه اینکه انسان با انجام مستحبات، خدایی میشود و خدا را در تمام
زندگی خود حاضر مییابد.
یاد خدا به منزله روح عبادتها و بزرگترین
هدف تشریع آنها میباشد؛ زیرا
ارزش هر
عبادت، به مقدار توجه و یاد بنده، نسبت به خداست. انسان سالک، به وسیله
ذکر، به تدریج از دنیای
ماده بالا میرود و به عالم صفا و نورانیت قدم میگذارد و کامل و کاملتر میشود، تا به مقام قرب حقتعالی نائل گردد. در
آیات و
احادیث درباره ذکر و یاد خدا سفارشهای فراوانی شده است؛ از باب نمونه:
ــ خدا در قرآن میفرماید: ای کسانی که
ایمان آوردهاید!
ذکر خدای را بسیار گویید.
ــ و میفرماید: خردمندان کسانی هستند که در حال
قیام و نشستن و به هنگام خفتن، خدای را یاد میکنند و در
آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند.
امام صادق (علیهالسلام) به اصحاب فرمود: هر چه میتوانید خدای را یاد کنید، در هر ساعتی از ساعتهای
شب و روز؛ زیرا خدا شما را به کثرت ذکر، امر کرده است و خدا یاد میکند مؤمنی را که به یاد او باشد و بدانید که هیچ بنده مؤمنی
خدا را یاد نمیکند، مگر اینکه خدا نیز او را به خوبی یاد خواهد کرد.
باید توجه داشت که ذکر خدا، عبارت است از یک حالت خدابینی روحانی و توجه باطنی به خدای
جهان، که در آن بنده خدا را حاضر و ناظر و خودش را در محضر
پروردگار جهان بداند؛ در نتیجه کسی که این چنین خدا را یاد کند، به دستورات خدا
عمل میکند، و
واجبات را انجام میدهد و
محرمات را ترک میکند.
۱. مبادی اخلاق در قرآن، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسرا، چاپ اسوه، چاپ دوم.
۲. معراج السعاده، احمد نراقی، چاپ سوم، ستاره قم، انتشارات هجرت.
۳. حماسه و عرفان، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسرا، چاپ اسوه، چاپ سوم.
۴. مراحل اخلاق در قرآن، عبدالله جوادی، انتشارات اسرا، چاپ اسوه، چاپ سوم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رابطه با خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۱۴.