• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معرفت خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معرفت خداوند، معرفت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، عارفان.
پرسش: چرا در برخی روایات معرفت خداوند به معرفت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در هر عصری تفسیر شده است؟
پاسخ:



به نظر می‌رسد آن‌چه مورد نظر در این سؤال است؛ روایتی است که شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع نقل کرده است. متن کامل روایت چنین است:

«حدثنا أبی رضی الله عنه قال حدثنا أحمد بن إدریس عن الحسین بن عبید الله عن الحسن بن علی بن أبی عثمان عن عبد الکریم بن عبید الله عن سلمة بن عطا عن أبی عبد الله ـ علیه‌السلام ـ قال خرج الحسین بن علی ـ علیه‌السلام ـ علی أصحابه فقال أیها الناس إن الله جل ذکره ما خلق العباد إلا لیعرفوه فإذا عرفوه عبدوه فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل یا ابن رسول الله بأبی أنت و أمی فما معرفة الله قال معرفة أهل کل زمان إمامهم الذی یجب علیهم طاعته».

« امام حسین علیه‌السلام در میان یاران خود چنین فرمود: ای مردم خدای متعال بندگان را فقط برای این خلق کرد تا خدا را بشناسند؛ پس هنگامی که او را شناختند به عبادت او بپردازند، و هنگامی که خدا را عبادت کنند، از عبادت غیر خدا بی‌نیاز می‌شوند. شخصی از امام علیه‌السلام می‌پرسد: معرفت خدا چیست؟ امام ـ علیه‌السلام ـ فرمود: شناخت خدا همان شناخت مردم هر زمان، امام زمان خودشان است که اطاعت از او واجب است».


شیخ صدوق در تفسیر این روایت می‌گوید: منظور این است که اهل هر زمان بدانند که خدا آنها را بدون امام رها نکرده است؛ زیرا هرکس خدا را بدون حجت از طرف او عبادت کند، گویا غیر خدا را عبادت کرده است. به نظر می‌رسد این تفسیر با توجه به قرائن موجود در روایت قابل پذیرش است؛ زیرا امام، معرفت خدا را مقدمه عبادت خدا قرار داده‌اند.

۲.۱ - بیان یک روایت

چنان‌که در روایتی چنین آمده است:
«سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ـ علیه‌السلام ـ یَقُولُ إِنَّمَا یَعْرِفُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَعْبُدُهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَرَفَ إِمَامَهُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَنْ لَا یَعْرِفِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا یَعْرِفِ الْإِمَامَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنَّمَا یَعْرِفُ وَ یَعْبُدُ غَیْرَ اللَّهِ هَکَذَا وَ اللَّهِ ضَلَالًا».
«کسی خدا را می‌شناسد و او را عبادت می‌کند که معرفت به خدا و امام از اهل بیت علیهم‌السلام داشته باشد. کسی که معرفت به امام از اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ نداشته باشد، غیر خدا را می‌شناسد و غیر او را عبادت می‌کند».


علامه مجلسی این روایت را دوگونه توجیه و تفسیر می‌کند:

۳.۱ - اول

معرفت خدا بدون معرفت امام به دست نمی‌آید.

۳.۲ - دوم

«بیان لعله ـ علیه‌السلام ـ إنما فسر معرفة الله بمعرفة الإمام لبیان أن معرفة الله لا یحصل إلا من جهة الإمام أو لاشتراط الانتفاع بمعرفته تعالی بمعرفته علیه‌السلام».
معرفت خدا در صورتی مفید است که همراه معرفت امام باشد.


در مورد تفسیر اول علامه مجلسی می‌توان گفت روایاتی این تفسیر را تأیید می‌کند. این روایات به گونه‌های مختلف وارد شده است. چند روایت را به‌عنوان نمونه متذکر می‌شویم:

۴.۱ - روایت اول

«سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ـ علیه‌السلام ـ یَقُولُ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی»؛ «خدا را از طریق ائمه علیهم‌السلام می‌توان شناخت».

۴.۲ - روایت دوم

«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه‌السلام ـ الْأَوْصِیَاءُ هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِی یُؤْتَی مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِهِمُ احْتَجَّ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی خَلْقِهِ»؛ «اگر ائمه نبودند، خدا شناخته نمی‌شد».

۴.۳ - روایت سوم

«السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ؛ « ائمه ـ علیهم‌السلام ـ محل شناخت خدا هستند».


البته از نظر عارفان و اهل معرفت، از یک سو ائمه ـ علیهم‌السلام ـ انسان‌های کامل هستند و انسان کامل، کامل‌ترین مظهر خداست. از سوی دیگر، شناخت خدا فقط از راه شناخت مظاهر و تجلیات ممکن است؛ در نتیجه کامل‌ترین راه شناخت خدا، شناخت کامل‌ترین مظهر خدا یعنی شناخت ائمه ـ علیهم‌السلام ـ است.


۱. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹، مکتبة الداوری، قم، بی‌تا.    
۲. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹، مکتبة الداوری، قم، بی‌تا.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۸۱، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۸۳، موسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۴۵، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۹۳، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۴، ص ۵۷۹، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.    



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار