دیدگاه ائمه درباره قضاوت و شرایط قاضی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قضاوت، اسلام، شرایط قاضی، امامان معصوم (علیهمالسلام).
پرسش: در مورد قضاوت از ديدگاه ائمه و شرايط قاضی شرح دهيد؟
پاسخ: قضاوت، بالاصالة و ذاتاً حق خداوند است و اصل اوّلی نفوذ
حکم و حکومت «الله» است و هیچکس بر دیگری تسلط و حق حکم ندارد، مگر به اذن خداوند متعال و نفوذ حکم و حکومت
انبیا و اوصیا با اذن حقتعالی و از مواهب اوست؛ چنانکه قضات جامعالشرایط نیز نفوذ حکمشان با فرمان و اذن انبیا و اوصیاست؛ زیرا قضاوت به نحوی
ولایت بر جان، مال و عِرض افراد است.
براساس
آیات و
روایات زیادی، خداوند،
مقام منیع قضاوت را به
پیامبران و اوصیای معصوم آنان موهبت فرموده و دیگران با فرمان و
اذن خصوصی یا عمومی آنان میتوانند تصدی کنند و بدون احراز اذن خصوصی یا عمومی آنان، قضاوت از
گناهان بزرگ شمرده شده؛ چنانکه بر مردم نیز
حرام است نزد کسی که ماذون از جانب نبی یا وصی نیست، مرافعه و طرح دعوی کنند تا جایی که چنین طرح دعوایی را
اطاعت طاغوت شمرده و استیفای حق را با حکم چنین شخصی حرام دانسته است.
قضاوت در اسلام، از خطیرترین مسئولیتها شناخته شده است و قبول اين امر مهم در شأن هر كس نيست. قبول مسئوليت در برنامهای كه در خور
انسان نيست، از بزرگترین
گناهان شمرده شده. به همین سبب منصب قضا که از اعظم مناصب، و در رابطه با جان، مال و آبروی مردم است، با توجه به روایات در این باب، باید به اهلش واگذار شود.
از آنجا كه پرسش از دو بخش تشكيل شده، ما نيز پاسخ را در دو قسمت مجزا ارائه مي كنيم:
هدف اصلی از قضاوت اسلامی، گسترش
عدل، احقاق حق و رفع تجاوز است و به تعبیر روایات،
احیا و
تزکیه ارض است.
قضاوت، بالاصالة و ذاتاً حق خداوند است و اصل اوّلی نفوذ حکم و حکومت «الله» است و هیچکس بر دیگری تسلط و حق حکم ندارد، مگر به اذن خداوند متعال و نفوذ حکم و
حکومت انبیا و اوصیا با
اذن حقتعالی و از مواهب اوست؛ چنانکه قضات جامعالشرایط نیز نفوذ حکمشان با فرمان و اذن
انبیا و اوصیاست؛ زیرا قضاوت به نحوی
ولایت بر جان، مال و عِرض افراد است.
ازاینروست که
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به شُریح قاضی میفرماید: این مقام، جایگاه انبیاست و مسندی است که بر آن تکیه نمیزند، مگر پیغمبر یا وصیّ او؛ البته ماذون و منصوب از طرف آنها میگردد و اگر پیغمبر و وصی و ماذون از طرف آنها نشد، شقیّ، غاصب و حاکم جور و
طاغوت است.
در روایتی،
امام معصوم (علیهالسلام) در ذیل
آیه «
یُحْیِی الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»
میفرماید: مراد این نیست که به وسیله
باران زمین را زنده میکند؛ بلکه مراد این است که خداوند مردان الهی را میفرستد تا آنها با اقامه
عدل و برقراری
عدالت در سطح جامعه، زمین را زنده کنند.
به عبارتی، اقامه حدود الهی، حرکت
حیات را به طرف هدف اصلی آن پیش میبرد. (به این منبع رجوع شود:
)
نیز در روایتی دیگر
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: اجرای یک حد بر روی
زمین از چهل شبانهروز باران باریدن پاککنندهتر است.
امر
قضاوت در اصلاح امور جامعه، اهمیت و تأثیر بسیار زیادی دارد؛ همانطور که در
روایات هم به آن اشاره شده است؛ اما در روایاتی دیگر، خطیر بودن این امر حیاتی در جامعه بیان شده است؛ برای نمونه:
حضرت
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: قاضیان چهار گروهاند که سه گروه از آنان
اهل آتش و دوزخاند و یک گروه از آنان
اهل بهشت؛ اما سه گروه که اهل دوزخاند، عبارتاند از:
۱. مردی که قضاوت ظالمانه کرده؛ درحالیکه میدانسته؛
۲. مردی که قضاوت ظالمانه کرده؛ درحالیکه نمیدانسته؛
۳. مردی که قضاوت به حق کرده؛ ولی
عالم به امور قضایی نبوده؛
۴. اما مردی که قضاوت به
حق کرده؛ درحالیکه عالم به امور قضایی بوده؛ پس او در
بهشت است.
آیات و روایات زیادی وجود دارد که دلالت بر این دارد که
خداوند، مقام منیع قضاوت را به
پیامبران و اوصیای معصوم آنان موهبت فرموده و دیگران با فرمان و اذن خصوصی یا عمومی آنان میتوانند تصدی کنند و بدون احراز اذن خصوصی یا عمومی آنان، قضاوت از
گناهان بزرگ شمرده شده؛ چنانکه بر مردم نیز حرام است نزد کسی که ماذون از جانب نبی یا وصی نیست، مرافعه و طرح دعوی کنند تا جایی که چنین طرح دعوایی را اطاعت طاغوت شمرده و استیفای حق را با
حکم چنین شخصی حرام دانسته است. (به این منبع رجوع شود:
پس قضاوت از دید
ائمه (علیهمالسلام) منصب خطیری است که مشکلات زیادی دارد؛ چراکه دائماً در معرض امتحانات سخت و وسوسهانگیز قرار دارد، ولی این را نیز باید گفت که اگر به دست یک قاضی، احقاق حقی صورت گیرد و رفع ظلمی صورت گیرد، از اجر و
پاداش ویژهای برخوردار خواهد بود.
حضرت علی (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: دست خدا بالای سر قاضی است و او در زیر سایه
رحمت الهی نشسته؛ اما اگر از حق تجاوز کند، خداوند او را به خودش وا میگذارد.
قضاوت در اسلام، از خطیرترین مسئولیتها شناخته شده است و قبول اين امر مهم در شأن هر كس نيست. قبول مسئوليت در برنامهای كه در خور
انسان نيست، از بزرگترین
گناهان شمرده شده.
زیرا
نبیّ مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: کسی که امری از مسلمین را عهدهدار است، درحالیکه برتر از او در میان مردم هست به
خدا و رسولش و به همه مسلمین خیانت کرده است.
و نيز فرمود: قبول كردن رهبری قومی درحالیكه داناتر و فقيهتر برای عهدهدار شدن
رهبری در ميان مردم باشد، علت بدبختی و سقوط
قوم تا
قیامت به وسيله آن رهبر ناشايسته است.
به همین سبب منصب قضا که از اعظم مناصب، و در رابطه با جان، مال و آبروی مردم است، با توجه به روایات در این باب، باید به اهلش واگذار شود.
حضرت علی (علیهالسلام) در فرمان خود به
مالک اشتر برای انتخاب قاضی میفرمایند:
«... پس برای قضاوت و
داوری بین مردم بهترین کسانی را انتخاب کن که:
۱. انبوه کارها بر او سخت نیاید و از عهده انجام آنها برآید؛
۲. طرفین متخاصم در ستیزه و لجاج، رأی خود را بر او تحمیل نکنند؛
۳. در صورت اشتباه، بر اشتباه خود اصرار نورزد و جانب
حق را بگیرد؛
۴. طمعکار نباشد (زیرا طمعکاری مانع احقاق حق است)؛
۵. در قضاوت به اطلاعات سطحی اکتفا نکند؛
۶. در موارد شبهه تا کشف حقیقت درنگ و تأمل کند؛
۷. در صدور احکام، متکی به ادله قطعی باشد؛
۸. کمتر از همه از مراجعه دادخواهان به تنگ آید؛
۹. در کشف حقایق صبور باشد؛
۱۰. پس از روشن شدن موضوع، حکم قاطع صادر کند؛
۱۱.
تملق و
چاپلوسی و حیله و خدعه، او را به هر سو نکشاند؛
و البته این چنین کسانی کمیاباند».
فقهای
شیعه همگی شرایط مشابهی را برای تصدی امر قضا در نظر گرفتهاند؛
برای مثال حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مورد شرایط قاضی میفرماید که باید شرایط زیر را داشته باشد:
۱.
کمال عقل و رسیدن به حد
بلوغ؛ ۲.
ایمان؛ ۳.
طهارت مولد (حلالزاده)؛ ۴. مرد باشد؛ ۵.
عادل باشد؛ ۶. عالم به احکام قضاوت باشد؛ ۷. باید قوه ضبط و
اجتهاد داشته باشد.
۱. قضاوت در اسلام، مرتضی مقتدایی، چ۱، ۱۳۷۶ش.
۲. قضا و قضاوت در اسلام، محمد محمدی گیلانی، تهران، سایه، ۱۳۷۸ش.
۳. فرازهایی از سیستم قضایی اسلام، محمدی ریشهری، پاسدار اسلام.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جایگاه قضاوت در اسلام و شرایط قاضی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۲۵.