تفسیر به رأی در آیات و روایات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تفسیر به رأی، آیات، روایات.
پرسش: کسانی که برای هوا و هوس خود و توجیه خلافکاریهای خود دست به تفسیر به رأی در آیات و روایات میزنند در آخرت چه جایگاهی دارند؟
پاسخ: کسانی که برای پوشاندن خطا و جنایات خود و اطرافیانشان اقدام به
تفسیر آیات و
روایات بنا بر رأی و نظر خود میکنند، بسیار کار اشتباه و راه تاریکی را در پیش گرفتهاند و اگر
توبه نکرده و به جبران مافات اقدام نکنند، عاقبتی بد، در انتظارشان بوده و به سوی
آتش و
عذاب ره میپیمایند.
سؤال از دو قسمت تشکیل شده است: ۱. کسانی که اقدام به تغییر
آیات و روایات بنا بر رأی خود میکنند؛ ۲. کسانی که میگویند: «حتی
یزید هم به
بهشت میرود».
مطلب اول: در کتب و منابع اسلامی، تحت عنوان «
تفسیر به رأی» مطالبی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که افرادی برای توجیه اشتباهات خود و اطرافیانشان اقدام به تغییر یا تفسیر آیات و
روایات بنا بر رأی خود میکنند که این کار، شدیداً مورد مذمت و نهی
آیات و روایات بوده، به طوری که وعده
عذاب بر آن داده شده است و ما در اینجا به بررسی این آیات و روایات میپردازیم:
۱.«
اَتَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ»؛
آیا چیزی بر خدا میبندید که نمیدانید؟
در این
آیه اسناد مطلب غیر عالمانه به
خداوند منع شده است.
آیت الله جوادی آملی (حفظهالله)، ذیل این آیه که بر منع تفسیر به رأی آوردهاند، میفرمایند: «... چیزی را که معلوم نیست خداوند گفته باشد، نمیتوان به ذات اقدس وی اسناد داد؛ هر چند آن مطلب در جای خود صحیح باشد، ولی اثبات
اراده جدی خداوند نسبت به آن مطلب معین از آیه محل بحث، نیازمند به دلیل است و بدون دلیل نمیتوان چیزی را به خداوند اسناد داد».
ایشان در ادامه میافزایند: «البته اگر آن مطلب
باطل باشد (نظیر
شرک و
بتپرستی) اسناد آن به خداوند افترای مهم «ظلم افحش» است و اگر اصل مطلب درست باشد و درباره آیه محل بحث بدون دلیل به خداوند اسناد داده شود، «ظلم فاحش» خواهد بود ...».
و ناگفته پیداست که جزا و کیفر
افترا و
ظلم، آن هم نسبت به ذات اقدس اله، چه میتواند باشد و چنین کسی چه آخر و عاقبتی خواهد داشت.
۲.«
... اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ اَنْ لَا یَقُولُوا عَلَی اللَّهِ اِلَّا الْحَقَّ...» .
این آیه نیز، تفسیر آیات را بر وجهی که مقصود خداوند نباشد و مخالف قرآن باشد، نهی میکند.
«روایات نکوهشکننده از تفسیر به رأی، به بیش از ده
روایت میرسد»
که در آنها اقدامکننده به این کار را مورد
لعن قرار داده و وعده
آتش داده است و ما به بررسی چند نمونه میپردازیم:
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
مَنْ فَسَّرَ الْقُرآنَ بِرَاْیِهِ فَلْیَتَبَوَاْ مَقْعَدَهُ فی النّار «هر کس قرآن را به رأی خود
تفسیر کند، پس جایگاه خود را در آتش قرار دهد».
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «...
من فسر القرآن برایه فقد افتری علی الله الکذب و من افتی الناس بغیر علم، لعنته ملائکه السماوات و الارض و کل بدعة ضلالة و کل ضلالة سبیلها الی النار»؛
«... هرکس قرآن را به رأی خود تفسیر کند، به خداوند
افترا بسته و هر کس که بدون
علم و آگاهی فتوا دهد،
ملائکه آسمانها و زمین او را لعنت کنند و هر بدعتی
گمراهی بوده و هر گمراهی رو به آتش است».
«در این
حدیث، تفسیر به رأی در کنار
فتوا دادن بدون علم قرار گرفته، هر دو از مصادیق
بدعت تلقی شده است. معلوم است که مراد از فتوای بدون علم، همان افتاء و فتوی دادن به رأی است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام): «
قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَا آمَنَ بِی مَنْ فَسَّرَ بِرَاْیِهِ کَلَامِی وَ مَا عَرَفَنِی مَنْ شَبَّهَنِی بِخَلْقِی وَ مَا عَلَی دِینِی»؛
حضرت میفرمایند: «خداوند جل و جلاله میفرماید: هر که سخن مرا به رای خود تفسیر نماید، به من
ایمان نیاورده است و هر کس که مرا تشبیه به
خلق نماید، مرا نشناخته است و هر کس که
قیاس را در
دین به کار برد، از دین من نیست».
«در این حدیث تفسیر به رأی در ردیف تشبیه
خالق به مخلوق و در کنار قیاس قرار گرفته که هر دو از علوم متعارفه تهی است و قهراً جاهلانه است و نه عالمانه».
و روایات دیگری که بر همین
سیاق وارد شده است و در برخی، تفسیر به رأی عملی که موجب
کفر میشود معرفی شده و ما به همین مقدار کفایت میکنیم و برای
مطالعه بیشتر در این مورد میتوان به کتب تفسیری از جمله المیزان و تسنیم و به کتب روایی مراجعه کرد.
آری کسانی که برای پوشاندن
خطا و جنایات خود و اطرافیانشان اقدام به تفسیر آیات و روایات بنا بر رأی و نظر خود میکنند، بسیار کار اشتباه و راه تاریکی را در پیش گرفتهاند و اگر
توبه نکرده و به جبران مافات اقدام نکنند، عاقبتی بد، در انتظارشان بوده و به سوی
آتش و
عذاب ره میپیمایند.
۱. قرآن کریم.
۲. تفسیر تسنیم، آیتالله جوادی آملی، چ ۱، بهار ۱۳۷۸ش.
۳. روششناسی تفسیر قرآن، علیاکبر بابایی، غلامعلی عزیزیکیا و مجتبی روحانیراد، زیر نظر محمود رجبی، پژوهشکده حوزه و دانشگاه (سمت)، چ ۱، زمستان ۱۳۷۹ش.
۴. ترجمه تفسیر مجمعالبیان، طبرسی، ترجمه: سیدابراهیم میرباقری، احمد بهشتی، محمد رازی، رسولی محلاتی، علی صمت، علی کاظمی، محمدمفتح، ضیاءالدین نجفی، حسین نوری، تهران، فراهانی، چ۱، ۱۳۵۰-۱۳۶۰ش.
۵. مجله کلام اسلام، سال سوم.
۶. احسن الحدیث، سیدعلیاکبر قرشی، تهران واحد تحقیقات اسلامی، بنیاد بعثت، چ اول، سال ۱۳۶۶ش.
۷. وسایلالشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آلالبیت، قم، ۱۴۰۹ق.
۸. عوالیاللآلی، ابن ابیجمهور احسانی، سید الشهداء، قم، ۱۴۰۵ق.
۹. بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.
۱۰. سیدی جامعالاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
۱۱. سیدی تفسیر جامع، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
۱۲. غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد آمدی، دفتر تبلیغات، قم، سال ۱۳۶۶ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفسیر به رأی در آیات و روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۲۲.