یزید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: یزید، شهادت
امام حسین علیهالسلام، واقعه حره، جنگ مکه، سوزاندن کعبه.
پرسش: وقتی که یزید لشکریانش را به آتش زدن کعبه دستور داد، اگر انجام شد چرا عذاب بر آنان نازل نشد؟
پاسخ: در زمان کوتاه حکومت یزید سه جرم کریه و زشتی انجام شد که اولش کشتن امام حسین ـ علیهالسلام ـ است، دوم واقعه حره، سومش هم به
آتش کشاندن کعبه. زمانی که به
تاریخ این ستمکاران نگاه میکنیم، میبینیم که در
دنیا نیز
عذاب الاهی بر آنان نازل شد؛ اما نه بهصورت گروهی و دستجمعی و شاید
حکمت آن در دو چیز باشد. اول اینکه مسئله عذاب و نوع آن به اراده و قدرت پروردگار مربوط میشود و دوم اینکه در هر قضیهای کمک غیبی دلالت میکند که صاحب آن حرکت که
کرامت به دست او انجام شد، بر حق است.
از لحن و کیفیت پرسش چنین برداشت میشود که در سوختن کعبه از طرف
یزید تردیدی وجود دارد؛ ازاینرو لازم است نخست در ضمن چند نکته این مسئله روشن شود.
۱.
شناخت یزید و فاصله زیاد تربیتی او از ارزشهای اسلامی؛
۲. حوادثی که در زمان حکومت او واقع شد؛
۳. سخنان دانشمندان در
حق او و اینکه چگونه خداوند افرادی را که به خونخواهی امام حسین و یارانش
قیام کردند، بر او و لشکریانش مسلط نموده است.
اما در مورد شخصیت یزید بن معاویه (لع)، تاریخنگاران و کسانی که به زندگی او پرداختند، سخنانی بیان کردند که نشانگر آن است که یزید در اصل شخصیت فردی، فرومایه، پست و حقیر بود، چه رسد به شخصیت دینی.
نخست سخنی است که مسعودی در
مروج الذهب میگوید: "یزید صاحب آلات لهو و لعب، سگ، میمون و یوزپلنگ بوده و همواره
شراب مینوشید... و در زمان او بود که
غنا در مکه و
مدینه علنی شده و آلات لهو و لعب بهکار گرفته شده و مردم علناً شراب میخوردند...".
دوم سخنی است که
طبری و دیگر مورخان گفتهاند: گروهی از مردم مدینه که میانشان عبدالله بن حنظله انصاری غسیل الملائکه بود پیش یزید رفتند. زمانی که آنان به مدینه برگشتند، در جمع مردم حاضر شدند و فسق و فجور یزید و عتبه را برای مردم
آشکار ساختند،
از جمله گفتند: ما از بیش کسی برگشتیم که بیدین و شاربالخمر بوده و طنبور مینواخت، ما دست از
بیعت او برمیداریم، مردم نیز از آنان پیروی کردند.
سوم سخنانی است که طبری و همچنین ابن اثیر در
کامل بیان کردند: وقتی معاویه خواست برای یزید بیعت بگیرد، به زیاد بن ابیه نامه نوشت تا از او مشورت بگیرد و زیاد نیز برای عبیدالله بن کعب پیام فرستاد و گفت: امیرمؤمنان (
معاویه) به من نامه نوشت، فکر میکنم تصمیم دارد برای یزید بیعت بگیرد؛ اما
ترس این دارد که مردم نفرت داشته باشند ... و یزید آدم بیحال و تنبلی است.
چهارم سخنانی است که ابن قتیبه در کتاب
امامت و سیاست از امام حسین ـ علیهالسلام ـ نقل نموده که آن حضرت زمانی که معاویه میخواست برای
ولایتعهدی یزید بیعت بگیرد، به او گفت: هرگز هرگز ای معاویه...! مثل اینکه از کسی حرف میزنی که پشت پرده یا مخفی است یا از کسی حرف میزنی که اطلاعات تازهای از او داری،
عمل یزید خود بر
شخصیت و صلاحیتش دلالت دارد، در مورد یزید همان را بگو که در اوست؛ او با سگ، بازی میکند و با کبوترها به سر میبرد و طبل و دهل مینوازد و با لهو و لعب سرگرم است، میبینی او در این امور زشت خبیر و اهل فن است، پس، از این سخنان بپرهیز.
پنجم، سخنی است که سیوطی در کتاب "تاریخ الخلفاء" بیان داشت، او میگوید: سبب عزل یزید از طرف اهل مدینه این بود که او در گناه غوطهور بود.
این نصوصی که بیان شد از شخصیت بیارزش و بیقید یزید در امور اجتماعی و دینی پرده برمیدارد.
بدون
شک در زمان کوتاه حکومت یزید زشتترین اتفاقات تاریخی رخ داد که عبارتند از:
شهادت امام حسین ـ علیهالسلام ـ و اصحاب و
اهل بیت علیهمالسلام آن حضرت بود، در این حادثه کسی حتی عوام مردم نیز تردید نمیکنند، چه رسد به خواص از دانشمندان و تاریخنگاران.
این از قضایای مشهوری است که در زمان یزید بن معاویه رخ داد، این واقعه را همه تاریخنگاران بیان کردند و اتفاق دارند بر اینکه شامیان در این حادثه تعداد زیادی از صحابه از میان مهاجرین و انصار را به
قتل رساندند و با اجازه یزید به مدت سه روز مدینه را برای لشکریانشان
مباح کردند.
ابن اثیر در کتاب کاملش میگوید: واقعه حرّه نخست از آنجا شروع شد که مردم مدینه بیعت خود با یزید را شکستند... یزید مسلم بن عقبه مرّی را که (بهدلیل خونریزی زیاد) به او مسرف گفته میشد و آدم مسن و مریضی نیز بود، در جریان گذاشته و مأمور نمود بهسوی مدینه حرکت کند و مسلم از یزید خواست که مدینه سه روز برای لشکریانش مباح باشد و هرچه از
مال و حیوان و کالا و سلاح در مدینه وجود دارد، برای لشکریانش باشد و پس از سه روز دست از مردم بکشد ... در این رویایی مردم شکست خوردند... مسلم نیز سه روز مدینه را برای لشکریانش مباح نمود، در این سه روز مردم را میکشتند و کالا و اموالشان را به تصرف درآوردند که همه مردم و
صحابه پیامبر صلیاللهعلیهوآله ناله سر داده بودند... او مردم را دعوت کرد که با یزید بهعنوان بندگی او که در خون و مال و
خانواده آنها هر حکمی خواست بکند بیعت کنند، هر کس از چنین بیعتی سرپیچی کرد، او را به قتل رسانده که گروهی در این راه کشته شدند.
واقعه حره در سال شصت و سه دو روز مانده به آخر ذیالحجه اتفاق افتاد.
نزدیک به همین عبارت را طبری نیز در تاریخش نقل کرده است.
ما در اینجا در صدد بیان تمام جوانب و اتفاقات واقعه حره نیستیم؛ بلکه به ذکر برخی از موارد کریه و زشت و فجیع آن اکتفا میکنیم، علاوه بر مطالبی که از پیش نقل کردیم ابن قتیبه نیز میگوید: در روز واقعه حره هشتاد نفر از اصحاب پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ کشته شدند که پس از آن هیچ بدریّی وجود نداشت؛ و از قریش و انصار هفتصد نفر و از بقیه مردم اعم از موالی و
عرب و
تابعین ده هزار نفر کشته شدند.
و شنیعتر از این بیانی است که یعقوبی دارد او میگوید: در واقعه حرّه بر اهل مدینه یورش بردند... و شهر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را مباح کردند تا اینکه
دختران باکره فرزندانی به
دنیا آوردند که پدرانشان شناخته شده نبودند.
این همان واقعهای است که پرسش پیرامون آن مطرح شده است، این آخرین حادثهای است که با آن زندگی ننگین و پر از شرارت یزید به پایان رسید.
تاریخنگاران تصریح کردند پس از آنکه عمرو بن سعید أشدق و عبیدالله بن زیاد دستور یزید بن معاویه مبنی بر حمله به مکه را نپذیرفتند، یزید به مسلم بن عقبه دستور حمله را صادر کرد.
ابن اثیر در تاریخش ماجرا را اینگونه تشریح میکند: پس از آنکه کار مسلم از کشتار مردم مدینه و غارتشان به اتمام رسید با همراهانش برای نابودی ابن زبیر به سوی
مکه حرکت کردند... پس از آن که به منطقه "مشلل" رسیدند
مرگ او را امان نداد و جانش را گرفت. بعد از
مرگ او حصین بن نمیر لشکریان را حرکت داد تا به مکه رسیدند... مردم مکه مقاومت کردند از باقیمانده محرم و تمام صفر و سه روز از ربیع الاول را با هم جنگیدند که در نهایت با منجنیق به خانه خدا حمله کرده و آن را به
آتش کشیدند و بدین وسیله ابن زبیر را محاصره نمودند....
ابن قتیبه در کتابش
امامت و سیاست میگوید: (حصین) بن نمیر حرکت کرد تا به مکه رسید و گروهی را فرستاد تا بخش مسفله (محله پایین) مکه را تصرف کردند که منجنیقهایشان را در آنجا نصب کردند و به لشکریانش دستور داد که هر روز تعداد ده هزار سنگ بزرگ و صخره به سمت
مسجدالحرام پرت کنند.
یعقوبی نیز مثل همین
سخن را در تاریخش آورده است.
در ضمن این مطالب گذشته روشن شد این کارهایی که لشکریان یزید به دستور او انجام دادند، از امور مسلم تاریخی است که جای هیچ شک و تردیدی نیست.
چرا بر لشکریان یزید عذاب الاهی نازل نشد؟این بخش اساسی از سؤالی است که مطرح شده و در پاسخ گفته میشود:
مسئله عذاب و نوع آن به اراده و قدرت پروردگار مربوط میشود در برخی موارد،
خداوند عذاب را بهطور مستقیم و بهوسیله سربازان غیبی نازل میکند؛ مانند عذابی که بر لشکریان أبرهه حبشی نازل نمود که در سوره فیل به آن اشاره نمود و در آنجا خداوند قدرتش را نمایان نمود " و بر سر آنها پرندگانی را گروهگروه فرستاد، که با سنگهای کوچکی آنان را هدف قرار میدادند".
کسی که این قضیه را مورد مطالعه قرار دهد، بهطور واضح میبیند که در آنجا اصل کعبه مورد
تهدید و خطر قرار گرفت و کسی هم در مقابل سپاه قدرتمند ابرهه، توان دفاع از آن را نداشت تا جایی که بزرگ قریش
عبدالمطلب به ابرهه گفت: من صاحب شتر هستم و خانه نیز صاحبی دارد که مانع تعرض آن خواهد شد. ابرهه گفت: کسی نمیتواند مانع سر راه من شود. وی گفت: تو هستی و او، تا ببینیم.
در این قضیه اراده الاهی بر حفظ
کعبه تعلق گرفت؛ در نتیجه
عذاب بر سر مهاجمان نازل شد که به تعبیر
قرآن "کعصف مأکول"
اما در حادثهای که در حکومت
یزید اتفاق افتاد و از طرف لشکریانش کعبه به آتش کشیده شد، اصل کعبه در معرض خطر نبود؛ اگرچه ساختمانش آسیب دیده بود.
بله در این قضیه هم نسبت به یکی از مقدسترین مقدسات مسلمانان و
حرم خداوند متعال بیحرمتی صورت گرفت که برای هیچ مسلمان غیرتمند دینداری قابل تحمل و پذیرش نیست؛ ولی اگر آن ستمگران دوباره بر آن مسلط میشدند و مکه را به اشغال خود درمیآوردند کعبه را دوباره میساختند.
پس در این قضیه اصل کعبه مورد تهدید نبود، این از یک طرف و از طرفی دیگر مسئله اینطور نیست که برخی فکر میکنند که هیچ عذابی بر آنان نازل نشد. بله زمانی که ما به تاریخ مراجعه میکنیم عذاب دستجمعی و مستقیم شبیه آنچه را که بر
اصحاب فیل نازل شد، شاهد نیستیم؛ ولی بعد از تأمل در
تاریخ میبینیم، مثلاً تمام آن کسانی که در کشتن
امام حسین علیهالسلام شرکت داشتند، در همین دنیا به کیفرشان رسیدند که بیشترشان به دست مختار به سزای اعمالشان رسیدند و تنها کسی که از دست مختار توانست فرار کند، سنان بن أنس متهم اول جدا کردن سر امام حسین ـ علیهالسلام ـ است.
تاریخ میگوید: بعد از دیدار سنان با حجاج و افتخارش به کشتن امام حسین ـ علیهالسلام ـ زمانی که به خانهاش برگشت، زبانش بند آمد و عقلش از بین رفت و پس از آن کارش این بود که فقط میخورد و در همان جایش
ادرار میکرد و....
آیا بر شخص عاقل عذاب دنیوی سختتر از این وجود دارد؟ و عذاب اخروی از این هم سخت است.
اما یزید، روشن است که او نیز در همین دنیا به عذاب الاهی مبتلا شد. چگونگی مرگ یزید (لعنة الله علیه) بهطور آشکارا دست غیبی را در هلاکت او به نمایش میگذارد. بلاذری میگوید: سبب
مرگ یزید این بود که او درحالیکه مست بوده، میمونش را بر الاغ سوار کرد و خود بر پشت آن سوار شد و در این حال از الاغ افتاد، گردنش شکست یا از درونش چیزی پاره شد.
تاریخ میگوید: ماهها خانه خدا را محاصره کرده بودند تا اینکه خبر هلاکت یزید در سال ۶۴ هجری به آنان رسید و با هلاکت او حکومت سلسله سفیانی به پایان رسید که پس از یزید کسی جز پسرش معاویه دوم حکومت نکرد که بنا بر قول قوی با دسیسهای سم خورانده شد و از بین رفت.
پس از کشته شدن
معاویه دوم که فقط چهل روز حکومت کرد،
در میان امویان اختلاف هویدا شد و کمکم زمزمه جدایی سر گرفت.
برخی شعرا به این نکته اشاره کرده و گفتند: من فتنهای را میبینم که دیکش به جوش آمده بعد از ابی لیلی
سلطنت مال کسی است که پیروز شود.
مسلم بن عقبه معروف به مسرف در میانه راه به مکه به هلاکت رسید و حصین بن نمیر و عبیدالله بن زیاد به دست ابراهیم بن مالک اشتر کشته شدند.
البته این نکته را نباید فراموش نمود تاریخی که پیش ماست چنین بازگو میکند: سلاطینی که سر کار آمدند، کوشش بسیاری جهت محو و نابودی حقایق و پنهان کردن تمام چیزهایی که جایگاه حکام را خدشهدار میکند و عیوب گذشتگانشان را نمایان میکند، نمودهاند.
نکته پایانی که لازم است به آن اشاره شود این است که در هر قضیهای کمک غیبی دلالت میکند که صاحب آن حرکت که کرامت به دست او انجام شد، بر حق است و با توجه به اینکه رهبر نیروهای انقلابی که در مکه بر ضد یزید
قیام نمودند عبدالله بن زبیر بود و معروف است که او برای آرزوهای شخصیش تلاش مینمود و کاری با
حق و حقیقت و دین نداشت و از بزرگترین دشمنان امیرمؤمنان
علی علیهالسلام محسوب میشد تا حدی که آن حضرت فرمود: زبیر از ما بود تا زمانی که فرزند بد یمن او (عبدالله) بزرگ شد،
انجام
کرامت به دست ابن زبیر در حقیقت قداست و شرعیت بخشیدن به او بود؛ ازاینرو
خداوند متعال نمیخواست تا این کرامت به دست ابن زبیر انجام شود؛ اما درعینحال بهگونهای که بیان شد، خودش متجاوزان به حریم
مقدس کعبه را
مجازات نمود.
پایگاه اسلام کوئست.