• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر آیات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تفسیر، آیات، سوره مائده.

پرسش: در آیه ۴۱ از سورهٔ مائده خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً أُولئِکَ الَّذینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ» لطفاً در مورد این قسمت‌ها توضیح دهید.

أ. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ...»؛
ب. «وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرینَ لَمْ یَأْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا»؛
ج. «وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً».

پاسخ: در آیه ۴۱ سوره مائده چنین آمده است: أ. خداوند به پیامبر تسلی خاطر داده و از ایشان می‌خواهد که در مقابل حرکت شتابان برخی از منافقان در سبقت گرفتن از یکدیگر برای رسیدن به درجات بالای کفر، خود را غمگین نسازد. بخشی از این افراد کسانی هستند که با زبان به مسلمان بودن اقرار می‌کنند؛ ولی در باطن ایمان نیاورده و همچنان بر کفر خود باقی مانده‌اند؛ ب. گروهی از یهودیان نیز همانند منافقانی که از آنها سخن به میان آمد، در کفر از یکدیگر سبقت گرفته‌اند. تو از این گروه یهودیان نیز ناراحت نباش؛ ج. خداوند با این بیان به پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌گوید که این افراد مورد ابتلا و آزمایش خدا قرار گرفته و راهی برای نجاتشان وجود ندارد؛ لذا نباید از این واقعه ناراحت باشی؛ به دلیل اینکه آنها افرادی فاسق بوده و بر فسقشان اسرار دارند.



در آیهٔ شریفهٔ مورد پرسش می‌خوانیم: «ای فرستادهٔ (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب می‌کنند و با زبان می‌گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهی از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش می‌دهند، تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامده‌اند. آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می‌کنند، و (به یکدیگر) می‌گویند: «اگر این (که ما می‌خواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید؛ وگرنه (از او) دوری کنید!» (ولی) کسی را که خدا (بر اثر گناهان پی‌در‌پی او) بخواهد مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستی. آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دل‌هایشان را پاک کند، در دنیا رسوایی و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد».


در این‌جا تفسیر آیه ۴۱ سوره مائده را بیان می‌کنیم:

۲.۱ - مراد از «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ...»

در این قسمت از آیه، خداوند به پیامبر تسلی خاطر داده و از ایشان می‌خواهد که در مقابل حرکت شتابان برخی از منافقان در سبقت گرفتن از یکدیگر برای رسیدن به درجات بالای کفر، خود را غمگین نسازد. بخشی از این افراد کسانی هستند که با زبان به مسلمان بودن اقرار می‌کنند، ولی در باطن ایمان نیاورده و همچنان بر کفر خود باقی مانده‌اند. از این‌رو، اعمالشان مطابق با سخنشان نبوده، بلکه مطابق با کفر باطنیشان بروز می‌کند و موجب نارحتی پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌شود. آنها به دنبال این هستند که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بین آنها مطابق حکم جاهلی حکم کند و همیشه جانب ثروتمندان و زورمندان را مراعات کند. از تعبیر « یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ » این‌گونه فهمیده می‌شود که منظور خداوند، کسانی است که در کفر به سر می‌برند و برای رسیدن به درجات بالاتر کفر از یکدیگر سبقت می‌گیرند. نه کسانی که از حیطه کفر خارج هستند و برای ورود به آن پیش تازی می‌کنند که اگر منظور این بود، باید از عبارت « یُسارِعُونَ اِلی الْکُفْرِ » استفاده می‌شد.
[۳] قرشی، سیدعلی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج ۳، ص ۷۳، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۷ ش.


۲.۲ - مراد از «وَ مِنَ الَّذینَ هادُوا...»

در این بخش از آیه، خداوند اشاره به جریانی می‌کند که به عنوان شأن نزول آیه از آن یاد می‌شود. خلاصه ماجرا از این قرار بود که زن و مردی از یهود مرتکب زنای محصنه شدند. حکم این گناه در تورات این بود که باید هر دو رجم شوند. اما چون آن دو نفر از اشراف بودند، علما ی یهود خواستند این حکم را به شلاق تنزل دهند. لذا به سراغ پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ رفته و از ایشان خواستند در این رابطه حکم صادر کند. آنها به فرستادگان خود گفتند:اگر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ حکم به شلاق کرد، آن را بپذیرید و اگر حکم به رجم کرد، از قبول آن خود داری کنید. اما پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نیز به دستور الاهی حکم به رجم نمود. آنان نیز طبق دستور علمایشان از پذیرش آن خودداری کردند. پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ برای اثبات وجود این حکم در تورات ، به دنبال «ابن صوریا» که مقبول خود یهودیان نیز بود، فرستاد و او نیز به این حکم الاهی شهادت داده و سپس مسلمان شد.
[۶] اقتباس از نمایه پیشینه تاریخی حکم سنگسار (رجم)، ۱۵۴۸.

از‌این‌رو خداوند این آیات را نازل کرده و می‌فرماید: گروهی از یهودیان نیز همانند منافقانی که از آنها سخن به میان آمد، در کفر از یکدیگر سبقت گرفته‌اند. تو از این گروه یهودیان نیز ناراحت نباش. یهودیانی که نزد تو می‌آیند ولی به سخنان دروغ گوش داده و از گروهی از یهودیانی که نزد تو نیامده‌اند پیروی می‌کنند. در واقع این افراد فرستادهٔ علمای یهود هستند. این علما حکم الاهی را تحریف کرده و به جای حکم واقعی به پیروان خود ابلاغ کردند. سپس به آنها دستور دادند تا نزد پیامبر اسلام بروند و از او نیز در مورد این مسئله سؤال کنند. به آنها گفتند که اگر پیامبر اسلام همانند ما در این مورد حکم کرد، آن را بپذیرید و اگر برخلاف آن حکم کرد، آن را رد کرده و نپذیرید.

۲.۳ - مراد از «وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ...»

خداوند با این بیان به پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌گوید که این افراد مورد ابتلا و آزمایش خدا قرار گرفته و راهی برای نجاتشان وجود ندارد؛ لذا نباید از این واقعه ناراحت باشی؛ به دلیل این‌که آنها افرادی فاسق بوده و بر فسقشان مداومت می‌کنند، خداوند آنها را از پلیدی‌های قلبشان پاک نمی‌کند. خدا می‌خواهد به این وسیله آنها را مجازات کرده و رسوا کند و کسی که خدا ارادهٔ مجازات و رسوایی او را کرده است، هرگز توی پیامبر قادر بر دفاع از او نیستی. و خداوند در دنیا و آخرت آنها را عقاب می‌کند. در دنیا به خواری و در آخرت به عذابی بزرگ گرفتار می‌سازد.‌


۱. مائده (۵)، آیه ۴۱.    
۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۳۳۹، چاپ پنچم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۳. قرشی، سیدعلی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج ۳، ص ۷۳، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۷ ش.
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه بلاغی، محمد جواد، ج ۳، ص ۲۹۹ ۳۰۱، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.    
۵. العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، محقق و مصحح:رسولی محلاتی، هاشم، ج ۱، ص ۶۲۹ و ۶۳۰،‌ اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ ق.    
۶. اقتباس از نمایه پیشینه تاریخی حکم سنگسار (رجم)، ۱۵۴۸.
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۳۴۰، چاپ پنچم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۳۴۱، چاپ پنچم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۷ ق.    



رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار