تفسیر به رأی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تفسیر به رأی، تفسیر روشنفکرانه.
پرسش: فرق بین تفسیر به رأی (که تفسیر به فکر و گمان شخصی است) و تفسیری که در آن از یک نظر
روشنفکرانه (
خبر واحد موثق ) استفاده شده است چیست؟
پاسخ: نخست چند نکته را که در رسیدن به پاسخ کمک می کند، متذکر میشویم.
بیشتر آیات قرآن برای فهم عموم مردم نازل شده است؛ از این جهت فهم عموم مردم از ظاهر آیات الاهی
حجت است و به همین دلیل است که اصولیون قایل به
حجیت ظهورات قرآن شدهند.
البته، آیات خاص و ویژه ای نیز در
قرآن وجود دارد که فهمیدن و فهماندن آن بر عهده
پیامبر و راسخان در علم گذاشته شده است که بدون کمک و مساعدت آنها درک این دسته از آیات الاهی ناممکن است.
در قرآن عام و خاص، مطلق و مقید،
ناسخ و
منسوخ وجود دارد که برای درک دقیق آن ناگزیر باید بر آیات قرآن احاطه داشت تا مبادا بر اساس
مطلق ، عام یا منسوخ حکم نمود.
برخی دانشها گرچه رابطه مستقیمی با تفسیر قرآن ندارند، اما رابطه مقدمی دارند؛ بهگونه ای که بدون آنها نمیشود به تفسیر و تحلیل آیات قرآن پرداخت؛ مانند: علم صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و... پس
مفسر باید در تمام علومی که در فهم بهتر قرآن دخالت دارد تبحر داشته باشد.
با توجه به نکاتی که بیان شد به پاسخ سؤال می پردازیم.
منع از تفسیر به رأی، به معنای جمود و نیندیشیدن و... نیست؛ زیرا قرآن کریم انحراف گروهی را در عدم
تدبر در قرآن میداند و عدهای را که تدبّر و
تفکر نمینمایند، مورد مذمت قرار داده است؛ چنانچه می فرماید:«
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها ».
همچنین خداوند متعال، عده ای که موضوعات جدید را از قرآن
استنباط مینمایند، مورد مدح و ستایش قرار داده و فرموده:«
لَعَلِمَه الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ».
و در آیه دیگر میفرماید:آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند.
خداوند در این آیه شریفه، علت انحراف و
ضلالت مشرکان را عدم تدبر و اندیشه در قرآن معرفی میکند.
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در غدیر خم در حجة الوداع به مردم فرمود:«ای مردم، در قرآن دقت و اندیشه کنید و آیات آن را بفهمید، و به محکمات قرآن نظر کنید و به دنبال متشابه آن نروید».
ازاینرو قرآن و روایات، مردم را به اندیشه، تدبر و تفکر در قرآن تشویق مینمایند که بیگمان از این (اندیشه و تدبر)، تحلیل و تفسیر قرآن نیز برخواهد خواست.
اما
تفسیر به رأی که مورد نکوهش پیشوایان دین قرار گرفته، تفسیری است که شخص، بدون توجه به
احادیث و
تفاسیر و
اصول کلی مرتبط با آیات قرآن، و بدون توجه به آیات دیگر (عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ)، تنها با در نظر گرفتن پیشفرضهایی که در ذهن خود دارد به تحلیل و تفسیر پیرامون آیات قرآن پرداخته و قصد مستند نمودن
عقاید خود به قرآن را دارد.
چنین تفسیری مورد پذیرش
اسلام نبوده و بیان شده که هر فردی درباره قرآن سخنی بدون دانش بگوید، جایگاهش
آتش خواهد بود.
بنابراین و با توجه به نکاتی که بیان داشتیم، میتوان چنین ارزیابی نمود که اگر کسی به دلخواه خود به تفسیر قرآن بپردازد، درحالیکه در علم
تفسیر و علوم مربوط به آن؛ مانند:
علم اصول ، لغت، نحو،
حدیث و... تبحر نداشته باشد، از خدا فاصله گرفته و به فرموده پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ جایگاه خود را در آتش فراهم ساخته است،
اما
تفسیر روشنفکرانه ای که مبتنی بر اصول و موازین دینی باشد، تفسیر به رأی بهشمار نمیآید.
یکی از این اصول، دقت در روایات به جای مانده از
معصومان است؛ چون خداوند برای مسّ قرآن
طهارت را شرط میداند
و این اعم از مس ظاهری و باطنی است؛ یعنی همانطور که مس ظاهر قرآن نیاز به طهارت ظاهری دارد، همچنین مس و رسیدن به باطن قرآن نیز نیاز به
طهارت باطنی دارد و هرچه طهارت بیشتر باشد، رسیدن به حقیقت قرآن بیشتر است؛ ازاینرو چون
ائمه ـ علیهمالسلام ـ پاک و
معصوم از
گناه و دارای طهارت کامل
روح هستند،
پس آنان بهترین
مفسران قرآن، بلکه حقیقت آن و قرآن ناطقاند.
نتیجه اینکه (غیر از ائمه) کسانی می توانند مفسر واقعی قرآن باشند که اولاً:به علم تفسیر و علومی که در ارتباط با تفسیر است، اطلاع کافی داشته باشند؛ ثانیاً: اگر پیرامون آیهای تفسیر مأثوری از
ائمه داریم، مخالف آن تفسیر نکرده باشند؛ ثالثاً: بر اساس فرضیههای از پیش تعیین شده تفسیر ننمایند.
پایگاه اسلام کوئیست.