قیام امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: اهداف
قیام امام حسین، آثار قیام امام حسین.
پرسش: چرا
انقلاب امام حسین(ع) صورت گرفت؟
پاسخ:
امر به معروف و
نهی از منکر و مسأله
اصلاح جامعة اسلامی از مهمترین اهداف قیام امام حسین بود و آثار مطلوب فراوانی در پی داشت.
پیرامون اهداف قیام عاشورا برحسب زمان
مؤلّفین و
دانشمندان علوم دینی بحثهای فراوانی کردهاند و اهداف متفاوتی را نیز ذکر کردهاند، امّا آنچه را که لازم است پیرامون اهداف
نهضت عاشورا بیان شود، همان اهدافی است که خود امام حسین ـ علیه السّلام ـ در ضمن
خطبهها و
وصیّتهای خویش به آنها اشاره کردهاند.
امام حسین ـ علیه السّلام ـ از آنجایی که
وصّی و
جانشین واقعی
نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودند و دوران
امامت ایشان هم مصادف شده بود با آغاز
سلطنت یزید، امام اینجا در یک شرایط خاصّی قرار گرفتند. چرا که از یک طرف مجبور شده بودند با یک فرد
فاسد و
بیبند و بار به عنوان
خلیفه پیامبر،
بیعت کنند و از طرفی هم عدّهای از مردم
عراق برای بیعت با حضرت، اعلام آمادگی کرده بودند. لذا امام حسین ـ علیه السّلام ـ از زمان روی کار آمدن
یزید تا زمان
شهادت خویش، در هر موقعیّتی، یک هدفی اتّخاذ کردهاند. از این جهت زمانی که امام ـ علیه السّلام ـ در
مدینه بود و
مروان از ایشان خواست تا با یزید بیعت کنند، فرمودند: من با شخصیّتی فاسد و
شرابخوار مثل یزید بیعت نخواهم کرد. و در زمانی که امام آمادة
سفر از مدینه به
مکه شدند به برادرشان
محمد بن حنفیه گفتند: من برای
اصلاح دین جدّم و اجرای امر به معروف و نهی از منکر از مدینه خارج میشوم. و در زمانیکه امام ـ علیه السّلام ـ باز در مکه بودند و مردم
کوفه از ایشان
دعوت کردند که به کوفه بروند امام مسأله قیام بر علیه
حکومت ظالم و فاسدی چون یزید را گوشزد کردند.
به همین دلائل است که نسبت به قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ چندین
هدف ذکر شده است که البته همگی این عوامل در کنار هم دست به دست هم دادهاند تا موجب برپایی این قیام
عاشورا شدهاند.
مسأله
امر به معروف و
نهی از منکر و مسأله اصلاح
جامعة اسلامی است که امام حسین ـ علیه السّلام ـ پیش از حرکت از مدینه، در وصیّت خویش خطاب به محمد بن حنفیه بیان کردهاند، امام ـ علیه السّلام ـ گفتند: من نه از روی
خودخواهی و
سرکشی و
هوسرانی از مدینه خارج میگردم و نه برای ایجاد
فساد و
ستمگری، بلکه هدف از این حرکتم، اصلاح مفاسد امّت جدّم و دیگر منظورم، امر به معروف و نهی از منکر است، و میخواهم
سیرة جدّم پیامبر و پدرم
علی بن ابیطالب را در پیش بگیرم.
امام ـ علیه السّلام ـ در ضمن این وصیّت خویش
وظیفه و
انگیزة از قیام خود را در چهار چیز اعلام میکنند:
۱. اصلاح
امور امت ۲. امر به معروف ۳. نهی از منکر ۴.
پیروی از سیره
پیامبر و
امیر مؤمنان.
اما عواملی دیگر مثل بیعت گرفتن برای یزید و تحت فشار قرار دادن امام و دعوت مردم کوفه از امام حسین ـ علیه السّلام ـ و غیره از جمله عواملی بودهاند که باعث سرعت بخشیدن به قیام عاشورا شدهاند و اگر این عوامل هم نمیبود باز امام ـ علیه السّلام ـ انسانی نبودند که ساکت بنشیند و نسبت به
خلافت کسی مثل
یزید هیچ عکس العملی از خود نشان ندهند. زیرا امام فرمودند: اگر در
دنیا پناهگاهی هم نباشد من با یزید بیعت نخواهم کرد.
رسوا نمودن حکومتگران و روشنگری مردم و شناساندن چهرة واقعی
بنیامیه که
حکومت آنها از اول
نامشروع و
مخالف سیره پیامبر بود، چنانکه برخی از
مورخان نوشتهاند که پس از
نهضت عاشورا عموم مردم
یزید را مورد
لعن و
ناسزا قرار دادند و به او
عیب گرفته و از او روی گرداندند.
بنابراین
مشروعیت مردمی
حکومت بنیامیه نیز به زیر
سؤال رفت لذا یزید پس از وقوف از خطر این مسئله
عبیدالله را محکوم به انجام این عمل نموده و او را
سرزنش کرد.
احیاء و زنده نمودن برخی از
ارزشها مانند
قیام و
شهادت در مقابل حکومت
جائران و
مستکبران. مردم
حجاز در دوره
خفقان و سیاه
معاویه و عمال او هرگز تصور غلبه بر این جوّ و فضای سیاسی حاکم را نداشتند و از
ترس و
هراس هرگز در فکر قیام بر علیه این دستگاه را نداشتند بطوری که او به راحتی
خلافت را تبدیل به
سلطنت موروثی نمود و به زور برای فرزند فاسقش
بیعت گرفت.
امام با قیام خود ارزش شهادت را احیاء کرد و
شجاعت قیام و
مبارزه و
آزادگی را به مردم
معاصر خود و
نسلهای بعدی درس داد و آموخت،
امام معیار ارزشها را مطرح نمود و به جامعه حیات داد.
قیام عاشورا بهترین
الگویی برای آزادگان
جهان شد که پس از این
نهضت تمام حکومتهای ستمکاران شکننده شد با اینکه سرکوب و
قتل در رأس کار بنیامیه و
بنیعباس بود ولی مردم از
مرگ بیم نداشتند و قیام مینمودند که پس از قیام امام حسین
قیام توابین، و
قیام مختار و قیامهای دیگر در نواحی مختلف
جامعه اسلامی که از عناصر و شخصیتهای برجستهای که از
صحابه بزرگ بودند رهبری این قیام ها را عهدهدار بودند مانند
سلیمان بن صرد و...
عبدالله عفیف ازدی بدون هیچ ترسی بر یزید
اعتراض و و از او اظهار
تنفر نمود.
تمام قیامهای
سرزمینهای اسلامی پس از
نهضت عاشورا به گونهای از این نهضت اقتباس
الگو داشتند و به ارزشهای
مکتب عاشورا پایبند بودند، نمونه ملموس و محسوس آن
قیام امام خمینی(ره) و
انقلاب اسلامی است که در جریان آن قرار دارید و میدانید که
شهدای جنگ تحمیلی با استناد به کدام مکتب ازجان خویش در راه
دفاع از
استقلال و
هویت ایران اسلامی گذشتند و در
پانزده خرداد ۴۲ مردم با استناد به چه ارزشهایی در مقابل رژیم
طاغوت در برابر گلولههای آتشین جانفشانی کردند.
امام با
نهضت سرخ خویش
اسلام اصیل محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ را با
اسلام اموی، عباسی و آمریکایی از هم جدا کرد و تا هستی برقرار است
حق و
باطل را از هم تمایز نمود.
بنیامیه بنام
اسلام و به عنوان
جانشین پیامبر بدعتهای فراوانی در
تاریخ اسلام بوجود آوردند، آنها در حال
مستی بر مردم
امامت مینمودند
معاویه بقدری از نام اسلام به
سود خود بهره جست و مردم
شام را
اغفال نموده بود که روز
چهارشنبه بر مردم
نماز جمعه خواند و مردم نیز بدون کوچکترین اعتراضی بر او
اقتدا کردند.
بنیامیه با این اعمال و رفتار خود اسلام را کاملاً وارونه نمودند اگر قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ نبود امروز
اسلام واقعی از اسلام اموی متمایز نبود ـ آنها مردم شام را چنان
فریفته بودند که گمان میکردند
پیامبر خویشانی غیر از آنها ندارد.
اگر
قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ نبود
امامت بکلی فراموش میشد. پس از قیام آن حضرت بود که مردم فهمیدند چیزی که پس از پیامبر به عنوان جانشینی آن حضرت (
خلافت) مطرح شده غیر واقعی و در مقابل
عترت پیامبر و
استمرار خط
نبوت بوجود آمده که باید با آن مبارزه کرد و راه درست اسلام را باید از
خاندان پیامبر فرا گرفت که توسط
بنیامیه قتل عام شدند.
امام حسین
قرآن و
معارف آنرا زنده نگه داشت و به آنچه در قرآن مطرح شده، بعنوان
امر به معروف «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ...»
عمل کرد و به تمام
انسانها فهماند که
خداوند در فراروی انسان دو راه قرار داده که یکی راه
هدایت و دیگری
ضلالت است، و
خاندان بنیامیه و آنانکه قبل از آنها خود را جانشین پیامبر معرفی نمودند و اسباب به
قدرت رسیدن معاویه را فراهم نمودند
غاصباند. خلاصه آنکه امام حسین ـ علیهالسلام ـ با
خون خویش راه راستین اسلام را مشخص نمود به تمام
فرقههای ساخته و پرداخته امویان و عباسیان و دیگران را خط بطلان کشید.
تمام
ائمه بعد از
امام حسین،
رسالت و
وظیفه ایشان را استمرار داده و در این راه
شهید شدند، و هر یک در دوره خود وظایف خویش را انجام دادند و
شهادت آنها را نباید به عنوان
محرومیت از
ارزشهای اسلامی تلقی کرد، بلکه هر یک از آنها براساس
امامت و
عهدی که با
خداوند داشتند در زمان خود به نوعی از مکتب حسینی پاسداری نمودهاند.
۱. انگیزة قیام امام حسین، دکتر محمد حسین ضیائی بیگدلی، نشر دارالعلم، قم.
۲. دیدگاهها به مناسب کنگرة بینالمللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴، مؤسسه نشر آثار امام خمینی.
۳. حماسه حسيني، در ۳ جلد، از شهيد مطهري.
۴. قيام عاشورا از مرحوم آيتي.
۵. قيام امام حسين ازدكتر سيد جعفر شهيدي.
۶. سيرة پيشوايان، آقاي پيشوايي.
اندیشه قم.