• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن حنفیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: محمد بن حنفیه، امام سجاد علیه‌السلام، امام حسین علیه‌السلام.
پرسش: آیا محمد بن حنفیه عموی امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ با آن حضرت بر سر جانشینی امام حسین ـ علیه‌السلام ـ اختلاف و نزاعی داشتند؟
پاسخ: در اینکه آیا محمد بن حنفیه بر سر جانشینی امام حسین ـ علیه‌السلام ـ اختلاف و نزاعی با امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ داشته یا خیر در منابع فقط به یک گفت‌وگوی عادی و دور از تنش و نزاع بین آن دو بزرگوار اشاره شده است.



بزرگان بیشتر این گفت‌وگو را به جهت آن دانسته‌اند که ازاله شک و اوهام از اذهان عامه مردم گردد.


و محمد بن حنفیه ـ قدس سره ـ می‌خواست بر آنهایی که او را امام می‌دانستند، حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ به ظهور رسد؛ نه آنکه در امر امامت منازعت نموده و از پدر و برادر خود نشنیده باشد یا شنیده ولی اغماض عین کرده باشد؛ چراکه مرتبه او از این عالی‌تر است که این توهم درباره او رود.
[۱] مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم ۱۳۶۳ هـ.ش، تهران، ج ۴، ص ۸۴ ـ ۸۶ همراه با پاورقی.



حضرت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ خبر داد که بعد از من تو را پسری خواهد شد از دختری از قبیله بنی‌حنفیه و من اسم و کُنیه خود را به او بخشیدم و به‌ غیر او اسم و کنیه من به دیگری حلال نیست که میان اسم و کنیه من جمع کند(یعنی اینکه کسی نام خود را محمد و کنیه خود را ابوالقاسم بگذارد) مگر قائم آل من ـ علیه‌السلام ـ که خلیفه دوازدهمین من است و عالم را پر از عدل و داد خواهد کرد، بعد از آنکه از جور و ظلم پر شده باشد.


حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ او را محمد نام نهاده و کنیه‌اش را ابوالقاسم قرار داد.
[۲] قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۴۱۱ هـ.ق، ج ۲، ص ۶۶.



محمد بن حنفیه را در علم و ورع و زهد و تقوا نظیر و بدیل نبود
[۳] حسینی، جمال‌الدین احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل‌ابی‌طالب، دار مکتبه الحیاة، بیروت، ص ۳۸۹، همراه با پاورقی.
پس چگونه می‌تواند از امام زمان خود غافل باشد و چیزی را طلب کند که حق او نمی‌باشد.


و اما خلاصه گفت‌وگوی محمد بن حنفیه با امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ در رابطه با امر امامت بدین قرار است:
شیخ کلینی و دیگران از حضرت امام محمدباقر ـ علیه‌السلام ـ روایت کرده‌اند که چون امام حسین ـ علیه‌السلام ـ به درجه رفیع شهادت فایز گردید، محمد بن حنفیه خدمت امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ عرض کرد و گفت: ای برادرزاده من! می‌دانی که رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بعد از خود وصیت و امامت را به علی ـ علیه‌السلام ـ گذاشت و از آن پس به امام حسن ـ علیه‌السلام ـ و از پس وی امام حسین ـ علیه‌السلام ـ هم‌اکنون که پدرت شهید گردید و برای بعد از خود جانشینی تعیین نکرد، اینک من عموی تو و برادر پدر تو و فرزند علی ـ علیه‌السلام ـ می‌باشم و به سن از تو بزرگ‌ترم و با این سن که مراست و آن خردسالی که تو داری من به امر امامت از تو سزاوارترم.
حضرت امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ فرمود: ای عمو! از خدا بپرهیز و در پی آنچه سزاوار آن نیستی مباش. ای عمو! پدرم ـ صلوات‌الله‌علیه ـ قبل از آنکه به عراق توجه کند، به من وصیت نمود و یک ساعت پیش از شهادتش در امر امامت و وصیت عهد و پیمان با من سخن گفت و اینک اسلحه رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ است که نزد من است، پس گرد این امر مگرد.
امام محمدباقر ـ علیه‌السلام ـ فرمود که این مکالمه و سخن در میان ایشان گذشت، وقتی که در مکه بودند، پس به جانب حجرالاسود روان شدند؛ حضرت امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ روی به محمد بن حنفیه کرد و فرمود: تو در پیشگاه خدای تعالی به حالت زاری از او بخواه تا حجرالاسود را برای تو به سخن درآورد، آنگاه از او پرسش کن.
پس محمد بن حنفیه چنین کرد، حجرالاسود او را جواب نداد. امام فرمود: اگر تو وصی و امام بودی حجرالاسود تو را جواب می‌داد. محمد بن حنفیه عرض کرد: ای برادرزاده! اکنون تو حجرالاسود را بخوان و پرسش کن. و چون حضرت از حجرالاسود سؤال کرد که وصی بعد از امام حسین ـ علیه‌السلام ـ کیست، حجرالاسود چنان تکان خورد که نزدیک بود از جای خود کنده شود. آنگاه خداوند متعال به زبان عربی آن را به نطق درآورد و به امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ گفت: وصیت و امامت بعد از حسین بن علی پسر فاطمه بنت رسول‌الله ـ علیهم‌السلام ـ مخصوص تو است.
پس موافق بعضی از روایات محمد پای آن حضرت را بوسید و گفت: آری، امامت مخصوص تو است.


و چنان‌که گفته شد، این جریان برای رفع شبهه و شک از دل مردم بود که مبادا پس از امام حسین ـ علیه‌السلام ـ امامت را به محمد بن حنفیه نسبت دهند؛ ولی با این حال افرادی پیدا شدند که قائل به امامت محمد بن حنفیه شده و امامت را پس از امام حسین ـ علیه‌السلام ـ از آن او دانستند و به پیروان چنین عقیده‌ای در تاریخ «کیسانیه» گویند.


محمد بن حنفیه در سال ۲۱ هجری متولد شد و در سال ۸۱ هجری بنا بر قول مشهور در مدینه وفات یافت.


محمد بن حنفیه در قبرستان بقیع مدفون شد؛ البته برخی وفات وی را در طائف دانسته و گویند همان‌جا دفن شده است.
[۵] مدرس، میرزا محمدعلی، ریحانة الادب، ناشر کتابفروشی خیام، چاپ سوم ۱۳۶۹ هـ.ش، ج ۷، ص ۴۸۴.



۱. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم ۱۳۶۳ هـ.ش، تهران، ج ۴، ص ۸۴ ـ ۸۶ همراه با پاورقی.
۲. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۴۱۱ هـ.ق، ج ۲، ص ۶۶.
۳. حسینی، جمال‌الدین احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل‌ابی‌طالب، دار مکتبه الحیاة، بیروت، ص ۳۸۹، همراه با پاورقی.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، منشورات المکتبة الاسلامیه، طهران، ۱۳۸۴ ه.ق، ج ۶، ص ۲۶۸.    
۵. مدرس، میرزا محمدعلی، ریحانة الادب، ناشر کتابفروشی خیام، چاپ سوم ۱۳۶۹ هـ.ش، ج ۷، ص ۴۸۴.



سایت اندیشه قم.    


رده‌های این صفحه : امام سجاد | تاریخ معصومان




جعبه ابزار