قیام مختار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: مختار ثقفی ،
محمد حنفی ، شیعه، قیام
پرسش: آیا مختار با توجه به اینکه در کتاب سیره اولیا استاد مطهری ذکر شده مختار محمد حنفی را
امام و حتی
مهدی موعود می دانسته است با توجه به این حرف مختار شخصیتی قابل دفاع است؟
در پاسخ به پرسش هایتان به سه گفتار زیر توجه نمائید .
در مورد
مختار ثقفی (ره) دو دسته روایات وجود دارد. برخی در تأیید و برخی در
مذمت او. در سرزنش او آمده است که مختار در جریان مبارزات امام حسن (ع) آن گاه که در
ساباط مجروح شد و در خانه عموی مختار، سعد بن مسعود برده شد، به عمویش گفت:
امام حسن را به
معاویه تحویل دهید که او نپذیرفت و مختار را به شدت مورد نکوهش قرار داد.
نیز در مذمت او گفته شده که مختار به جهت جاه طلبی
نهضت خود را شروع کرد، چون در نهضت
توابین میتوانست شرکت کند، ولی شرکت نکرد.
بنا بر این در باره
مختار و انگیزه او در این
قیام قضاوتهای گوناگون شده است؛ تا آن جا که بعضی
دانشمندان طبقه اوّل و دوم
شیعه در باره او نظر مساعدی ندارند. اما متأخران او را به نیکویی ستودهاند.
مختار پس از
قیام نافرجام
سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توابین)
شیعیان را آماده ساخت. او میدانست اگر بخواهد جنبش
شیعه به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان
پیامبر آن را رهبری کند یا لااقل جنبش به نام او آغاز شود. چه کسی برای این کار مناسب است؟
علی بن الحسین (ع) فرزند
شهید آل
محمد و اگر او نپذیرد؟
محمد فرزند
علی بن ابی طالب عموی علی بن الحسین .
مختار به هر دو نامه نوشت. امام علی بن الحسین که بی وفائی عراقیان و رنگ پذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آن جا میخواهند که زندگانی خود را بدان سرو سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس مینهند» به مختار پاسخ مساعد نداد . تنها تا آن جا که کار او با
کیفر قاتلان پدرش مربوط میشد ، کردار او را تصویب نمود؛ چون مختار سر
عبید الله بن زیاد و
عمر بن سعد را نزد او فرستاد،
امام به
سجده رفت و گفت: «الحمد لله الذی ادرک لی ثاری من أعدائی و جزی الله المختار خیراً ».
یعقوبی مینویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد
علی بن الحسین به مدینه فرستاد . فرستاده خود را گفت: بر در خانه او بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن اوست، تو هم به درون خانه برو!
فرستاده چنان کرد، و چون داخل خانه شد بانگ برداشت: ای خانواده
نبوت و معدن رسالت و فرود آمدنگاه
فرشتگان و منزل
وحی ! من فرستاده مختار پسر ابو عبیده هستم و این سر پسر زیاد است، برای شما آوردهام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان
بنی هاشم برخاست و چون امام سر
عبید الله را دید، فرمود : دوزخ جای او باد! بعضی گفتهاند: علی بن الحسین را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند.
امام حسین (ع) در دعایی عرضه داشت: "پروردگارا، آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند . از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد..." .
از این روایت تا حدودی میتوان تأیید مختار را به دست آورد..
امام باقر (ع) فرمود: "به مختار ناسزا مگویید، زیرا همو بود که قاتلان شهدای ما را کشت . انتقام خون ما را گرفت . بیوه زنان ما را شوهر داد . در تنگدستی به ما کمک مالی کرد.
مسعودی نوشته است: مختار نامهای به
علی بن الحسین السجاد نوشت. در آن نامه او را امام دانست و خواست تا با حضرت
بیعت کند و از او رخصت خواست تا دعوت خویش را آشکار سازد. پول فراوانی هم با نامه فرستاد. علی بن الحسین پول را نپذیرفت و نامه او را پاسخ نداد و در مسجد
پیامبر او را ناسزا گفت.
ممکن است قسمت اخیر را ناخشنودان از مختار افزوده باشند، ولی مسلّم است
امام در مورد دعوت برای رهبری شیعیان، روی خوش به مختار نشان نداد.
در روایتی که از منهال بن عمرو است گوید: سالی به
حج رفتم و
علی بن الحسین را دیدم.
پرسید:
ـ
حرمله بن کاهل چگونه به سر میبرد؟
ـ او را در کوفه زنده دیدم.
امام دستهای خود را بالا برد و گفت:
خدایا !گرمی آهن را بدو بچشان! خدایا گرمی آتش را بدو بچشان! چون به کوفه رسیدم حرمله را نزد مختار آوردند. وی دستور داد تا دست و پای او را بریدند، سپس او را با آتش سوزاندند.
علامه مجلسی ، پس از نقل
حدیث مورد پرسش براى مختار و این که مختار دوزخى است. ولى به
برکت خدمت هایى که براى
اهل بیت انجام داده ، سرانجام مورد
شفاعت قرار مى گیرد، مى گوید:
«این
روایات جمع کننده و تلفیق دهنده میان
احادیث مختلفى است که درباره مختار وارد شده است . با این بیان که مختار هر چند در مراتب ایمان و یقین کامل نبوده و از سوى امام
معصوم اجازه صریحى در مورد
اعمال خویش نداشته است ، لکن از آن جا که کارهاى شایسته بسیارى به وسیله او صورت گرفت و با برنامه هاى او
قلب مؤمنان از جراحت هاى
ستم التیام یافت ، فرجامش به
خیر و
نجات است . در حقیقت مختار مشمول این
آیه از
قرآن مى باشد که مى فرماید:
دسته اى دیگر هستند که به گناهانش اعتراف کرده و
عمل نیک و بد را به هم درآمیخته اند، امید است که خداوند ایشان را مورد آمرزش قرار دهد.
اما من درباره مختار از کسانى هستم که از داورى کردن باز ایستاده اند، هر چند مشهور میان علماى شیعه این است که کارهاى او ارزنده و شخصیت او شایسته مدح است.
بنا بر این اظهار نظر قطعی در باره
مختار مشکل است؛ ولی مشهور این است که وی به
اهل بیت (ع) و شیعه خدمت کرده و ان شاء الله ماجور است . ولی این که بطور
یقین بگوئیم او بهشتی است، مشکل است؛ چون چنین ادعائی در باره هیچ کس جز معصومان و افرادی که
معصوم در باره بهشتی بودن آنان سخن گفته باشد، معقول نیست.
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی