• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت‌عهدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام رضا ـ علیه‌السلام، ولایت‌عهدی.
پرسش: چرا امام رضا ـ علیه‌السلام ـ ولایت‌عهدی را پذیرفت؟
پاسخ: امام رضا ـ علیه‌السلام ـ ولایت‌عهدی را از روی اجبار و ناخشنودی پذیرفتند.



برخی از اظهارات امام رضا اشاره به غم و اندوه عمیق آن حضرت دارد و نیز نمایانگر سختی و فشاری است که آن حضرت از آن رنج می‌برند که خود دلیل بر عدم رضایت امام از ولایت‌عهدی است.

۱.۱ - روایتی از یاسر خادم

یاسر خادم روایت می‌کند که امام رضا ـ علیه‌السلام ـ هنگامی که در روز جمعه از مسجد بازگشته بود و عرق و غبار بر او نشسته بود، دست‌های خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا، اگر فرَج من از این گرفتاری که دچارم، به مرگ من است، همین ساعت آن را برسان.


۱.۲ - پاسخ امام به ابهامات مردم

یا در جایی که کسی سؤال می‌کند، خداوند کارهایت را اصلاح کند، چگونه ولایت‌عهدی را از مأمون پذیرفتی؟ امام فرمودند: عزیر مصر که مشرک، و یوسف پیامبر بود؛ ولی مأمون مسلمان و من وصی پیامبرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و یوسف از عزیز مصر درخواست کرد که او را والی و حاکم کند؛ در‌حالی‌که من مجبور بودم.

۱.۳ - حدیثی از امام

و در حدیثی دیگر که امام دست‌های خود را به آسمان بلند کرده بود و می‌گفت: پروردگارا! تو می‌دانی که من مجبور و مضطرم، مرا مؤاخذه نکن؛ چنان‌که بنده و پیغمبرت یوسف را مؤاخذه نکردی.
[۳] فضل‌الله، محمدجواد، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ترجمه سیدمحمد صادق عارف، نشر آستان قدس رضوی،‌ چاپ۳، ۱۳۷۲، ص۹۷.



۱.۴ - پاسخ امام به محمد بن عرفه

حتی وقتی محمد بن عرفه به امام رضا ـ علیه‌السلام ـ عرض کرد: ‌ای پسر پیامبر! چه چیزی تو را بر قبول ولایتعهدی واداشت، امام به وی پاسخ داد: همان عواملی که جد مرا وادار به ورود در شورا نمود.



این‌گونه روایات حاکی از این است که ولایت‌عهدی امام از روی اجبار بوده و در چنین موقعیتی در وقت پیشنهاد امر ولایت‌عهدی از طرف مأمون، برای امام دو راه بیش نبود:

۲.۱ - راه اول:

اینکه امام نمی‌پذیرفت و همان‌طور که خود مأمون بر زبان رانده بود، امام را شهید می‌کرد و بعید نبود که خاصان از شیعه و طرفداران امام را نیز به قتل برساند و با این کار به هدفش که تثبیت قدرت باشد، می‌رسید. و حتی باعدم پذیرش امام، بگوید که علی بن موسی قصد داشته در حکومت او توطئه و اخلال کند و احیاناً اقدام امام در نظر دیگران قابل پذیرش نمی‌بود.

۲.۲ - راه دوم:

پذیرش امر ولایت‌عهدی که خود فوایدی را هم به دنبال داشت.


انگیزه‌های امام رضا ـ علیه‌السلام ـ هم از پذیرش عبارت بود از:

۳.۱ - اولاً:

حفظ جان خویش و دیگر اینکه یاران و شیعیان، و دیگر قبول ولایت‌عهدی از طرف امام خود اعتراف زبانی و اقرار عملی عباسیان به این حقیقت بود که علویان در امر خلافت صاحب حق هستند و بلکه سزاوارترند.
و نیز امام چون از اهداف مأمون آگاه بود و مشکلات حکومت مأمون را می‌دانست و با اتخاذ این موضع مأمون را در این بازی سیاسی شدیداً به رسوایی می‌کشاند؛ چراکه ابتدا با ابراز مخالفت و اظهار عدم رضایت در مقابل مأمون اهداف او را خنثا کرد و بعد از قبول پیشنهاد مأمون باز فرمود: که من می‌پذیرم، به شرطی که هیچ عزل و نصبی به دست من نباشد. و اینها خود خط بطلان بر اهداف مأمون بود و برای اینکه مردم ایشان را فراموش نکنند و امید و آرزوهایشان از آنان قطع نگردد و و از علل پذیرش ولایت‌عهدی توسط امام ـ علیه‌السلام ـ اینکه مردم شایعاتی را پیرامون آن‌ حضرت ساخته بودند، مبنی بر اینکه ایشان فقط دانشمند و فقیهی‌اند و به عمل و اقدامی که در برگیرنده خیر امت باشد، اهمیتی نمی‌دهند.

۳.۲ - دوماً:

و از فواید دیگر پذیرش ولایت‌عهدی می‌توان به این نکته اشاره کرد که چون مردم نیاز مبرم به وجود امام داشتند و در آن روزها امت با جریانات فکری و فرهنگی غریبی که توسط زنادقه و ملحدین که شبهات فراوانی را وارد می‌ساختند، رو‌به‌رو بودند؛ پس بر امام واجب بود که پایمردی کند و امت را نجات دهد و او در عمل با قبول ولایت‌عهدی کوتاه‌مدت خویش، این وظیفه را انجام داد.

۳.۳ - سوماً:

و گذشته از این، امام رضا ـ علیه‌السلام ـ توانست در دوران ولایت‌عهدی، ماهیت مأمون را برای مردم افشا کند. و آنان را به واقعیت و هدف‌های نهفته در هر اقدامی که مأمون می‌کرد، آگاه سازد و هر شبهه و تردید را عملاً از بین ببرد.

۳.۴ - چهارماً:

و امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در پی قبول ولايت‌عهدی فرصت پيدا كرد تا به بيدارسازی امت و آشنا ساختن مردم به تعاليم اسلام بپردازد و اين فرصت موجب افزايش نفوذ امام و گسترش پايگاه مردمی او گشت.


۱. صدوق، عیون الخبار الرضا، نشر بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۱۴۱.    
۲. صدوق، امالی، نشر بیروت، ص ۷۲.    
۳. فضل‌الله، محمدجواد، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ترجمه سیدمحمد صادق عارف، نشر آستان قدس رضوی،‌ چاپ۳، ۱۳۷۲، ص۹۷.
۴. صدوق، عیون الخبار الرضا، نشر بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۱۵۲.    
۵. مجلسی، بحارالانوار، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳، ج ۴۹، ص ۱۳۴.    
۶. عاملی، جعفر مرتضی، زندگانی سیاسی امام رضا، ترجمه دفتر انتشارات اسلامی، ناشر کنگره جهانی امام رضا، ‌چاپ اول، ۱۳۶۵، ص ۲۹۰.    



سایت اندیشه قم    


رده‌های این صفحه : امام رضا | تاریخ معصومان




جعبه ابزار