• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پاکدامن بودن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: پاکدامنی ، ازدواج ، مردان پاک، زنان پاک، زناکار، زنان فاحشه، توبه .
پرسش: آیا حدیث و یا آیه‌ای با این مضمون که «خداوند مردان پاک را برای زنان پاک قرار داد»، وجود دارد؟ در صورت وجود مفهوم آن چیست؟
پاسخ: مسئله مورد پرسش یکی از احکام الاهی است که در قرآن کریم آمده است، و حاصل آن این است که زناکار وقتی در جامعه مشهور به این کار شد و حد زنا بر وی جاری شد، در‌عین‌حال توبه نکرد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، او باید یا با زن زناکار و یا مشرک ازدواج نماید. همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت و حد هم بر او جاری شد؛ ولی توبه‌اش آشکار نگشت، دیگر حرام می‌شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک، او نیز باید با مردی مشرک ، یا زناکار ازدواج کند؛ اما کسانی که در گذشته به جهت غفلت و یا نادانی فریب شیطان را خورده و دست به این کار زده‌اند و از کرده خود پشیمان‌اند و توبه نمودند و هرگز به سراغ این کار نمی‌روند، به‌یقین حکم این آیه شامل حال آنان نخواهد شد؛ چرا‌که انسان گناهکار با توبه واقعی پاک شده، در زمره مؤمنان قرار می‌گیرد، و این (ازدواج با زن زناکار) به شهادت قرآن کریم از مؤمنان به دور است و نصیب آنان به فضل و وعده الاهی زنان مؤمنه پاک و عفیف خواهند شد.



قرآن کریم می‌فرماید: «مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمی‌آورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است»!
برای دریافت درست معنای این سخن خداوند در قرآن کریم، این مسئله باید از جنبه‌های مختلف تحلیل و بررسی قرار گیرد تا مشخص شود که این یک قاعدۀ کلی استثناناپذیر است، یا تابع شرایط خاصی است؟
برای هرچه روشن تر شدن مسئله، نخست به بیان شأن نزول آیه می‌پردازیم.




۲.۱ - دیدگاه اول

آنچه را که مفسران در شأن نزول این آیه می‌گویند، این است که وقتی مهاجران به مدینه آمده بودند، فقیر و تنگ‌دست بودند. در مدینه زنان فاحشه وجود داشتند که از کرایه دادن خود توانگرترین مردم مدینه شده بودند. عده‌ای از مهاجران بی‌بضاعت به طمع مال، خواستار ازدواج با آنان شدند و گفتند: با اینها ازدواج می‌کنیم و زندگی می‌کنیم تا خداوند بی‌نیازمان سازد. آنان در این مورد از پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ اجازه خواستند که این آیه، در تحریم ازدواج مردان مسلمان با زنان زنا‌دهنده نازل شد.
[۲] واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ج ۱، ص ۱۷۶، نشر نی، تهران، ۱۳۸۳ ش.


۲.۲ - دیدگاه دوم

بعضی از مفسران نیز در شأن نزول آیه چنین نوشته‌اند: مردی از مسلمانان از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ اجازه خواست که با «امّ مهزول» ـ زنی که در عصر جاهلیت به آلودگی معروف بود و حتی پرچمی برای شناسایی بر در خانه خود نصب کرده بود! ـ ازدواج کند، آیۀ فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت.


در این‌که آیا این آیه در بیان یک حکم کلی الاهی است، یا خبر از یک واقعه خارجی و طبیعی می‌دهد، میان مفسران بحث و گفت‌و‌گو است.

۳.۱ - تفسیر اول

برخی از مفسران معتقدند: آیه تنها یک واقعیت عینی را بیان می‌کند که افراد آلوده همواره دنبال آلودگان می‌روند؛ اما افراد پاک و با ایمان هرگز تن به چنین آلودگی‌ها و انتخاب همسران آلوده نمی‌دهند و آن را بر خویشتن تحریم می‌کنند، شاهد این تفسیر همان ظاهر آیه است که به‌صورت «جملۀ خبریه» بیان شده است.
[۵] ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج ۸، ص ۹ ـ ۱۰، دار الفکر، بیروت، ۱۴۲۰ ق.
[۶] فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، ج ۱۶، ص ۲۲۷، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، ۱۴۱۹ ق.
[۷] قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ۹ ؟؟؟، ص ۲۴۴، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۶۸ش. البته لازم به یادآوری است که بسیاری از احکام به‌صورت "جمله خبریه" بیان شده است و لازم نیست همیشه احکام الاهی به‌صورت "امر" و "نهی" باشد.


۳.۲ - تفسیر دوم

البته برخی می‌گویند: آیه در مقام اِخبار از مقدار لیاقت مرتکبان این عمل زشت‌ است و می‌خواهد بگوید: افراد پلید همان پلیدی‌ها را دوست می‌دارند و لیاقت بیش از آن را ندارند. آدم زناکار به جهت خباثت و پلیدی ذاتش، جز به همسری مانند خود تمایل ندارد. او از زنی خوشش می‌آید که چون خودش زناکار و پلید و یا بدتر از خودش زنی مشرک و بی‌دین باشد. همچنین زن زناکار جز به مردی مثل خود و یا بدتر از خود (مشرک و بی‌دین) تمایل ندارد.
[۹] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ‌۵، ص ۲۹۷ ـ ۳۹۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق.
[۱۰] مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج ۱۸، ص ۷۰ ـ ۷۱، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
پس آیه شریفه در مقام بیان اکثری است؛ همچنان‌که در آیه دیگر از همین سوره فرموده است:« الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ »؛ زنان ناپاک از آن مردان ناپاک‌اند و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلق دارند و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاک‌اند.

۳.۳ - تفسیر سوم

اما گروه دیگر بر آن‌اند که این جمله بیان یک حکم شرعی و الاهی است؛ به‌ویژه می‌خواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد زناکار بازدارد. شاهد این تفسیر جمله « و حُرِّمَ ذلِک عَلَی الْمُؤْمِنِینَ » است که در آن تعبیر به تحریم شده است.

۳.۴ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌گوید؛ حاصل معنای آیه با کمک روایات وارده از سوی اهل بیت (ع) این است که مرد زناکار وقتی در جامعه مشهور به این کار شد و حد زنا بر وی جاری شد؛ در‌عین‌حال توبه نکرد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند او باید یا با زن زناکار و یا مشرک ازدواج نماید. همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت و حد هم بر او جاری شد، ولی توبه‌اش آشکار نگشت، دیگر حرام می‌شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک، او نیز باید با مردی مشرک، یا زناکار ازدواج کند.

۳.۵ - نتیجه تفاسیر

بنابراین این آیه، آیه‌ای است محکم و باقی بر احکام خود که نسخ نشده و احتیاج به تأویل هم ندارد و اگر در روایات حکم را مقید کرده‌اند، به‌صورت اقامه حد و ظهور توبه، ممکن است این قید را از سیاق آیه نیز استفاده کرد؛ برای این‌که حکم به تحریم نکاح ، در آیه شریفه بعد از امر به اجرای حد است و همین بعد واقع شدن، ظهور در این دارد که مراد از زانی و زانیه، زانی و زانیۀ حد خورده است. همچنین اطلاق زانی و زانیه، ظهور در کسانی دارد که هنوز به این عمل زشت خود ادامه می‌دهند و شمول این اطلاق به کسانی که توبه نصوح کرده‌اند، از دأب و ادب قرآن کریم بعید است.




۴.۱ - ۱. نکته اول

حکم ازدواج مردان زناکار با زنان فاحشه یا مشرک و یا برعکس، ناظر به کسانی است که:
۱. به این کار زشت شهرت دارند؛ ۲. حکم الاهی حد بر آنها جاری شده باشد؛ ۳. از این کار خود توبه نکرده باشند.

۴.۲ - ۲. نکته دوم

البته شایان توجه است که این بدان معنا نیست که این حکم لزوماً شامل کسانی می‌شود که این سه ویژگی را داشته باشند و اگر یکی از اینها نباشد، همسر پاک نصیبشان می‌شود؛ بلکه ممکن است کسی حد بر او جاری نشده و یا اشتهار به زنا نداشته باشد؛ اما به‌طور قطع نمی‌توان گفت همسر پاک و عفیف قسمت وی می‌گردد.

۴.۳ - ۳. نکته سوم

اما کسانی که در گذشته به جهت غفلت و یا نادانی فریب شیطان را خورده و دست به این کار زده‌اند و از کرده خود پشیمان‌اند، توبه کرده و هرگز به سراغ این کار نمی‌روند، به‌یقین حکم این آیه شامل حال آنان نخواهد شد؛ چراکه انسان گناهکار با توبه واقعی در زمرۀ مؤمنان قرار می‌گیرد و این (ازدواج با زن زناکار) به شهادت قرآن کریم از مؤمنان به دور است. امید است به فضل الاهی زنان مؤمنه پاک و عفیف نصیب آنان شود.

۴.۴ - ۴. نکته چهارم

در ذیل این آیۀ شریفه، روایاتی در منابع حدیثی آمده است که زناشویی با زن یا مرد زناکار حرام است و ازاین‌رو بر مؤمنان واجب است که از مجموعه‌های زناکاران دوری گزینند؛ بلی، اگر مرد یا زن زناکار توبه کرده باشند، زناشویی با آنها جایز است.

۴.۴.۱ - سخنی از امام صادق

مانند این‌که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید: این آیه در مورد مردان و زنانی است که در عصر رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آلوده به زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج با آنها نهی‌کرد و اکنون نیز مردم مشمول این حکم‌اند، هرکس مشهور به این عمل شود و حد الاهی به او جاری گردد، با او ازدواج نکنید تا توبه‌اش ثابت شود.



البته طبیعت زندگی اجتماعی این است که مردان و زنان شریف جز همانند خود را نمی‌جویند؛ در‌حالی‌که بر‌عکس می‌بینیم مردمی که از لحاظ اخلاقی فروغلتیده‌اند، غیر هم‌گونان خود را می‌جویند؛ از‌این‌رو و برای خطرناک بودن درهم‌آمیختگی، خداوند می‌خواهد که مجموعه مردان و زنان زناکار را از جامعه جدا سازد تا اجتماع را با دیواری بلند و مستحکم از پاک‌دامنی و شرف حفظ و حراست کند.
[۱۸] مترجمان، تفسیر هدایت، ج ‌۸، ص ۲۵۸ ـ ۲۵۹، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۷ ش.



۱. نور (۲۴)، آیه ۳.    
۲. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ج ۱، ص ۱۷۶، نشر نی، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۳. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۷، ص ۱۹۷ ۱۹۸، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۴. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۳، ص ۱۶۸، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ ش.    
۵. ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج ۸، ص ۹ ـ ۱۰، دار الفکر، بیروت، ۱۴۲۰ ق.
۶. فضل الله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، ج ۱۶، ص ۲۲۷، دار الملاک للطباعة و النشر، بیروت، ۱۴۱۹ ق.
۷. قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ۹ ؟؟؟، ص ۲۴۴، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۶۸ش. البته لازم به یادآوری است که بسیاری از احکام به‌صورت "جمله خبریه" بیان شده است و لازم نیست همیشه احکام الاهی به‌صورت "امر" و "نهی" باشد.
۸. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۷، ص ۱۲۵، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۹. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ‌۵، ص ۲۹۷ ـ ۳۹۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۲۴ ق.
۱۰. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج ۱۸، ص ۷۰ ـ ۷۱، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۱۱. نور (۲۴)، آیه ۲۶.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱۴، ص ۳۶۱ ۳۶۲، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۵، ص ۷۹ ۸۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۱۴. ابن ادریس شافعی، محمد، احکام القرآن ج ۱، ص ۱۷۸، بی‌تا، بی‌جا؛ برخی از مفسران معتقدند این آیه نسخ شده است.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۵، ص ۷۹ ۸۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۱۶. کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۵۴ ۳۵۵، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش.    
۱۷. کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۵۴ ۳۵۵، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش؛ «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً، قَالَ هُنَّ نِسَاءٌ مَشْهُورَاتٌ بِالزِّنَا وَ رِجَالٌ مَشْهُورُونَ بِالزِّنَا شُهِرُوا وَ عُرِفُوا بِهِ وَ النَّاسُ الْیَوْمَ بِذَلِکَ الْمَنْزِلِ فَمَنْ أُقِیمَ عَلَیْهِ حَدُّ الزِّنَا أَوْ مُتَّهَمٌ بِالزِّنَا لَمْ یَنْبَغِ لِأَحَدٍ أَنْ یُنَاکِحَهُ حَتَّی یَعْرِفَ مِنْهُ التَّوْبَةَ».    
۱۸. مترجمان، تفسیر هدایت، ج ‌۸، ص ۲۵۸ ـ ۲۵۹، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۷ ش.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار