مکمل بودن زن و مرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زن و مرد، ارزش زن و مرد، تفاوتهای زن و مرد، فلسفه آفرینش.
پرسش: چرا اسلام زن و مرد را مکمل هم میداند؟
پاسخ: زن و مرد تنها مکمل امور جسمی و روحی یکدیگر نیستند؛ بلکه موجب تکمیل دین یکدیگر نیز میباشند و تنها و مجرد زیستن هر کدام از زن و مرد، سبب نقض دین خواهد بود؛ زیرا انسان مجرد بیشتر در معرض
گناه و انحرافات خواهد بود؛ اما وقتی زن و مرد در کنار یکدیگر قرار میگیرند، به پاکی و
طهارت دست مییابند.
بنابراین همسران ـ زن و مرد ـ برای
رشد و تعالی یکدیگر میتوانند تا حد بسیار زیادی مؤثر باشند؛ به گونهای که حتی انسان معصومی چون
علی و
فاطمه (علیهماالسلام) وقتی ازدواج میکنند، خود را در
عبادت و
بندگی خداوند موفقتر از زمان تجردشان میدانند.
خداوند متعال همه انسانها را از نفس واحدی و از دو جنسی آفرید و با قرار دادن توالد، امکان
تکثیر نسل را برای او ایجاد کرده و برای آنکه مرد و زن در کنار یکدیگر قرار بگیرند و با هم
زندگی مشترک داشته باشند، در هر یک از آنان گرایشی نسبت به دیگری قرار داده است؛ البته کل موجودات عالم به صورت زوج آفریده شدهاند و خود این زوجآفرینی موجب نیاز آنها به یکدیگر است؛ یعنی در هر حالت تمام موجودات و همینطور
انسان نیازمند
خلق شدهاند و این تنها خداست که فرد واحد و یکتاست و نیاز به کاملکنندهای ندارد و این یکی از مثبتها و حکمتهای عظیم خداوندی در امر
خلقت موجودات است.
درباره خلقت و وابستگی دو جنسی انسان در حدیثی گهربار حضرت
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «وقتی خداوند متعال حوّا را ـ پس از
آدم (علیهالسلام) خلق کرد، اولین باری که چشم آدم به این
زن افتاد گفت:
یا رَبِّ ما هذا الخلق الحسن؟! انِسنی قرباً و النظر الیه. فقال الله: یا ادم هذه اَمتی حوّاء. اَفَتُحِبُّ ان تکون معک تؤنسک و تحدّثک و تکون تبعاً لامریک؟ فقال ادم: نعم یا ربّ و لک بذلک الحمد و الشکر ما بقیت ...»؛
خدایا! این موجود زیبا و قشنگ کیست؟! ـ و هنوز خداوند جوابش را نداده بود که گفت: ـ مرا با همنشینی با او و نگاه به او مأنوس کن، خداوند فرمود: ای آدم! او
کنیز بارگاه من حوّاست. آیا دوست داری که با تو باشد، با تو انس بگیرد و همصحبت تو باشد و اوامر تو را
تبعیت کند؟ آدم عرض کرد: بلهای
پروردگار من! و بر من است که در مقابل این
نعمت،
حمد و
شکر تو را تا زمانی که زندهام به جای آورم ... .
همانطور که در این
حدیث شریف مشاهده میشود خداوند متعال در وجود حوّا چنان جذبهای قرار داد که آدم حتی در اولین نگاه شیفته او شد و خواست با بودن در کنار حوّا انس بگیرد و به
آرامش دست یابد.
بنابراین اگرچه
زن و مرد از نظر ارزشی با هم مساوی هستند و هیچکدام نسبت به دیگری برتری ندارند؛ اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که هر یک از زن و مرد دارای ویژگیهایی هستند که متناسب با جنسیت آنان بوده و هیچکدام بدون طرف مقابل، کامل نخواهد بود و برای آنکه به
کمال دست یابند، باید در کنار هم باشند؛ لذا دارا بودن ویژگیای خاص دلیل بر برتری، و یا عدم آن، دلیل بر بیارزش و کمارزش بودن یکی بر دیگری نیست؛ بلکه در این تفاوتها؛ حکمتها و مصلحتهایی نهفته است.
مثلاً جنس مرد از
تعقل، عزم و دوراندیشی و قدرت بدنی بیشتری برخوردار است و زن نیز سرشار از
عواطف و
احساسات است.اگر قرار بود مرد و زن هر دو از تعقل،
عزم و اندیشی و ... به طور مساوری برخوردار بودند، زندگی مشترک حالت خشک و خستهکننده پیدا میکرد یا اگر مرد و زن هر دو از عواطف و احساسات به طور مساوی برخوردار بودند، زندگی خالی از تعقل و دوراندیشی میشد و بسیاری از امور بر زمین میماند؛ اما این تفاوت موجب شد که کمبود احساسات و عواطف مرد در کنار زن جبران شده و کمبود تعقل و دوراندیشی و قدرت بدنی زن نیز در کنار مرد جبران گردد و براساس همین تفاوتها و ویژگیهاست که هر یک از زن و مرد دارای مسئولیتهای متفاوتی هستند؛ مثلاً کار تأمین معاش
خانواده، تهیه مسکن، خوراک، پوشاک و نیز تامین آینده خانواده و فرزندان، به عهده مرد است و پرورش
اطفال و تربیت
کودکان، اداره درون خانواده بر عهده زن گذاشته شده است. حال اگر بدون در نظر گرفتن ظرفیتها، جای این مسئولیتها عوض شود، چه حادثهای رخ مینماید؟ آیا زندگی مختل نخواهد شد؟ آیا آینده خانواده و تربیت فرزندان به مخاطره نخواهد افتاد؟! بدیهی است که کوچکترین تغییری در این مسئولیتها روند تکاملی
خانواده را مختل خواهد نمود؛ ازاینرو زن و مرد اگرچه دارای ویژگیهای متفاوتی هستند، اما وقتی در کنار هم قرار میگیرند، کامل خواهند شد.
بنابراین
اسلام همواره انسانها را به
ازدواج «بهنگام» توصیه میکند تا در پرتو ازدواج، اهداف عالی انسانی تحقق پیدا کند و این دو جنس مخالف به کمال دست یابند؛ ازاینرو در متون دینی (قرآن و حدیث) به این امر مقدس و اهداف عالی آن پرداخته شده است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود:
۱.همسر نشانه
حکمت خداوند و مایه
آرامش انسان است:
«
وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فِی ذلِکَ لآیات لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان
آرامش یابید و میانتان
مودت و
رحمت قرار داد؛ در این، نشانههایی است برای گروهی که
تفکر میکنند».
با دقت در این
آیه شریفه درمییابیم که منظور از آرامش و سکونت در این آیه، آرامش مصطلح نیست؛ بلکه منظور آرامش با وقار و ثبات فکری و روحی است.این آرامش هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی. هم از جنبه فردی است و هم اجتماعی. بیماریهایی که به خاطر
ترک ازدواج برای جسم انسان پیش میآید، قابل انکار نیست. افراد مجرد، از نظر اجتماعی کمتر احساس مسئولیت میکنند؛ اما وقتی پا به عرصه زندگی مشترک و خانوادگی میگذارند،
شخصیت تازهای در خود مییابند و احساس مسئولیت بیشتری میکنند و این همان آرامش در سایه ازدواج است.
۲. همسران مکمل یکدیگرند:
«
... هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ ... زنان برای شما لباس و شما برای آنان
لباس هستید».
خداوند در این
آیه تشبیه بسیار زیبایی را به کار برده است و آن اینکه زن و مرد را لباس یکدیگر دانسته است؛ اما وجه تشابه همسران به لباس چیست؟
در پاسخ به این پرسش امور ذیل یادآوری میشود:
الف. لباس انسان را از سرما و گرما و از برخورد مستقیم اشیا با جسم حفظ میکند.
زن و مرد نیز یکدیگر را از انواع
انحرافات حفظ مینمایند.
ب. لباس،
عیوب انسان را میپوشاند، زن و مرد نیز عیوب یکدیگر را میپوشانند و در واقع رازپوش همدیگر محسوب میشوند.
ج.
لباس، زینتی برای
انسان است. زن و مرد نیز
زینت، وسیله آرامش، آسایش و مایه شکوفایی و نشاط یکدیگرند.
د. همسران خوب یکدیگر را از پریشانی، بیهودگی، بیپناهی و بیهدفی نجات میدهند.
هـ. زن و مرد مکمل، متمم، حافظ و آبروبخش و مایه
امید یکدیگرند.
۳. ازدواج بالابرنده اعمال انسان است.
لذا حضرت
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «
رکعتان یصلیهما المتزوج افضل من سبیعن رکعة یصلیهما اعزب دو رکعت
نماز کسی که ازدواج کرده است، برتر و بافضیلتتر از هفتاد رکعت نمازی است که انسان مجرد به جا آورد».
همچنین امیرالمؤمنین
علی (علیهالسلام) فرمود: «
لم یکن احدٌ من اصحاب رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یتزّوج الاّ قال رسولالله: کمل دینه کسی از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نبود که ازدواج کند، مگر آنکه پیامبر دربارهاش میفرمود: دینش کامل شده است».
بنابراین از این دو
حدیث شریف درمییابیم که زن و مرد تنها مکمل امور جسمی و روحی یکدیگر نیستند؛ بلکه موجب تکمیل دین یکدیگر نیز میباشند و تنها و مجرد زیستن هر کدام از زن و مرد، سبب نقض دین خواهد بود؛ زیرا انسان مجرد بیشتر در معرض گناه و انحرافات خواهد بود؛ اما وقتی زن و مرد در کنار یکدیگر قرار میگیرند، به پاکی و طهارت دست مییابند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پس از ازدواج علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) به دیدنشان رفتند و به آنان تبریک گفتند. آنگاه رو به علی (علیهالسلام) کردند و فرمودند: همسرت را چگونه یافتی؟ علی (علیهالسلام) پاسخ داد: «
نعم العون علی طاعة الله»؛
یعنی فاطمه بهترین یاور من در
بندگی و
اطاعت من از خداست. سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) همین سؤال را از دخترش فاطمه پرسید. او نیز همان جمله علی (علیهالسلام) را بر
زبان جاری ساخت.
بنابراین همانطور که مشاهده مینمایید، همسران ـ
زن و مرد ـ برای
رشد و تعالی یکدیگر میتوانند تا حد بسیار زیادی مؤثر باشند؛ به گونهای که حتی انسان معصومی چون علی و فاطمه (علیهماالسلام) وقتی ازدواج میکنند، خود را در
عبادت و [بندگی خدا [|بندگی خداوند]] موفقتر از زمان تجردشان میدانند.
۱. محمد اشتهاردی، ازدواج آسان.
۲. جوانان و انتخاب هسمر، علیاکبر مظاهری.
۳. ازدواج مکتب انسانسازی، دکتر رضا پاکنژاد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مکمل بودن زن و مرد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۱۳.