• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مواضع امام کاظم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام کاظم علیه‌السلام، خلفا، حرکات سیاسی، تقیه، حفظ تشیع.
پرسش: امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در برابر خلفای معاصر خود چه موضعی داشت؟
پاسخ:

فهرست مندرجات

۱ - مدت زمان امامت امام
۲ - خلفای عصر امام
۳ - محل زندگی امام
۴ - اعمال فشار حکام عباسی
۵ - حرکات سیاسی امام به‌صورت تقیه
۶ - مواضع امام در برابر خلفا
       ۶.۱ - برخورد با ظلم و ستم خلفا
       ۶.۲ - زنده کردن نام و یاد امام حسین
       ۶.۳ - زنده نگه داشتن تشیع و گسترش آن
              ۶.۳.۱ - پاسخ امام به مهدی عباسی درباره حرمت شراب
       ۶.۴ - برخورد امام با مهدی عباسی درباره فدک
       ۶.۵ - نفوذ امام بین مردم
       ۶.۶ - پاسخ امام به هادی عباسی
       ۶.۷ - دعوت مردم و حفظ شیعه با تقیه
       ۶.۸ - موضع‌گیری امام در برابر قیام صاحب فخ
              ۶.۸.۱ - سخنان امام به حسین بن علی قبل از قیام
              ۶.۸.۲ - سخنان امام بعد از شهادت حسین بن علی
۷ - موضع‌گیری امام در برابر اقدامات هارون
       ۷.۱ - ۱. قطع ارتباط شیعیان با خلیفه
       ۷.۲ - ۲. نفوذ افراد باایمان به درون دستگاه خلافت
۸ - حضور امام و یارانش در مجالس هارون
۹ - نتیجه بحث
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع


امام موسی بن جعفر ملقب به کاظم ـ علیه‌السلام ـ بعد از شهادت امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در سال ۱۴۸ هـ رهبری و امامت شیعیان را بر عهده گرفتند و مدت ۳۵ سال عهده‌دار این مسئولیت الهی بوده‌اند.


و این مدت مصادف بود با خلافت چهار تن از خلفای عباسی به نام‌های منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید.
[۲] علامه مجلسی، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۸۹۶.



و آن حضرت عمر شریف خود را در مدینه و بغداد و گاهی در زندان بصره سپری کردند.


دورانی که امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در آن زندگی می‌کرد، مصادف با نخستین مرحله‌ استبداد و ستمگری حکام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آنکه زمام حکومت را به نام علویان در دست گرفتند، با مردم و به‌خصوص با علویان برخورد نسبتاً ملایمی داشتند؛ اما به‌محض اینکه در حکومت استقرار یافته و پایه‌های سلطه خود را مستحکم کردند و از طرف دیگر با بروز قیام‌های پراکنده‌ای که به طرفداری از علویان پدید آمد، آنها را سخت نگران کرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدید‌ترین فشارها قرار دادند. امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در این دوره در مرکز این فشارها قرار داشت و در‌عین‌حال رسالت ایشان آن بود که تا در این رابطه با کمک شاگردانی که از دوره‌ امام باقر و امام صادق ـ علیهما‌السلام ـ تربیت یافته بودند، یک نوع تعادل و توازن فکری میان شیعیان برقرار کنند، طبعاً عباسیان هم نمی‌توانستند تشکلی به نام شیعه را با رهبری امام بپذیرند و این مهم‌ترین عاملی بود که آنها را وادار کرد تا امام را تحت فشار بگذارند.


با توجه به اینکه ائمه ـ علیهم‌السلام ـ بر لزوم رعایت تقیه تأکید می‌کردند و می‌کوشیدند تا تشکل شیعه و رهبری آن را به‌طور پنهانی اداره نموده و از خطرات حفظ نمایند، طبعاً این وضعیت سبب می‌شد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسی ائمه ـ علیهم‌السلام ـ ارزشیابی دقیقی به عمل آورد.




۶.۱ - برخورد با ظلم و ستم خلفا

اما بیشتر برخورد و موضع‌گیری امام هفتم با هارون الرشید بوده است؛ هرچند که آن حضرت معاصر با چهار خلیفه‌ عباسی بوده است و لذا برخوردهایی هم با سایر خلفا داشتند، اما در برابر ظلم و ستم و بی‌توجهی خلفای وقت به اصول دین و سنت نبوی عکس‌العمل نشان داده و حتی در این‌باره تهدید به قتل و به زندان نیز افتادند.

۶.۲ - زنده کردن نام و یاد امام حسین

در عصر خلافت منصور عباسی، امام ـ علیه‌السلام ـ به درخواست منصور در مجلسی که در روز عید برگزار کرده بود و در آن مجلس هدیه‌ها و اموالی بذل و بخشش می‌شد، حضور داشتند و در مقابل این عمل فرمودند: که من از اخبار رسول‌الله ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ درباره‌ این‌گونه بذل و بخشش‌ها چیزی نیافتم که تأکید کننده‌ عمل تو باشد؛ ولی امام از طرف منصور مجبور می‌شوند که در مجلس نشسته و هدایای مردم را بگیرد که در این حال مردی وارد می‌شود و می‌گوید: ای پسر دختر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، من از مال دنیا چیزی ندارم، ولی جدم سه بیت شعر در رثای جد تو حسین بن علی ـ علیه‌السلام ـ سروده است، می‌خواهم آن را بخوانم و امام اجازه می‌دهد که شعر خوانده شود و بعد از خواندن شعر اموال زیادی که تحت اختیار امام بود، به آن مرد می‌بخشد.
[۳] ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب علیهم‌السلام، چ ۲، قم، مکتبه علامه، بی‌تا، ص ۳۸۱ ـ ۳۷۹.
که این عمل در آن جمع بیانگر این است که امام خواستند نام و هدف امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که همیشه قرین مبارزه با ظلم و طاغوت بود، زنده بماند. حتی در سخت‌ترین شرایط خفقان سیاسی که عباسیان به‌وجود آورده بودند.

۶.۳ - زنده نگه داشتن تشیع و گسترش آن

امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ همچنین با تربیت شاگردانی مورد اعتماد و وثوق و فرستادن آنها میان مردم و آگاه ساختن مردم نسبت به حقانیت ائمه ـ علیهم‌السلام ـ سعی در زنده نگه داشتن تشیع و گسترش آن می‌کردند و در برابر شبهاتی که از طرف خلیفه و دیگران ایجاد می‌شد، پاسخ می‌دادند و با خوشگذرانی خلیفه مخالفت می‌کردند.

۶.۳.۱ - پاسخ امام به مهدی عباسی درباره حرمت شراب

در این رابطه جواب امام به مهدی عباسی که می‌گفت: حرمت شراب در قرآن نیامده است، جالب است.
امام ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: که خداوند در قرآن از حرمت خمر یاد کرده است و آن را در سوره‌ اعراف با عنوان «اثم» آورده است که اثم حرام است. و در سوره‌ بقره فرموده: از تو از شراب و قمار می‌پرسند، بگو: در آن (اثم کبیر) (گناهی بزرگ) و سودهایی برای مردم است و گناهش از سودش بزرگ‌تر است.
امام ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: اثم در سوره‌ اعراف صریحاً حرام معرفی شده و در سوره‌ بقره در مورد شراب و قمار به کار رفته است؛ بنابراین شراب صریحاً در قرآن مجید حرام معرفی شده است. مهدی که این جواب کوبنده را از امام ـ علیه‌السلام ـ شنید، بی‌اختیار گفت: به خدا این فتوا، فتوای هاشمی است.

۶.۴ - برخورد امام با مهدی عباسی درباره فدک

موضع‌گیری دیگر امام ـ علیه‌السلام ـ در برابر مهدی راجع به قضیه‌ فدک است که امام با مطرح کردن آن عوام‌فریبی خلیفه را آشکار ساخت که به‌عنوان رد مظالم در ملأ عام نشسته بود؛ هرچند که وقتی از حدود فدک باخبر شد و غصبی بودن خلافت را دانست، از رد آن ابا کرد.

۶.۵ - نفوذ امام بین مردم

وقتی مهدی از نفوذ امام هراسان شد، دستور زندانی کردن امام ـ علیه‌السلام ـ را داد؛ ولی بعد از اینکه معلوم شد امام ـ علیه‌السلام ـ دنبال قیام نبوده، از زندان آزاد می‌شود.

۶.۶ - پاسخ امام به هادی عباسی

و خود حضرت در جواب هادی می‌فرماید: که به خدا سوگند قیام علیه شما اصلاً در شأن من نیست تا بخواهم با شما مبارزه کنم.

۶.۷ - دعوت مردم و حفظ شیعه با تقیه

همان‌طور که قبلاً هم اشاره شد، دوره‌ امام با تقیه بود و یاران و شیعیان خود را نیز به تقیه سفارش می‌نمودند و مخفیانه به دعوت مردم و حفظ شیعه می‌پرداختند.

۶.۸ - موضع‌گیری امام در برابر قیام صاحب فخ

امام موسی بن جعفر ـ علیه‌السلام ـ در مدت یک سال خلافت هادی عباسی، که مصادف با بزرگ‌ترین و خونین‌ترین قیام از جانب علویان در این دوره صورت گرفت، هرچند مستقیماً وارد قیام نشدند، ولی قراین و شواهد نشان می‌دهد که به فرمانده قیام یعنی حسین بن علی (صاحب فخ) رهنمودهایی دادند و بعد از شهادت وی نیز از او تعریف و تمجید کردند.

۶.۸.۱ - سخنان امام به حسین بن علی قبل از قیام

طوری که قبل از قیام، امام به حسین بن علی می‌فرمایند: بدان که تو کشته خواهی شد؛ پس خوب حواست را جمع کن و آماده باش و به کسی اعتماد مکن؛ زیرا مردم تظاهر به ایمان می‌کنند، ولی در عمل منافق و فاسق هستند.

۶.۸.۲ - سخنان امام بعد از شهادت حسین بن علی

و بعد از شهادت صاحب فخ فرمودند: او در حالی‌که مسلمان صالحی بود و به عبادت پروردگارش قیام می‌کرد و امر به معروف و نهی از منکر می‌نمود، عمر خود را به پایان برد، او در خانواده خود مانند نداشت.
این‌گونه موضع‌گیری امام در برابر قیام صاحب فخ موجب خشم خلیفه شد و حضرت را تهدید به قتل کرد؛ ولی تقدیر چنان بود که امام سختی‌های زندان هارون را تحمل کند.


بخش مهم روایات تاریخی درباره‌ امام کاظم و مواضع آن حضرت در برابر هارون الرشید و سخت‌گیری این خلیفه‌ خون‌آشام نسبت به حضرت می‌باشد. امام در برابر اقدامات و سیاست‌های هارون دو موضع‌گیری متفاوت داشت:

۷.۱ - ۱. قطع ارتباط شیعیان با خلیفه

شیعیان را سفارش می‌کردند تمام معاملات و رفتار خود را با خلیفه و نیروهای آن قطع کنند، و هیچ‌گونه تعاملی با آنها نداشته باشند چنانچه به صفوان جمّال که یکی از شیعیان هست و شترهای خود را در سفر حج به هارون کرایه داده بود، امام صفوان را از این اقدام منع و فرمودند: که تکیه بر ستمکار، گرفتار دوزخ می‌گردد و هرگونه همکاری با ستمکار حرام است و نباید به آن اعتماد کرد.
[۱۱] . شیخ طوسی، اختيار معرفة الرجال (رجال کشی)، تصحیح مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، بی‌تا، ص ۴۴۱.
البته این‌گونه موضع‌گیری امام ـ علیه‌السلام ـ موجب خشم هارون هم می‌گردید.

۷.۲ - ۲. نفوذ افراد باایمان به درون دستگاه خلافت

سیاست و موضع‌گیری که امام در برابر هارون اتخاذ کردند، این است که توسط افراد با ایمان و پرورش یافته‌ مکتب اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ به درون دستگاه خلافت نفوذ کنند و به‌واسطه‌ این اقدام از تصمیمات درون دستگاه خلافت علیه شیعیان و خود حضرت مطلع و آگاه شوند. و نمونه بارز این موضع را هم درباره‌ علی بن یقطین مشاهده می‌کنیم. که از دوره‌ مهدی عباسی در دستگاه خلافت نفوذ داشته و به مقام وزارت هم رسید. و امام این امر را مایه امید شیعیان می‌دانستند.


با توجه به اینکه از زمان هارون به دلیلی رشد علم و دانش و اهتمام هارون به این امر امام ـ علیه‌السلام ـ نیز از همین راه هم در برابر خلیفه و ظلم و فساد دربار موضع‌گیری کردند و در این زمان بارها امام و شاگردانش به مجالس علمی و کلامی و فلسفی که در قصر هارون بود، دعوت می‌شدند و از این طریق حقیقت را برای حاضرین بیان می‌داشتند.
[۱۳] . ابن بابویه، محمد بن علی، ترجمه عیون الاخبار الرضا، بی‌جا و بی‌نا، ص ۵۲ ـ ۵۵.



بنابراين می‌توان گفت موضع‌گيری امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ در برابر خلفای معاصر خود عبارت بود از كوبيدن خلفا و مبارزه با آنها، ولی نوع مبارزه قیام مسلحانه نبود؛ بلكه با منصرف كردن مردم از خلفا و علنی كردن باطل بودن خلافت آنها و روش‌های ديگر كه جامعه را بر ضد خلفا سوق می‌داد و اين روش را امام كاظم ـ علیه‌السلام ـ حتی در زندان هم ادامه می‌دادند كه با رفتار و گفتار و عمل خويش زندانبان‌ها را مجذوب خويش می‌كرد و بعد از مدتی مريد امام می‌شدند. با مردم نيز طوری رفتار می‌كردند كه شيفته‌ اخلاقش می‌شدند و لذا خلفای عصر به امام حسادت می‌ورزيدند و احساس خطر نموده؛ امام ـ علیه‌السلام ـ را در تنگنا قرار می‌دادند با اينكه امام در ظاهر هيچ قيام و انقلابی نمی‌كردند؛ ولی دل‌های مردم را تسخير كرده بودند و نفوذ معنوی فوق‌العاده‌ای داشتند.
سرانجام هارون حضور و نفوذ معنوی امام ـ علیه‌السلام ـ را در بين مردم نتوانست تحمل كند و آن حضرت را به شهادت رساند.


۱. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، قم، مؤسسه آل‌البیت علیه‌السلام، چاپ اول، ۱۴۱۳، ص ۲۱۵.    
۲. علامه مجلسی، جلاء العیون، قم، انتشارات سرور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۸۹۶.
۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب علیهم‌السلام، چ ۲، قم، مکتبه علامه، بی‌تا، ص ۳۸۱ ـ ۳۷۹.
۴. اعراف(۷)، آیه ۳۳.    
۵. بقره(۲)، آیه ۲۱۹.    
۶. کلینی، فروع کافی، ج ۴، تهران، دارالکتب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص ۴۰۶.    
۷. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۴، طبع نجف، ۱۳۷۷ ق، ص ۱۴۸.    
۸. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۴، طبع نجف، ۱۳۷۷ ق، ص ۲۶۴.    
۹. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، نجف، مطبعة حیدریه، چاپ اول، ۱۹۶۵ م، ص ۲۹۷ ۲۹۸.    
۱۰. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، نجف، مطبعة حیدریه، چاپ اول، ۱۹۶۵ م، ص ۳۰۲.    
۱۱. . شیخ طوسی، اختيار معرفة الرجال (رجال کشی)، تصحیح مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، بی‌تا، ص ۴۴۱.
۱۲. مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۸، بیروت، مؤسسة الوفا، چاپ اول، ۱۴۰۳، ص ۱۳۶.    
۱۳. . ابن بابویه، محمد بن علی، ترجمه عیون الاخبار الرضا، بی‌جا و بی‌نا، ص ۵۲ ـ ۵۵.



سایت اندیشه قم    


رده‌های این صفحه : امام کاظم | تاریخ معصومان




جعبه ابزار