• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سکینه شعرشناس ماهر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها، شعرشناس، موسیقی‌دا ن.
پرسش: آیا سکینه دختر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ به شعر و موسیقی پرداخته است؟ آیا جایز است دختر امام چنان کند؟
پاسخ: شعر و موسیقی از نظر شرع مقدس به‌طور مطلق مذموم نیست.



هیچ‌گاه دین اسلام با این دو ابزار و وسیله هنری به‌طور همه‌جانبه مبارزه نکرده و آنها را مردود نمی‌داند؛ بلکه درباره شعر از پیامبر چنین حدیثی آمده است: «ان من البیان لَسِحراً و ان من الشعر لَحِکماً...»
[۱] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۳۳۹.
و همچنین از آن حضرت درباره شعر نقل شده: «الشعر بمنزلة الکلام فَحَسَنُهُ احسن الکلام و قبیحُهُ قبیحُ الکلام»
[۲] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۵۴۰.
بنابراین دو روایت شریف، اصل شعر گفتن و شعر شناختن در شرع مقدس و از دیدگاه پیامبر اکرم مذموم نیست؛ اما هر هنرورزی را، باید با معیارهای شرعی بسنجیم، اگر با معیارهای شرعی مطابق باشد، قابل قبول اهل‌ شرع می‌باشد.


اشعاری حکمت‌انگیز به ائمه منسوب است و از آنها که بگذریم، بسیاری از بزرگان و فقهای اسلام آثار شعری فراوان داشته و دارند؛ اما شرایط شرعی را باید رعایت نمود. اشعاری که از این خصیصه برخوردار باشند، قابل تحسین هستند و بسیاری از شعرا در صدر اسلام از پیامبر و ائمه به‌خاطر سرودن اشعار مذهبی و زیبا و بیان حق در قالب هنری و شعر و دفاع از حق جایزه‌های کلانی گرفته‌اند که در تاریخ مشهودند.
[۳] مانند کمیت بن زید اسدی، فرزدق، و دعبل خزاعی.



بر این اساس اگر سکینه ـ سلام‌الله‌علیها ـ دختر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ شعرشناس بوده و یا اگر شعری سروده است، قطعاً از چهارچوب شرعی خارج نشده است؛ لذا کاری که نسبت به شعر و یا تمایز اشعار از هم و رده‌بندی آنها به‌صورت اشعار درجه اول و دوم اگر انجام داده است، هیچ‌گونه خلاف شرع نبوده و هیچ‌کس نمی‌تواند بر او به‌خاطر این استعداد و هوش خرده‌گیری کند؛ زیرا که امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و حوادث کربلا بیشتر با اشعار و مراثی زنده مانده و نام و یاد حسین ـ علیه‌السلام ـ را برای همیشه در تاریخ زنده داشته است و این یکی از ابعاد تلاش‌های فرهنگی خاندان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ می‌تواند باشد و هیچ مانع شرعی ندارد.




۴.۱ - نکته اول:

اما درباره موسیقی، و موسیقی‌دان بودن جناب سکینه دختر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ لازم است بدانیم که موسیقی نیز همانند شعر از انواع و اقسام مختلفی برخوردار است؛ همان‌طوری که شعر خوب ابزاری برای ترویج حق است، موسیقی غیرغنایی و مشروع هم می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف مقدس به کار برده شود.

۴.۲ - نکته دوم:

نکته دیگری که درباره موسیقی‌دان بودن حضرت سکینه باید گفت، این است که شناختن انواع موسیقی‌ها و برخورداری از علم موسیقی که بسیار پیچیده است و برای هرکس قابل درک نیست، درحقیقت معرفت به علم موسیقی در تمام ابعادش برای کسی که می‌خواهد به‌عنوان کارشناس در علم موسیقی نظر بدهد، امر مشروع است؛ مثلاً در فقه شیعه بحث شده است که سحر و جادو و... فعل حرامی است؛اما اگر کسی این علوم را بیاموزد تا در مقابل مشکلات پاسخ‌گو باشد، این عمل برای هدف عالی مشروع است، و دانستن علم موسیقی برای شبهه‌یابی و پاسخ به شبهات به‌خاطر کارشناسی و کاردانی، هیچ منعی ندارد؛ مثلاً منعی نیست که یک فقیه اسلام‌شناس برای تشخیص موسیقی غنایی با غیر آن علم موسیقی را فرا بگیرد؛ چنان‌که سابقاً برخی از فقهای شیعه در این علم خُبره بوده‌اند. هیچ منع شرعی برای این امر (یادگیری) مترتب نیست و فی‌نفسه دانستن آن حرام نیست؛ اما آنچه را که شرعاً‌ منع شده و مذموم است، موسیقی غنایی است که مخصوص مجالس لهو باشد که در آن اختلاط زن و مرد صورت گرفته و نوازندگی به جایی برسد که عمل غیر شرعی و خلاف شرع مرتکب شوند که این نوع مجالس در شرع مقدس حرام و این نوع از موسیقی کاملاً غیرمشروع است؛ چنان‌که پیامبر اکرم فرموده است: «الغناء یُنبتُ النفاق فی القلب کما یُنبتُ الماء الزَّرعَ»؛
[۴] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۵۸۶.
موسیقی غنایی نفاق را در دل می‌رویاند؛ چنان‌که آب زراعت را. علاوه بر این حرمت موسیقی غنایی از جمله موارد اتفاقی در بین فقهای شیعه است که هیچ‌گونه اختلافی در بین فقها در این موضوع وجود ندارد.


اما ریشه اتهاماتی که به جناب سکینه دختر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ زده می‌شود، به دوران حاکمیت جهل و نادانی (بنی‌امیه) برمی‌گردد؛ زیرا در این دوران بعد از شهادت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ تمام جامعه اسلامی به‌ویژه مدینه به‌خاطر آلوده شدن حاکمان به ابتذالات و استفاده از مغنیان زن (که اشعار شرک‌آمیز و شهوت‌انگیز را با صدای زیبا می‌خواندند) عموم مردم را به انحراف می‌کشانیدند و درحقیقت می‌توان گفت که این روزگار از نظر آلودگی به موسیقی غنایی بدترین دوران اسلامی بوده است که بسیاری از بدعت‌های تاریخی در این دوران توسط بنی‌امیه در اسلام به‌وجود آمد.


در این روزگار امامت الهی را امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ عهده‌دار بود که برادر سکینه ـ سلام‌الله‌علیها ـ می‌باشند، امام ـ علیه‌السلام ـ بعد از شهادت پدر و برادران و عموها عزادار بود و مدام می‌گریست و اساساً خاندان امامت بر اثر این فاجعه دردناک و عمیق عزادار بودند؛ مخصوصاً آنهایی که از نزدیک شاهد این فاجعه عظیم تاریخی بودند، دلشان پر از خون بود و هرگز این داغ دل تا آخر عمرشان آرام نگرفت و گداختگی قلبشان از شدت حزن خاموش نشد؛ چنان‌که دل شیعیان بعد از چندین قرن پر از خون است؛ چون می‌دانند امام عصر ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ برای این حادثه دلی خونبار دارد (سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین)؛ لذا بانوی عظیم‌القدر سکینه که یکی از شاهدان ماجرا بود، مانند برادرش امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ همیشه گریه می‌کرد و با این گریه پیام عاشورا را زنده می‌داشت؛ او نیز عزادار بود و هرگز دلخوشی نداشت، و با توجه به اینکه همیشه این خانواده تحت نظر بودند تا هیچ فعالیت سیاسی علیه حکومت نداشته باشند، برای حفظ ارزش‌های اسلامی ابتکاری که امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ به کار برد، طریق دعا و بُکا و عبادت و مناجات با صدای سوزناک بود؛ چنان‌که نقل شد، هرکس صدای آن حضرت را می‌شنید، بی‌اختیار جلب صدای او شده و تا آخر به شنیدن مناجات شیفته می‌شد و گاهی از جذابیت آن بیهوش می‌شد.
[۶] فیض کاشانی، محمدحسن، مفاتیح الشرایع، ج ۲، ص ۲۱.



با این اوضاع که برای خاندان امامت به‌وجود آمده بود و اوضاع اجتماعی و شیوع فساد که در دوران بنی‌امیه از هر لحاظ حاکم بود، هیچ‌گاه دختر امام به کارهایی که خلاف شأن اوست نمی‌پرداخت و با مفسدان که قاتلان پدر و برادرانش بودند، هم‌دست نمی‌شد؛ بلکه از کار آنها بیزار و متنفر بود. بنابراین برخی قصد دارند با استناد به کتاب «الاغانی» ابی‌الفرج اصفهانی، دامن بانوی مخدره سکینه ـ سلام‌الله‌علیها ـ را با این حرف‌های دروغین که برخاسته از عدم فهم و دقت در این کتاب است، آلوده نمایند؛ درحالی‌که ابوالفرج در هیچ جای کتابش از این بانو به‌عنوان موسیقی‌دانی که سرگرم ترویج موسیقی حرام در عصر بنی‌امیه باشد، یاد نکرده است.


اما ادیب بودن و شعرشناسی آن بانو بر تمام شعرای عرب معلوم بود که اشعار خود را به حضور عرضه نموده و مورد سنجش قرار می‌دادند و تا حدی نظرش در شعر و ادبیات نافذ بود که مورد قبول تمام اُدَبا و شعرا قرار می‌گرفت؛ چنان‌که جد بزرگوارش علی ـ علیه‌السلام ـ نیز در علم خطابه و ادب صاحب‌نظر و استاد اساتید بود و چنین می‌فرمود: «... و اِنّا لَاُمراء الکلام..»؛
[۷] نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، خ ۲۳۳.
ما خاندان نبوت امیران سخن هستیم.


پس شایسته است این علم را بهترین وارث خاندان امامت داشته باشند؛ از جهتی فعالیتی که سکینه داشته می‌تواند به نوعی در ترویج اندیشه اهل‌بیت در مقابل امویان و تبلیغات آنها نتیجه خوبی داشته باشد. بنابراین سکینه هرگز به حمایت از موسیقی نپرداخته است، بلکه به عنوان شعرشناس ماهر درباره اشعار قضاوت می‌نمود و از پشت پرده شعر شاعران را می‌شنید
[۸] اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج ۱۶، صص ۱۶۳، ۱۷۰ و ۱۷۱.



۱. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۳۳۹.
۲. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۵۴۰.
۳. مانند کمیت بن زید اسدی، فرزدق، و دعبل خزاعی.
۴. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۵۸۶.
۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ‌ج ۶، ص ۲۱۱.    
۶. فیض کاشانی، محمدحسن، مفاتیح الشرایع، ج ۲، ص ۲۱.
۷. نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، خ ۲۳۳.
۸. اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ج ۱۶، صص ۱۶۳، ۱۷۰ و ۱۷۱.



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار