راه های مبارزه با تهاجم فرهنگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تهاجم فرهنگی .
پرسش: چه کنیم که از تهاجم فرهنگی غرب در امان بمانیم؟
پاسخ: تقویت بینش
دینی و
سیاسی جامعه، معرفی الگوهای مناسب، برطرف ساختن نیازهای طبیعی انسان از راه
مشروع ،
دفاع از ارزشهای دینی و احیای
عزت نفس و
غیرت دینی، احیاء و توسعه
امر به معروف و نهی از منکر و
استقامت در راه دین از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی است.
فرهنگ، مهمترین و ماندگارترین وجه
زندگی بشر و
روح بالنده و افتخارآمیز اوست. ساختار
شخصیت فردی و اجتماعی بشر؛ با
فرهنگ صورت میگیرد. فرهنگ، اساسیترین و زیربناییترین عنصر یک جامعه است و چگونه بودن و چگونه زیستن را به ملتها میآموزد. فرهنگ هر ملت، حاکی از گذشته افراد و ترسیمکننده حال و آینده آنها و مشعلی فروزان برای تبیین اصالت یک ملت است.
در همیشه
تاریخ زورمندان و زراندوزان عالم برای سلطه و
استعمار و
استثمار ملتها از ابزارهای گوناگون بهره گرفتهاند، که
جنگ و
خونریزی از جلمه آنهاست. اما پس از قرنها خونریزی و
جنایت به این نتیجه رسیدند که جنگ و روش نظامی، روشی ماندگار و پایدار نبوده و پیروزی در آن را نیز نمیتوان تضمین کرد. از این رو در یک طرح جدید، شیوه
استکباری و استعماری خویش را تغییر دادند و این بار، با جنگ فرهنگی و
استحاله فرهنگ خودی به مصاف ملتهای محروم و
ستم کشیده آمدهاند و با نفوذ در فرهنگ ملتها و با ترفندی مرموز و حساب شده، فرهنگ اصیل ملّتی را به تصرف معیارها و هنجارهای ننگین خویش در آوردند و بدین ترتیب ملتی را به خواری و زبونی کشاندند.
تهاجم فرهنگی در
ایران سابقه طولانی دارد اما وجه آشکار و فراگیر آن از دوران «
رضا خان » آغاز شد. او که از فهم معادلات سیاسی و سیاستگذاری اجتماعی فرهنگی عاجز بود در
سفر به
ترکیه به شدت شیفته اقدامات «
آتاترک » و اندیشههای غربزده او شد به گونهای که پس از بازگشت به ایران تمام
تلاش خود را برای اجرای طرحهایی نظیر اقدامات «آتاترک» بکار گرفت و برای استحاله فرهنگی ارزشی ایران، دست به هر جنایتی زد که میتوان «کشف حجاب» مقابله با
علماء و
روحانیت ، حذف تعلیمات دینی از نظام آموزشی، تغییر لباس ملّی، سرکوب
عزاداری ، ترویج
فساد و
بیبند و باری و...» را از مهمترین جنایات وی برشمرد.
کسانی که رضاخان را به حکومت رسانده بودند پس از ناکارآمدی و پایان تاریخ مصرف وی، او را برکنار کرده و پسرش «
محمدرضا » را برجای او نشاندند. محمدرضا در نشر فرهنگ ابتذال و
تقلید کورکورانه از غرب، روی
پدر را سفید کرده بود و همه تلاش خویش را برای سرکوب
فرهنگ اسلامی و ترویج فرهنگ استعماری بکار بسته بود.
این وضعیت همواره مورد اعتراض علماء و روحانیت بود تا اینکه بالاخره با
انقلاب اسلامی ایران بدست الهی
امام خمینی (ره) همه تلاشهای آنان را بر باد داد.
پس از پیروزی انقلاب،
دشمنان زخم خورده و زبون این ملّت تمام تلاش خود را برای سرنگونی نظام اسلامی ایران بکار بستند و با
تبلیغات مسموم و
تحریم اقتصادی و بالاخره جنگ تمام عیار هشت ساله سعی در خشکاندن نهال نوپای انقلاب داشتند. اما با هوشیاری امام و ملت غیور ایران، هیچ یک از این نقشهها کارساز نیفتاد. تا اینکه دشمنان در طرحی نو و از طریق
تهاجم فرهنگی به مصاف ملت انقلابی و متدین ایران آمدند. و با کمال تأسف دشمنان در این مصاف تا حدودی به مقاصد ننگین خویش دست یافتند.
بنابراین مسأله تهاجم فرهنگی را باید جدی تلقی کرد و با شناخت همه جانبه و عمیق آن، به رویارویی و مبارزه اصولی با آن پرداخت. در این بین همه ملت مسئولند اما مسئولیت عالمان دینی، اندیشمندان اسلامی و مسئولین و کارگزاران بسیار سنگین است.
با این مقدمه نسبتاً طولانی، اینک به برخی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی اشاره مینماییم،
امید است با شناخت دقیق این پدیده شوم و خطرناک به پیروزی نهایی دست یابیم:
یکی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی و در امان ماندن از آن، تقویت بینش دینی و سیاسی جامعه است. ارتقاء بینش دینی و سیاسی جامعه از حساسترین اعمالی است که همه آحاد جامعه موظف به آن هستند و
رهبران دینی، عالمان و اندیشمندان و متصدیان امور
فرهنگی و سیاسی جامعه، وظیفه سنگینتری نسبت به دیگران دارند.
اگر سطح آگاهی دینی و سیاسی جامعه ارتقاء یابد، و جامعه به
بلوغ فکری دست پیدا کند، و فارغ از هر گونه هیاهو و تبلیغات، خوب و بد را دریابد. هرگز تسلیم بیگانه نخواهد شد. در طول
تاریخ ، آنچه که موجب فائق آمدن دشمنان بر ملّتی میشد، سوء استفاده دشمنان از عدم آگاهی صحیح توده مردم بوده است.
اما این که چه عواملی باعث عدم آگاهی مردم میشوند، میتوان به امور زیر اشاره کرد:
سستی و بیتفاوتی اندیشمندان جامعه.
قرائتهای مختلف از
دین و ایجاد
شک و تردید در بین مردم.
عدم حمایت مردم از رهبران راستین و دلسوز و بیتفاوتی نسبت به هشدارهای آنان.
دنیازدگی روشنفکران و مؤثران در جامعه.
تبلیغات عوام فریبانه و مسموم دشمنان و نیز استفاده از تمام امکانات.
تخریب چهرههای برجسته دینی و سیاسی و...
بنابراین آنچه که امروز و در شرایط حساس فعلی، مسئولین و متصدیان فرهنگی سیاسی جامعه باید به آن توجه نمایند؛ درک همین نکته مهم است که برای مقابله با فرهنگ مبتذل غربی، بینش دینی و سیاسی مردم و در رأس همه،
جوانان عزیز را ارتقاء بخشند و به
تربیت صحیح و دینی این نسل ارزشمند بپردازند.
اگر جامعه
امیرالمؤمنین علیهالسلام به
بلوغ فکری میرسید و از نظر دینی و سیاسی به حد مطلوب دست مییافت و اگر اندیشمندان جامعه و تحلیلگران فرهنگی سیاسی، به تحلیل درست و واقعی از اوضاع و احوال حکومت و مسائل روز میپرداختند و اگر آتش خانمانسوز دنیازدگی دامن خواص را در کام خویش نمیگرفت و اگر مردم به جای تسلیم در برابر تبلیغات دشمنان، به فرمان
رهبر خود گوش فرا میدادند و در صحنههای نبرد، پشت به
دشمن نمیکردند و یا تسلیم نمیشدند؛ قطعاً انسانهای پلیدی چون
معاویه ،
یزید و... زمام حکومت را در دست نمیگرفتند و آن همه بدبختی و ننگ و عار را به نام
اسلام انجام نمیدادند.
بنابراین مسئولیت آگاهی بخشی به آحاد جامعه و بویژه
جوانان وظیفهای همگانی است و البته
وزارت آموزش و پرورش ،
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،
سازمان صدا و سیما ،
سازمان تبلیغات اسلامی ،
ائمه جمعه و جماعات،
روحانیت ...
مسئولیت سنگینتری بر عهده خواهند داشت.
یکی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی و در امان ماندن از این تهاجم همه جانبه، داشتن الگوهای مناسب است. تا انسان با اقتداء به آنها بتواند به سرمنزل مقصود دست یابد و در این مصاف
زندگی پیروز میدان شود.
انسان موجودی است که دارای بعد فردی و اجتماعی است. از این رو اگر بخواهد در این دو بعد دارای رفتاری شایسته باشد، نیازمند الگویی است که از او
سرمشق بگیرد. بنابراین جامعه دینی باید الگوهای مناسب را معرفی نماید تا افراد در دامهایی که برایشان گسترده شده است گرفتار نگردند. لذا
اسلام دستورات ویژهای در باب آیین
دوستیابی و
دوستی دارد.
این همه تأکیدات اسلام برای آن است که نیاز روحی انسان به بهترین شکل تأمین شود. لذا انسان با داشتن دوستان صمیمی، هم تنها و بییاور نمیماند و هم از نظر روحی و
عاطفی با مشکلات جدی مواجه نمیشود. طبیعی است که از آثار دوستی این است که انسان از رفتار دوستش الگو میگیرد و همان شیوه در رفتار و کردار او نیز اثرمیگذارد.
قرآن کریم داستان دو دوستی را بیان میکند که یکی از آنان موجب
گمراهی طرف مقابل شده است:«یوم یعضّ الظالم علی یدیه یقول یالیتنی اتخذت مع الرسول سبیلاً. یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاً لقد اضلّنی عن الذکر بعد اذ جائنی و کان الشیطان للإنسان خذولاً»
به خاطر بیاور روزی را که
ظالم دستان خویش را از شدت
حسرت به دندان میگزد و میگوید ای کاش با
رسول خدا راهی برگزیده بودم. ای وای بر من! کاش فلانی ( دوست گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم. او مرا از یاد
حق گمراه ساخت، بعد از آنکه آگاهی به سراغ من آمده بود.
و
شیطان همیشه خوارکننده انسان است بنابراین همانگونه که الگوی خوب انسان را به
کمال رسانده و از سرچشمه زلال معرفت و هدایت، جرعههای نجاتبخش را به انسان چشانده و سیراب میکند، دوست بد و الگوی نامناسب،
لجوج و گمراه نیز انسان را در مرداب
گناه و آلودگی گرفتار مینماید. دشمنان
دین برای متأثر ساختن
نوجوانان و
جوانان ، کسانی را که هیچ صلاحیت
اخلاقی ندارند به عنوان الگو معرفی میکنند تا بدینوسیله نوجوانان و جوانان عزیز ما را از
فرهنگ اصیل
اسلامی ایرانی دور نمایند. بنابراین باید هوشیار بود و در
انتخاب دوست و الگوی مناسب همت گماشت و ویژگیهای
دینی و مذهبی و آگاهی صحیح را
معیار دوستی قرار داد.
یکی دیگر از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی و در امان ماندن از آن، برطرف ساختن نیازهای طبیعی انسان از راه مشروع است، همانگونه که میدانید انسان موجودی است آمیخته با انواع تمایلات و خواستهها. و اگر به این تمایلات پاسخ مناسب و مشروع داده نشود، برای انسان غیر از تباهی و انحطاط چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
غریزه جنسی نیرومندترین و سرکشترین
غرائز انسان است به طوری که به تنهایی با دیگر غرائز برابری میکند و همانطور که کنترل آن از راه
ازدواج صحیح، نیمی از
دین را حفظ میکند، انحراف این غریزه نیز دین و
ایمان انسان را تباه مینماید. بنابراین تنها راه برخورد منطقی و عاقلانه با این غریزه، ازدواج «بهنگام» است.
زیرا
زن و
مرد مکمل یکدیگرند... هنّ لباس لکم و انتم لباس لهن...
زنان لباس مردان و مردان لباس زنان هستند. یعنی همانگونه که لباس عیوب انسان را میپوشاند
همسران نیز عیوب همدیگر را میپوشانند و
راز پوش یکدیگرند و جلوی
طغیان غریزه جنسی همدیگر را میگیرند. همانگونه که لباس، انسان را از
سرما و
گرما و از برخورد مستقیم با اشیاء حفظ میکند همسران نیز همدیگر را از تیرهای مسموم دشمنان و
گناه حفظ مینمایند. و از همین روست که اسلام تأکید فراوانی به ازدواج بهنگام مینماید.
دشمنان دین همواره سعی دارند ارزشهای دینی را واژگون جلوه دهند و بدین جهت
عزت نفس و
غیرت دینی جامعه را نابود سازند بنابراین یکی دیگر از راههای مبارزه، دفاع از ارزشهای دینی و احیای عزت نفس و غیرت دینی است.
یکی دیگر از راههای مبارزه و مصون ماندن از تهاجم فرهنگی احیای
امر به معروف و
نهی از منکر است. و این نظارت همگانی باید در جامعه نهادینه شود و این فریضه مهم از زیر خروارها گرد و غبار بیرون بیاید.
از دیگر راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی،
استقامت در راه دین و نهراسیدن از دشمنان و
صبر و استقامت ورزیدن در راه
حق است.
امام علی علیهالسلام میفرماید:«أما والله ان کنت لفی ساقتها حتی تولّت بحذا فیرها، ما عجزت و لا جبنت، و انّ مسیری هذا لمثلها، فلأ نقبنّ الباطل حتی یخرج الحقّ من جنبه»
، به
خدا سوگند ! من از پیشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف
کفر و
شرک تار و مار شد، هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم، هم اکنون نیز همان راه را میروم، پرده
باطل را میشکافم تا حق را از پهلوی آن بیرون آورم.
بنابراین
استقامت همراه با
بصیرت در راه حق و آرمانخواهی، نیروهای ارزشی و بخصوص نوجوانان و جوانان میتواند توطئه
تهاجم فرهنگی را خنثی ساخته و پیروزی و سرافرازی را به ارمغان آورد.
« به امید آن روز»
امام صادق (ع)فرمود:« إنّ المؤمن اشدّ من زبر الحدید، ان الحدید اذا دخل النار لان، و إن المؤمن لوقتل و نشر ثم قتل و نشر لم یتغیّر قلبه»
مؤمن محکمتر و سختتر از قطعههای آهن است. زیرا آهن سخت اگر حرارت ببیند نرم میشود و بدرستی که مؤمن اگر کشته شود و سپس زنده گردد و بار دیگر به
قتل برسد و زنده شود قلب او و عقیده او تغییر نخواهد کرد.
• تهاجم فرهنگی، آیت الله مصباح یزدی.
• فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، دکتر حداد عادل.
• تهاجم فرهنگی، سید مرتضی حسینی اصفهانی.
• تهاجم فرهنگی و راههای مبارزه با آن، انجمن اولیاء و مربیان.
اندیشه قم.