• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تهاجم فرهنگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تهاجم فرهنگی.
پرسش: چرا موضوع تهاجم فرهنگی، در دهه‌ی اخیر بیش‌تر مطرح می‌شود؟ آیا قبلا چنین تهاجمی وجود نداشته است یا حساسیت مسئولان فرهنگی ما بسیار کم‌تر بوده است؟
پاسخ: برای پاسخ به این سوال باید به بررسی تاریخچه زمینه‌های ایجاد تهاجم فرهنگی اشاره کرد.



برای موفقیت تهاجم فرهنگی، دو زمینه باید فراهم باشد: زمینه‌ی روان شناختی، و زمینه‌ی اجتماعی و امکان اِعمال تهاجمات فرهنگی.

۱.۱ - زمینه روانشناختی

در جامعه‌ی ایران، از جهت اول تغییری حاصل نشده است. زمینه‌های روان شناختی نوجوان و جوان ، در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها مشترک است. جوان ایرانیِ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، از این جهت یکسان است.

۱.۲ - زمینه اجتماعی

اما زمینه‌های اجتماعی، و نیز ارزش‌های حاکم بر جامعه متفاوت بوده است؛ ارزش‌های نوجوانان و جوانان کشور در سه دهه‌ی اخیر تغییرات وسیعی کرده است.

۱.۳ - امکان اعمال تهاجمات فرهنگی



۱.۳.۱ - دهه ۱۳۵۰

در دهه‌ی ۱۳۵۰، و در آستانه و اوایل انقلاب، جوش و خروش انقلابی برای آزاد سازی و تحول کشور، در رأس امور نوجوانان و جوانان قرار داشت؛ عموم نوجوانان و جوانان با آرمان گرایی شدید و امیدهای بسیار بزرگی که داشتند، تصور می‌کردند در مدت کوتاهی شاهد پیشرفت‌های عظیم کشور خواهند بود و از جان فشانی در راه تحقق آرمان‌های خویش مضایقه‌ای نداشتند.

۱.۳.۲ - دهه ۱۳۶۰

در دهه‌ی ۱۳۶۰، مهم‌ترین مسئله‌ی آنان به پیروزی رساندن جنگ تحمیلی بود؛ و درصد نسبتاً کمی از آنان در پی رفاه و منافع شخصی بودند. حضور در جبهه ، ارزش مسلطِ جامعه بود؛ دولت و ملت و همه‌ی نهادهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ، با این ارزش‌های مسلط همراه بودند. جوان و نوجوان، علاوه بر داشتن مایه‌های دینی و ایمانی ، توسط جامعه نیز به آن سو سوق داده می‌شدند.

۱.۳.۳ - دهه ۱۳۷۰

از اوایل دهه‌ی ۱۳۷۰ تا کنون، و با تمام شدن جنگ تحمیلی، وضعیت عوض شده است. با تمام شدن جنگ، عقب افتادگی‌های اقتصادی و خرابی‌های کشور، بسیار جدی بود؛ لذا از دیدگاه دولت، اقتصاد به عنوان ارزش مسلط شناخته و تبلیغ شد و عملا نیز برای آن برنامه ریزی شد؛ و افراد و گروه‌ها به رقابت در صحنه‌های اقتصادی دعوت شدند. تا این حد بسیار شایسته و صحیح و لازم بود؛ اما کار دیگری که متأسفانه انجام شد، فراموش شدن ایده آل‌ها و ارزش‌های مسلطِ دهه‌ی قبل بود؛ از پتانسیل‌های روان شناختیِ جامعه ی دینی، برای پیش بردِ اهداف اقتصادی استفاده نشد؛ و بی‌تردید احساس عقب ماندگی اجتماعی و اقتصادی، تأثیرات نامطلوبی را بر روح پاک و شخصیت شریف نوجوانان و جوانان به جای گذارده است.


اکنون به نظر می‌رسد که به بعضی از بزرگ‌ترین عوامل و زمینه‌های اجتماعی تهاجم فرهنگی، اشاره کرده‌ایم. آن‌ها به صورت روشن‌تر عبارتند از:
الف) عقب افتادگی علمی و فناوری را از رژیم طاغوت به ارث برده‌ایم و تاکنون نیز گرفتار آن هستیم؛
ب) عقب افتادگی اقتصادی از دهه‌ی جنگ و قبل از آن، تشدید شده و هنوز راه بسیاری در پیش داریم؛
ج) نسبت به آرمان‌ها و ارزش‌های دینی و اخلاقی کم لطفی کرده‌ایم و جایگاهی برای آن‌ها در برنامه‌های توسعه قایل نشده‌ایم؛
د) جمعیت جوان ما درصد بسیار بالایی را تشکیل می‌دهد، که ظرفیت‌های فرهنگی، اقتصادی، علمیِ او نسبتاً خالی است؛
ه) مخالفین این نظام، برای مقابله با آن، راه‌های نظامی و اقتصادی و... را تجربه کرده و شکست خورده‌اند؛
و) دشمنان ابزار و امکانات تهاجم فرهنگی را در اختیار دارند و زمینه‌های موجود را نیز می‌شناسند و امید به موفقیت دارند؛
ز) فاصله ی زیاد حرف و عمل و فاصله‌ی زیادتر ادعا و توانایی، در میان مسئولین در رده‌های مختلف کشور، از جمله زمینه‌های اجتماعی است.
فقط، بعضی از این عوامل به تنهایی برای تغییر وضعیت ارزشیِ نوجوانان و جوانان، از جهت گیری عمومیِ فرهنگی اجتماعی به جهت گیری شخصیِ اقتصادی فردی، کفایت می‌کند.
البته توجه داریم که درصد قابل توجهی از تحول ارزش‌ها در نوجوانان و جوانان، جنبه‌ی بین المللی دارد و ناشی از مشکلات عصر الکترونیک و ارتباطات و نتیجه‌ی استثمارگری‌های بی‌سابقه‌ی اقتصادی و فرهنگ زدایی‌های عصر تسلط و تهاجم سبک زندگی غربی است.
از آنچه گذشت به خوبی روشن شد که تفاوت دهه‌ی اخیر با دهه‌های قبل در چه بوده است؛ و چرا بحث تهاجم فرهنگی در این دهه با شدت بسیار مطرح می‌شود.


اندیشه قم.    


رده‌های این صفحه : تهاجم فرهنگی | فرهنگ و اجتماع




جعبه ابزار