حرمت موسیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: موسیقی، غنا، حرمت موسیقی، حکم شرعی، علم پزشکی، مراجع تقلید.
پرسش: آیا موسیقی ذاتاً حرام است؟ و اگر آری پس چرا این همه در رسانه ملی پخش میشود؟ و اگر حرام نیست، چرا برخی حوزویان مضرات آن را میگویند با اینکه دیگرانی هستند که از آن به عنوان تخلیه درون و شادیآفرین و
تقویت حافظه و غیره عنوان مینمایند؟
پاسخ: موسیقی از لحاظ شرعی به دو بخش تقسیم میگردد: موسیقی حرام و موسیقی حلال، که حدود آن در نظرات مراجع آمده است. حال اگر موسیقی از لحاظ شرعی
حرام باشد، باید بدانیم که دلایلی برای حرمت آن وجود دارد؛ خواه ما آن دلیل را بدانیم و خواه اینکه هنوز آن دلیل برای ما آشکار نشده باشد. بزرگترین دلیلی که ما را از
محرمات برحذر میدارد این است که ارتکاب کار حرام،
انسان را از
خداوند تبارک و تعالی دور میسازد و موجب بدبختی و شقاوت انسان میگردد. ضمناً برشمردن چند اثر مثبت بر موسیقی که هنوز مثبت
بودن این اثرات ثابت نیست، موجب حلال شدن حرام نمیگردد و پخش موسیقی از صدا و سیما نیز دلیل بر حلال
بودن همه موسیقیهای پخششده نمیباشد.
در آغاز پس از ذکر مقدمهای نظر شما را به آرای فقهی و فتاوی مراجع عظام جلب کرده، سپس به بررسی آثار
موسیقی از دیدگاه دینی و علمی میپردازیم.
نغمه جویبار و صدای آبشار و عبور نسیم از شاخسار و آواز قمری و بلبل، ساز موسیقی ملایم و مسرتبخش،
طبیعت است.
انسان نیز با ویولون و سنتور و تار و با ایجاد ارتعاشات مصنوعی آهنگی میسازد که گاه میخنداند و زمانی میگریاند، گاه در حد افراط نیروی نشاط را در آدمی تحریک میکند و زمانی سخت او را به دیار
غم و اندوه میفرستد.
در
اسلام انواع موسیقیهای آوایی در
اذان و
قرائت قرآن و مانند آن تا زمانی که به حد غنا نرسد، تجویز شده و مورد استفاده قرار گرفته
و در مقابل از برخی انواع مخدر و لهوی آن منع گردیده است. پس موسیقی مطلقاً حرام نمیباشد؛ بلکه موسیقی غنایی و لهوی ـ چه آوایی و چه ابزاری ـ حرام میباشد و در حرمت آن اختلافی
میان فقهای
شیعه نمیباشد.
مرحوم صاحب جواهر بر حرمت آن ادعای
اجماع نموده است.
علاوه بر آن،
آیات و
روایات متعددی در این زمینه وارد شده است. هرچند در مصادیق غنا و تعریف حدود شرعی آن مباحثی مطرح است و اختلاف نظر وجود دارد، اما درعینحال در حرمت بسیاری از موارد آن شبههای وجود ندارد، همانند آنجا که موسیقی مطرب
بوده و مناسب مجالس
لهوولعب باشد.
در ذیل توجه شما را به نظریات مراجع بزرگوار جلب مینمایم:
مقام معظم رهبری پیرامون
موسیقی غنایی میفرماید:
«
غنا، خوانندگی مطرب و لهوی و متناسب با مجالس عیشونوش است و موسیقی، نوازندگی با همان اوصاف است که در
حکم با هم فرقی ندارند و هر دو
حرام است».
آیت الله فاضل لنکرانی میفرماید:
«غنا آوازی است که در آن صدا را در گلو میگردانند که به
زبان عرفی چهچه میگویند و طربانگیز هم باشد و مناسب مجالس لهوولعب هم باشد که این حرام است و موسیقی به یک تعریف، ترکیب اصوات است به نحوی که خوشآیند باشد، لذا اگر مناسب مجالس لهوولعب باشد،
حرام است».
مراجع دیگر نیز قریب به همین مضامین را فرمودند.
همچنین پیرامون موسیقیهایی که در جشنوارهها و صدا و سیما پخش میشود، مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر در نظر شنونده از قسم خوانندگی و نوازندگی مطرب و لهوی که غالباً در مجالس لهو و
گناه از آن استفاده میشود نباشد، گوش دادن به آن اشکال ندارد؛ وگرنه جایز نیست و مجرد پخش از صدا و سیما
حجت شرعی بر
اباحه و حلیت آن برای شنونده نیست».
ایشان پیرامون ترویج موسیقی و تأسیس مرکز تعلیم موسیقی فرمودند:
«آموزش موسیقی و نوازندگی به نونهالان و نوجوانان موجب
انحراف آنان و ترتب
مفاسد است و جایز نیست. بهطورکلی ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام اسلامی منافات دارد، مسئولین فرهنگی مجاز نیستند سلیقههای شخصی خود را به
اسم نشر فرهنگ معارف در آموزش و پرورش نوجوانان به کار بگیرند».
با توجه به مطالب ذکرشده در حرمت موسیقی غنایی و لهوی و آوازها و تصنیفهایی که مناسب با مجالس لهو و
باطل باشد، شکی نیست و در سطور بعد با اثرات سوء موسیقی از نگاه
علم و دین نیز مطالبی برای شما ذکر میکنیم تا بهتر با این مقوله آشنا شوید.
بزرگترین هنر موسیقی این است که ما را خواسته یا ناخواسته به سفری در دنیایی ذهنی و خیالی دعوت میکند و برایمان سایهای ساخته و آن را بالا میبرد و بعد از پایان موسیقی خود را در سرازیری احساس میکنیم و سرانجام خود را سرگردان و متحیر و لبریز از احساساتی که به طور مصنوعی تحریک شده، رها مییابیم و ما میمانیم و انبوهی از
احساسات ـ شادیبخش یا غمانگیز ـ تخلیهنشده که نه میتوانیم از آن دنیای خیالی دل کنده و نه با
زندگی واقعی کنار آییم. با تکرار این صحنه و
اعتیاد به موسیقی چیزی جز تخدیر
روح و روان حاصل نمیشود.
همچنان که
امام راحل فرمودند: «از جمله چیزهایی که مغز جوانها را
تخدیر میکند، موسیقی است ...
انسان را از جدیت بیرون میبرد ... یک جوانی که
عادت کرده روزی چند ساعت را با موسیقی سروکار داشته باشد .... از مسائل جدی بهکلی غافل میشود».
اگر موسیقی آنچنان که عاشقان دلباختهاش میگویند حقیقتاً
روح انسان را تصفیه مینمود، چرا به اعتراف پزشکان با شیوع آن انواع بیماریهای روانی و غیر آن شایع شده است؟
امروز
علم پزشکی اذعان میدارد ـ با وجود اثرات مختلفی که در
تبلیغ آن بیان میشود ـ موسیقی با نواهای حزنانگیز و نشاطانگیز، نظم حیاتی بدن و تعادل دو قسمت از اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک را که سبب تنظیم جذب و دفع و هضم و ضربات قلب و فشار خون است بر هم میزند و سبب ضعف اعصاب میشود و از دیگر آثار آن اختلالات دماغی، هیجانات روحی،
جنون، ضعف حس شنوایی و سلب
اراده و چهبسا جنایت و
خودکشی و
تهییج شهوت باشد.
درست است که موسیقی اثری شادیبخش دارد، اما این پدیده بدون
تردید ناشی از حس لذتی است که به انسان دست میدهد؛ اما برای اثبات این حقیقت که لذتیابی و هدفگیری لذت در حیات معقول یک پدیده تکاملی نیست، نیازی به استدلال و
عمل پرپیچوخم ندارد
و اگر انسانهایی که موسیقی گوش میدهند به ظاهر احساس شادیبخش کنند، چهطور میتوانند از اثراتی که
علم امروز آن را برشمرده و به مرور زمان دامنگیر آنها میشود خود را رهایی بخشند و آیا تمام نشاط و
سلامت مردم مرهون گوش دادن به موسیقی است یا عوامل محیطی و طبیعی دیگری دارد؟
بعد از بیان مطالب فوق به درستی ضوابط دینی پی میبریم. در اسلام برای ممنوعیت غنا به «لهوولعب» استناد شده است. اسلام میخواهد انسان در این
دنیا خود را در مقابل هیجانات پا در هوا نبیند و آمادگی واقعی خود را از دست ندهد. اسلام نمیخواهد لذتهای احساسی را محکوم کند؛ بلکه میگوید انسان نباید اسیر احساسات شده به گونهای که
اندیشه در واقعیات او ضعیف گردد و در
تعقل او اختلال ایجاد شود.
لذا در معارف اسلامی آمده است: «اولین کسی که مرتکب غنا شد،
شیطان بود»
و در
احادیث بسیاری پیرامون مضرات دنیایی و اخروی آن ذکر شده: سبب «ظهور
نفاق» و «
قساوت قلب» و «گسترش بیحیایی و
فساد اخلاقی» و «محرومیت از
رحمت الهی» میشود.
و از موسیقی غنایی یاد شده که جزو
گناهان کبیره میباشد و از نشانههای
آخرالزمان این است که آلات لهو نواخته میگردد و یک نفر نیست که
نهی از منکر نماید».
با توجه به مطالب پیش گفته برای ما نیز جای سؤال است، چرا برخی افراد و مجلات و رسانههای عمومی سعی در ترویج آن دارند. در پایان نظر شما را به فرموده امام راحل پیرامون پخش مستمر موسیقی از صدا و سیما جلب میکنم:
«نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخواند ... رادیو و تلویزیون را تبدیلش کنید به یک رادیو و تلویزیون آموزنده،
موسیقی را حذف کنید، نترسید از اینکه به شما بگویند کهنهپرست شدهاید ... .
این عذر نیست که اگر موسیقی نباشد در رادیوها، میروند از جای دیگر موسیقی میگیرند، حالا اگر جای دیگر میگیرند، ما باید به آنها موسیقی بدهیم، ما باید
خیانت کنیم، موسیقی خیانت است به مملکت، خیانت است به جوانهای ما».
خلاصه اینکه موسیقی از لحاظ شرعی به دو بخش تقسیم میگردد:
موسیقی حرام و موسیقی حلال، که حدود آن در نظرات مراجع آمده است.
حال اگر موسیقی از لحاظ شرعی حرام باشد، باید بدانیم که دلایلی برای حرمت آن وجود دارد؛ خواه ما آن دلیل را بدانیم و خواه اینکه هنوز آن دلیل برای ما
آشکار نشده باشد. بزرگترین دلیلی که ما را از
محرمات برحذر میدارد این است که ارتکاب کار
حرام، انسان را از
خداوند تبارک و تعالی دور میسازد و موجب بدبختی و شقاوت انسان میگردد.
ضمناً برشمردن چند اثر مثبت بر موسیقی که هنوز مثبت
بودن این اثرات ثابت نیست، موجب حلال شدن حرام نمیگردد و پخش موسیقی از صدا و سیما نیز دلیل بر حلال
بودن همه موسیقیهای پخششده نیست.
۱. موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، از علامه جعفری، انتشارات تهذیب.
۲. موسیقی از دیدگاه اسلام، محمداسماعیل نوری، انتشارات آزادی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حرمت موسیقی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۴/۱۷.