لعب و لهو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: لعب، لهو، بازی،
غفلت .
پرسش: چرا در
آیه ۳۲، سوره انعام (۶) «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ» کلمه
لعب مقدم بر کلمه لهو شده است، ولی در
سوره عنکبوت (۲۹)، آیه ۶۴ «ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ» کلمه لهو مقدم بر کلمه لعب شده، دلیل آن چیست؟
پاسخ:
کلمههای «لعب و لهو» در کنار یکدیگر، در شش سوره از
قرآن کریم آمده که در چهار مورد واژۀ «لعب» مقدم بر «لهو» شده است؛ مانند آیۀ شریفۀ «
و مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُون... ».
و در دو جای دیگر کلمه
لهو مقدم بر لعب شده است؛ مانند آیۀ شریفۀ «
وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوان.... ».
واژۀ «لَعب»، در لغت به معنای
بازی است.
و «لهو»، آن چیزی است که انسان را از آنچه که برای او لازم و مهم است، بازمیدارد.
به بیان دیگر، لهو، به معنای مشغول شدن توأم با
غفلت است.
اما در بعضی از کتابهای لغت، لهو را به معنای لعب دانستهاند.
و چون لعب چیزی است که نفس آدمی را بهسوی خود جذب نموده و از کارهای عقلایی و واقعی و دارای اثر بازمیدارد، یکی از
مصادیق لهو هم خواهد بود.
برای «لعب» و «لهو»، فرقهایی ذکر شده که چند نمونه بیان میشود:
لعب، کاری است که هیچ هدف عقلانی ندارد، ولی دارای
هدف خیالی است، ولی لهو نه هدف عقلانی دارد و نه هدف خیالی؛ اگرچه در واقع خالی از هدف نبوده؛ ولی مورد احساس و
درک نیست.
لعب، بازی است که
کودکان میکنند؛ مانند کار بیهودهای که دارای فایده نیست، و لهو، بازی
جوانان است.
لهو بدون هدف است، درصورتیکه لعب به معنای عملی است که هدفی ناپسندیده و بدون
احترام دارد و گاه زندگی فردی لهو است، در آن صورت که برای آن هدفهایی در نظر گرفته نشده باشد، یا توجه به اموری سطحی و غیر محترم دارد.
کلمه "لعب"، نیز به معنای کار و یا کارهای منظمی است با نظم خیالی و برای غرض خیالی مثل بازیهای بچهها، زندگی
دنیا همانطور که به اعتباری لهو است، همینطور لعب نیز هست، برای اینکه فانی و زودگذر است؛ همچنانکه بازیها اینطورند».
بنابراین تقدم و تأخر بین دو لغت، تفاوت معنایی چندانی را به دنبال نخواهد داشت و آیات، تفاوت چندانی را با یکدیگر ندارند.
با این حال میتوان دلایلی را برای این تقدم و تأخر یافت که به آنها میپردازیم:
یکی از دلایل این تقدم و تاخر، آیات قبل هستند؛ زیرا در قبل از چهار آیهای که لعب مقدم بر لهو شده، آیاتی وجود دارد که موجودات زمینی مورد خطاب آن هستند. در آیات قبل از آیه ۳۲ انعام و ۲۰ حدید، صحبت بر سر
کفار است و این آیات، به نوعی برای گوشزد کردن آنها آمده است. در آیات قبل از آیه ۳۶ سوره محمد و ۷۰ سوره انعام، نیز خطاب اصلی آیه به مسلمانان است؛ اما در سوره
عنکبوت که تقدم با کلمه لهو است، صحبت بر سر
نعمت هایی است که خداوند فروفرستاده و بیان میدارد که این خداوند است که
باران را نازل میکند و....
بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که در سوره عنکبوت حیات دنیا فی نفسه و بهصورت مطلق، توصیف شده و این حیات دنیایی، اگر حیات خدایی نباشد و در غیر مسیری که خداوند آن را خواسته است پیش رود و از نعمتهای دنیایی در غیر مسیر خداوند استفاده شود، صفتی بهتر از لهو و لعب نمیتوان بر آن بار کرد و در این میان لهو بودن نیز چشمگیرتر از لعب قابل صدق بر این
حیات دنیایی است، از این باب در این آیات کلمه لهو مقدم شده است؛ اما در سه آیه دیگر که کلمه لعب مقدم شده، آیه خطاب به کسانی است که در این دنیا زندگی میکنند. حال برای این موجودات عاقل زمینی، اگر خدا را فراموش کنند، لعب بودن و تصورات خام این جهانی و اینکه این دنیا برای آنها یک بازی کودکانه است که خیلی زود تمام میشود، شایعتر است و خداوند از این باب در این آیات کلمه لعب را مقدم داشته است.
در آیاتی که لعب مقدم شده، آیه در مقام تعریف مفهوم حیات دنیایی است. از این باب لعب را که قبح بیشتری نسبت به لهو دارد، مقدم داشته است؛ اما در سوره عنکبوت به قرینه وجود کلمه "هذه" به دست میآوریم که مصداق خارجی حیات دنیایی مورد توصیف است و در مقام بیان
مصداق خارجی لازم است، آنچه که سبب تثبیت خارجی میشود را
ذکر کند، به همین جهت لهو را که وضوح بیشتری دارد، مقدم کرده است.
البته هر دو حکمتی که ذکر شد، آیه ۵۱
سوره اعراف را دربرنمیگیرد و این آیه، کلیت دو
حکمت مذکور را نقض میکند. مگر اینکه قائل شویم این آیه دلیل دیگری برای تقدم کلمه لهو دارد که البته به نظر ما وجود دلیل خاص در اینجا، نزدیکتر به ذهن است.
نیازی نیست در تمام تقدم و تأخرهای کلمات قرآنی به دنبال حکمت بود، بلکه بسیاری از اینها نیاز به حکمت ندارند و تنها برای تنوع در عبارت و زیبایی آمدهاند. در کلمات مورد بحث نیز، علت میتواند تنوع در ذکر باشد، در نتیجه این دو معنا به یکدیگر شبیه بوده و تا حدودی همدیگر را دربرمیگیرند و به جهاتی همچون
فصاحت و تنوع اینگونه آورده شده اند.
پایگاه اسلام کوئیست.