تکهمسری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تکهمسری، چندشوهری، چندهمسری.
پرسش: چرا زن باید فقط یک شوهر داشته باشد، ولی مرد میتواند بیشتر از یک زن داشته باشد؟
پاسخ: در اسلام «تکهمسری» طبیعیترین شکل زناشویی است و در موارد خاص مرد میتواند با رعایت شرایطی ویژه تعدد همسر اتخاذ کند؛ اما زن براساس برخی ادله نمیتواند تعدد شوهر اتخاذ نماید. برخی دلایل تحریم چندشوهری برای
زنان بدین شرح است: ۱. این خلاف
طبیعت و روحیات زن است؛ ۲. بدینوسیله
بهداشت نسل به خطر میافتد؛ ۳.
شناخت انساب و تمییز آنها از بین خواهد رفت؛ ۴. چندشوهری نهتنها با طبیعت انحصارطلبی و فرزنددوستی مرد ناموافق است، با طبیعت
زن نیز مخالفت دارد. تحقیقات روانشناسی ثابت کرده است که زن بیش از مرد خواهان تکهمسری است؛ ۵. چندشوهری به طور طبیعی و فطری مردود است؛ لذا نهتنها
اسلام و دیگر ادیان توحیدی، بلکه به طور گستردهای در طول
تاریخ و در میان جوامع بشری گریز جدی از آن وجود داشته است؛ ۶. براساس
روایات، زنان حتی در
بهشت هم تکشوهرگرا هستند که این بیانگر همان طبیعت و
فطرت زنان است.
چندهمسری که از دیرباز تاکنون در جوامع مختلف همیشه وجود داشته که به صورتهای گوناگونی ظهور و بروز داشته است.
اولین صورت چندهمسری، نوعی کمونیسم جنسی است که در آثار
افلاطون و
عمل مارکسیستهای افراطی در آغاز جنبش مارکسیستی مشاهده شده است؛ ولی از آنجا که این نظریه موجب برانداختن نهاد
خانواده میشود، نزد همگان مردود و حتی از جانب طرفداران آن به زودی ممنوع اعلام گردید.
صورت دوم چندهمسری، چندشوهری است. این نظریه هم جز آنکه از باب جدل در برابر نظریه چندزنی از آن
سخن رود، طرفدار جدی ندارد؛ چراکه از یکسو با طبیعت و فطرت عفیفانه
زن ناسازگار است و از سویی دیگر موجب گم شدن نسب فرزندان میگردد و از سوی سوم چهبسا بیماریهایی را برای زن و از طریق او برای
مردان پدید میآورد.
صورت عموم چندهمسری، چند زنی است که رایجترین صورت چندهمسری در طول
تاریخ بوده است.
اسلام، اگرچه این صورت را پذیرفته، ولی آن را هم مشروط به رعایت
عدالت در حقوق
واجب همسران است و ثانیاً تعداد همسران دائم همزمان محدود به چهار نفر است.
برخی نکتههایی که برای چنین تشریعی میتوان ذکر کرد، به قرار زیر است:
۱. چندهمسری یک ضرورت اجتماعی است و مخالف با طبیعت مردان نیست (برخلاف
چندشوهری که مخالف طبیعت زنانه است) چهبسا حوادث طبیعی و اجتماعی آن را به صورت یک امر اضطراری درآورد.
۲. چندهمسری راهی برای استیفای حق
ازدواج توسط زنان. چندهمسری ظاهراً امتیازی برای مردان به نظر میآید، ولی واقعیت این است که این اصل گاهی در جهت تحقق حق ازدواج زنان است؛ زیرا در صورت نفی چندهمسری جمعیت بسیاری از
زنان، از
دختران ازدواج ناکرده تا بیوگان شوهر از دست داده بدون همسر باقی میمانند و عملاً از استیفای حق ازدواج خویش بیبهره میگردند. تنها در صورت جواز اصل چندهمسری است که این
جمعیت فراوان میتوانند از این حق طبیعی و خدادادی خود استفاده نمایند. به علاوه بر اینکه اگر چندشوهری تجویز گردد، نهتنها از تعداد دختران ازدواج ناکرده و بیوگان شوهر از دست داده کاسته نمیشود؛ بلکه برعکس بر تعداد آنها افزوده میشود. بنابراین بهترین راه حل همان راه سوم است؛ البته با قیود و شرایطی که
اسلام بیان کرده است.
در قرون پیشین، مستشرقین و اسلامشناسان غربی، مسئله چندزنی را بر اسلام خرده میگرفتند (مانند
منتسکیو که
تعدد زوجات را ضد
اخلاق و به هم زننده
آرامش روحی و مخالف پاکی نفوس میپنداشت؛
اما تحقیقات، واقعیات و رخدادهای قرن حاضر، اهمیت این
حکم را بر همگان ثابت کرده است؛ به طوری که اندیشمندانی مانند گوستاولوبون در این رابطه از در تحسین آمدند و به
حکمت آن گواهی دادند.
گوستاولوبون میگوید: «در
اروپا هیچیک از رسوم مشرق به قدر تعدد زوجات بد معرفی نشده و درباره هیچ رسمی هم اینقدر نظر اروپا به خطا نرفته است. نویسندگان اروپا، تعدد زوجات را شالوده مذهب اسلام دانسته و در انتشار دیانت اسلام و تنزل و انحطاط ملل شرقی، آن را علةالعلل قرار دادهاند ... رسم تعدد زوجات ابداً مربوط به اسلام نیست، چه قبل از اسلام هم رسم مذکور در میان تمام اقوام شرقی از یهود، ایرانی،
عرب و غیره شایع بوده است ...
راستی من متحیرم و نمیدانم که تعدد زوجات مشروع مشرق از تعدد زوجات سالوسانه اهل مغرب چه کمی دارد و چرا کمتر است؟ بلکه من میگویم که اولی از هر حیث بهتر و شایستهتر از دومی است ...».
وی میگوید: «مذهبی که توانست
زن را از درجه پست و ذلت نجات بخشیده، به اوج
عزت و رفعت نائل سازد، مذهب اسلام بوده است، نه
مذهب مسیح؛ چنانکه عامه خیال میکنند؛ زیرا میبینیم که در قرون وسطا رؤسا و سردارهای ما با آنکه مسیحی بودند، معهذا پاس احترام زن را نگه نمیداشتند و از بررسی تواریخ قدیمه در این مطلب شبهه باقی نمیماند که قبل از اینکه
مسلمین رعایت و احترام زن را به اسلاف ما بیاموزند، امرا و سرداران ما نسبت به
کمال وحشیگری سلوک مینمودند ...».
حکمت این مسئله را که تعدد زوجات برای مردان جایز است، میتوان در برخی امور زیر دانست:
۱. آمارهای موجود در سطح
جهان نشان میدهد میزان تولد دختر غالباً بیش از پسر است. بنابراین تکیه بر «تکزنی» (Monogamy) باعث میشود همواره تعدادی از زنان تا آخر عمر از
نعمت ازدواج محروم بمانند و در تجرد و عزوبت به سر برند که و این ظلمی فاحش در حق آنان است.
۲. در طول
تاریخ همواره بر اثر حوادث اجتماعی (مانند جنگها) تعداد بیشماری از مردان تلف میشوند و همسران آنان بیسرپرست میمانند و غالباً مردان جوان هم حاضر به ازدواج با آنان برای اولین بار نیستند. بنابراین اگر از نظر قانون و نظام اجتماعی، اینان نتوانند به عنوان همسر دوم گزینش شوند، همواره بدون شوهر خواهند ماند و این نیز
ظلم بر آنان است.
۳. از نظر روانشناسی تفاوتی اساسی بین ساختار روانی، گرایشها و عواطف
زن و مرد وجود دارد. روانشناسان معتقدند که زنان به طور طبیعی «تکشوهرگرا» میباشند و فطرتاً از تنوع همسر گریزاناند و خواستار پناه بردن زیر چتر حمایت عاطفی و عملی یک مرد میباشند و تنوعگرایی در زنان نوعی بیماری است؛ ولی مردان تنوعگرا و چندزنگرا هستند.
۴.
زنان در ایام خاصی از هر ماه به خاطر
عادت ماهانه (حیض) قابلیت تأمین نیازهای جنسی مردان را ندارند. افزون بر اینکه بعد از
یائسگی نیز قابلیت باروری خویش را از دست میدهند و این در حالی است که در
مردان چنین نیست.
بنابراین به خاطر دلایلی که ذکر شده و نیز دلایل متعدد دیگری که به خاطر اختصار از نقل آنها صرفنظر میکنیم درمییابیم که حکم اسلام مبنی بر تعدد همسر اولاً امضای چیزی بوده که پیش از
اسلام در تمام فرهنگها موجود بوده است و مقتضای
طبیعت مردان و زنان است و ثانیاً اسلام در حکم به تعدد زوجات، حدود معینی برای آن قائل شده است و آن را از بیحدوحصر بودن خارج ساخته و بدین وسیله حقوق
زن را تأمین نموده است:
«
فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَاِنْ خِفْتُمْ اَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»؛
«پس به
نکاح درآورید از زنان آنچه را که شما را خوش آید (پاک باشد برای شما) دو تا و سه تا و چهار تا پس اگر ترسیدید که به
عدالت رفتار نکنید؛ پس با یکی از آنها ازدواج کنید».
اما در مورد زنان اینگونه نیست؛ یعنی زنان به دلایل مختلفی نمیتوانند به طور همزمان چند شوهر داشته باشند. ما در اینجا به چند دلیل اشاره میکنیم:
۱. چنانکه قبلاً هم گفته شد، این خلاف
طبیعت و روحیات زن است.
۲. بدینوسیله
بهداشت نسل به خطر میافتد.
۳.
شناخت انساب و تمییز آنها از بین خواهد رفت.
۴. چندشوهری نهتنها با طبیعت انحصارطلبی و فرزنددوستی مرد ناموافق است، با طبیعت زن نیز مخالفت دارد. تحقیقات روانشناسی ثابت کرده است که زن بیش از مرد خواهان تکهمسری است.
ممکن است گفته شود که امروزه پیشرفت
علم، مشکل تشخیص فرزند را حل کرده است. بنابراین زنان میتوانند به صورت همزمان چند شوهر داشته باشند. در پاسخ باید گفت:
اولاً یکی از حکمتهای تحریم چندشوهری، مشکل شدن شناخت انساب است؛
ثانیاً هنوز پیشرفتهای
علم پزشکی در تشخیص نسب فرزند به حد
کمال نرسیده و اگر هم برسد، راه یافتن احتمال خطا در آن امکان خواهد داشت؛
ثالثاً
غیرت، امری ذاتی و طبیعی است و پیشرفتهای علم نمیتواند با آن مبارزه کند.
رابعاً چندشوهری به طور طبیعی و فطری مردود است؛ لذا نهتنها اسلام و دیگر
ادیان توحیدی، بلکه به طور گستردهای در طول
تاریخ و در میان جوامع بشری گریز جدی از آن وجود داشته است.
خامساً براساس
روایات، زنان حتی در
بهشت هم تکشوهرگرا هستند که این بیانگر همان طبیعت و
فطرت زنان است؛
برای نمونه،
ام سلمه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سؤال کرد: «پدر و مادرم فدای تو باد! زنی دو شوهر داشته و هر دو مرده و وارد بهشت شدهاند؛ این زن به کدامیک از این دو تعلق دارد؟
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: ای امسلمه! هر کدام که بهتر است و حسن خلقش بیشتر است، او را انتخاب میکند ...».
از این
حدیث هم فهمیده میشود که زنان در بهشت نیز بیش از یک شوهر ندارند. بنابراین در اسلام «تکهمسری» طبیعیترین شکل
زناشویی است و در موارد خاص مرد میتواند با رعایت شرایطی ویژه تعدد همسر اتخاذ کند؛ اما زن به دلایلی که گفته شد نمیتواند تعدد شوهر اتخاذ نماید.
۱. تفسیر المیزان، ج ۴، ذیل آیه سوم سوره نساء.
۲. جوادی آملی، زن در آیینه جمال و جلال.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تکهمسری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۰۳.